سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مؤمن نسبت به لغزش برادرش، مهربان و آسانگیر است و [حقّ ] دوستی دیرین را رعایت می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 86 تیر 2 , ساعت 4:44 عصر
آخرین تحولات لبنان: احتمال تکرار سناریوی فلسطین در لبنان

نکته بسیار دقیق و حساسی نیز وجود داشت: این‌که مصر به رغم اعلام حمایت رسمی خود از پیمان مکه، از این‌که زمام امور سرزمین‌های اشغالی از دست او خارج و به عربستان منتقل شود، راضی نبوده است. از همین نگاه، باید احتمال دخالت مصر در بروز جنگ داخلی بین حماس و فتح مورد بازبینی دقیق قرار گیرد.
۲
خبرنگار «بازتاب» از بیروت گزارش داد: با اجرای کودتای تشکیلات خودگردان فلسطین علیه دولت مردمی حماس که با پشتیبانی کامل طرف‌های خارجی انجام شد، گمانه‌زنی‌ها از برنامه‌ریزی جهت تکرار این سناریو در لبنان حکایت دارد.

خبرنگار «بازتاب» در بیروت در گزارشی تحلیلی با توجه به آخرین تحولات لبنان نوشت: مقایسه وضعیت سیاسی لبنان با آنچه در سرزمین‌های اشغالی فلسطین (‌نوار غزه و کرانه غربی‌) و از جمله سقوط دولت حماس گذشت، در یک نگاه سیاسی و تحلیلی، بسیاری از امور را روشن می‌کند.

در فلسطین اوضاع به کجا پایان یافت؟
پس از پیمان مکه و توافق حماس و فتح بر سر تشکیل دولت وحدت ملی، طرح‌های پشت پرده برای سقوط دولت حماس نیز آغاز شد. با چند سناریوی پشت پرده تحمیلی بر حماس، این جنبش ناخواسته وارد جنگ با نیروهای فتح شد و در کنار محاصره بین‌المللی ـ غربی با موافقت عملی، اما اعلام نشده بسیاری از کشورهای عربی، دولت قانونی فلسطین فلج شد و در آخرین مرحله، ضمن حمله به پایگاه افکار عمومی نزدیک به حماس، تلاش شد تا این جنبش در فلسطین به عنوان یکی از ابزارهای اجرایی ایران و سوریه در چهارچوب اهداف منطقه‌ای این دو کشور معرفی شود.

میانجیگری‌های بین حماس و فتح که عمدتا از سوی مصر (‌به دلیل همسایگی با نوار غزه و حضور امنیتی فعال این کشور در این منطقه از فلسطین‌) انجام می‌شد، با این ادله که دیگری سود ندارد، متوقف و عملا حماس از صحنه حاکمیت سیاسی رسمی و دیپلماتیک سرزمین‌های اشغالی حذف شد و در پایان، اسرائیل این فرصت را پیدا نمود که به فکر حمله‌ای گسترده و فراگیر علیه حماس بیفتد، اما نکته بسیار دقیق و حساسی نیز در اردوگاه کشورهای عربی به ویژه بین مصر و عربستان سعودی وجود داشت که باید آن را در زمینه‌های شکست پیمان مکه، به یاد سپرد: این‌که مصر به رغم اعلام حمایت رسمی خود از این پیمان، از این‌که زمام امور سرزمین‌های اشغالی از دست او خارج و به عربستان منتقل شود، هرگز خشنود و راضی نبوده است. از همین نگاه، باید احتمال دخالت مصر در بروز جنگ داخلی بین حماس و فتح و سرنگونی دولت حماس و به صورت طبیعی سرنگونی دولت وحدت ملی فلسطین، مورد بازبینی دقیق قرار گیرد.

آخرین پرده نمایش تحولات فلسطین، امکان حمله سراسری و گسترده اسرائیل به نوار غزه است که نشانه‌های آن پس از اجلاس چهارجانبه مصر، اردن، اسرائیل و محمود عباس در دوشنبه همین هفته در شرم الشیخ، ظاهر خواهد شد. معنای این سناریو، آن است که اسرائیل و اقدامات نظامی او، آخرین برگ تیم و خط آمریکایی دولت خودگردان فلسطین است که علیه حماس به کار گرفته می‌شود و تیم محمود عباس، ناظر این تحولات خواهد بود تا در سایه قدرت نظامی اسرائیل، دوباره مهره‌های خود را در نوار غزه و کرانه غربی بچیند. این بخش، همان نقطه تمرکز ائتلاف 14 مارس لبنان در برابر ائتلاف حزب‌الله و هم‌پیمانان او به شمار می‌رود که یک بار در جنگ 33 روزه حزب‌الله با لبنان تجربه شد، اما آنچه آنها (‌ائتلاف 14 مارس‌) می‌خواستند، در طول آن جنگ تحقق نیافت.

هم‌اکنون اوضاع در لبنان از چه قرار است؟
عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب، بار دیگر سفر ناموفق خود به بیروت را در شب گذشته به پایان برد، بدون آن‌که نتیجه‌ای ملموس به دست آورد. امروز همه در لبنان از شکست دوباره مأموریت وی سخن می‌گویند و گروه 14 مارس به رهبری سعد حریری، مخالفان دولت؛ ‌یعنی ائتلاف حزب‌الله، امل، جریان ملی آزاد وابسته به میشل عون و دیگر هم‌پیمانان مسیحی مثل «سلیمان فرنجیه»، «عمر کرامی» و «سلیم الحص» سنی و «طلال ارسلان» دروزی را مسئول این شکست می‌دانند و از سوی دیگر، مخالفان دولت، ائتلاف 14 مارس را مسئول این شکست معرفی می‌کنند، اما گروه 14مارس لبنان منتظر چه تحولی است؟

آنان منتظرند تا زمان انتخابات ریاست‌جمهوری از راه برسد (‌که حداکثر تا حدود سه ماه ‌آینده، باید تکلیفش روشن شود‌). در این حالت، یا انتخابات به شکل طبیعی انجام خواهد شد و همه گروه‌ها، ‌اعم از مخالفان و موافقان کنونی در پارلمان، در آن شرکت می‌کنند و یا آن‌که ‌این رویداد رخ نخواهد داد (‌لازم به یادآوری است که پارلمان لبنان، رئیس‌جمهور را برمی‌گزیند). در هر دو حالت، گروه 14 مارس به کاندیداتوری و سپس انتخاب قطعی امین جمیل به ریاست‌جمهوری لبنان معتقدند و از همین الان روی آن حساب ویژه باز می‌کنند.

اما از سوی دیگر، مخالفان دولت لبنان به کاندیداتوری و انتخاب «میشل عون» به ریاست‌جمهوری لبنان امیدوارند، ولی این جناح سیاسی لبنان، هرگونه انتخابات ریاست‌جمهوری را به تشکیل دولت وحدت ملی مشروط کرده‌اند؛ طرحی که تاکنون شکست خورده است و حتی «عمرو موسی» نیز نتوانست گامی برای آن بردارد.

اما اگر دولت وحدت ملی تشکیل نشود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
در این حالت، امیل لحود، رئیس‌جمهور کنونی لبنان، که مشروعیتی برای فؤاد سینیوره، نخست وزیر لبنان قایل نیست، پیش از ترک ریاست‌جمهوری، به احتمال بسیار، زمام امور را رسما به فرد دیگری خواهد سپرد تا نظام سیاسی لبنان دایر مدار نخست‌وزیر لبنان نباشد و بدون شک، این انتخاب امیل لحود، از میان نیروهای 14 مارس نخواهد بود، بلکه یا از میان مخالفان و یا از میان نیروهای بی طرفی خواهد بود که به یک فاصله در برابر هر دو جناح قرار داشته باشد.

حال پیامد این اقدام چه خواهد؟
پیامد آن این است که دولت سینوره به ‌این کار امیل لحود اعتراض کرده و تنها خود را نماینده رسمی دولت لبنان می‌داند، اما این حق به صورت قانونی برای مخالفان برقرار خواهد بود که به اقدام امیل لحود به روی خوش بنگرند و عرصه را بر پایه قوانین حقوقی لبنان بر 14 مارس تنگ کنند. با این اقدام، عملا دو دولت در صحنه سیاسی لبنان ظاهر خواهد شد که یکی مورد حمایت غرب و جامعه بین‌الملل و اتحادیه کشورهای عربی است و از سوی دیگر، دولتی به وجود خواهد آمد که از نظر داخلی دارای مشروعیت و پایگاه مردمی است، اما هیچ‌یک از ابزارهای قدرت مانور سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در پیش رویش وجود ندارد. و این همان بلایی بود که محمود عباس در فلسطین بر سر دولت حماس درآورد و به اصطلاح، ثابت نمود که دولت حماس (‌به رغم قانونی بودنش و برتری‌اش در حمایت‌های مردمی‌) شریک هیچ‌یک از طرف‌های بین‌المللی نیست.

14 مارس امیدوار است تا همین حالت را بر سر مخالفانش در لبنان آورد. فراموش نکنیم که 14 مارس لبنان، منتظر حمله سراسری آمریکا به ‌ایران بود تا تکلیف تیم متحد ائتلاف حزب‌الله را در لبنان یکسره کند، اما از نگاه آنان، این سناریو هم‌اکنون محلی برای درنگ ندارد، اما از دید 14 مارس این پایان ماجرا نیست، چرا که اکنون سخن از حمله احتمالی اسرائیل به لبنان در تابستان در میان است و این تنها جایی است که امکان دارد محاسبات را به نفع جبهه آمریکایی 14 مارس، در لبنان بر هم زند.

بنا بر آخرین اطلاعات موجود، قرار بود عمرو موسی با توافق طرفین (‌مخالفان و موافقان‌) طرح دولتی متشکل از هفده وزیر از 14 مارس (‌حامیان دولت کنونی و اکثریت پارلمانی‌) و سیزده وزیر از مخالفان (‌اقلیت پارلمانی‌) با نام دولت وحدت ملی برای انتخابات ریاست‌جمهوری و سپس انتخابات پارلمانی را پیگیری کند، اما در آخرین ساعات سفر عمرو موسی، این طرح نیز با شکست روبه‌رو شد. این در حالی است که مخالفان، موافق انتخابات زودرس پارلمانی هستند، چرا که به گمان آنان، می‌توانند اکثریت پارلمانی را به دست آورند و هم رئیس‌جمهور و هم دولت مورد نظر خود را برگزینند و این فرمولی است که از نظر 14 مارس رد شده و آنان به دنبال انتخاب رئیس‌جمهور جدید پیش از هر انتخاباتی هستند، آنها تهدید کرده‌اند اگر انتخابات رئیس‌جمهوری با حضور همه نمایندگان پارلمان انجام نشود، اکثریت پارلمانی به تنهایی این کار را انجام خواهد داد که معنای آن، دقیقا تشکیل دو دولت است و این همان خواسته 14 مارس است تا اوضاع بین‌المللی و جنگ احتمالی اسرائیل علیه لبنان و حزب‌الله در تابستان، جریان امور را به نفع آنان تغییر دهد؛ اقدامی که در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، هم‌اکنون عملا در حال تدارک دیده شدن است.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ