عاملان سنگسار دختر کرد ، اعدام شدند
به همین دلیل و بر اساس سنت های قبیله ای و مذهبی ، خاندان "دوعا" پس از اگاه شدن از ارتباط وی با یک جوان مسلمان ، با سنگ به او حمله کردند و آنقدر به او سنگ زدند تا دختر بینوا درگذشت.
پس از آن ، فیلمی از صحنه های سنگسار دوعا در اینترنت پخش شد که افکار عمومی را به شدت متاثر کرد و مقامات قضایی عراق ، عاملان این سنگسار را تحت تعقیب قرار دادند و سرانجام با تأیید دادگاه عالی جنایات موصل، حکم اعدام چهار تن از قاتلان "دوعا" اجرا شد.
دو تن از اعدامی ها ، برادران دوعا بودند که عشق او به جوان مسلمان را مایه ننگ خانواده خود می دانستند.
ایزدی ها که کرد تبار هستند عمدتا در موصل زندگی می کنند و آیین آنها تلفیقی از باورهای مختلف زرتشتی ، مسیحیت ، اسلام ، یهودیت و برخی اعتقادات قبیله ای است.
ارسال شده توسط در -


به گزارش "تابناک" نوشته زیر روایت متفاوتی است از این مراسم:
«به اطلاع کلیه زائرین و مجاورین گرامی می رساند برنامه سخنرانی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به علت نامساعد بودن هوا، از صحن جامع به رواق بزرگ امام خمینی (ره) منتقل شده است. شروع مراسم ساعت 15:30»
این را بلندگوی تمامی صحن ها و رواقها تکرار می کرد. این یعنی فاتحه تمام برنامهریزیهایی که از قبل کردهای، خوانده شد و تمام هماهنگیهایی که صورت گرفته از بین رفت. این یعنی همه چیز از اول.
من، عکاسان، فیلم برداران و 7 - 8 نفری که نمی شناختم صدقهسر همان پاراگراف ابتدایی، دست در جیب، پاها جفت، گوشها سرخ و کُلاً در تیپولوژی آدم هایی که دارند یخ می زنند، در صحن جامع مقابل دربی که پلمپ شده و وسایل مان در آن است مشغول گفتمان هستیم! ظاهرا فقط باید خود بچههای چک و خنثی بیایند تا پلمپها را باز کنند.
مدتی گذشته است. الان مثل همان چند دقیقه قبل است. هیچ چیز هیچ فرقی نکرده است. باز هم سرما، باز هم گوشی که سرخ شده است، باز هم دری که باز نشده است.
یک آقایی در جمع چند نفره ما اعلام کرد: دوستان عکاس! (کلمه دوستان را جوری هجّی کرد که کلّی گرما در وجودمان احساس کردیم) توجه داشته باشید! احتمال دارد دیشب وقتی دوربین ها را بچه های چک و خنثی بررسی می کردند، در پایان کار قطعات را جابجا سرهم کرده باشند! لطفا هنگام تحویل به این موضوع توجه داشته باشید.
الآن چند دقیقه دیگر است. دیگر برای باز شدن این در دعا نمیکنیم، دعا میکنیم هوا کمی گرمتر شود.
این سردی آب و هوا و جابجایی مکان دیدار، خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر می کردم خیلی چیزها را به هم ریخته است. مثل اینکه خیلی از کارها باید دوباره کاری شود. فضا یک کم ملتهب است.
بالاخره آنهایی که باید می آمدند، آمدند. وسایلمان را تحویل گرفتیم. باید از درب مسجد گوهرشاد داخل می رفتیم، که البته رفتیم. تجمّع و فشار جمعیت بیش از حَدِّ عادی بود. با کمک بچههای بازرسی، ما ـ یعنی خبرنگاران و عکاسان ـ از یک تونل مجازی در بین جمعیت رد شدیم. تونل مجازی یعنی تونلی که 3 متر طول و چند متر عمق دارد و از چند طرف فشار جمعیت استخوانهایت را وَرز میدهد!
بالاخره از بازرسی اول زنده رد شدیم؛ باور کردنی نیست.
***
اینجا با آنجا فرق دارد. یعنی رواق امام (ره) با صحن جامع رضوی. نه فقط به خاطر اینکه اینجا مسقف و گرم است، بلکه بیشتر بخاطر طنین صداهاست. شعارها و فریادهای جمعیت هر کس را تهییج میکند. بدون هیچ لیدر و هماهنگ کنندهای جمعیت شعار میداد. شعارها، به طور عجیبی هماهنگ بود.
تجمع جمعیت در انتهای رواق زیاد شده. صدای فشار جمعیت به داربستهای جدا کننده، شنیده میشود.

یکی از مردم با بچههای حفاظت حرفش شد. تقریبا جیغ میکشید. پیرمردی بود که احتمالا از این همه فشار جمعیت به هم ریخته بود. چند نفر بزرگتر آرامش کردند و نشناندنش.
***
میگوید احتمالاً از سال آینده به بچههای حفاظت یک پلخمون میدهند تا حساب این گنجشکهای بالای سرمان را برسند. راستی شما بهش چی میگید؟ تیر و کمان؟
نه، ما هم میگوییم پلخمون؛ میخندد و میگوید: یره تو هم که همشهری خودمانی!
***
برای عکاسان هیچ جایگاهی پیش بینی نشده بود. طفلکیها در به در به دنبال یک بلندی بودند تا بتوانند بر روی آن مستقر شوند. تا حالا این قدر با بحران کمبود «جای بلند» مواجه نشده بودم!
وسط برنامهی مدیحهسرایی، به صورت ناگهانی یک تریبون بزرگ را بر روی جایگاه آوردند! مداح مجبور شد برنامه خود را قطع کند.
جمعیت هنوز آرام نشده است. پشت جایگاه، فشردگی جمعیت نگران کننده شده است. اگر کسی صدمه ببیند؟... کم کم میترسم. میفهمم که به درد مدیریت بحران نمیخورم.
بعد از قرائت قرآن برنامه مدیحه سرایی بود. بعد از آن زیارت خوانده شد. بعد از زیارت، خُب دوباره برنامه مداحی بود. جمعیت خیلی کلافه شده است. کاشکی این هم فشار و اضطراب جمعیت را برای دیدار میفهمیدند. کاشکی رهبر زودتر میآمد.
***
وقتی اعتراض کردن که چرا توی این شلوغی نماز میخواند، ریز خندید که: «نماز شکر است! یکسال است که منتظر دیدارم. شکر ندارد؟»
***
بیقراری جمعیت به قسمت جایگاه هم سرایت کرده است. جایگاه فیلمبرداری، بارها نزدیک بود واژگون شود. کم کم ترس از ازدحام جمعیت منطقی میشود! باید فکری کرد.
هر دفعه پرده پشت جایگاه تکان میخورد، جمعیت نیمخیز میشد. دفعه چهارم فکر نمیکردم توی این شلوغی کسی بلند شود. خب، اشتباه میکردم!
***
"همت مضاعف، کار مضاعف" این عنوان برای بچههای تیم حفاظت و هماهنگکننده مراسم بخاطر شرایط امسال و عوضشدن محل برگزاری مراسم در آخرین لحظات بهخاطر سرما و اینکه مردم اذیت نشوند، تبدیل شده بود به «همت فوقالعاده، کار فوقالعاده»
***
نامه را محکم توی دستش گرفته. بغل دستیاش میگوید: خب آقاجان نامهات را بده، دست به دست کنیم تا برسد به مسئولش. میگوید: «نخیر! باید خودم بدم. الکی که نیست. کلی حرف زدم این تو!»
***
جمعیت در قسمت جایگاه سرریز دارد. یعنی اگر همه آنهایی که ایستادهاند بخواهند بنشینند، جمعیت از درب و پنجرههای اطراف بیرون میزند!
مردم فریاد میزدند: «بنشین آقا». با التماس گفت: «از 10:30 صبح به عشق رهبر آمدم. حداقل یک نظر ببینمش».
با خنده میگفت ورودی دیدار میخواستم قید کیفم را بزنم؛ بَس که گیت شلوغ بود. خواستم بیندازمش آنجا. ترسیدم فکر کنند تویش شیء خطرناکی است!

اگر یکی از من می پرسید که موقع دیدارها، وقتی آقا بیاید، مردم چه می کنند و تو چه می کنی، حتما می گفتم: مردم هلهله میکنند، نه! هروله میکنند. از تَهِ تَهِ گلو فریاد میزنند و شعار میدهند و مو روی بدنشان سیخ میشود. من هم شاید اوایل همین کار را میکردم اما چون من خبرنگار هستم و در این موقعیتها زیاد قرار می گیرم فکر نکنم دیگر از این جور کارها بکنم!
وقتی آقا آمد هروله و هلهله نکردم؛ از تَهِ تَهِ گلو هم فریاد نکشیدم اما مو روی بدنم سیخ شده بود...
***
دوتا از بچههای هلال احمر آورندش کنار. گونههایش میلرزید. حالش که جا آمد، پرسید: صدای آقاست؟ گفتم: بله. زود سرک میکشد که آقا را ببینید.
نگرانیها هم خیلی بی مورد نبود. تا حالا دو نفر مصدوم را سردوش به بیرون هدایت کردند...
***
این فیلمبردار کنار من ـ همان که نزدیک بود بارها واژگون شود ـ خبر از کشف یک توطئه جدید داد! به نظر این بندهی خدا جمعیت تعمداً دوربین او را تکان میداد تا تصاویر آقا با لرزش ضبط شود! حتی تصمیم گرفته بود این مطلب را هم به بچه های حفاظت بگوید!
***
وقتی آقا درباره ماجرای بعد از انتخابات گفت، آنجا که «همه مردم هم 24 میلیونیها، هم 13 میلیونیها از کیان نظام دفاع کردند» با تمام وجود تکبیر میگوید و شعار میدهد. انگار که دلش آرام شده باشد سرجایش مینشیند.
آقا با نامبردن برخی از دستاوردهای علمی خطاب به جوانان، که ایران را تا سطح 8 کشور برتر جهان شاخص کرده است، به همت و کار مضاعف در پیشرفت علمی تاکید میکنند. تاکیدات آقا کجا و سرسری گذشتن و کم اهمیت جلوه دادن برخی از مسئولان و سازمانهای مختلف و حتی برخی از روشنفکران کجا؟ انصافا که سیستم تبلیغاتی و مانورمان بر روی دستاوردهایمان افتضاح است!

سخنرانی را گوش میدادم که پیرمردی از من خواست از طرفش برای آقا نامه بنویسم. اهل گرگان بود. 60 ساله با 5 نانخور؛ بیماری صرع داشت برای همین هم از کارخانهای که 14سال در آن کار میکرد، اخراج شده بود. میگفت بنویسم که از کارخانه شکایتی ندارد چون خودش دیگر قادر به کار نبود، مستمری دریافتیاش از بهزیستی تنها 40 هزار تومان است...
یک گوشم به او بود و یک گوشم به صحبتهای آقا، اما کمکم هر دو گوشم برای شنیدن حرفهای پیرمرد شد.
مرد میانسالی بعد از کنجکاوی، وقتی فهمید دارم حاشیهنویسی میکنم و احتمالا دستم به جایی میرسد! خیلی آرام و منطقی از نوع برگزاری امسال، نظم و انتظامات و صدمات احتمالی مردم، به من شکایت کرد تا به گوش کسی برسانم.
***
کناری نشسته بود و تند تند مینوشت. بغل دستیاش گفت «حالا که داری مینویسی برای بد حجابی و اعتیاد هم توی نامهات بنویس!»
***
شعر، شعار، شعور... یکی دارد خونهای در رگش را به آقا هدیه میکند، دیگری با تمام وجود میگوید دیگر نمیگذارد رفتار مردم کوفه تکرار شود، عدهای هم آمدنشان را تنها به عشق رهبر و مولایشان فریاد میزنند. در این فضا هیچ تعارف و چاپلوسی و خودشیرینی وجود ندارد. دلیل اثبات این حرفم اشکهای دانهدانه روحانی جوانی است که به دور از چشم همگان به ستونی تکیه زده و از دیدگانش جاری است. دلیل حرفم نوجوانی است که با اجازه از بچههای تیم حفاظت بالای داربستی رفته و برای آقا دست تکان میدهد. دلیل حرفم مرد میانسالی است که شناسهی روستایی بودنش چهره آفتاب سوختهاش است؛ مرتب با دودستش برای آقا دست تکان میدهد و آنها را بر لبانش میگذارد و هی این حرکتش را تکرار میکند...
منبع: khamenei.ir
به گزارش "تابناک"، آقای " آندرس فاگ راسموسن " با بیان این مطلب که گسترش سیستم های دفاع موشکی توسط ناتو نشان از تمایل مشترک کشورهای عضو ناتو در راستای دفاع در برابر تهدیدهای احتمالی دارد، اذعان داشت: «لازم است در نشست آتی سران ناتو در ماه نوامبر در خصوص دفاع از جوامع و سرزمین هایمان تصمیماتی اتخاذ شود که در این زمینه نیز از هر فرصتی برای همکاری با روسیه استفاده خواهد شد.»
وی با تاکید بر لزوم همکاری با روسیه به این مساله اشاره کرد که مسکو نباید این اقدام را یک تهدید بلکه یک فرصت بداند.
راسموسن در بخش دیگری از اظهاراتش پیرامون ایران گفت: «ایران اعلام کرده است که دارای موشک هایی دوربرد است و ترکیه، یونان، رومانی و بلغارستان در تیررس آن ها قرار دارند. چنانچه تهران بتواند به تکنولوژی ساخت موشک های میان برد و قاره پیما دست یابد، همانطور که سال گذشته توانست موشک ماهواره بر سفیر 2 را به جهان معرفی کند، تمامی قاره اروپا و همینطور روسیه را در تیررس خود خواهد داشت. اما کشورهای تکثیرکننده تسلیحات نظامی باید بدانند که ما در دفاع از سرزمین هایمان راسخ خواهیم بود.»
"هاآرتص" در ادامه می نویسد: از سویی دیگر اسراییل که عمیقا از ایران مسلح به سلاح هسته ای وحشت دارد هیچگاه برای اقدامی پیشگیرانه در خصوص تهدیدهای احتمالی، استفاده از سلاح اتمی را مدنظر قرار نداده است.
اما گروهی از سیاستمداران در واشینگتن بر این باورند که استفاده از کلاهک های هسته ای با میزان رادیواکتیو پایین یکی از گزینه های اسراییل برای تخریب نیروگاه های غنی سازی اورانیوم ایران خواهد بود.
در همین حال مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی (CSIS) نیز در گزارش اخیر خود آورده است: «برخی معتقدند سلاح هسته ای تنها سلاحی است که می تواند هدف های مورد نظر در اعماق زمین را تخریب کند.»
دو تن از تحلیل گران CSIS در مقاله ای با عنوان "گزینه های پیش رو در ارتباط با برنامه هسته ایران" احتمال استفاده اسراییل از کلاهک های هسته ای به جای سلاح های متداول را با توجه به دشواری رسیدن به ایران، پیش بینی می کنند.
در گزارش CSIS آمده است: «موشک های بالیستیک یا موشک های هدایت شونده زیردریایی اسراییل می توانند بدون ایجاد اختلال از سوی ایران برای حملات هسته ای مورد استفاده قرار گیرند. این کلاهک ها با قابلیت نفوذ به اعماق زمین قادرند بیشترین صدمات را وارد سازند.»
در خاورمیانه تنها اسراییل دارای زردارخانه اتمی است. این در شرایطی است که شیمون پرز، رییس جمهوری رژیم صهیونیستی، بارها اعلام کرده است که اسراییل نخستین دولتی نیست که در خاورمیانه به سلاح هسته ای دست می یابد.
آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ظهر امروز با حضور در محل یادمان عملیات غرور آفرین فتحالمبین در منطقه عملیاتی دشت عباس، یاد و خاطره رشادتها و دلاورمردیهای رزمندگان غیور اسلام در این عملیات ظفرمند را که در سال 1361 انجام شد، گرامی داشتند و برای شهدای گرانقدر این عملیات، علوّ درجات مسألت کردند.
به گزارش «تابناک» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای در جمع کاروانهای راهیان نور که برای بازدید از این منطقه عملیاتی دوران دفاع مقدس، به محل یادمان عملیات فتح المبین آمده بودند، در سخنانی با تجلیل از فداکاری، ایستادگی، هوشمندی و عزم راسخ نسل جوان دوران دفاع مقدس تأکید کردند: تنها راه سعادت دنیا و آخرت ملت ایران، ادامه همان راه با حفظ شجاعت، بصیرت، تدبیر، عزم راسخ و اراده مستحکم مبتنی بر باور و ایمان اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی، اهداف خود از حضور در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس را گرامیداشت فداکاری و ایستادگی رزمندگان اسلام و شهدای والامقام و قدردانی از ایثار و جانفشانی مردم عزیز خوزستان در یکی از حساس ترین و سخت ترین شرایط کشور دانستند و افزودند: مردم خوزستان در دوران دفاع مقدس در صف اول رزمندگان بودند و پیوستگی آنان با ایران اسلامی آنچنان بود که وسوسههای قومی و زبانی دشمن بعثی هم نتوانست این پیوند مستحکم را سست کند.
آیتالله خامنهای، مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس را زیارتگاه خواندند و یکی دیگر از دلایل حضور خود در این مناطق را قدردانی از زایران و بازدید کنندگان این مناطق برشمردند و تأکید کردند: این سنت بسیار ستودنی و حرکت با برکت که از چند سال پیش در قالب کاروانهای راهیان نور آغاز شده، باید همچنان ادامه یابد.
ایشان خاطرنشان کردند: ملت ایران هرگز نباید مقطع حساس، تاریخی و پرافتخار دوران دفاع مقدس را فراموش کند، زیرا آن مقطع یک تجربه گران سنگ است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر جوانهای نسل امروز نیز در دوران دفاع مقدس بودند، با همان عزم راسخ در میدان حاضر میشدند و امروز همین جوانان، پایمردی خود را در میدان علم و سیاست، تلاش و کار، همبستگی ملی، و بصیرت به اثبات رساندهاند.
آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه هدف دشمنان نظام جمهوری اسلامی از به راه انداختن جنگ تحمیلی، تحقیر ملت ایران با جدا کردن بخشی از خاک کشور بود، افزودند: در آن دوران امریکا، شوروی سابق و برخی کشورهای اروپایی که دم از حقوق بشر میزنند، همه به دشمن خبیث بعثی کمک کردند تا نظام اسلامی ایران را شکست دهد اما جوانان این ملت با فداکاری، عزم راسخ و ایمان قوی خود، توطئه قدرتهای استکباری را خنثی و دشمن را ذلیل و منکوب کردند.
ایشان خاطرنشان کردند: همواره عزم راسخ، هوشمندی، بصیرت، ایستادگی، قاطعیت و شجاعت ملت میتواند دشمنان را هر چند که در ظاهر بزرگ و نیرومند باشند، شکست دهد.
رهبر انقلاب اسلامی توانایی، قدرت و نفوذ ملت ایران در دنیای اسلامی را به مراتب بیشتر و گستردهتر از دوران دفاع مقدس دانستند و افزودند: امروز نیز توطئههای دشمنان زیاد است؛ اما ملت ایران با ایستادگی خود، به این توطئهها پوزخند میزند.
آیتالله خامنهای جنگ فکری و سیاسی را سخت تر از جنگ نظامی خواندند و تأکید کردند: ملت ایران نشان داد که در جنگ، در میدانهای سیاسی و امنیتی، بصیرت و ایستادگی اش کمتر از بصیرت و ایستادگی دوران جنگ نظامی نیست.
ایشان با تأکید بر لزوم همت مضاعف و کار مضاعف در همه عرصهها، خاطرنشان کردند: ملت ایران باید عقب افتادگی دوران طولانی استبداد و دخالت خارجی را جبران کند.
رهبر انقلاب اسلامی، جوانان کشور را در سطح دنیا کم نظیر برشمردند و تأکید کردند: وجود چنین جوانانی، نوید بخش آینده درخشان کشور است و جوانان با لطف و عنایت خداوند متعال، آن روزی را خواهند دید که کشور از لحاظ علمی، فناوری، سیاسی و نفوذ بینالمللی در سطحی است که شایسته ایران اسلامی و ملت بزرگ ایران است.
گزارش خبرنگار «تابناک» از بغداد نیز از نپذیرفتن این پیشنهاد از سوی نوری مالکی خبر میدهد.
بنا بر این گزارش، از سویی اما گروه صدر که ریاست آن را مقتدی صدر به عهده دارد، اعلام کرد از میان پنج کاندیدای مطرح نخست وزیری عراق، تنها درباره سه گزینه عادل عبدالمهدی، نوری المالکی و ایادعلاوی به مشورت خواهد پرداخت.
از سوی دیگر، «الرایه»، چاپ قطر مدعی اقدام دادگاه عالی جنایی عراق علیه مالکی شد.
در این دادخواست، مالکی و چند تن از سران بلند پایه حزب الدعوة عراق به دلیل آنچه حادثه نجف خوانده شده، متهم به برخی جنایات شدهاند و به این ترتیب، همانند همیشه این روزنامه قطری، سمپاشی علیه رئیس دولتی را که در حال پایانی بوده، آغاز کرده است.
ریشه واژه محروم و مستضعف، به فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی ما برمیگردد. خصوصا آموزههای دینی ما که بر اساس رویکرد عدالت محورانهای که دارد، مبین چنین واژههایی است. مستضعف از استضعاف میآید. یعنی به ضعف کشیده شده. در حقیقت معنی آن این است که شخص قابلیت و توانایی دارد، اما محیط اجتماعی- اقتصادی حاکم و خصوصا تصمیمات و سیاستهای ناعادلانه او را به ضعف کشیده، بدون آن که خودش مقصر باشد.
برای مثال هر شخص حقوق بگیر با درآمد مشخص و ثابت که همه تواناییاش را بهکار بسته و خانوادهاش را در شان و منزلت مطلوب خودش قرار داده، اگر یکباره در اثر سیاستهای نامناسب پولی، گرفتار تورم شود یا سیاستهای نادرست زمین و مسکن، چنان قیمت را بالا برد که قدرت خرید او پایین آید، دیگر نخواهد توانست، خودش را به نحو مطلوب اداره کند و ناچار باید خجالت زده اهل خانه باشد. اما خود او در این میان بی گناه است. این یعنی مستضعف. یعنی به ضعف کشیده شده، بدون این که خود بخواهد.
بنابراین مستضعف با فقیر متفاوت است. مستضعف یعنی شخصی که در شأن و جایگاه اصلی خودش نیست. مصداق به ضعف کشیده شدن میتواند عمومیت داشته باشد. حتی میتواند شامل اساتید دانشگاه و خیلی از پزشکها هم باشد. کسانی که از حقوق حقه خود بینصیب ماندهاند. خیلی از کشاورزان ما هم ممکن است مصداق مستضعف باشند. یعنی دولت بهجای این که به اقتصاد کشاورز که محور توسعه روستاهاست کمک کند تا این قشر از دسترنج خود ارتزاق کند و کرامتش حفظ شود، با عدم حمایت از تولید و نهادههای کشارزی، او را به ضعف کشانده و فقیر کرده است. حالا از روی دلسوزی و کم اطلاعی تلاش میکند پرداختهایی تحت عناوین مختلف نظیر سهام عدالت و امثالهم انجام دهد. حال آن که اصلا به ریشههای استضعاف آنها توجه ندارد.
کشاورز ایرانی محروم است، اما سیل قوی واردات میوه، باغداری غنی ما را بهطور جدی تهدید کرده است. در مقطعی نزدیک 90 درصد روغن نباتی وارداتی بود. بخش عمدهای از شکر وارداتی است، بالغ بر 90 درصد چای وارداتی است. بخش قابل توجهی از برنج وارداتی است. و این در حالی است که امکان تولید داخلی همه آنها به شرط حمایت از کشاورز و تولیدات کشاورزی فراهم است. پس اگر بهجای پرداختهایی که میتواند جنبه مسکن داشته باشد، به رفع موانع تولید آنها بپردازیم، باعث میشویم که درآمدهای پایدار با حفظ کرامت برای کشاورزان ایجاد شود. طوری که دیگر لازم نیست در سفرهای استانی به امید دادن عریضه خود دنبال کاروان هیئت دولت بدود.
متأسفانه ما در حال حاضر بهجای آن که به رونق اقتصاد ملی توجه کنیم و موانع را از بین ببریم و با کسب درآمدهای مستمر و پایدار، موجب ارتقای سطح رفاه جامعه شویم، عمدتا مشغول توزیع ثروت و دارایی متراکم شده 100 سال اخیر هستیم که این روزها دولت تحت عنوان اصل 44 بخش قابل توجهی از آن را در قالب سهام عدالت و امثالهم مصرف میکند. بهعبارت دیگر با خصوصیسازی داراییهای متراکم شده که مربوط به 100 سال گذشته است - نه یک دولت خاص - بخش قابل توجهی از پولهای حاصله بهجای مولد بودن و تزریق به تولید، ناشیانه مصرف میشود. این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران دلسوز طرح هدفمند کردن یارانهها در مقایسه با طرحها و برنامههایی که میتواند در کشور اجرا شود، اولویت اول نیست که بخواهیم این میزان برایش وقت بگذاریم.
باید به واژه مستضعف برگردیم و بعد بهدنبال ریشههای محرومیت و استضعاف باشیم. امتیاز به کار بردن واژههایی نظیر مستضعف و محروم این است که وقتی از این واژهها استفاده میکنیم، به طور طبیعی دنبال دلایل، ریشههای محرومیت و استضعاف میگردیم. این ریشههای یا برون زاست و یا درون زا؛ یا ناشی از سیاستها و تصمیمات است یا موارد دیگر. تشخیص ریشههای استضعاف، روشها برای تحقق عدالت را متفاوت میکند.
بنابراین خیلی غیرقابل قبول است که واژهایی نظیر محروم و مستضعف را با واژههای وارداتی دهک و اقشار آسیب پذیر مقایسه کنیم و مثلا بگوییم دهک دهم 30 برابر دهک اول مثلا انرژی مصرف میکند. این نوع نگرشها و مقایسه از اساس اشتباه است. دهک اول یعنی فقیرترین افرادی که زیر خط فقر هستند، مشکل مسکن دارند و و بیخانمان هستند. مشخص است که افراد بیخانمان اصلا برق مصرف نمیکنند یا نمیتوانند خودرو داشته باشند که بنزین مصرف کنند. پس نوع مقایسه و تقسیم بندی غلط است. این موضوع فوق العاده مهم است. دلیل آن قبل از آن که نتوانستن مصرف باشد، مربوط به عدم تامین نیازهای اساسی مانند سرپناه و مسکن است.
البته نباید نادیده گرفت که اشکال اقتصاد ایران مخصوصا پس از جنگ، این بوده است که اشرافیت در ایران، هزینه اشرافیت خود را نمیپردازد. این اشکال عمدتا ریشه در ضعف نظام مالیاتی و تعرفهها دارد. باید توجه داشت که ایران اسلامی ما به هیچ وجه من الوجوه استحقاق فقر و این حجم بیکاری را ندارد و اختلالات پیش آمده در اقتصاد ناشی از برخی ضعفهای نظام تصمیمگیری، اجرایی و قانونگذاری کشور است که عموما پس از جنگ بهوجود آمده. بنابراین مشکلات به خود نظام یا ماهیت نظام بر نمیگردد.
نگرشهای حضرت امام(ره) بهعنوان بنیانگزار جمهوری اسلایم ایران و تأکیدات مقام معظم رهبری و مخصوصا قانون اساسی ما در حوزه اقصاد جنبههای بسیار برجسته، مترقی و قابل دفاعی دارد، اما اعمال سلایق و باورهای شخصی و عدم درک صحیح از برخی واژهها مانند عدالت، پیشرفت و ترقی زمینه ساز ایجاد این مشکلات شده است.
*عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
منبع: پنجره
پرسپولیس از امروز در درفشی فر
در پی زیر کشت رفتن چمن ورزشگاه شرکت واحد ، پرسپولیسی ها می خواستند زمین ورزشگاه صنایع دفاع در نوبنیاد را اجاره کنند اما رقم بالای و نزدیک به 300 میلیون تومانی برای در اختیار گرفتن این زمین سبب شد تا اعضای این تیم به صورت موقت تمرینات شان را در مجموعه درفشی فر واقع در جنت آباد تهران ادامه دهند.

غلام پیروانی از تیم ملی امید رفت
در پی عدم توافق مالی فدراسیون فوتبال و کادرفنی تیم ملی امید ، اعضای کادرفنی تیم ملی امید استعفا دادند. پیروانی و کادرفنی تیم امید که برای سال قبل 400 میلیون گرفته بودند که برای امسال تقاضای رقمی 600 میلیون تومانی داشتند. با این وجود فدراسیون فوتبال به این کادر اعلام کرد 70 درصد قرارداد سال اول شان را تا پایان بازی های گوانگجو یعنی 270 میلیون تومان را به آنها تا آبان ماه می پردازد.
ماه هاست که کمیته ملی المپیک می خواهد برای تیم امید مربی خارجی بیاورد و فدراسیون فوتبال هم هیچ گامی در جهت بر طرف شدن مشکلات مربیان تیم امید بر نمی دارد. گفته می شود این کاهش مبلغ قرارداد مربیان تیم امید بهانه ای بود تا آنها با رضایت خودشان از فدراسیون فوتبال جدا شوند تا محبوبیت مردمی غلام پیروانی سبب ایجاد فشار به فدراسیون نشود و آنها بتوانند با جدایی پیروانی از یک مربی برزیلی در تیم امید استفاده کنند.

شاغلام: این کار محال است ، میسر شدنی نیست!
غلام پیروانی پس از استعفا گفت:«دلایل متعددی وجود داشت که ادامه همکاری من را با این تیم سخت کرده بود. نهایتا پس از جلسه ای که امروز بین امیر حسین برادرم و آقای معینی به عنوان نماینده آقای کفاشیان انجام شد به این نتیجه رسیدم که با تیم امید همکاری نکنم و در زمان دیگری در خدمت این تیم باشم. »
وی افزود: پیشاپیش برای سرمربی آینده تیم امید هر شخصی که می خواهد باشد آرزوی موفقیت می کنم چون جوانان بسیار خوبی به لحاظ فنی در این تیم هستند که همگی آینده های خوبی دارند.
پیروانی تاکید کرد: در مدتی که با این بازیکنان بودم جز خوبی از آنها چیزی ندیدم و اگر بحثی هم با بازیکنان داشته ام پدرانه بوده است و امید دارم که ناراحتی از من نداشته باشند. از فدراسیون فوتبال هم تشکر می کنم که این بار سنگین را از دوش من برداشت و من با کمال رضایت و بدون اینکه از کسی ناراحت باشم این تصمیم را گرفتم. برای فدراسیون و تیم ملی و مردم آرزوی موفقیت دارم.
این مربی خاطرنشان کرد: من حرفم را با دو بیت شعر به پایان می برم که در آن حرف های زیادی نهفته است. " ترک من و وصل رخ دلبر شدنی نیست/ این کار محال است میسر شدنی نیست/ هر شیشه نگردد به جهان لولو مرجان/ هر سنگ درخشنده که گوهرشدنی نیست/
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]