|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
حتما بخون - خیلی جالبه
یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد
متوجه نامهای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای
به خدا ! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند...در نامه این طور
نوشته شده بود :
خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگیام با حقوق نا چیز باز نشستگی
می گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که 100دلار در آن بود دزدید. این تمام پولی بود که
تا پایان ماه باید خرج می کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از
دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم.
هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان تنها امید من
هستی به من کمک کن ...
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان
داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری
روی میز گذاشتند. در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال
بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت. تا این که نامه دیگری
از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود: نامه ای به خدا !
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود:
خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف
تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم.
من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ...
البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان بی شرف اداره پست آن را
...!!!برداشته اند
نظر آیت الله العظمی سیدصادق روحانی درباره شخصیت کوروش
صدای شیعه: به دنبال طرح مطالب مختلف در مورد شخصیت کوروش پادشاه دوره هخامنشیان، یکی از مقلدین آیت الله العظمی سید صادق روحانی طی سوالی نظر ایشان را در این مورد جویا شد که معظم له در پاسخی از شخصیت وی تمجید نمودند. متن پاسخ به این شرح می باشد:
باسمه جلت اسمائه پادشاه بزرگوار، خدمت گذار و غیرظالمی بوده و برای مجتمع غیر از فراهم کردن راحتی در فکرش چیزی نبوده است. مرد متفکر دانشمندی بوده است که نوشته هایش در حقوق بشر همیشه مورد استفاده بوده است و بعضی از بزرگان مفسرین او را یکی از انبیاء می دانند ولی برای من هنوز ثابت نشده است شاید علت آن هم عدم تتبع من باشد. http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=5615 |
Quick Reply |
1- بصیرت: برخی بصیرت را «عقلانیت» معنا کردهاند. اما فیالواقع بصیرت اعم از عقلانیت است. به قول منطقیون رابطهی عقلانیت و بصیرت از نوع «عام و خاص مطلق» است. به این معنا که همهی آن چیزی را که یک «انسان عاقل» دارد یک «انسان بصیر» هم دارد. اما بر عکس آن صادق نیست. عقلانیت تنها یکی از عناصر تشکیلدهندهی بصیرت است نه همهی آن. بصیرت در حقیقت آن قوهای است که باعث «تشخیص» میشود. بصیرت موجب شده تا انسان «راه» را شناخته و «مسیر» را گم نکند. مخصوصا در دوران فتنه که به تعبیر رهبر انقلاب فضا غبارآلود شده و لاجرم تشخیص حق از باطل مشکل، آن عنصری که باعث میشود انسان از «صراط حق» منحرف نشود و به «پرتگاه انحراف» سقوط نکند بصیرت است.

چنانچه ایشان در همین سخنرانی میفرمایند:
«آنچه که راه را مشخص میکند، بصیرت است. این سردار محترم و گرامى(سردار جبارى فرمانده سپاه علىبنابىطالب قم) خیلى درست گفتند که بسیجیان در قبال پیچیدگى اوضاع توانستهاند در ذهن خود و فکر خود و شخصیت خود پیچیدگى ایجاد کنند و بشناسند؛ قضایاى سال 88 این را نشان داد. ممکن بود خیلىها اشتباه کنند و خیلىها هم اشتباه کردند؛ اگرچه اکثر آن کسانى که اشتباه کرده بودند، به فاصلهى کمى اشتباه را تصحیح کردند؛ اما حرکت عظیم بسیج، این شاخص بصیرت و این پرچم بصیرت را براى خود حفظ کرد؛ اشتباه نکرد.»

2- اخلاص: عنصر بصیرت زمانی مطلوب به فایده است که با عنصر دیگری به نام «اخلاص» همراه باشد. اخلاص یعنی اینکه جهت «راه» و «حرکت» انسان تنها و تنها به یک سمت باشد: «الله». در نظام جمهوری اسلامی ایران که رکن اصلی و مبنایی آن، دین و آموزههای اسلامی است این موضوع از اهمیت کلیدی و صد چندانی برخوردار است. دلیل اینکه امروز بعد از گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامی شاهد ریزش افرادی هستیم که روزگاری خود جزو مسئولین تراز اول نظام بودند هم دقیقا در همین نکته نهفته است. که متأسفانه بعضی از کارهای خود را منطبق با جهت خدایی و مسیر الی الله نکردند. و این یعنی عدم اخلاص. از این نکته نیز نباید غفلت کرد که دروازهی ورود شیطان به قلب انسان و استیلای بر نفس او، از همین جا شروع میشود که انگیزههایی غیر از انگیزههای خدایی را دخیل در امورات خود میکند.

3- عمل: عملی مطلوب و درست و در خور تحسین است که در وقت خود و «به موقع» انجام شود. بزرگترین و بهترین کارها اگر در آن موقعی که باید انجام بشوند، صورت نپذیرند، به یقین آن اثر و بازتابی را که باید داشته باشند نخواهند داشت. فیالمثل همین ماجرای قیام مختار و انتقام از قتلهی سیدالشهداء (ع). با اینکه قیام مختار در جهت خونخواهی اهل بیت(ع) و علیه دستگاه ظلم و جور اموی بود اما چون در آن زمانی که باید این کار انجام میشد صورت نگرفت، آن نتیجهای که باید میداد را نداد. نتیجه آنکه قیام عاشورای حسین بن علی (ع) چون در وقت مناسب و به هنگام انجام شد، مبدل به مبدأ جدیدی در تاریخ جهان اسلام و سرآغاز مبارزهی با جور و بیعدالتی و ظلم تا همیشهی تاریخ میشود، و اما قیام مختار در حد یک قیام کوچک باقی میماند.

از آن طرف حتی اگر عمل در موقع مناسب انجام شود اما «به اندازه» نباشد باز هم کارایی لازم را نخواهد داشت. کم و زیاد، شدت و حدت، و افراط و تفریط به یک اندازه در ضربه زدن به یک عمل مطلوب دخالت دارند. که معصوم (ع) میفرماید: «لا تری الجاهل الا مفرط او مفرّط». پیامد افراط، «عملزدگی» و عدم عقلانیت و به کارگیری از روشهای صحیح و منطقی و اصولی عمل است، و پیامد تفریط هم، «انزوا» و انفعال. سمّ مهلک و کشندهی هر فرد و گروه و اندیشهای افراط و تفریط، یا عملزدگی و انزوا است.

بصیرت، اخلاص و عمل به موقع و به اندازه نه تنها باید شاخص تمام بسیجیان باشد بلکه باید جزو خصوصیات هر ایرانی و هر فردی که در عصر حاضر و در اتمسفر سیاسی- اجتماعی زندگی میکند، بشود. که عبور از گردنهها و پرتگاههای مهلک آخرالزمان میسر نیست و نخواهد بود الا به داشتن این سه عنصر.

1- بصیرت: برخی بصیرت را «عقلانیت» معنا کردهاند. اما فیالواقع بصیرت اعم از عقلانیت است. به قول منطقیون رابطهی عقلانیت و بصیرت از نوع «عام و خاص مطلق» است. به این معنا که همهی آن چیزی را که یک «انسان عاقل» دارد یک «انسان بصیر» هم دارد. اما بر عکس آن صادق نیست. عقلانیت تنها یکی از عناصر تشکیلدهندهی بصیرت است نه همهی آن. بصیرت در حقیقت آن قوهای است که باعث «تشخیص» میشود. بصیرت موجب شده تا انسان «راه» را شناخته و «مسیر» را گم نکند. مخصوصا در دوران فتنه که به تعبیر رهبر انقلاب فضا غبارآلود شده و لاجرم تشخیص حق از باطل مشکل، آن عنصری که باعث میشود انسان از «صراط حق» منحرف نشود و به «پرتگاه انحراف» سقوط نکند بصیرت است.

چنانچه ایشان در همین سخنرانی میفرمایند:
«آنچه که راه را مشخص میکند، بصیرت است. این سردار محترم و گرامى(سردار جبارى فرمانده سپاه علىبنابىطالب قم) خیلى درست گفتند که بسیجیان در قبال پیچیدگى اوضاع توانستهاند در ذهن خود و فکر خود و شخصیت خود پیچیدگى ایجاد کنند و بشناسند؛ قضایاى سال 88 این را نشان داد. ممکن بود خیلىها اشتباه کنند و خیلىها هم اشتباه کردند؛ اگرچه اکثر آن کسانى که اشتباه کرده بودند، به فاصلهى کمى اشتباه را تصحیح کردند؛ اما حرکت عظیم بسیج، این شاخص بصیرت و این پرچم بصیرت را براى خود حفظ کرد؛ اشتباه نکرد.»

2- اخلاص: عنصر بصیرت زمانی مطلوب به فایده است که با عنصر دیگری به نام «اخلاص» همراه باشد. اخلاص یعنی اینکه جهت «راه» و «حرکت» انسان تنها و تنها به یک سمت باشد: «الله». در نظام جمهوری اسلامی ایران که رکن اصلی و مبنایی آن، دین و آموزههای اسلامی است این موضوع از اهمیت کلیدی و صد چندانی برخوردار است. دلیل اینکه امروز بعد از گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامی شاهد ریزش افرادی هستیم که روزگاری خود جزو مسئولین تراز اول نظام بودند هم دقیقا در همین نکته نهفته است. که متأسفانه بعضی از کارهای خود را منطبق با جهت خدایی و مسیر الی الله نکردند. و این یعنی عدم اخلاص. از این نکته نیز نباید غفلت کرد که دروازهی ورود شیطان به قلب انسان و استیلای بر نفس او، از همین جا شروع میشود که انگیزههایی غیر از انگیزههای خدایی را دخیل در امورات خود میکند.

3- عمل: عملی مطلوب و درست و در خور تحسین است که در وقت خود و «به موقع» انجام شود. بزرگترین و بهترین کارها اگر در آن موقعی که باید انجام بشوند، صورت نپذیرند، به یقین آن اثر و بازتابی را که باید داشته باشند نخواهند داشت. فیالمثل همین ماجرای قیام مختار و انتقام از قتلهی سیدالشهداء (ع). با اینکه قیام مختار در جهت خونخواهی اهل بیت(ع) و علیه دستگاه ظلم و جور اموی بود اما چون در آن زمانی که باید این کار انجام میشد صورت نگرفت، آن نتیجهای که باید میداد را نداد. نتیجه آنکه قیام عاشورای حسین بن علی (ع) چون در وقت مناسب و به هنگام انجام شد، مبدل به مبدأ جدیدی در تاریخ جهان اسلام و سرآغاز مبارزهی با جور و بیعدالتی و ظلم تا همیشهی تاریخ میشود، و اما قیام مختار در حد یک قیام کوچک باقی میماند.

از آن طرف حتی اگر عمل در موقع مناسب انجام شود اما «به اندازه» نباشد باز هم کارایی لازم را نخواهد داشت. کم و زیاد، شدت و حدت، و افراط و تفریط به یک اندازه در ضربه زدن به یک عمل مطلوب دخالت دارند. که معصوم (ع) میفرماید: «لا تری الجاهل الا مفرط او مفرّط». پیامد افراط، «عملزدگی» و عدم عقلانیت و به کارگیری از روشهای صحیح و منطقی و اصولی عمل است، و پیامد تفریط هم، «انزوا» و انفعال. سمّ مهلک و کشندهی هر فرد و گروه و اندیشهای افراط و تفریط، یا عملزدگی و انزوا است.

بصیرت، اخلاص و عمل به موقع و به اندازه نه تنها باید شاخص تمام بسیجیان باشد بلکه باید جزو خصوصیات هر ایرانی و هر فردی که در عصر حاضر و در اتمسفر سیاسی- اجتماعی زندگی میکند، بشود. که عبور از گردنهها و پرتگاههای مهلک آخرالزمان میسر نیست و نخواهد بود الا به داشتن این سه عنصر.

1- بصیرت: برخی بصیرت را «عقلانیت» معنا کردهاند. اما فیالواقع بصیرت اعم از عقلانیت است. به قول منطقیون رابطهی عقلانیت و بصیرت از نوع «عام و خاص مطلق» است. به این معنا که همهی آن چیزی را که یک «انسان عاقل» دارد یک «انسان بصیر» هم دارد. اما بر عکس آن صادق نیست. عقلانیت تنها یکی از عناصر تشکیلدهندهی بصیرت است نه همهی آن. بصیرت در حقیقت آن قوهای است که باعث «تشخیص» میشود. بصیرت موجب شده تا انسان «راه» را شناخته و «مسیر» را گم نکند. مخصوصا در دوران فتنه که به تعبیر رهبر انقلاب فضا غبارآلود شده و لاجرم تشخیص حق از باطل مشکل، آن عنصری که باعث میشود انسان از «صراط حق» منحرف نشود و به «پرتگاه انحراف» سقوط نکند بصیرت است.

چنانچه ایشان در همین سخنرانی میفرمایند:
«آنچه که راه را مشخص میکند، بصیرت است. این سردار محترم و گرامى(سردار جبارى فرمانده سپاه علىبنابىطالب قم) خیلى درست گفتند که بسیجیان در قبال پیچیدگى اوضاع توانستهاند در ذهن خود و فکر خود و شخصیت خود پیچیدگى ایجاد کنند و بشناسند؛ قضایاى سال 88 این را نشان داد. ممکن بود خیلىها اشتباه کنند و خیلىها هم اشتباه کردند؛ اگرچه اکثر آن کسانى که اشتباه کرده بودند، به فاصلهى کمى اشتباه را تصحیح کردند؛ اما حرکت عظیم بسیج، این شاخص بصیرت و این پرچم بصیرت را براى خود حفظ کرد؛ اشتباه نکرد.»

2- اخلاص: عنصر بصیرت زمانی مطلوب به فایده است که با عنصر دیگری به نام «اخلاص» همراه باشد. اخلاص یعنی اینکه جهت «راه» و «حرکت» انسان تنها و تنها به یک سمت باشد: «الله». در نظام جمهوری اسلامی ایران که رکن اصلی و مبنایی آن، دین و آموزههای اسلامی است این موضوع از اهمیت کلیدی و صد چندانی برخوردار است. دلیل اینکه امروز بعد از گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامی شاهد ریزش افرادی هستیم که روزگاری خود جزو مسئولین تراز اول نظام بودند هم دقیقا در همین نکته نهفته است. که متأسفانه بعضی از کارهای خود را منطبق با جهت خدایی و مسیر الی الله نکردند. و این یعنی عدم اخلاص. از این نکته نیز نباید غفلت کرد که دروازهی ورود شیطان به قلب انسان و استیلای بر نفس او، از همین جا شروع میشود که انگیزههایی غیر از انگیزههای خدایی را دخیل در امورات خود میکند.

3- عمل: عملی مطلوب و درست و در خور تحسین است که در وقت خود و «به موقع» انجام شود. بزرگترین و بهترین کارها اگر در آن موقعی که باید انجام بشوند، صورت نپذیرند، به یقین آن اثر و بازتابی را که باید داشته باشند نخواهند داشت. فیالمثل همین ماجرای قیام مختار و انتقام از قتلهی سیدالشهداء (ع). با اینکه قیام مختار در جهت خونخواهی اهل بیت(ع) و علیه دستگاه ظلم و جور اموی بود اما چون در آن زمانی که باید این کار انجام میشد صورت نگرفت، آن نتیجهای که باید میداد را نداد. نتیجه آنکه قیام عاشورای حسین بن علی (ع) چون در وقت مناسب و به هنگام انجام شد، مبدل به مبدأ جدیدی در تاریخ جهان اسلام و سرآغاز مبارزهی با جور و بیعدالتی و ظلم تا همیشهی تاریخ میشود، و اما قیام مختار در حد یک قیام کوچک باقی میماند.

از آن طرف حتی اگر عمل در موقع مناسب انجام شود اما «به اندازه» نباشد باز هم کارایی لازم را نخواهد داشت. کم و زیاد، شدت و حدت، و افراط و تفریط به یک اندازه در ضربه زدن به یک عمل مطلوب دخالت دارند. که معصوم (ع) میفرماید: «لا تری الجاهل الا مفرط او مفرّط». پیامد افراط، «عملزدگی» و عدم عقلانیت و به کارگیری از روشهای صحیح و منطقی و اصولی عمل است، و پیامد تفریط هم، «انزوا» و انفعال. سمّ مهلک و کشندهی هر فرد و گروه و اندیشهای افراط و تفریط، یا عملزدگی و انزوا است.

بصیرت، اخلاص و عمل به موقع و به اندازه نه تنها باید شاخص تمام بسیجیان باشد بلکه باید جزو خصوصیات هر ایرانی و هر فردی که در عصر حاضر و در اتمسفر سیاسی- اجتماعی زندگی میکند، بشود. که عبور از گردنهها و پرتگاههای مهلک آخرالزمان میسر نیست و نخواهد بود الا به داشتن این سه عنصر.

Subject: تقدیر
یک مرد پس از ? سال خدمت پی برد که ترفیع نمی گیرد، انتقال نمی یابد، حقوقش افزایش نمی یابد، تشویق نمی شود. بنابراین او تصمیم گرفت که پیش مدیر منابع انسانی برود. مدیر با لبخند او را دعوت به نشستن و شنیدن یک نصیحت کرد: «از تو به خاطر ? یا ? روز کاری که تو واقعاً انجام می دهی، تقدیر نمی شود.»
مرد از شنیدن آن جمله شگفت زده شد اما مدیر شروع به توضیح نمود. مدیر : یک سال چند روز دارد؟ مرد: ??? روز، بعضی مواقع ???. مدیر: یک روز چند ساعت است؟ مرد: ?? ساعت مدیر: تو چند ساعت در روز کار می کنی؟ مرد: از ??صبح تا ? بعدازظهر؛ ? ساعت در روز. مدیر: بنابراین تو چه کسری از روز را کار می کنی؟ مرد: ?/? مدیر: خوبت باشه!! ?/? از ??? چند روز می شود؟ مرد: ??? روز. مدیر: آیا تو تعطیلات آخر هفته را کار می کنی؟ مرد: نه آقا. مدیر: در یک سال چند روز تعطیلات آخر هفته وجود دارد؟ مرد: ?? روز شنبه و ?? روز یکشنبه، برابر با ??? روز. مدیر: متشکرم. اگر تو ??? روز را از ??? روز کم کنی، چند روز باقی می ماند؟ مرد:?? روز. مدیر: من به تو اجازه می دهم که در تا ? هفته در سال از مرخصی استعلاجی استفاده کنی .حال اگر ?? روز از ?? روز کم کنی ، چند روز باقی می ماند؟ مرد: ? روز. مدیر: آیا تو در روز جمهوری (یکی از تعطیلات رسمی می باشد) کار می کنی؟ مرد: نه آقا. مدیر: آیا تو در روز استقلال (یکی دیگر از تعطیلات رسمی می باشد) کار می کنی؟ مرد: نه آقا. مدیر: بنابراین چند روز باقی می ماند؟ مرد: ? روز آقا. مدیر: آیا تو در روز اول سال به سر کار می روی؟ مرد: نه آقا. مدیر :بنابراین چند روز باقی می ماند؟ مرد: ?روز آقا. مدیر: آیا تو در روز کریسمس کار می کنی؟ مرد: نه آقا. مدیر: بنابراین چند روز باقی می ماند؟ مرد: هیچی آقا. مدیر: پس تو چه ادعایی داری؟ مرد: !!! نتیجه اخلاقی: هرگز از مدیریت منابع انسانی کمک نخواهید. مدیریت منابع انسانی = HR یعنی High Risk = ریسک بالا
Subject: لطفاً یک بیسکویت به من بدهید
زمانی که من بچه بودم، مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است! در آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود. خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا می کردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها را می خورد. یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم، شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت ها از پدرم عذر خواهی می کرد و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من عاشق بیسکویتهای خیلی برشته هستم. همان شب، کمی بعد که رفتم بابام را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویتهاش سوخته باشد. او مرا در آغوش کشید و گفت :مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و خیلی خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد! زندگی مملو از چیزهای ناقص... و انسان هایی است که پر از کم و کاستی هستند. خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم، مثلاً مانند خیلی از مردم، روزهای تولد و سالگردها را فراموش می کنم. اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی از مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار: درک و پذیرش عیب های همدیگر– و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران– است و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد، و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نخواهد شد. این موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد. در واقع، تفاهم، اساس هر روابطی است، هر رابطه ای با همسر یا والدین، فرزند یا برادر،خواهر یا دوستی! کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید- آن را پیش خودتان نگهدارید. بنابراین، لطفاً یک بیسکویت به من بدهید، و آره، حتی از نوع سوخته که حتماً خیلی خوب خواهد بود.!.!.!.! این داستان را می توانید برای کسانی بفرستید که برایتان ارزشمندند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]