شنبه 86 خرداد 19 , ساعت 4:7 عصر
ازدواج موقت از مختصات فقه جعفرى است;سایر رشتههاى فقهى اسلامى آن را مجاز نمىشمارند.من به هیچ وجه مایل نیستم وارد نزاع اسلام بر انداز شیعه و سنى بشوم. در اینجا فقط اشاره مختصرى به تاریخچه این مساله مىکنم.
مسلمانان اتفاق و اجماع دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده است و رسول اکرم در برخى از سفرها که مسلمانان از همسران خود دور مىافتادند و در ناراحتى بسر مىبردند،به آنها اجازه ازدواج موقت مىداده است.و همچنین مورد اتفاق مسلمانان است که خلیفه دوم در زمان خلافتخود نکاح منقطع را تحریم کرد. خلیفه دوم در عبارت معروف و مشهور خود چنین گفت:«دو چیز در زمان پیغمبر روا بود، من امروز آنها را ممنوع اعلام مىکنم و مرتکب آنها را مجازات مىنمایم:متعه زنها و متعه حج».
گروهى از اهل تسنن عقیده دارند که نکاح منقطع را پیغمبر اکرم خودش در اواخر عمر ممنوع کرده بود و منع خلیفه در واقع اعلام ممنوعیت آن از طرف پیغمبر اکرم بوده است.ولى چنانکه مىدانیم عبارتى که از خود خلیفه رسیده است،خلاف این مطلب را بیان مىکند.
توجیه صحیح این مطلب همان است که علامه کاشف الغطاء بیان کردهاند.خلیفه از آن جهتبه خود حق داد این موضوع را قدغن کند که تصور مىکرد این مساله داخل در حوزه اختیارات ولى امر مسلمین است;هر حاکم و ولى امرى مىتواند از اختیارات خود به حسب مقتضاى عصر و زمان در این گونه امور استفاده کند.
به عبارت دیگر،نهى خلیفه نهى سیاسى بود نه نهى شرعى و قانونى.طبق آنچه از تاریخ استفاده مىشود،خلیفه در دوره زعامت،نگرانى خود را از پراکنده شدن صحابه در اقطار کشور تازه وسعتیافته اسلامى و اختلاط با ملل تازه مسلمان پنهان نمىکرد; تا زنده بود مانع پراکنده شدن آنها از مدینه بود;به طریق اولى از امتزاج خونى آنها با تازه مسلمانان قبل از آن که تربیت اسلامى عمیقا در آنها اثر کند ناراضى بود و آن را خطرى براى نسل آینده به شمار مىآورد،و بدیهى است که این علت امر موقتى بیش نبود.و علت اینکه مسلمین آنوقت زیر بار این تحریم خلیفه رفتند این بود که فرمان خلیفه را به عنوان یک مصلحتسیاسى و موقتى تلقى کردند نه به عنوان یک قانون دائم،و الا ممکن نبود خلیفه وقتبگوید پیغمبر چنان دستور داده است و من چنین دستور مىدهم و مردم هم سخن او را بپذیرند.
ولى بعدها در اثر جریانات بخصوصى«سیره»خلفاى پیشین،بالاخص دو خلیفه اول،یک برنامه ثابت تلقى شد و کار تعصب به آنجا کشید که شکل یک قانون اصلى به خود گرفت. لهذا ایرادى که در اینجا بر برادران اهل سنت ما وارد استبیش از آن است که بر خود خلیفه وارد است.خلیفه به عنوان یک نهى سیاسى و موقت-نظیر تحریم تنباکو در قرن ما-نکاح منقطع را تحریم کرد،دیگران نمىبایستبه آن شکل ابدیتبدهند.
بدیهى است که نظریه علامه کاشف الغطاء ناظر بدین نیست که آیا دخالتخلیفه از اصل صحیح بود یا نبود،و هم ناظر بدین نیست که آیا مساله ازدواج موقت جزء مسائلى است که ولى شرعى مسلمین مىتواند و لو براى مدت موقت قدغن کند یا نه، بلکه صرفا ناظر بدین جهت است که آنچه در آغاز صورت گرفتبا این نام و این عنوان بود و به همین جهت مواجه با عکس العمل مخالف از طرف عموم مسلمین نگردید.
به هر حال نفوذ و شخصیتخلیفه و تعصب مردم در پیروى از سیرت و روش کشوردارى او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشى قرار گیرد و این سنت که مکمل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها به وجود مىآورد،براى همیشه متروک بماند.
اینجا بود که ائمه اطهار-که پاسداران دین مبین هستند-به خاطر اینکه این سنت اسلامى متروک و فراموش نشود آن را ترغیب و تشویق فراوان کردند.امام جعفر صادق علیه السلام مىفرمود:یکى از موضوعاتى که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است.
و اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوى با حکمت اولى تشریع نکاح منقطع توام شد و آن کوشش در احیاء یک«سنت متروکه»است.به نظر این بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زندار را از این کار منع کردهاند به اعتبار حکمت اولى این قانون است، خواستهاند بگویند این قانون براى مردانى که احتیاجى ندارند وضع نشده است، همچنانکه امام کاظم علیه السلام به على بن یقطین فرمود:
«تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بىنیاز کرده است.»
و به دیگرى فرمود:
«این کار براى کسى رواست که خداوند او را با داشتن همسرى از این کار بىنیاز نکرده است.و اما کسى که داراى همسر است،فقط هنگامى مىتواند دستبه این کار بزند که دسترسى به همسر خود نداشته باشد.»
و اما آنجا که عموم افراد را ترغیب و تشویق کردهاند،به خاطر حکمت ثانوى آن یعنى«احیاء سنت متروکه»بوده است زیرا تنها ترغیب و تشویق نیازمندان براى احیاء این سنت متروکه کافى نبوده است.
این مطلب را به طور وضوح از اخبار و روایات شیعه مىتوان استفاده کرد.
به هر حال آنچه مسلم است این است که هرگز منظور و مقصود قانونگذار اول از وضع و تشریع این قانون و منظور ائمه اطهار از ترغیب و تشویق به آن این نبوده است که وسیله هوسرانى و هوا پرستى و حرمسرا سازى براى حیوان صفتان و یا وسیله بیچارگى براى عدهاى زنان اغفال شده و فرزندان بىسرپرست فراهم کنند.
مسلمانان اتفاق و اجماع دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده است و رسول اکرم در برخى از سفرها که مسلمانان از همسران خود دور مىافتادند و در ناراحتى بسر مىبردند،به آنها اجازه ازدواج موقت مىداده است.و همچنین مورد اتفاق مسلمانان است که خلیفه دوم در زمان خلافتخود نکاح منقطع را تحریم کرد. خلیفه دوم در عبارت معروف و مشهور خود چنین گفت:«دو چیز در زمان پیغمبر روا بود، من امروز آنها را ممنوع اعلام مىکنم و مرتکب آنها را مجازات مىنمایم:متعه زنها و متعه حج».
گروهى از اهل تسنن عقیده دارند که نکاح منقطع را پیغمبر اکرم خودش در اواخر عمر ممنوع کرده بود و منع خلیفه در واقع اعلام ممنوعیت آن از طرف پیغمبر اکرم بوده است.ولى چنانکه مىدانیم عبارتى که از خود خلیفه رسیده است،خلاف این مطلب را بیان مىکند.
توجیه صحیح این مطلب همان است که علامه کاشف الغطاء بیان کردهاند.خلیفه از آن جهتبه خود حق داد این موضوع را قدغن کند که تصور مىکرد این مساله داخل در حوزه اختیارات ولى امر مسلمین است;هر حاکم و ولى امرى مىتواند از اختیارات خود به حسب مقتضاى عصر و زمان در این گونه امور استفاده کند.
به عبارت دیگر،نهى خلیفه نهى سیاسى بود نه نهى شرعى و قانونى.طبق آنچه از تاریخ استفاده مىشود،خلیفه در دوره زعامت،نگرانى خود را از پراکنده شدن صحابه در اقطار کشور تازه وسعتیافته اسلامى و اختلاط با ملل تازه مسلمان پنهان نمىکرد; تا زنده بود مانع پراکنده شدن آنها از مدینه بود;به طریق اولى از امتزاج خونى آنها با تازه مسلمانان قبل از آن که تربیت اسلامى عمیقا در آنها اثر کند ناراضى بود و آن را خطرى براى نسل آینده به شمار مىآورد،و بدیهى است که این علت امر موقتى بیش نبود.و علت اینکه مسلمین آنوقت زیر بار این تحریم خلیفه رفتند این بود که فرمان خلیفه را به عنوان یک مصلحتسیاسى و موقتى تلقى کردند نه به عنوان یک قانون دائم،و الا ممکن نبود خلیفه وقتبگوید پیغمبر چنان دستور داده است و من چنین دستور مىدهم و مردم هم سخن او را بپذیرند.
ولى بعدها در اثر جریانات بخصوصى«سیره»خلفاى پیشین،بالاخص دو خلیفه اول،یک برنامه ثابت تلقى شد و کار تعصب به آنجا کشید که شکل یک قانون اصلى به خود گرفت. لهذا ایرادى که در اینجا بر برادران اهل سنت ما وارد استبیش از آن است که بر خود خلیفه وارد است.خلیفه به عنوان یک نهى سیاسى و موقت-نظیر تحریم تنباکو در قرن ما-نکاح منقطع را تحریم کرد،دیگران نمىبایستبه آن شکل ابدیتبدهند.
بدیهى است که نظریه علامه کاشف الغطاء ناظر بدین نیست که آیا دخالتخلیفه از اصل صحیح بود یا نبود،و هم ناظر بدین نیست که آیا مساله ازدواج موقت جزء مسائلى است که ولى شرعى مسلمین مىتواند و لو براى مدت موقت قدغن کند یا نه، بلکه صرفا ناظر بدین جهت است که آنچه در آغاز صورت گرفتبا این نام و این عنوان بود و به همین جهت مواجه با عکس العمل مخالف از طرف عموم مسلمین نگردید.
به هر حال نفوذ و شخصیتخلیفه و تعصب مردم در پیروى از سیرت و روش کشوردارى او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشى قرار گیرد و این سنت که مکمل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها به وجود مىآورد،براى همیشه متروک بماند.
اینجا بود که ائمه اطهار-که پاسداران دین مبین هستند-به خاطر اینکه این سنت اسلامى متروک و فراموش نشود آن را ترغیب و تشویق فراوان کردند.امام جعفر صادق علیه السلام مىفرمود:یکى از موضوعاتى که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است.
و اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوى با حکمت اولى تشریع نکاح منقطع توام شد و آن کوشش در احیاء یک«سنت متروکه»است.به نظر این بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زندار را از این کار منع کردهاند به اعتبار حکمت اولى این قانون است، خواستهاند بگویند این قانون براى مردانى که احتیاجى ندارند وضع نشده است، همچنانکه امام کاظم علیه السلام به على بن یقطین فرمود:
«تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بىنیاز کرده است.»
و به دیگرى فرمود:
«این کار براى کسى رواست که خداوند او را با داشتن همسرى از این کار بىنیاز نکرده است.و اما کسى که داراى همسر است،فقط هنگامى مىتواند دستبه این کار بزند که دسترسى به همسر خود نداشته باشد.»
و اما آنجا که عموم افراد را ترغیب و تشویق کردهاند،به خاطر حکمت ثانوى آن یعنى«احیاء سنت متروکه»بوده است زیرا تنها ترغیب و تشویق نیازمندان براى احیاء این سنت متروکه کافى نبوده است.
این مطلب را به طور وضوح از اخبار و روایات شیعه مىتوان استفاده کرد.
به هر حال آنچه مسلم است این است که هرگز منظور و مقصود قانونگذار اول از وضع و تشریع این قانون و منظور ائمه اطهار از ترغیب و تشویق به آن این نبوده است که وسیله هوسرانى و هوا پرستى و حرمسرا سازى براى حیوان صفتان و یا وسیله بیچارگى براى عدهاى زنان اغفال شده و فرزندان بىسرپرست فراهم کنند.
نوشته شده توسط حسن حسنی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لیاقت هر ملتی به حاکمان آن است ایا این جمله صحیح است؟
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]