شایسته است که دانش مرد بر گفتارش افزون و خردش بر زبانش چیره باشد . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 90 تیر 2 , ساعت 2:45 عصر
کد مطلب: 108245
احمدی نژاد و مشایی مثل لاله و لادن هستند چاپ ارسال به رفقا
?? خرداد ????
بخش خبری الف
 
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه برخی می‌گویند که اگر احمدی‌نژاد و مشایی را از هم جدا کنیم درست می‌شود گفت: احمدی نژاد و مشایی مانند لاله و لادن دوقلوهای به هم چسبیده هستند که وقتی آنها را عمل جراحی کردند هر دو از بین رفتند.
 
حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور شامگاه دوشنبه در همایش بصیرت و جهاد علمی که در سالن همایش‌های نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها برگزار شد با اشاره به ضرب العجل مجلس برای عزل احمدی‌نژاد اظهار داشت: در آن 11 روزی که احمدی‌نژاد قهر کرده بود 200 نفر از شخصیت‌های نظام به صورت تلفنی و حضوری با او صحبت کردند ولی فایده‌ای نداشت و به تعبیر بنده احمدی‌نژاد رغبتاً بر سر کارش نیامده است و از روی اکراه و ناچاری و اجبار آمد، چون مجلس ملتهب شده بود و ضرب‌العجل هم تمام شده بود و اگر آن روز سر کارش حاضر نمی‌شود، فردای آن روز استیضاح می‌شد.
 
ذوالنور گفت: اگر رأی عدم کفایت سیاسی احمدی‌نژاد در این مجلس مطرح می‌شد، بالاترین رأی عدم اعتماد تاریخ را می‌گرفت.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این سئوال که در حال حاضر بهترین تدبیر در مورد جریان انحرافی چیست، اظهار داشت: بعضی‌ها می‌گویند که اگر احمدی‌نژاد و مشایی را از هم جدا کنیم درست می‌شود.

جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه با ذکر مثالی در این مورد گفت: لاله و لادن دو دختری که به همدیگر چسبیده بودند و وقتی آنها را عمل جراحی کردند هر دو از بین رفتند.

وی ادامه داد: بارها احمدی‌نژاد گفته که من یعنی مشایی و مشایی یعنی من بنابراین الان فضای اینها به گونه‌ای است که اگر عمل شود هر دو از بین می‌روند.

ذوالنور تصریح کرد: فضای جامعه برای برخورد مناسب نیست، بنابراین باید مدارا کرد، به این معنی که نگذاریم باند انحرافی هر کاری که دلش می‌خواهد انجام دهد.

وی با بیان اینکه پر و بال را باید قیچی کرد، اظهار داشت: نباید اجازه داد نغمه‌های شوم پیاده شود و با کمترین هزینه دوران گذر را بگذریم.

جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران تأکید کرد: باید کار به جایی برسد که افکار عمومی کاملا توجیه شود و رئیس جمهور هم پی به باطن این جریان ببرد.
 
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: جداسازی احمدی‌نژاد و مشایی از هم ممکن نیست و این جداسازی هزینه‌هایی دارد.
 
 
< type="text/Java">

پنج شنبه 90 تیر 2 , ساعت 2:43 عصر
کد مطلب: 108233
ناکامی گروه انحرافی در تصدی دو پست مهم دولتی چاپ ارسال به رفقا
?? خرداد ????
بخش خبری الف
 
گروه موسوم به گروه انحرافی که مدتی است با به کار گیری تمام توان خود، سعی در به انحراف کشیدن دولت داشته است، در جدیدترین تحرکات خود برای بکارگیری 2 عضو فعال این گروه در مسئولیت های مهم دولتی ناکام ماند.
 
معاون مالی اداری وزات خارجه استعفا داد
 
آخرین خبرها حاکی از آن است که  محمدشریف ملک‏زاده از سمت خود استعفا کرده است.
 
به گزارش الف، شنیده ها حاکی از آن است که پس از اعلام وصول طرح استیضاح علی اکبر صالحی، که به دلیل انتصاب معاون جدید اداری مالی وزارت خارجه، با امضای 33 تن از نمایندگان مجلس به جریان افتاد، صبح امروز ملک‏زاده از سمت خود استعفا کرد.
 
  مصطفی کواکبیان نیز در تذکر خود در صحن علنی مجلس اعلام کرد: شنیده‌ایم محمد شریف ملک‌زاده از سمت خود در معاونت مالی و اداری وزارت خارجه استعفا داده و از این روی استیضاح آقای صالحی وزیر خارجه منتفی می‌شود.
 
وزیر اطلاعات روز گذشته در پیامی به وزیر خارجه از مخالفت این نهاد با معاونت ملک‏زاده خبر داده بود. این در حالی است که پیش از این نمایندگان مجلس در هشدارهای جداگانه اعلام کرده بودند که تنها راه برای عدم پیگیری استیضاح وزیر امور خارجه، برکناری ملک‏زاده از سمت جدید خود برکنار نشود چرا که این فرد دارای پرونده های مفاسد اقتصادی در قوه قضائیه است.
 
گفتنی است، صبح امروز برخی منابع خبری از حاضر نشدن محمد شریف ملک زاده، بر سر کار خود در وزارت خارجه خبر دادند.
 
وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان رای نیاورد
 
صبح امروز، محمود احمدی نژاد به همراه سید حمید سجادی وزیر پیشنهاد ورزش و تنی چند تن از مقامات دولتی برای شرکت در مراسم رای اعتماد اولین وزیر ورزش و جوانان شکرت کردند.
 
 به گزارش الف، نمایندگان موافق و مخالف به ذکر دلایل خود پرداختند. رئیس جمهور در اظهارات خود وزیر پیشنهادی ورزش را دارای تجربیات گوناگونی در عرصه ورزش دانست و سوابق مهم وی در عرصعرا که در این زمینه از ?? مدال آسیایی و همچنین مربیگری در تیم‌های ورزشی نام برد.
 
دکتر احمدی نژاد در ادامه گفت: ایشان ? سال معاون سازمان تربیت بدنی بوده و از چهره‌های ورزشی برجسته در کشور به شمار می‌رود. اطمینان می‌دهم چنانچه با نظر نمایندگان سجادی به عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب شود، کارهای بسیار خوبی در عرصه ورزش رقم خواهد زد.
   
حجت الاسلام حسن نوروزی نماینده مردم رباط کریم در مجلس شورای اسلامی که به عنوان مخالف صحبت می‏کرد با اشاره به شائبه‏های موجود در مورد ارتباط سجادی با گروه انحرافی گفت: شنیده‌ایم که شما پرونده‌ای در سازمان بازرسی کل کشور دارید که این پرونده برای سه مسئله سوء مدیریت، از بین بردن اموال بیت‌المال و فامیل‌بازی است، همچنین شنیده می‌شود که شما در زمانی که در باشگاه سایپا بودید، یکی از نزدیکان خود را در آنجا قرار دادید. وقتی در باشگاه امور ورزشی سایپا بودید، نتوانستید آنجا را مدیریت کنید، نیروهای ارزشی را به حاشیه گذاشتید، اقوام و فامیل بازی به راه انداختید و مشکل مالی در آن باشگاه ایجاد شد لذا واقعا می‌توانید وزارت ورزش و جوانان را مدیریت کنید؟
 
رضا حسینی نمیانده شهربابک نیز با اشاره به فعالیت جریان انحرافی در کشور اظهار داشت: آقای سجادی یک مسئله بسیار مهم که در ارتباط با شما مطرح است، بحث‌های مربوط به ارتباط شما با جریان انحرافی است؛ چه طور می‌خواهید برائت خود را از این جریان اعلام کنید.
 
این نماینده مجلس در ادامه گفت: می‌گویند که خواهرزاده فلان آقا که در رأس جریان انحرافی است، با تعاملی که با شما داشته، قرار است قائم مقام یا معاون شما شود، همچنین گفته می‌شود که شما با برخی سران جریان انحرافی ارتباط دارید.
 
به گزارش الف، نمایندگان مجلس، بعد از استماع توضیحات رئیس‌جمهور، نمایندگان موافق و مخالف و وزیر پیشنهادی ورزش و امور جوانان، با 137 رأی مخالف، 87 رأی موافق و 23 رأی ممتنع از مجموع 247 رأی مأخوذه با گزینه پیشنهادی احمدی‌نژاد به عنوان اولین وزیر ورزش و امور جوانان جمهوری اسلامی مخالفت کردند.
 
نکته جالب در این جلسه فریادهای دو-دوی نمایندگان بود که به نشانه مخالفت با اظهارات موافقان وزارت سجادی، در صحن علنی مجلس شنیده می‏شد.
 

پنج شنبه 90 تیر 2 , ساعت 2:42 عصر
کد مطلب: 108341
درباره ظاهر و ادبیات ماموران ناجا چاپ ارسال به رفقا
?? تیر ????
بخش تحلیلی الف
 
طرح امنیت اخلاقی از روز سه شنبه با همت دوباره نیروی انتظامی کشور آغاز شد.طرحی که همه می دانند ناجا با وجود برخی بی مهری ها و عدم همکاری ها، پای در راه اجرای آن نهاده و یک تنه در عرصه خطیر ارتباط مستقیم یک دستگاه حاکمیتی با بدنه اجتماع، وارد صحنه شده است.

طرح امنیت اخلاقی اگر آنطور که باید مورد توجه مسئولان ناجا قرار گیرد آنگاه می توان انتظار داشت دورنمایی داشته باشد که دستاوردهای آن بسیار تا بسیار بیش از حدّ تصوّر باشد.در واقع شاید چندان خواسته بزرگی نباشد اگر انتظار داشته باشیم که ناجا به طرح های امنیت اخلاقی اش به عنوان یک دانشگاه عمومی نگاه کند.دانشگاهی که با ابزار قانون، به عنوان رکن نظم دهنده به هر جمع انسانی، می تواند تک به تک اعضای جامعه را در توجه به ارزش ها، اصول و قوانین مواظبت کند و حتی با تذکرات پندآموز خود، راه را بر فراهم شدن زمینه هنجارشکنی ها ببندد.

اما باید گفت که نگاه پندآموزانه به طرح امنیت اخلاقی و خواست اینکه این طرح تبدیل به یک دانشگاه عمومی بشود، ابزار و لوازمی نیاز دارد که اگر در کنار اجرای طرح نباشد، زمان دسترسی به ماهیت متعالی آن را طولانی می سازد.نیروی انتظامی کشورمان، طرح امنیت اخلاقی را با پرسنلش اجرا می کند. در اینجا باید گفت که اگر قرار است نگاه ها به این طرح مطلوب، نگاه هایی آرمان خواهانه باشد لازم است که عملکردها در این طرح نیز بر مبنای اصول و با تکیه بر اصل پندآموزی و انذار باشد.

به نظر می رسد ناجا می تواند با ارائه ساز و کارهایی که به نوعی تضمین کار محسوب می شوند، از بروز تنش در روند انجام وظایف پرسنل این طرح و شکل گیری برخوردهایی بین مردم با پلیس که به هیچ وجهی نمی توان از آن دفاع منطقی داشت، جلوگیری کند.

مثلاً شاید این انتظارات لطیف چندان دور از ذهن نباشد که مردم دوست داشته باشند مأمورانی را در طرح امنیت اخلاقی مشاهده کنند که اول از همه از ظاهری بسیار مطلوب و شایسته یک مأمور پلیس  با رسالت فرهنگی برخوردارند و همچنین طرز برخورد همواره مودبانه و ناشی از عمق توجیه و دانش مأموران عملگر در این طرح نیز می تواند از جمله لوازم مقوّم آن باشد.

البته از دیگر سو، مسائلی نیز هستند که باید برای موفقیت طرح امنیت اخلاقی، آنها را نه در عملکرد ناجا که در فرهنگسازی و عمل رسانه ها و البته سایر مسئولان جستجو کرد.به طور مثال نکته ظریفی وجود دارد مبنی بر اینکه بر اساس یک فرهنگ غلط در کشور ما، اعتراض به مأموران پلیس به صورت یک سنت رایج و البته غلط همواره مرسوم بوده است.این در حالیستکه هیچ منطقی این امر را قبول ندارد که مأمور پلیس بخواهد برای اعمال قانون، بیش از حد تعیین شده در خود قانون، توضیح بدهد و یا بدتر از آن با افراد مختلف وارد جرّ و بحث بشود.

این نکته ایست که جدای از ضرورت توجه مأموران محترم انتظامی به آن، مراکز سیاست گذار فرهنگی نیز باید همانگونه که در زمینه هایی مثل ترافیک برنامه ریزی فرهنگی انجام می دهند، برای سیاست گذاری در مورد آن نیز اهتمام لازم را داشته باشند. زیرا مسئله تسهیل در اعمال قانون، نکته ایست که در صورت جاری و ساری شدن آن، برکات بسیاری به ویژه در بحث امنیت روانی، نصیب جامعه و حاکمیت خواهد کرد.

با تمام آنچه که گفته شد اما هر ذهن آگاهی می داند که تماس مستقیم برخی از دستگاه های اجرایی یک کشور با بدنه مردم همواره سبب ایجاد مقولاتی است که رتق و فتق آنها نیاز به مدیریت مطلوب و از همه مهمتر پیش بینی صحیح شرایط است.و آنچه که در اجرای طرح امنیت اخلاقی و در وهله اول پیش بینی می شود این است که نیروی انتظامی ما با درایت مسئولان آن می تواند با یک مدیریت صحیح و توانمند در امر نحوه تعامل مأموران عملگر در طرح امنیت اخلاقی با مردم و شهروندانی که گاهی نیاز به تذکر دارند؛ کاری مثل ایجاد امنیت اخلاقی را به کارستان تبدیل کند و در نهایت از اجرای این طرح پرحاشیه، در ذهن عموم مردم، دانشگاهی را بسازد که استادان آن، در نیروی انتظامی کشورمان پرورش یافته اند.

 

پنج شنبه 90 تیر 2 , ساعت 12:13 صبح
تابناک اجتماعی:  اوایل خرداد ماه تعدادی از اراذل و اوباش خمینی شهر اصفهان چند زن و دختر را در باغی در اطراف خمینی شهر اصفهان در مقابل دیدگان همسر آن‌ها ربوده و به آن‌ها تجاوز نمودند.

پس از انتشار اخبار این حادثه تعدادی از اهالی شهرستان خمینی شهر ضمن تجمع در برابر دادگستری این شهرستان خواستار برخورد جدی با این افراد شده تا از وقوع دوباره چنین جرایمی جلوگیری گردد

حجت الاسلام رضایی دادستان عمومی و انقلاب خمینی با اشاره به دستور ویژه رئیس قوه قضاییه آیت الله لاریجانی در خصوص این پرونده، تصریح کرد: موضوع این پرونده با ریاست قوه قضاییه و دادستان کل کشور و مدیر کل دادگستری استان مطرح شده و دستور ویژه برای رسیدگی این موضوع صادر شده و موضوع با جدیت توسط نیروهای امنیتی و انتظامی در حال پیگیری و رسیدگی است.

وی به مردم انقلابی خمینی شهر اطمینان داد دستگاه قضایی عوامل این جنایت را به اشد مجازات قانونی برساند.

نوربخش بخشدار خمینی شهر در گفتگو با «فردا» به بیان جزئیات تجاوز اراذل به یک خانواده پرداخت و گفت: ?? زن و ? مرد در باغی در خمینی شهر مشغول رقص و پایکوبی بودند که متاسفانه ضمن استفاده از مشروبات الکلی، حالت غیرطبیعی و عریانی هم داشته‌اند.

وی ادامه داد: در باغ کناری نیز دو جوان حضور داشتند که به محض شنیدن صدای این خانواده، با ?? تن از دوستان خود تماس گرفته و ?? نفر به صورت همزمان به باغ آن‌ها هجوم برده و مردان را با سلاح سرد در اتاقی زندانی می‌کنند.

نوربخش یادآور شد که این ?? نفر غالبا افراد سابقه دار بوده و در حین حمله به این باغ صورت‌های خود را پوشانده بودند.



وی گفت: این اقدام وقیحانه که در آن زنان مورد تجاوز قرار گرفتند، از ساعت ??و نیم تا ? بامداد به طول می‌انجامد؛ پس از فرار متهمان زنان پریشان به خیابان آمده و مردم نیز با نیروی انتظامی تماس می‌گیرند. خوشبختانه روز بعد -?خرداد- ? نفر از ارازل دستگیر و ?? نفر دیگر متواری می‌شوند.

بخشدار خمینی شهر بیان می‌کند: جلسه شورای تامین شهرستان اصفهان با حضور مدیر کل امنیت استان تشکیل و مقرر می‌شود که گشت زنی در باغات پیرامون خمینی شهر افزایش یابد.

وی در خصوص آخرین پرونده رسیدگی به جنایت این افراد نیز گفت: تا کنون جلسه دادگاه این ? نفر تشکیل نشده است، منتظریم تا ?? نفر دیگر نیز دستگیر شوند.

نوربخش کمبود پاسگاه‌های نیروی انتظامی را از مهم‌ترین مشکلات خمینی شهر برشمرد و افزود: این شهر ??? هزار نفر جمعیت دارد اما تعداد پایگاه‌های انتظامی کفاف حفظ امنیت نمی‌دهد.

وی از مسئولان ذیربط نیروی انتظامی در خواست کرد که در این زمینه مساعت‌های لازم را انجام دهند.

دادستان عمومی و انقلاب خمینی شهر نیز ضمن تاکیدبر اینکه در این پرونده هیچ مماشاتی نخواهد شد، گفت: در این پرونده چند اتهام وجود دارد که تنها مجازات تجاوز به عنف، اعدام است و البته آدم ربایی ?? سال حبس دارد و این افراد سرقت و ایراد ضرب و جرح و اتهامات دیگر هم دارند و ما منتظر دستگیری آن‌ها هستیم و کلیه اسناد و ادله لازم جمع آوری شده و موجود می‌باشد و امیدواریم با کمک مردم پس از دستگیری و طی مراحل قانونی، در محل جنایت عدالت در مورد آن‌ها اجرا شود.

جمعه 90 خرداد 13 , ساعت 6:2 عصر

ازمون خودشناسی

 

 

 


?
ازمون خودشناسی
اعتقاد ات تبتی ها به شناخت درون بسیار جالب است تا جایی که اگر کسی زمان تولد خود را بدقت حتی به ساعت و ثانیه بداند تسلسل روح وی را در کالبد ها ی گذشته و آینده تشخیص خواهند داد.

این؛یکی از آزمونهای دلای لاما( از کاهنان برجسته آنهاست ) است برای این آزمون زمان بگذارید

از آن لذت خواهید برد

دلای لاما توصیه میکند که آن را بخوانید چرا که برایتان مفید است

فقط 4 سوال

پاسخها روشنگر خواهند بود

صادق باشید و پاسخها را پیشتر از جواب دادن نبینید

ذهن همانند چتر میماند وقتی خوب کار میکند که کاملا باز شود

تقلب نکنید

 

آزمون خود شناسی

 

قبل از آغاز آزمون

یک آرزو کنید

بترتیب به سوالات جواب دهید

فقط 4 سوال پرسیده خواهد شد و اگر قبل از پاسخ ؛جوابها را ببینید آزمون بخوبی شما را هدایت نخواهد کرد

به آرامی پیش بروید و حوصله بخرج دهید

یک قلم و کاغذ آماده کنید

در انتها به پاسخهای داده شده نیاز خواهید داشت.این یک پرسشنامه صادقانه است که به شما چیزهایی درباره واقعیت درونتان خواهد گفت.

به هر سوال فقط یک پاسخ بدهید

اولین چیزی که به ذهنتان خطور میکند بهترین است

به یاد داشته باشید هیچ کس غیر از خودتان نباید پاسخها و نتایج را ببیند.

سوال اول

حیوانات زیر را بترتیب دلخواه مرتب کنید

گاو، پلنگ، گوسفند ، اسب ، خوک

سوال دوم

درمورد هرکدام کلمه ایی بنویسید که آنرا تشریح کند

سگ ، گربه، موش ، قهوه ، دریا

 

سوال سوم

درباره کسی فکر کنید که برایتان مهم است و شما را میشناسد.و میتوانید او را به رنگی اختصاص دهید.پاسخ خود را دوبار تکرار نکنید .

هر رنگ را فقط به یک نفر اختصاص دهید

زرد ، پرتقالی ،قرمز ، سفید ، سبز

سوال چهارم

یک عدد بنویسید (از 0 تا 20)

روزهفته مورد علاقه خود را بنویسید

در انتها

مطمئن هستید این پاسخها صحیح هستند باز هم مرور کنید تا مطمئن شوید

 

...

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

قبل از خواندن جوابها آرزوی خود را تکرار کنید

پاسخ ها

1

گاو: پیشرواست

پلنگ : غرور و افتخار است

گوسفند : عشق است

اسب : خانواده است

خوک : پول است

2

توصیف شما از سگ شخصیت شماست

توصیف گربه همان توصیف شریک شماست

موش توصیف دشمن شماست

قهوه نگاه شما به میل جنسی است

دریا زندگی شخصی شما را نشان میدهد

 

 

زرد: کسی که هرگز فراموش نمیکنید

نارنجی: کسی که شما او را دوست واقعی میدانید

قرمز: کسی که شما او را واقعا دوست دارید

سفید : روح دوم شما

سبز :کسی که در لحظات حساس زندگی او را بخاطر خواهید داشت

 

4

0-4 : زندگی شما بتدریج و آرای رشد خواهد کرد

5-9 : زندگی شما برابر علاقه شما رشد خواهد کرد

10-14:شما تا 3 هفته دیگر 5 واقعه غیر منتظره خواهید داشت

15به بالا زندگی شما با سرعت بسیاری رشد خواهد کرد و آرزوی شما محقق خواهد شد

 

باید به تعداد عددی که آرزو کرده اید این پیام را برای افراد بفرستید. و آرزوی شما در پایان روزی که دوست داشتید برآورده میشود

این آنچیزی است که دلای لاما میگفت هزاران سال در لحظه ایی

برای رسیدن به مفهوم جمله بالا بخوان و بیاندیش

آنها معتقدند دلای لاما راست گوست و اگر کسی به این موضوع اعتقاد ندارد کافی است این پیام را به 5 نفر بدهد تا درستی آنرا درک کندچرا که بزودی برایش یک اتفاق جالب و شگفت انگیز رخ خواهد داد

تبتی ها عقیده دارند این پیام را نباید بدور انداخت.

آنها عقیده دارند فرشته عجایب موسوم به مانترا از دستان دارنده این پیام پس از 96 ساعت بیرون خواهد آمد و یک موقعیت شگفت انگیز خواهید داشت


جمعه 90 خرداد 13 , ساعت 5:57 عصر

PM
Subject: از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید : بهشتی


از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت
حلال رسید : بهشتی

طلبه جوان هر روز می‌رفت دبیرستانها درس
انگلیسی می‌داد. پولش هم می‌شد مایه
امرار معاش. می‌گفت اینطوری استقلالم
بیشتره، نواقص حوزه رو بهتر می‌فهمم و با
شجاعت بیشتری می‌تونم نقد کنم. بهشتی تا
آخر هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش
زندگی می‌کرد.

            ***  از بهشتی پرسید؛
روحانی هم می‌تونه تو شورای شهر بره؟ گفت:
روحانی همه جا می‌تونه بره به شرط اینکه
علم اون رو داشته باشد نه اینکه تکیه‌اش
به علوم حوزوی باشه.            گفت: صرف
روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری
رو نمی‌ده.

  ***    صبح بود، یه اتوبوس آدم
پیاده شدند جلوی خونه بهشتی. یه نگاهی و
براندازی کردند و دوباره سوار شدند و
رفتند. نگو دعوا شده بود، یکی گفته بود
خونه بهشتی کاخه. یکی دیگه گفته بودند هشت
طبقه است. راننده بهشتی‌شناس بود. همه رو
آورده بود دم خونه گفته بود حالا ببینید و
قضاوت کنید.

                              ***    بنی‌صدر
که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن
بنی‌صدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه.
آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش
می‌کنم. بهشتی می‌گفت: هر یک ثانیه که در
زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.
        ***    به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی
و مدیریتی رجوی به درد نخست‌وزیری
می‌خوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر
نداشت مناسب بود.      تو بدترین حالت هم،
انگشت می‌گذاشت روی نکات مثبت.    ***  الآن
بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی
انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار
شهدای 1?خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی
بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه! بهشتی
بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از
اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد
می‌کنه نه دروغ!    ***  بهشتی اسم جوان رو
داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته
بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما
دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو.
چه اشکالی دارد که سندی پیدا کند و مردم رو
آگاه کند.    ***  همه جمع شده بودند برای
جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو
بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه
منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته
بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است
برویم گردش.    اخم باهنر رو که دید گفت:
بچه‌ها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا
در خدمتم.    ***  به قاضی دادگاه نامه زده
بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی
ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه
تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.»
قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود،
مخصوصاً به رفتار قضات...    ***  مترجم ترجمه
کرد؛ «هیأت کوبایی می‌خواهند با شما عکس
یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو
کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمی‌آیی؟
گفت: همه می‌دونند من توده‌ایم، برای شما
بد می‌شود. خندید؛ باید شما هم باشید،
دقیقاً کنار من! کادر کامل شد.    ***  گفتند
حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار
جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده
است». آشفته شده‌بود. گفت: رضاخان ازدواج
کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که
نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.

    *** رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم
آورده‌بودند. جا نبود. بیرون شعار
می‌دادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در
پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید.
گفت:
این همه راه آمده‌اند علیه من شعار بدهند.
بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من
بگویند. از همان در اصلی رفت...

    ***  با بی‌ادبی بلند شد به توهین کردن به
شریعتی.
بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک
مسلمان اینطور حرف بزنی.    هول شدند و چند
نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم.
گفت:
شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید
با بی‌ادبی مورد انتقاد قرار بدیم.

    *** اومده بودند در خانه بهشتی که یک مقام
سیاسی خارجی می‌خواهد شما را ببیند.
گفت:
قراره به فرزندم دیکته بگویم. جمعه‌ام
متعلق به خانواده است.    نرفته بود. «بابا
آب داد». بنویس پسر بابا!        راهش پررهرو
باد    منبع: کتاب صد دقیقه تا بهشت


جمعه 90 خرداد 13 , ساعت 5:54 عصر

برنامهنویس و مهندس
To: undisclosed recipients <amir1838@yahoo.com>


یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ? دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ? دلار به شما می‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ? دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم 50 دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.
 
برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ? دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ? پا دارد و وقتى پائین می‌آید ? پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.
 
بالاخره بعد از ? ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و 50 دلار به او داد. مهندس مودبانه 50 دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ? دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید


جمعه 90 خرداد 13 , ساعت 5:54 عصر

 

 

هنگامه آخرالزمان
 
نشانه هایی به عنوان علائم در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکی قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است ، این نشانه ها بسیار زیادند که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهود می گردد.سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد.
این موضوع در ضمن یک روایت جامع بطور مشروح بیان شده که امام صادق علیه السلام آن را بیان کرده است .حضرت امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش فرمود :

 

?) هرگاه دیدی : حق بمیرد و طرفدارنش نابود شوند.
?) و دیدی که : ظلم همه جا را گرفته.
?) و دیدی که : قرآن فرسوده شده و درست معنی نمی شود.
?) و دیدی که : دین همچون ظرف تو خالی و بی محتوا شده است .
?) و دیدی که : طرفداران باطل بر طرفداران حق فائق شده اند.
?) و دیدی که : کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمی شود و بدکاران بازخواست نمی شوند.
?) و دیدی که : چنان فسق و فجور آشکار شده که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفاء می کنند.
?) و دیدی که : افراد با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمی پذیرند.
?) و دیدی که : شخص بدکار ، دروغ گوید و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمی کند.
??) و دیدی که :بچه ها ، بزرگان را تحقیر کنند.
??) و دیدی که : قطع پیوند خویشاوندی شود.
??) و دیدی که : بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.
??) و دیدی که: نوجوانان پسر ، همان کنند که زنان می کنند.
??) و دیدی که : زنان با زنان ازدواج نمایند.
??) و دیدی که : مداحی دروغین از اشخاص ، زیاد شود.
??) و دیدی که : انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف می کنند و کسی مانع نمی شود.
??) و دیدی که : افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین ، به خدا پناه می برند.
??. و دیدی که : همسایه به همسایه خود اذیت می کند و از آن جلوگیری نمی شود.
??) و دیدی که : کافر به خاطر سختی مؤمن ، شاد است .
??) و دیدی که : شراب را آشکارا می آشامند و برای نوشیدن آن کنار هم می نشینند و از خداوند متعال نمی ترسند.
??) و دیدی که : کسی که امر به معروف می کند خوار و ذلیل است.
??) و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خدا دوست ندارد ، نیرومند و مورد ستایش است.
??) و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است.
??) و دیدی که: خانه کعبه تعطیل شده ، و به تعطیلی آن استوار داده می شود.
??) و دیدی که : انسان به زبان می گوید ولی عمل نمی کند.
??) و دیدی که : مردان از مردان و زنان از زنان لذت می برند. (یا مردان خود را برای مردان ، و زنان خود را زنان فربه می کنند).
??) و دیدی که : زندگی مرد از راه لواط و زندگی زن از راه زنا تامین می شود.
??) و دیدی که : زنان همچون مردان برای خود مجالس (نامشروع) تشکیل می دهند.
??) و دیدی که : در میان فرزندان "عباس" ، کارهای زنانگی به وجود آید.
??) و دیدی که : زن برای زنا با مردان ، با شوهر خود همکاری کمک می کنند.
??) و دیدی که : بیشترین مردم و بهترین خانه ها که زنان را بر بدکاری کمک می کنند.
??) و دیدی که : مؤمن ، خوار و ذلیل شمرده شود.
??) و دیدی که : بدعت و زنا آشکار شود.
??) و دیدی مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند.
??) و دیدی که : حلال ، حرام شود و حرام ، حلال گردد.
??) و دیدی که : دین براساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکامش تعطیل گردد.
??) و دیدی که : جرئت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد.
??) و دیدی که : مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش.
??) و دیدی که : ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد.
??) و دیدی که : سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند.
??) و دیدی که : والیان در قضاوت رشوه بگیرند.
??) و دیدی که : پست های مهم والیان براساس مزایده است نه براساس ‍ شایستگی.
??) و دیدی که : مردم را از روی تهمت و یا سوءظن بکشند.
??) و دیدی که : مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد.
??) و دیدی که : مرد از بدکارگی همسرش نان می خورد.
??) و دیدی که : زن بر شوهر نیست انجام می دهد ، و به شوهرش خرجی می دهد.
??) و دیدی که : مرد همسر و کنیزش را کرایه می دهد و به غذای پست (که از این راه بدست می آورد) خشنود است.
??) و دیدی که : سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد.
??) و دیدی که : آشکارا قمار بازی می شود.
??) و دیدی که : مشروبات الکلی بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش ‍ می شود.
??) و دیدی که : زنان مسلمان خود را به کافر می بخشند.
??) و دیدی که : کارهای زشت آشکار شده و هر کس از کنار آن می گذرد مانع آن نمی شود.
??) و دیدی که : مردم محترم ، توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند ، خوار شوند.
??) و دیدی که : نزدیکترین مردم به فرمانداران آنانی هستند که به ناسزاگوئی به ما خانواده عصمت علیهم السلام ستایش شوند.
??) و دیدی که : هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و شهادتش ‍ را قبول نمی کنند.
??) و دیدی که : در گفتن سخن باطل و دروغ ، با همدیگر رقابت کنند.
??) و دیدی که : شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل برایشان آسان است.
??) و دیدی که : همسایه از ترس زبان بد همسایه ، او را احترام می کند.
??) و دیدی که : حدود الهی تعطیل شود و طبق هوی و هوس عمل شود.
??) و دیدی که : مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود.
??) و دیدی که : راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان دروغگو است.
??) و دیدی که : بدکاری آشکار شده و برای سخن چینی کوشش می شود.
??) و دیدی که : ستم و تجاوز شایع شده.
??) و دیدی که : غیبت ، سخن خوش آنها گردد، و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت دهند.
??) و دیدی که : حج و جهاد برای خدا نیست.
??) و دیدی که : سلطان به خاطر کافر ، شخص مؤمن را خوار کند.
??) و دیدی که : خرابی بیشتر از آبادی است.
??) و دیدی که : معاش انسان از کم فروشی بدست می آید.
??) و دیدی که : خونریزی آسان گردد.
??) و دیدی که : مرد بخاطر دنیایش ریاست می کند.
??) و دیدی که : نماز را سبک شمارند.
??) و دیدی که : انسان ثروت زیادی جمع کرده ولی از آغاز آن تا آخر زکاتش ‍ را نداده است.
??) و دیدی که : قبر مرده ها را بشکافند و آنها را اذیت کنند.
??) و دیدی که : هرج و مرج بسیار است.
??) و دیدی که : مرد روز خود را مستی به شب می رساند و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتی به برنامه مردم ندهد.
??) و دیدی که : با حیوانات آمیزش می شود.
??) و دیدی که : مرد به مسجد (محل نماز) می رود وقتی برمی گردد لباس در بدن ندارد (لباسش را دزدیده اند).
??) و دیدی که : حیوانات همدیگر را بدرند.
??) و دیدی که : دلهای مردم ، سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است.
??) و دیدی که : بر سر کسبهای حرام آشکارا ، رقابت کنند.
??) و دیدی که : نماز خوان برای خودنمائی نماز می خواند.
??) و دیدی که : فقیه برای دین ، فقه نمی آموزد و طالب حرام ، ستایش و احترام می گردد.
??) و دیدی که : مردم در اطراف قدرتمندانند.
??) و دیدی که : طالب حلال ، مذمت و سرزنش می شود و طالب حرام ستایش و احترام می گردد.
??) و دیدی که : در مکه و مدینه کارهائی می کنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمی کند، و هیچ کس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمی شود.
??) و دیدی که : آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد.
??) و دیدی که : مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند ولی دیگران او را از این کار بر حذر می دارند.
??) و دیدی که : مردم به همدیگر نگاه می کنند ، (به اصطلاح چشم و هم چشمی می کنند) و از مردم بدکار پیروی نمایند.
??) و دیدی که : راه نیک خالی و راه رونده ندارد.
??) و دیدی که : مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندوهگین نشود.
??) و دیدی که : سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود.
??) و دیدی که : مردم و جمعیتها جز از سرمایه داران پیروی نکنند.
??) و دیدی که : به فقیر چیزی دهند که برایش بخندند ولی در راه غیر خدا ترحم کنند.
??) و دیدی که : علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود.
??) و دیدی که : مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی بجا می آورند و کسی از ترس مردم از آن جلوگیری نمی کند.
??) و دیدی که : انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.
??) و دیدی که : عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترامی برای آنها قائل نیستند ، بلکه نزد فرزند از همه بدترند.
??) و دیدی که : زنها بر مسند حکومت بنشینند ، و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود.
???) و دیدی که : پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد ، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد.
???) و دیدی که : اگر روزی بر مردی بگذرد ولی او در آن روز گناه بزرگی مانند بدکاری ، کم فروشی ، و زشتی انجام نداده ، ناراحت است.
???) و دیدی که : قدرتمندان ، غذای عمومی مردم را احتکار کنند.
???) و دیدی که : اموال حق خویشان پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شرابخواری شود.
???) و دیدی که : به وسیله شراب ، بیمار را مداوا کنند و برای بهبودی بیمار آن را تجویز نمایند.
???) و دیدی که : مردم در مورد امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بی تفاوت و یکسانند.
???) و دیدی که : سر و صدای منافقان بر پا است ولی سر و صدای حق طلبان خاموش است.
???) و دیدی که : برای اذان و نماز مزد می گیرند.
???) و دیدی که : مسجدها پر است از کسانی که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند.
???) و دیدی که : شرابخوار مست ، پیش نماز مردم شود.
???) و دیدی که : خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند.
???) و دیدی که : قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند.
???) و دیدی که : استانداران از روی طمع ، خائنان را امین خود قرار دهند.
???) و دیدی که : فرمانروایان ، میراث (مستضعفان) را در اختیار بدکاران از خدا بی خبر قرار دهند.
???) و دیدی که : بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن می گویند ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند.
???) و دیدی که : صدقه را با وساطت دیگران بدون رضای خدا و به خاطر درخواست مردم بدهند.
???) و دیدی که  : وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند.
???) و دیدی که : هم و هدف مردم ، شکم و شهوتشان است.
???) و دیدی که : دنیا به آنها روی کرده
???) و دیدی که : نشانه های برجسته حق ، ویران شده است.


 در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد...


جمعه 90 خرداد 13 , ساعت 5:52 عصر


Subject: Fw: [Fwd: أکثر سرطان ها درمان قطعی دارد]

 

 

 

  چندی بود منتظر بودم تا روز جمعه11/11/1387
فرا رسد چرا که می خواستم از نزدیک با
فردی آشنا شوم که در رابطه با فعالیت
هایش در مرکز وادی الایمن علی(ع) اتریش

VADELAYMAN ALI
HUMAN CELL BALANCING CENTER

سئوالات زیادی در ذهنم بود. تنها شنیده
بودم که در رابطه با درمان بیماری سرطان
فعالیت دارد وبس، اما نمی دانستم از چه
روشی و با چه ابزاری. سرانجام روز موعد فرا
رسید. با کمی تاخیر به دانشگاه رسیدم وارد
سالن آمفی تئاتر که شدم دیدم مراسم شروع
شده و پروفسور عالی شاهی همان که منتظر
بودم از نزدیک ببینمش مشغول ارائه سمینار
می باشد.

جو سنگینی بود چرا که خیلی ها برای ارائه
مدارک بیماران خود و مشورت با دکتر آمده
بودند از طرفی تعدادی از بیماران سرطانی
هم حضور داشتند حتی بیژن نوباوه نیز که
توسط دکتر عالیشاهی تحت مداواست نیز حضور
داشت.

پس از 10 سال سکوت در دانشگاه صنعتی امیر
کبیر لب به سخن گشوده بود و از فعالیت هایش
می گفت از این که در تحقیقاتشان به چه
نتایجی رسیده اند و.....

 

بعضی از نکات را به صورت تیتر وار اشاره می
کنم.

 

1- هر سلول خود را در زمانی معادل با  یک
بیست و هفت میلیاردیم ثانیه محیط اطراف
وفق می دهد و اگر این اتقاق نیفتد سلول
دچار مشکل می شود.

 

2-سلول های زنده در حالت استراحت دارای
تعادل بیو الکتریکی و بیو مغناطیسی می
باشند و این تعادل هم بین کروموزوم های
درون سلولی برقرار است و هم بین محیط داخل
و خارج سلول

 

3- هر عامل خارجی  که این تعادل را به نوعی
بر هم بزنه برای سلول ایجاد اشکال می کند.

 

4-تمام سلول های سرطانی بدن یک موجود زنده
با هم متفاوتند و جالبتر اینکه با تمام
سلول های سرطانی موجودات زنده دیگر نیز
تفاوت دارند به عبارتی به تعداد موجودات
زنده دارای سرطان ضربدر تعداد سلول های
سرطانی آنها سلول سرطانی متفاوت موجود می
باشد و این یعنی یک عدد نجومی که سبب شده
است خیلی از پژوهشگران برای درمان سرطان
ناامید شوند و جای درمان سرطان به دنبال
افزایش طول عمر بیمارن سرطانی باشند. که
نمونه آن پروژه 5/1 میلیارد دلاری آمریکا
برای بررسی ژنوم انسان و درمان سرطان بود
که به جائی نرسید.

 

5-تقسیم سلولی که تا به حال می شناختیم
اشتباست. آن ها پس از بررسی های زیاد متوجه
شدندکه فرایند تقسیم سلولی که تا کنون
ارائه می شده دارای اشکال می باشد و نظریه
جدیدی را ارائه کردند که در آینده ای نه
چندان دور به تمام دنیا عرضه خواهد شد.

 

6-در راه درمان سرطان از روش زیر استفاده
می کنند.

الف: برقرای تعادل بیو الکتریکی و بیو
الکترو مغناطیسی بر بدن برای جلوگیری از
ایجاد سلول های سرطانی جدید

ب: وادار کردن سلول های سرطانی موجود به
خود کشی

 

7-روش ارائه شده توسط این دانشمند بزرگ
ایرانی نه تنها درمان بخش سرطان می باشد
بلکه تمامی مشکلات احتمالی با بیس سلولی
را رفع می نماید حتی مشکلاتی که شاید ما
خود از آن ها با خبر نباشیم.

در واقع تحول بنیادینی در سلول ایجاد
خواهد کرد.

 

8- دستگاه مد نظر که کار انتقال امواج به
بدن فرد را دارد در زیر زمین در نزدیکی وین
اتریش (وین) در مرکز                                  HUMAN
CELL  BALANCING  CENTER  کار گذاشته شده است و
بیماران از کانالی مار پیچ برای رسیدن به
کره ای که در زیر زمین کار گذاشته شده است
استفاده می کنند. در ساخت این کانال چیزی
حدود 200 متر مربع طلا به کار رفته است و
بیماران در داخل این کره در عمق زمین بر
روی تختی تمام نقره اموج مد نظر را دریافت
می کنند.

 

9- از ماهیت این امواج چیزی گفته نشد ولی
برای اولین بار در دنیا توسط آن ها کشف و
استفاده می شود.

 

10- طول درمان توسط این دستگاه از 6 تا 18 روز
می باشد.

 

11- پس از گرفتن مجوز از دولت اتریش ، با
اجرای این عملیات بر بیش از 300 بیمار به
نتیجه 80 درصدی درمان کامل بیماری دست
یافته اند .

 

12- این اختراع اخیرا در آمریکا ثبت شده است .

 

13- روش بیوالکتریک و بیوالکترومغناطیسی
درمانی موجب شادابی سلولها و خودکشی سلول
های سرطانی می شود و هیچگونه عارضه ای
ندارد .

 

 

پس از اتمام سمینار این پروفسور عالی قدر 2
نفر از بیماران ایشان و دو نفر از نزدیکان
بیماران ایشان از نحوه درمانشان برای همه
سخن گفتند.

 

نفر اول : خانمی بودند که تومور مغزی بد
خیمی در ناحیه ساقه مغز داشتند که توسط
پزشکان داخل جواب شده بودند ایشان که
اولین بیماری بودند که توسط این روش بهبود
یافته بودند در سال 85 و توسط روش دکتر به
صورت کامل درمان پیدا کردند و به مانند
همه ی من و شماها سالم و سر زنده در سالن
آمفی تئاتر سخن می گفتند.

نفر دوم: خانمی بودند که از چندی پیش مبتلا
به سرطان معده شده بودند و پس از خارج کردن
معده تا حدودی بهبود یافته بودند ولی پس
از چندی مجددا تومور مغزی در ناحیه
گیجگاهی ایشان ایجاد می شود که با توصیه
دوستانشان به اتریش می روند و تحت درمان
قرار می گیرند و هم اکنون وضعیت ایشان رو
به بهبود ی کامل است.

نکته ای را از دکتر به زبان آوردند که مایه
تعجب همگان شد. می گفتند موقعی که روی تخت
تمام نقره در زیر زمین امواج دریافت می
کردم پس از اتمام عمل که دکتر راهی این
محفظه می شدند با ذکر وارد می شدند و آن هم
این ذکر بود "یا من اسمه دوا و ذکره شفاء"

نفر سوم: خانم دکتری بودند که در رابطه با
نحوه درمان پدرشون صحبت کردند. اینجوری که
ایشون می گفتند پدرشون سرطان خون داشتند و
همه پزشکان از درمانشون قطع امید کرده
بودند. جالب این جاست که پس از درمان توسط
دکتر عالیشاهی نه تنها مشکل سرطان خونشون
حل شده بلکه دیگه هیچ اثری از دیابت و فشار
خون هم در ایشون نیست.

نفرچهارم: جناب دکتری بودند که از
نحوه‌ی‌ درمان همسرشون که مبتلا به
بیماری سرطان بودند گزارشی ارائه کردند.

 

در انتها پروفسور عالی شاهی با تلاوت
آیاتی از قرآن کریم همه این ها را فضل
پروردگار نامیدند و تنها خود را اسباب و
وسیله ای بیش ندانستند آن هم برای خدمت به


جمعه 90 خرداد 13 , ساعت 5:49 عصر

 8:04:56 PM
Subject: الان نه پس کی؟!!!


همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم
فکر میکنیم،‌ زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم
  و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رییسمان نمی فهمد
زبان مشترک نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می‌بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر کنیم ...
با خود می گوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :
رییسمان تغییر کند، شغلمان را تغییر دهیم
به جای دیگری سفر کنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض کند
یک ماشین شیک تر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج کنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم....
حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.
اگر الآن نه، پس کی؟
زندگی همواره پر از چالش است.
بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل، شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
به خیالمان می رسد که زندگی، همان زندگی دلخواه، موقعی شروع می شود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند:
مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنیم
کاری که باید تمام کنیم
زمانی که باید برای کاری صرف کنیم
بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم
و ...
بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!
بعد از آن که همه ی این ها را تجربه کردیم، تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آن ها را موانع می‌شناسیم
این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد. خوشبختی، خود همین جاده است.. بیایید از هر لحظه لذت ببریم.
برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:
در انتظار فارغ التحصیلی
بازگشت به دانشگاه
کاهش وزن
افزایش وزن
شروع به کار
مهاجرت
دوستان تازه
ازدواج
شروع تعطیلات
صبح جمعه
در انتظار دریافت وام جدید
خرید یک ماشین نو
باز پرداخت قسط ها
بهار و تابستان و پاییز و زمستان
اول برج
پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون
مردن
تولد مجدد
و...
  خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد.
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.
زندگی کنید و از حال لذت ببرید.
اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید..
2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید.
3. آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند؟
4. آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.
 
 نمی توانید پاسخ دهید؟ نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟
نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد..
 
روزهای تشویق به پایان می رسد! نشان های افتخار خاک می گیرند! برندگان به زودی فراموش میشوند!
 
اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:
1. نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند ، بگویید.
2. سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.
3. افرادی که با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید.
4. پنج نفر را که از هم صحبتی با آن ها لذت می برید، نام ببرید.
حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟
افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌ها" ندارند، ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند ....
آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هایی که در همه ی شرایط، کنار شما می مانند ...
کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است.
شما در کدام لیست قرار دارید؟ نمی دانید؟
اجازه دهید کمکتان کنم.
شما در زمره ی مشهورترین نیستید...،
 
شما از جمله کسانی هستید که برای در میان گذاشتن این پیام در خاطر من بودید


<   <<   126   127   128   129   130   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ