حسین اصغرزاده ، بازپرس ویژه قتل تهران با اشاره به این پرونده به «جام‌جم» گفت: در یکی از روزهای پاییز سال 83 راننده یک خودروی عبوری حوالی جاجرود با مشاهده تعدادی کلاغ که دور یک سیاهی تجمع کرده بودند، خودرو را متوقف کرد و از روی کنجکاوی خود را به محل تجمع کلاغ‌ها رساند و با دیدن جسد مرد جوانی که در این محل رها شده بود، سراسیمه موضوع را به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش کرد.

با عزیمت ماموران به محل، موضوع به دادسرای جنایی گزارش و دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و پیگیری و تحقیق درخصوص شناسایی هویت مقتول و رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

با بررسی و تحقیقات مقدماتی در این زمینه معلوم شد مقتول با یک دستگاه خودرو که با آن مسافرکشی می‌کرده، از خانه خارج شده و پس از غیبت وی 3 روز پیش از کشف جسد، پرونده‌ای در این ارتباط در پلیس آگاهی تشکیل شده است.

جنایت برای سرقت خودرو

بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی گفت: تحقیقات بعدی نشان داد عامل یا عاملان جنایت پس از خارج کردن مقتول از خودرو، وی را به قتل رسانده و سپس با سرقت اسناد و مدارک و خودروی وی از محل متواری شده‌اند. با جمع‌بندی این اطلاعات، سرانجام پس از 5 سال ماموران گشت انتظامی با ظنین شدن به 2 سرنشین یک دستگاه خودرو در غرب تهران، آن را متوقف کرده و متوجه شدند این خودرو با پلاک جعلی تردد می‌کند؛ به طوری که در مرحله بعدی و با مشخص شدن مشخصات خودرو و استعلام از اداره راهنمایی و رانندگی معلوم شد این خودرو متعلق به مقتول است که 5 سال پیش جسد او در جاجرود کشف شده است.

اعتراف

با دستگیری 2 سرنشین خودرو، آنها ابتدا سعی در گمراه‌کردن مسیر تحقیقات داشتند اما در ادامه هر دو متهم با اعتراف به قتل مالک خودرو، گفتند؛ جوان مقتول را یکی دیگر از دوستانشانبه قتل رسانده است و آنها تنها شاهد جنایت بوده‌اند و هیچ نقشی در قتل نداشته‌اند.

متهمان در ادامه اعترافاتشان عنوان کردند؛ پس از کرایه خودروی مقتول به صورت دربستی با توجه به نقشه‌ای که برای سرقت خودرو داشتیم، راننده را به جاجرود کشاندیم و در این محل دیگر همدست ما به نام «ع» قصد داشت مرد راننده را در این محل رها کند که به یکباره راننده مقتول خطاب به «ع» (متهم فراری) گفت ، من تو را می‌شناسم و حتی با پدرت دوست هستم و نباید به دلیل این آشنایی خودروی مرا سرقت کنی که این اظهارات موجب شد تا «ع» به یکباره تصمیم به قتل وی بگیرد و در توجیه این اقدام عنوان کند که چون او من و پدرم را می‌شناسد، پس باید کشته شود. سپس با ضربات چاقو او را به قتل رساند و با انداختن جسد به بیابان، هر سه با سرقت مدارک و خودروی مقتول متواری شدیم.

بازپرس ویژه قتل تهران تصریح کرد: در پایان اعترافات هر دو متهم با صدور قرار قانونی برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتند. در حال حاضر تلاش گسترده برای دستگیری سومین متهم فراری آغاز شده است.