سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه بدخو شود، دوست و رفیقش نایاب گردند . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 91 دی 14 , ساعت 11:31 صبح

 

تمام آنچه باید از رابطه دولت و روحانیت بدانید/ از ورود زنان تا خانه‌نشینی 11 روزه

 

رابطه دولت و روحانیت در زمان ریاست محموداحمدی‌نژاد با فراز و نشیب‌ها زیادی روبرو بوده است.

به گزارش نامه به نقل از همشهری ماه، محمود احمدی‌نژاد، با شعار  «عدالت» و «احیای دولت انقلاب اسلامی» در سال 84 با حمایت بسیاری از اقشار مذهبی و سنتی جامعه توانست رئیس جمهور منتخب دوره نهم ریاست جمهوری لقب بگیرد  و حتی چهرهای سیاسی و مجرب چون هاشمی رفسنجانی را شکست دهد که  همواره مورد اعتمادبخش وسیعی از روحانیت،  بوده است. صدالبته احمدی‌نژاد هم،  قبل و بعد از آن انتخابات تاریخی، مورد حمایت بخشهایی از روحانیون بود.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری 84 نیز، شدت حمایت طلاب و روحانیون جوان از کاندیداتوری محمود احمدی‌نژاد در حد و اندازهای بود که گفته شده، برخی از طلاب که از حمایت مرجع بزرگ آیت‌الله جوادی‌آملی از کاندیداتوری آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی ناراضی بودند، به اعلام موضع مفسر بزرگ قرآن و استاد مسلم فلسفه در حوزه قم، اعتراض کردند. اما پس از انتخابات، رابطه روحانیون با بدنه دولت با شکل و جنس دیگری رقم خورد. هرچند در دولت نهم بسیاری از این کدورت‌ها با وساطت و  دلجویی و همچنین حضور فعال حجت‌الاسلام سقای بی‌ریا  که در آن زمان، سمت مشاورت روحانیون رئیس جمهور را برعهده داشت در بیت مراجع  عظام و روحانیون برجسته قم برطرف میشد، ولی حکایت رابطه دولت و روحانیت در دولت دهم به نحو دیگری رقم خورد و در مسیری  افتاد که برخی در خرداد 84 و هنگام رای دادن به احمدی‌نژاد باور نداشتند دولت اصولگرایان بدان راه افتاده باشد. اگرچه نقطه آغاز شدت گرفتن اختلافات احمدی‌نژاد و آنچه که از سوی برخی منتقدان دولت «حلقه انحرافی» اطراف وی نامیده شد، با سایر اصولگرایان، به‌ویژه اصولگرایان سنتی و  نزدیک به علما و روحانیت  از نظر سیاسی به زمان یازده روز خانه‌نشینی وی، بر سر ماندن و نیامدن وزیر اطلاعات، در کابینه برمیگردد، ولی از نظر مذهبی و عقیدتی مدتها قبل از این تاریخ و حتی قبل از برگزاری انتخابات سال 88 بود که علما، روحانیون و مراجع تقلید انتقادات زیادی را به جریان خاص اطراف دولت و برخی رفتارهای شخص احمدی‌نژاد وارد کردند. انتقاداتی که از محمود احمدی‌نژاد انتظار میرفت نسبت به آنها واکنش نشان دهد و کلا چنین رفتارهایی در دولت او  ریشه‌کن شود ولی گویا فرد یا جریانی با قدرت تاثیرگذاری فراتر از مراجع و روحانیت در حوزه علمیه قم، نزد محمود احمدی‌نژاد در پاستور حاضر است که وی را از عمل به توصیه‌های سیاسی، اقتصادی و خصوصا فرهنگی علمای قم باز میداشت.

طرح ورود زنان به ورزشگاه‌ها، اولین رویارویی دولت و علما

بهار سال 85 یعنی تقریبا یک سال پس از روی کار آمدن دولت نهم بود که یک تصمیم جنجالی دولت با حواشی گوناگونی همراه شد. احمدی‌نژاد دستور برداشتن موانع پیش پای ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی را صادر کرد که این دستور با واکنش علما و مراجع تقلید مواجه شد.
آیت‌الله مکارم شیرازی در آن زمان «اردیبهشت 85» در درس خارج خود ضمن اعتراض به این تصمیم رئیس‌جمهور، به وی توصیه کردند در هر زمینه از جمله مسائل دینی، به مشاوران آگاه مراجعه کند.
آیت‌الله فاضل لنکرانی نیز طی فتوایی اعلام کرد که شرکت بانوان در مکان‌های عمومی ورزشی به‌هیچ‌وجه جایز نیست.
پس از این فتوا، آیت‌الله صافی‌گلپایگانی و مکارم شیرازی نیز نسبت به این دستور واکنش نشان داده و نظر فقهی مشابهی ارائه دادند.
طلاب حوزه علمیه قم نیز با صدور اطلاعیه‌ای، خبر از برگزاری تجمع اعتراض‌آمیز به ورود زنان به ورزشگاه دادند؛ البته تجمعی که هرگز برگزار نشد. طبق خبر منتشر شده در روزنامه جمهوری اسلامی آن تاریخ، این تجمع که قرار بود به دعوت جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه برگزار و پس از آن به سمت بیت آیت‌الله صافیگلپایگانی راهپیمایی شود، لغو شد.
در بین اعتراض‌های علما، جواد شمقدری که در آن زمان مشاور فرهنگی احمدی‌نژاد بود، اولین حمله دولت به علما را انجام داد. وی دستور بحث‌برانگیز محمود احمدی‌نژاد برای گشودن ورزشگاه‌ها به روی زنان را اقدامی برای خنثی‌سازی تبلیغات خارجی و توطئه‌های دشمن علیه ایران توصیف کرد و با انتقاد از علما گفت: «چرا به خود اجازه می‌دهید در مورد دولت احمدی‌نژاد که فرصت طلایی انقلاب است قضاوت زودهنگام کنید.»
این گفته شمقدری، خود اختلافات را به شدت دامن زد تا جایی که محمدتقى رهبر، نماینده اصفهان و از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، در مورد سخنان یکی از مشاوران احمدی‌نژاد خطاب به مراجع گفت: «در دیدارى که با یکى از مراجع مشهور اصفهان داشتم بیان داشت فقط زمانى قانع مى شویم که آقاى احمدىنژاد عذرخواهى کند و مشاوران اینگونه‌اش را برکنار کند.»
البته این گفته مشاور فرهنگی احمدی‌نژاد، توسط دیگر مشاور او در امور روحانیون پاسخ داده شد و شمقدری به فضولی در این مساله متهم شد. سقای بی‌ریا (مشاور وقت امور روحانیون احمدی‌نژاد) دلیل این دستور احمدی‌نژاد را رفع فتنهای دیگر عنوان کرد و درخصوص مخالفت‌های روحانیون و علما هم گفت: نخستین کسی که دراین‌باره اعلام موضع کرد، آیت‌الله مصباح یزدی بود که نامه شدیداللحنی نیز نوشت و توسط بنده و «آقا مرتضی‌تهرانی» به رئیس‌جمهور تحویل داده شد که همان جا، هم الهام و هم رئیس‌جمهور گفتند: «اگر این مساله مشکل شرعی داشته باشد، متوقف میکنیم.»
در پی دستور احمدی‌نژاد در ارتباط با ورود زنان به ورزشگاه‌ها الهام و رئیس‌جمهور گفتند: «اگر این مساله مشکل شرعی داشته باشد، متوقف میکنیم». که در نهایت احمدی‌نژاد دستور را پس گرفت.

هاله نوری که علما را نگران کرد

محمود احمدی‌نژاد در یکی از دیدارهای خود با علما در محضر آیت‌الله جوادی‌آملی، از احاطه شدن توسط هالهای از نور در زمان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل سخن گفت. نیرویی که به گفته او همه حضار را در جای خود نشانده بود که حتی حضار پلک هم نمیزدند و به سخنرانی ایشان گوش میدادند.
این دیدار که به شدت رسانهای شد، بعدها و در یکی از مناظره‌های انتخاباتی احمدی‌نژاد در انتخابات 88 از سوی وی تکذیب شد اما دفتر آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی، این دیدار و اظهارات احمدی‌نژاد را تایید کرد.
در همان زمان سایت خبری آفتاب نیوز از واکنش آیت‌الله بهجت به طرح مساله هاله نوری اشاره کرده و نوشته بود: «زمانی که احمدی‌نژاد به بیان مسائلی چون ظهور هاله نور در دور سرش پرداخته، این مرجع تقلید با چهرهای در هم کشیده اتاق را ترک کرده است.»روحانیون دیگر نیز در سخنان خود از احمدی‌نژاد خواستند با سخنانی از این دست، زمینه تضعیف دین را فراهم نکند.


اشتباه بزرگ

سال 85 بود که محمود احمدی‌نژاد، نامه‌هایی با مضمون ایدئولوژیک و ارشادی به برخی سران کشورهای دنیا در آن زمان از جمله جورج بوش، آنگلامرکل، سارکوزی، رومانو پرودی و پاپ‌بندیکت شانزدهم رهبر کاتولیک‌های جهان ارسال کرد. وی همچنین به مناسبت پیروزی اوباما در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نیز، پیام تبریک ارسال کرد.
در بین این نامه‌ها، نامه وی به پاپ آن هم چند روز پس از سخنان پاپ علیه اسلام مورد انتقاد علما قرار گرفته و آیت‌الله صافی گلپایگانی، این اقدام را «اشتباهی بزرگ» دانست.

اوجگیری تنش‌ها با آغاز سخنوری مشایی

اسفندیار رحیم مشایی را میتوان چشم اسفندیار دولتی که خود را دولت اسلامی لقب میدهد، نامید. سخنان و نظریات او یکی از اصلی‌ترین دلایل اختلاف بین روحانیون و دولت است. اولین حرکت مربوط به وی که با اعتراض علما و روحانیون مواجه شد، اتفاق رخ داده در همایشی با موضوع دعوت از سرمایه‌گذاری برای پروژه‌های گردشگری بود. در این همایش که با حضور اسفندیار رحیم مشایی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، هنگام شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن،12 خانم با لباس محلی دفن زنان روی سن آمدند و درحالیکه قرآن را در سینی گذاشته بودند با حالات ریتمیک، قرآن را به قاری تحویل داده و سن را ترک کردند. در این زمان، انتقادات زیادی از سمت علما و مراجع تقلید به این برنامه وارد شد و حتی علما به صراحت اعلام کردند این فرد شرایط ادامه حضور در این دولت را ندارد. آیت‌الله صافی در درس خارج فقه ضمن محکومیت اهانت به ساحت مقدس قرآن کریم گفته بودند: در مقابل این اهانت چه باید گفت؟ اهانت به قرآن قابل تحمل نیست و کسی که مسوول این سازمان است صلاحیت ندارد در این جایگاه باشد. اما بحث برانگیزترین اظهارنظر مشایی در دولت نهم، به صحبتهای عجیب وی در خصوص دوستی مردم ایران با مردم رژیم صهیونیستی برمیگردد. وی در سخنرانی خوددر همایش نوآوری و شکوفایی در صنعت گردشگری که به شدت مورد انتقاد علما و روحانیون قرار گرفت، تلویحا از پایان دوره اسلامگرایی سخن گفته بود: «دوره آنکه کسی بخواهد دینی را بر دنیا حاکم کند گذشته است. دنیای امروز گوشهایش بیشتر از همیشه تاریخ  باز است که زیباترین پیام‌ها را بشنود.»
مشایی در ادامه همین مراسم، با ایراد سخنانی که با مشی استکبارستیزی و ضدصهیونیستی مردم ایران و احمدی‌نژاد در تناقض بود، از دوستی با مردم رژیم صهیونیستی سخن گفت: «ما با هیچکس در دنیا جنگ نداریم. ما در هشت سال جنگ، فقط دفاع کردیم و حتی یک روز هم نجنگیدیم. ایران امروز با مردم آمریکا و رژیم صهیونیستی دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست؛ این افتخار است.» این سخنان در حالی مطرح میشود که مردم ایران همواره  در به رسمیت نشناختن رژیم جعلی اشغالگر قدس تاکید کرده و از این لحاظ، این سخنان نهتنها با واکنش علما بلکه واکنش آحاد ملت را به همراه داشت.
در این بین فشارهایی گوناگون از سوی مراجع تقلید و روحانیون، مجلس شورای اسلامی، رسانه‌ها، دانشجویان و... به احمدی‌نژاد برای عزل مشایی یا استعفای وی آورده شد که البته این اتفاق رخ نداد. آیت‌الله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید در همین زمان با درخواست اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای ملاقات موافقت نکرد. این ماجرا که در نقط‌های قفل شده بود و دولت در برابر این صحبت معاون رئیس‌جمهور تمایل به عقب‌نشینی و عذرخواهی نداشت، با سخنان مقام معظم رهبری در خطبه‌های نمازجمعه پایان یافت که به تعبیر رهبری  «نشاندهنده موضع نظام، انقلاب و مردم» بود، به فصل الخطابی در این قضیه تبدیل شد.
رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز عبادی و سیاسی جمعه تهران در آن تاریخ فرمودند: «یک نفر پیدا میشود درباره مردمی که در رژیم صهیونیستی زندگی می‌کنند یک اظهارنظر میکند، البته این اظهارنظر، اظهارنظر غلطی است. اینکه گفته شود ما با مردم رژیم صهیونیستی هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم این حرف درستی نیست، حرف غیرمنطقی است. مردم این رژیم مگر چه کسانی هستند؟ همان کسانی هستند که غصب خانه، غصب سرزمین، غصب مزرعه و غصب تجارت به وسیله همین‌ها دارد، انجام میگیرد. سیاهی لشکر عناصر صهیونیست، همین‌ها هستند. نمیشود ملت مسلمان نسبت به افرادی که اینجوری عامل دست دشمنان اساسی دنیای اسلام هستند، بی‌تفاوت باشد، نه. ما با یهودیها  هیچ مشکلی نداریم، هیچ مشکلی با مسیحی‌ها نداریم، با اصحاب ادیان در دنیا هیچ مشکلی نداریم، اما با غاصبان سرزمین فلسطین چرا، مشکل داریم. غاصب هم فقط رژیم صهونیستی نیست. این موضع نظام است. این موضع انقلاب و موضع مردم است.»

سعی دولت بر ایجاد نکردن حواشی جدید تا پایان دولت نهم

هرچند بسیاری از این اختلافات بزرگ در دولت نهم هریک به شکلی خاتمه یافت ولی سابقه احمدینژاد را در بین علما و مراجع تقلید مخدوش کرد. هرچند در این مدت حجتالاسلام آقا تهرانی به عنوان معلم اخلاق دولت و حجتالاسلام سقای بیریا به عنوان مشاور روحانیون رئیسجمهور، همواره سعی در بهبود این شرایط داشتند که تا حدود زیادی نیز موفق بودند. خواسته اصلی علما و مراجع تقلید، عزل مشایی و جدا شدن تفکر او از دولت بود که احمدینژاد به چنین کاری تن نمیداد.

افزایش اختلافها با منصوب شدن مشایی به‌عنوان معاون اول
پس از پایان انتخابات پر حاشیه 88، به نظر می‌رسید محمود احمدی‌نژاد که در این مرحله، حمایت قشر مذهبی جامعه از خود را دیده بود در برخی سیاست‌های دولت به خصوص معاون جنجالی خود که با وی نسبت فامیلی نیز داشت، تجدید نظر کند. برخلاف این انتظار، مدتی پس از انتخابات خبر انتصاب مشایی به معاون اولی احمدی‌نژاد یعنی ترفیع وی منتشر شد. این حکم انتصاب که همه را متعجب کرده بود، با واکنش سرسخت قشرهای مختلف جامعه به خصوص روحانیون و مراجع تقلید مواجه شد. واکنشی که باز هم با بی‌تفاوتی احمدی‌نژاد مواجه شد تا این که این مساله با فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی منتفی شد. در متن نامه ایشان خطاب به احمدی‌نژاد آمده است: «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس‌جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقه‌مندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام شود.» با انتشار این نامه این مساله نیز خاتمه یافت. در حالی که توسط مقام معظم رهبری در تاریخ بیست و هفتم تیرماه خطاب به رئیس‌جمهور مرقوم شده بود، در تاریخ دوم مرداد در رسانه‌های کشور منتشر شد که نشان‌دهنده هفت روز تعلل احمدی‌نژاد در اجرای این فرمان حکومتی است. در این مدت شایعاتی نیز از قول احمدی‌نژاد مبنی بر این که «اگر مشایی نباشد من هم نیستم!» در فضای سیاسی کشور شنیده می‌شد.
در این شرایط افکار عمومی منتظر عزل مشایی بر اساس فرمان رهبری توسط احمدی‌نژاد بودند که به‌جای این اتفاق آنگونه که دستیار ارشد احمدی‏‌نژاد اعلام کرد، مشایی کناره‏‌گیری کرد و عزل نشد. این واکنش عجیب و جدید احمدی‌نژاد به فرمان حکومتی رهبر انقلاب، بیش از پیش قشر مذهبی و روحانیون حامی احمدی‌نژاد را نگران و فضای حاکم بر این قشر را ملتهب کرد زیرا ولایت مداری احمدی‌نژاد زیر سوال رفته بود. پس از این استعفا، احمدی‌نژاد مشایی را به عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمهور منصوب کرد.
در این زمان سخن از انتقادی دیگر از چینش دولت دهم توسط علما و مراجع رسانه‌ای شد. محمد تقی رهبر، نماینده اصفهان و رئیس فراکسیون روحانیون مجلس اعلام کرد: «براساس اطلاعاتی که دریافت کردم بسیاری از علما و مراجع تقلید از جمله آیت‌الله صافی‌گلپایگانی و آیت‌الله مکارم شیرازی نسبت به انتخاب وزیر زن شبهه فقهی دارند و خواستار تجدید نظر احمدی‌نژاد در این خصوص هستند.» احمدی‌نژاد در این خصوص نیز راه خود را رفت و سه وزیر زن برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کرد، هرچند مجلس تنها به یک نفر از این وزرا رای اعتماد داد.

انشعاب در جامعه وعاظ تهران زیر سایه حمایت دولت
در پی عزل حجت‌الاسلام عباس امیریفر، امام جماعت و مشاور فرهنگی نهاد ریاست جمهوری از جامعه اسلامی وعاظ تهران، وی تشکل جدیدی به نام جامعه وعاظ ولایی راه‌اندازی کرد. حجت‌الاسلام جعفر شجونی، دبیرکل جامعه وعاظ تهران دلیل عزل امیری فر را جذب کمک‌های دولتی یا غیردولتی که منبع آن مشخص نبود به سیستم این تشکل اعلام کرده و گفته بود: «این رفتارها روحانیت را گدا معرفی میکرد. هر مهمانی را که به جلسه جامعه وعاظ دعوت میکردند به آنان می‌گفتند برای روحانیت هدیه بیاورید.» یکی دیگر از دلایل عزل امیری فر، دعوت از مشایی به یکی از جلسات جامعه وعاظ تهران و ارتباط نزدیک امیریفر با مشایی بوده است. نکته جالب اینکه، اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب که بررسی صدور مجوز به تشکل وعاظ ولایی را در دست بررسی داشتند، به اتفاق آرا بر نداشتن صلاحیت این تشکل برای فعالیت سیاسی تاکید کرده و با ارائه مجوز با آن مخالفت کردند.

هدف معرفی مکتب ایران است نه مکتب اسلام!
اظهارنظرهای جدید مشایی این بار صریح‌تر و شدیدتر از گذشته مطرح میشود. اظهاراتی که این بار شاید اساس شکل گیری جمهوری اسلامی بر مبنای اسلام را هدف میگیرد.
وی در مرداد ماه سال 89 در همایش ایرانیان مقیم خارج، با بیان اینکه برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی مکتب اسلام و میگویی مکتب ایران، متذکر شد:« از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.» وی در ادامه با بیان اینکه باور دارم واژه ایران ذکر است در بیان چرایی این گفته خود، تاکید کرد: «شما در ذکر دنبال چه چیزی هستید. ذکر واژه مرتبط با روح مومن است و به جهان درون باور کردن ارزش‌های متعالی انسان مرتبط است.»
او در زمستان سال 88، اظهارنظرهای تند و تیزی در خصوص مدیریت و عدالت پیامبران الهی بیان کرده بود. این بار از حضرت نوح(ع) سخن گفت و با بیان اینکه «او با 950 سال عمر نتوانست مدیریت جامع کند»، افزود: «او عدالت را ایجاد نکرده است و اگر هر پیامبری مدیریت درست میکرد، عدالت برقرار میشد.» و در یک برنامه تلویزیونی هم با بیان اینکه پیامبران نمی‌توانند عدالت را برقرار کنند، گفت: «عدالت را مردم باید اقامه کنند و اگر مردم این کار را نکنند معنایش این است یک چیز دیکته شده و تحمیلی در شئون زندگی است و مردم در یک نظام قاهره تحمیلی این کار را انجام می‌دهند و این اصلا ارزش ندارد. این سخنان، مانند دفعات قبل فضای ارتباطات روحانیون و دولت را ملتهب کرده و خشم علما و روحانیون را برانگیخت. تفاوت این بار با دفعات قبل، ناامیدی مراجع و روحانیون از مداخله احمدی‌نژاد و عزل مشایی بود. مراجع می‌دانستند، احمدی‌نژاد، مشایی را برکنار نمیکند و شاید از این نقطه بیشتر به توقف این جریان توسط اهرم‌های دیگر می‌اندیشیدند.

انتشار مستندی مذهبی با افکار التقاطی و واکنش دوباره روحانیون
در روزهای تعطیلات آغاز سال 90 و در روزهایی که فضای سیاسی کلان کشور آرام بود، یک فیلم مستندسازی شده با مباحث التقاطی پیرامون ظهور منجی صاحب زمان حضرت مهدی(عج) دست به دست در شهر چرخید و محتوای آن نیز زبان به زبان گشت و التهاب و حساسیت را ایجاد کرد. فیلمی که هرچند به نظر میرسد به صورت مستقیم محتوای سیاسی نداشت، ولی زمینه‌ساز شناسایی جریانی شد که بسیاری از مناسبات سیاسی در بین اصولگرایان را تغییر داد. این مستند به تدریج با اعلام موضع شدید علما و فضلای حوزه علمیه و مراجع تقلید روبه‌رو شده و مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با انتشار بیانیه‌های آن را مردود و فاقد اعتبار دانست. موج انتقادات به این فیلم، در نهایت به دستگیری تهیه‌کنندگان آن انجامید. هرچند پرونده این فیلم با برخوردی قاطع مختومه شد، ولی در فضای سیاسی کشور به عنوان نقطه آغاز حرکت «جریان نوظهور انحرافی» که در دل دولت و در دفتر ریاست‌جمهوری فعالیت میکند، ثبت شد. هرچند اسفندیار رحیم مشایی دخالت داشتن در انتشار این سی.دی را تکذیب کرد، ولی مدتی بعد در 12 اردیبهشت ماه سال90، حجتالاسلام عباس امیریفر، رئیس شورای فرهنگی و امام جماعت مسجد نهاد ریاست‌جمهوری به اتهام دست داشتن در انتشار این فیلم بازداشت شد. شاید جریان نوظهور انحرافی در این برهه از زمان کمتر مورد توجه قرار گرفت، ولی این مستند حاشیه‌ساز پیش نیازی برای شناسایی این جریان بود.

11روزخانه‌نشینی، شلیک نهایی به رابطه دولت، روحانیون
11 روز خانه‌نشینی احمدی‌نژاد و اتفاقات مرتبط با آن، شاید آخرین بارقه‌های امید برای بهبود روابط روحانیون و دولت را از بین برد. احمدی‌نژاد که پیشتر از سوی بسیاری از علما و مراجع مورد انتقاد جدی قرار گرفته بود، در این جریان بزرگترین حامی روحانی خود یعنی آیت‌الله مصباح یزدی و «جبهه پایداری» را نیز از دست داد.
حجت‌الاسلام آقاتهرانی، معلم اخلاق کابینه نیز از شاگردان آیت‌‍الله مصباح بود و توصیه‌های ایشان را به احمدینژاد منتقل میکرد. توصیه‌هایی که بعضا بر اساس خاطره‌های نقل شده از آقا تهرانی، مانند توصیه در خصوص طرح ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها از سوی احمدی‌نژاد نادیده گرفته شد. با پیش رفتن دولت دهم و اتفاقات خاص رخ داده مانند تاخیر احمدی‌نژاد در اجرای دستور مقام معظم رهبری برای عزل مشایی و سپس خانه‌نشینی یازده روزه و دورکاری احمدی‌نژاد که مربوط به قضیه تغییرات در وزارت اطلاعات است، آیت‌الله مصباح نیز نتوانست این برخوردهای احمدی‌نژاد را تحمل کند. وی در روزهای پس از خانه‌نشینی یازده روزه احمدی‌نژاد، در جمع اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه به اشتباهات فراوان احمدی‌نژاد اشاره کرده و گفته بود: «بیش از 90درصد معتقدم احمدی‌نژاد سحر شده است.»
وی همچنین در گفتوگو با نشریه 9دی در خصوص اشتباهات احمدی‌نژاد و تلاش در جهت حل این اشتباهات گفته بود: «بعضی از اشتباه‌هاتش را که از همان اوایل متوجه شدیم، سعی کردیم تا از ظهورش جلوگیری بشود ولی تاثیری نداشت. عمده چیزی که مانع از اصلاح آن اشتباهات شد، دلبستگی ایشان به یک شخص خاص بود که هنوز هم برای بنده این یک معمایی است که این چنین آدمی با این فراست با این هوش و با این کارآمدی، چطور شیفته یک نفری میشود که از خودش ضعیف‌تر است و صدها نقطه ضعف در آن قابل رویت است. برای بنده هنوز این معما باقی است! اما به‌هرحال یک واقعیتی است.»
هرچند پس از این روزها، مشایی با پی بردن به حساسیت فراوان روی خود تا مدتی خود را از دوربین عکاسان و ذره بین خبرنگاران مخفی نگه داشته و سعی کرد کمتر سخنان جنجال‌برانگیز بیان کند ولی با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست‌جمهوری، رفته رفته این حضور بیشتر و بیشتر شد. این حضور و افکار وی که برخی اوقات از جلسات و نشست‌های بعضا خصوصی به بیرون درز میکرد، همواره با شدت توسط روحانیون برجسته پاسخ گفته میشد.
آیت‌الله یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اظهارنظری تندوتیز در خصوص برخی افکار غلط و ساده‌لوحانه مطرح شده در زمینه مهدویت در اصفهان گفته بود: «از گوشه و کنار میشنویم افرادی مطرح میکنند ما اینقدر به امام زمان(عج) نزدیکیم که خودمان ارتباط میگیریم. گفته‌اند علما افراد سادهای هستد. آقای عزیز! اگر افراد ساده هم هستند، امام زمان(عج) گفته باید اطاعت کنید و واجب شرعی است. ساده تویی که مکتب اسلام و اصلا حکومت جمهوری اسلامی را نشناختهای و نمیدانی چیست.»

اعتراض مراجع به مشکلات اقتصادی مردم
تشدید مشکلات اقتصادی مردم و نوسانات نرخ ارز که در کنار آن، قیمت کالاهای اساسی، دارو و غیره را متحول کرد، با اعتراض علما مواجه شد.
تقریبا تمامی آیات عظام تقلید در این زمینه اظهارنظر و نسبت به این رویه اعتراض کردند. در یکی از مشهورترین اظهارنظرها، آیت‌الله مکارم شیرازی مسوولان را به حل مشکلات اقتصادی مردم توصیه کرده و گفته بود: «بنده نمی‌خواهم کسی را متهم کنم اما سوءمدیریت اقتصادی در کشور احساس میشود که باید برطرف شود.»

تلاش‌های ناکام برای بهبود روابط
پس از وقوع هر یک از این اتفاقات، تلاشهای ویژهای از سمت روحانیون حامی احمدی‌نژاد برای بهبود مجدد روابط ایجاد میشد.
هرچند در ابتدا، علما نیز نرمتر برخورد کرده و سعی داشتند در دیدار با وی نکاتی را تذکر دهند ولی رفته‌رفته فضا به سمتی رفت که انتقادهای علما از سایت‌های احمدی‌نژاد بیشتر شد.
از جمله در سفر پرحاشیه سال 89 وی به شهر قم، طبق گفته آیت‌الله غروی از نزدیکان آیت‌الله مصباح بسیاری از علما احمدی‌نژاد را به حضور نپذیرفتند. سایت تابناک سخنان ایشان را بازتاب داد، وی در این خصوص گفته بود: «تا جایی که من خبر دارم در این خصوص واسطه‌های قوی نیز وجود داشت که برخی از آنها از علمای قوی و بلند مرتبه قم بودند. اینها با مراجع تماس گرفتند و برخی هم حضورا تشریف بردند ولی این مراجع گفتند خیر. چرا که نقطه نظراتی را مطرح کردند ولی از سوی دولت عمل نشد.»
در سفر سال 89 احمدی‌نژاد، دیدار با آیات عظام صافی گلپایگانی، شبیری زنجانی و وحید خراسانی به همین دلیل انجام نشد.
سردی روابط دولت و روحانیون، بدون تردید حالت خوبی برای دولت در سال‌های پایانی عمرش نیست. دولت به خوبی می‌داند، باید ارتباطات قطع‌شده سال‌های گذشته را بهبود بخشیده و این مناسبات را بهبود بخشند. یکی از این تلاشهای دولت، تغییر استاندار قم بود.
حجت‌الاسلام موسی پور، استاندار سابق قم طبق نوشته رسانه‌ها بهدلیل مقاومت در برابر اجرای خواسته‌های جریان انحرافی برکنار شد و جای خود را به پیررضایی داد.
استاندار جدید قم دو ماه پس از انتصاب خود، در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه به سردی روابط دولت و مراجع تقلید اشاره کرد و گفت: «مدت‌هاست که رابطه گرم سالهای ابتدایی دولت و مراجع قم سرد شده است. این سردی بیش از هر چیز به حواشی مربوط می‌شود که در دولت دهم، گریبان دولت و شخص رئیس‌جمهور را گرفت. گرانی هم از دیگر عواملی بود که صدای مراجع را در آورد و انتقادها از دولت را افزایش داد. رئیس‌جمهور برای تحول بیشتر، من را به قم فرستاد و تذکر داد احترام علما و مراجع تقلید نگه داشته شود که در راستای تکریم مردم و شتاب بیشتر در کارهای عمرانی تلاش کنیم.»

سقوط محبوبیت احمدینژاد نزد طبقه مذهبی جامعه
جدای از این تلاش، احمدی‌نژاد حجت‌الاسلام محمدرضا میرتاجالدینی، معاون رئیس‌جمهور در اجرای قانون اساسی را با حفظ سمت، متولی امور روحانیت ریاست‌جمهوری کرد. او نیز برای بهبود این روابط تلاشهایی انجام داد و مدعی شد: «برخی از جریان‌های سیاسی و حرکت‌های مرموز نمی‌خواهند رابطه بین روحانیت و دولت تقویت شود.» از سوی دیگر در تابستان گذشته شنیده شد مشایی نیز به صورت مستقل میثم طاهری را که سرپرستی شورای عالی ایرانیان را به عهده دارد، با حفظ سمت برای ارتباط‌گیری با علما و روحانیون انتخاب کرد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ