ماجرای جعل یک کشور! (?)
اصل ماجراى فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است که یک عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فکر ایجاد یک کشور مستقل براى یهودی ها افتادند. از فکر اینها دولت انگلیس استفاده کرد و خواست مشکل خود را حل کند. البته آنها قبلاً به فکر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را کشور خودشان قرار دهند. مدّتى به فکر افتادند به طرابلس، مرکز کشور لیبى بروند؛ لذا رفتند با ایتالیایی ها ـ که آن وقت طرابلس در دست آنها بود ـ صحبت کردند؛ اما ایتالیایی ها به اینها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسی ها کنار آمدند. انگلیسی ها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعمارى داشتند؛ دیدند خوب است که اینها به این منطقه بیایند.
اوّل به عنوان یک اقلیت وارد شوند، بعد به تدریج توسعه پیدا کنند و گوشهاى را، آن هم گوشه حسّاسى را بگیرند ـ چون کشور فلسطین در نقطه حساسى قرار دارد ـ و دولت تشکیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینکه دنیاى اسلام ـ به خصوص دنیاى عرب ـ در آن منطقه اتّحادى بهوجود آورد.
درست است که اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن مىتواند اتّحاد ایجاد کند؛ اما دشمنى که از بیرون آنطور حمایت مىشود، با ترفندهاى جاسوسى و با روش هاى گوناگون مىتواند اختلاف ایجاد کند که همین کار را هم کرد: به یکى نزدیک شود، یکى را بزند، یکى را بکوبد، با یکى سختى کند. بنابراین، در درجه اوّل کمک کشور انگلیس و بعضى کشورهاى غربى دیگر بود. بعد اینها به تدریج از انگلیس جدا و به امریکا متّصل شدند. امریکا هم اینها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. اینها به این معنا کشورى بهوجود آوردند و آمدند کشور فلسطین را تصرّف کردند.
سرنوشت فلسطین، سرنوشت همه ماست. (?)
امروز رنج دنیاى اسلام ـ که برجستهترین بخش آن، مسأله فلسطین است ـ قلب مقدّس پیغمبر را مىآزارد؛ «عزیز علیه ما عنتّم». با وضعى که امروز ملت فلسطین دارد، روح مقدّس پیغمبر در عوالم بالاى آفرینش الهى مملو از غم مىشود.
امروز مسأله فلسطین، مسأله دنیاى اسلام است. چه ما مسلمانان کشورهاى اسلامى بدانیم و چه ندانیم، چه بفهمیم و چه نفهمیم، سرنوشت فلسطین، سرنوشت همه ماست.
کسانی که می توانند، کمک کنند. (?)
به ملت عزیز خودمان هم عرض مىکنم، این حماسه حمایت و فداکارى نسبت به برادران عزیز فلسطینى را ـ که شما بحمداللَّه در دنیاى اسلام به حمایت آشکار و همهجانبه از برادران فلسطینىتان سرافراز و برجستهاید ـ قدر بدانید. این بسیار با ارزش است. همه دنیا مىدانند که کشور ایران اسلامى عزیز ما، ملت و دولت، آحاد مردم، زن و مرد، نسبت به مسأله فلسطین علاقهمند، حسّاس، عازم و جازمند و اگر بتوانند، کمک مىکنند. چقدر خوب است که کمک هاى مالی مردمِ متمکّن جمع شود و کسانى که مىتوانند، از لحاظ مالى کمک کنند.

ما علاج مسأله فلسطین را در راهحل هاى دیکتهشده ابرقدرت ها نمىدانیم؛ علاج زخم فلسطین، فقط قلع غده سرطانى حکومت صهیونیستى است، و این کاملاً ممکن است. مسلمانان در حج باید به این مسأله اندیشیده، براى آن متعهد شده و هماهنگ شعار و عمل را در راه آن به کار برند. ملت ایران مانند همیشه خود را در کنار مبارزان فلسطینى مىداند و بدون پیروزى در قضیه فلسطین، پیروزى خود را ناقص مىشمرد.
خطِّ کلّى مبارزه با رژیم غاصب باید این باشد: (?)
الف ـ زندانى کردن رژیم غاصب در درون مرزهاى سرزمین اشغالى و تنگ کردن فضاى تنفّس اقتصادى و سیاسى آن و گسستن پیوندهاى آن با محیط پیرامونش.
ب ـ تداوم بخشیدن به مقاومت و مبارزه ملت فلسطین در داخل کشورشان و رساندن هرگونه کمکى که به آن نیاز دارند، تا تحقّق پیروزى نهایى.
فلسطین، ملک للشعب الفلسطینى (?)
مع کل هذا، أىّ مسلم غیور من الحکّام و من سائر أبناء هذه الامة یجیز لنفسه أن یؤیّد المؤتمر الامریکى المرتبط بفلسطین أو یشترک فیه أو یرضخ لنتائجه، إنها خیانة بالشّعب الفلسطینى و خیانة بالقضیة الفلسطینیة و خیانة بالاسلام. السکوت عنه مأساة والاشتراک فیه جریمة کبرى. لو أن أمریکا ظنّت أنّ مثل هذه المؤتمرات قادرة على إخماد اللّهب الاسلامى المقدّس المتصاعد فى فلسطین فهى خاطئة تماما، ولو أنّ فئة من ساسة العرب فلسطینیین کانوا أم غیر فلسطینیین، یتصوّرون أن الشّعب الفلسطینى و شعوبهم سوف تغفر لهم اشتراکهم فى هذه المؤامرة، فهم مخطئون جدّا.
فلسطین، ملک للشعب الفلسطینى و جزء من الارض الاسلامیة. الکیان الغاصب لابدّ أن یضمحل، و هذا هو قدر فلسطین الّذى سیتحقّق عاجلا أم اجلا، واللَّه غالب على أمره و لکن أکثر الناس لایعلمون.
طلسم مصونیت جنایتکاران را بشکنید (?)
اکنون خطاب من به شما برادران و خواهران مسلمان است در سراسر جهان و نیز به همه وجدان های بیدار از هر کشور و ملت. همت کنید و طلسم مصونیت جنایتکاران صهیونیست را بشکنید. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب را که در فاجعه غزه نقشآفرین بودند به پای میز محاکمه بکشانید و به مجازاتی که عدل و عقل حکم می کند برسانید. این اولین قدمی است که باید برداشته شود. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب باید محاکمه شوند. اگر جنایتکار مجازات شود، راه جنایت برای آنان که انگیزه و جنون آن را دارند ناهموار خواهد شد. آزاد گذاشتن عاملان جنایت های بزرگ، خود عامل و مشوق جنایت های دیگر است
رژیم غاصب، محکوم به فناست (?)
تبهکاران غاصب فلسطین بدانند که قدرتنمائىهاى احمقانه آنان بزرگترین شاهد ضعف و شکست آنها است و رژیم غاصب و دولت مجعول صهیونیستى محکوم به فنا است. فلسطین متعلق به ملت فلسطین است و هر لجاجتى در برابر این حق مسلم، سرنوشتى جز ناکامى و شکست ندارد.
رگ های حیات دنیا در دست مسلمانان (?)
دنیاى اسلام بایستد، و می تواند. ظرفیت هاى دنیاى اسلام براى ایستادگى در مقابل خباثت ها و طمعورزىهاى صهیونیست ها خیلى بالاست. همه توجه فوراً متوجه نفت می شود؛ مسئله نفت نیست. اینجا مرکز دنیاست، بزرگترین بازارهاى مصنوعات غربى در این منطقه است، آبرویشان به اینجا وابسته است، مهمترین گذرگاههاى جهانى در اختیار این مجموعه کشورهاى مسلمان است؛ این چیزها رگ هاى حیات دنیاست، دست مسلمان هاست؛ مسلمان ها از اینها استفاده کنند، می توانند.
کلید رمز آلود فرج امت اسلام (??)
امروز همه دنیاى اسلام باید قضیه فلسطین را قضیه خود بداند؛ این، کلید رمزآلودى است که درهاى فرج را به روى امت اسلامى مىگشاید. فلسطین باید به ملت فلسطین برگردد و دولت واحد فلسطینى به انتخاب همه فلسطینیان سراسر کشور خود را اداره کند.
* احسان ترابی
..........................................................................................................................
(?)- بیانات رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه 10/10/1378
(?)- بیانات در دبدار مسئولان نظام در سالروز میلاد پیامبر 9/3/1381
(?)- بیانات در اجتماع بسیجیان (29/7/1379)
(?)- پیام به حجاح بیت الله الحرام 14/4/1368
(?)- سخنرانی در مراسم گشایش کنفرانس حمایت از انتفاضه 4/2/1380
(?)- خطبه های نماز جمعه 5/7/1370
(?)- بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین 14/12/1387
(?)- پیام به مناسبت شهادت شیخ احمد یاسین 3/1/1383
(?)- بیانات در دیدار مسئولان و شخصیتهای علمی سیاسی (17/1/1389)
(??)- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در سومین کنفرانس بینالمللى قدس و حمایت از فلسطین 25/1/1385
به گزارش "تابناک"، روزنامه "القدس العربی" در نوشتاری به قلم "عبدالباری عطوان"، سردبیر این روزنامه عربی، ضمن طرح موضوع بالا نوشت: این بار دوم است که قرقیزستان حوادثی اینچنینی را شاهد است که رئیس جمهور برای نجات خود از کشور فرار می کند و کاخ ریاست جمهوری به آتش کشیده می شود .
رئیس جمهور قرقیزستان همانند همتایان خود در کشورهای عربی ، کشورش را اداره می کرد و از نظر فساد اجتماعی و اقتصادی چیزی از این کشورها کمتر نداشت او بیت المال را برای منافع شخصی مصرف می کرد و سرنوشتی داشت که همه ما از تلویزیون شاهد آن بودیم
او کشورش را نیز دربست دراختیار نیروهای جنگی ( مسقر در افغانستان ) و کشورهای دیگر قرار داد تا در آن استراحت کنند و به این ترتیب سرسپردگی خود را کاملا به آمریکا به اثبات رساند
قرقیزستان نمونه کامل بی توجهی به مبانی دموکراسی بود و این همان است که ما در کشورهای عربی و برخی کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم علاوه بر آن حمایت هایی که آمریکا از این کشور می کرد کمتر از حمایت های اوباما از ما نیست.
آنچه در قرقیزستان می گذرد باید درس عبرتی برای سران کشورهای عربی و ملت های مسلمان باشد.
ما در این کشورها شاهد موروثی شدن حکومت ها و سکوت رسانه ای و دیکتاتوری هستیم و علاوه بر آن بسیاری از حکام ما از بیماری های لاعلاج رنج می برند و همه این ها کشورهایمان را برای وقوع شورش های به مراتب سنگین تر آماده می کند و البته موفقیت ملت ها در کشورهای عربی بسیار زودتر از مردم قرقیزستان خواهد بود اگر سران کشورهای عربی به خود نیایند و همچنان به حمایت های کشورهایی مثل آمریکا دل خوش کرده باشند.
?-مناره، عکس یا مجسمه آتاتورک، و پرچم ترکیه. این سه چیزی است که در ورود به استانبول به چشم شما می خورد و به هر جای این شهر که می روی جلو چشم شماست. به هر سو که نظری بیفکنی، حتما، پرچم قرمزی خواهی دید و مناره یا مناره هایی و عکس یا مجسمه آتا ترکی. درست به عکس تهران که نه ایرانی است، نه اسلامی، نه انقلابی!
2-بانگ اذان را هر جای استانبول که باشی، به وقت نماز، می شنوی .درست به عکس تهران!
3-دارو خانه های استانبول بیش از حد معمول خلوت بود. در مجموع در یک هفته ای که آنجا بودیم کمتر از تعداد انگشتان یک دست مشتری داخل داروخانه هایی دیدم که از جلو آنها می گذشتم. از بقیه افراد گروهمان هم که پرسیدم این مطلب را تایید کردند.سِِِوءال من از همه آنان این بود که : "چرا دارو خانه های تهران این همه شلوغ است و داروخانه های استانبول این همه خلوت؟"جواب ها متفاوت بود، تا حدودی، اما همه با حسرت و تاسف همراه .
4- مغازه دارهای استانبول، با مواردی نادری استثنا، کالا هایشان را به دو قیمت می فروختند: قیمتی میلی برای مسافران خارجی و قیمتی ثابت برای مردم شهر. اگر شما مسافر باشید، هر بار یک کالای مشخص را باید به قیمتی بخرید که میل فرو شنده آن را تعیین می کند . این امر اغلب ذهن مرابه سه امر و نسبت آنها با هم مشغول می کرد:اخلاق، انحطاط، توسعه. و پیداست که به هیچ نتیجه ای هم نر سیدم . قبلا فکر می کردم پیشرفت بدون اخلاق نا ممکن است و توسعه، وامی هم به اخلاق دارد، و یا شاید تعاملی با آن و انحطاط و بی اخلاقی برادرند . حالا می دیدم ترکیه از ما پیشرفته تر است امادر انحطاط اخلاقی تفاوتی با ما ندارد.
5-در استانبول از زنان و مردان خیابانی خبری نبود.در طول این هفته، فقط دو بار دیدم که ماشینی برای رهگذری بوق بزند. گاهی از نظرم می گذشت که شاید تهران آنقدر مساله دارد که ما فرومایگان خیابانی را یا نمی بینیم یا مساله نمی دانیم .
6- حالا که مساله ای از مسایل تهران گفتیم، بد نیست این هم بگوییم که در اغلب خیابان های استانبول از تراکم خودرو ها خبری نبود، مگر در ساعاتی بسیار محدود، آنهم نه به حجم ترافیک تهران .رفتار های خطر آفرین رانندگان و مردم عادی هم تفاوت بسیار تأسف آوری با تهران داشت.
7-از رفتار و پوشش غیر طبیعی می شد فهمید که آن فرد به احتمال زیاد ایرانی است، نه مسافری اروپایی، آسیایی، و یا شهروندی ترکیه ای.
8-در این مسافرت، اغلب به این می اندیشیدم که آیا :"توسعه و دموکراسی لزوما از فلسفه شروع می شود ؟" مشکل این بود که مصداق استانبول نمی توانست هیچ کمکی به من بکند .یکی به این دلیل که من از تاریخ توسعه کشور ترکیه خبر نداشتم و دیگر اینکه نمی دانستم حالا کار دموکراسی و توسعه در این شهر و کشور به کجا رسیده است .
9-مسافران دیگر کشورها بیشتر در کار تفریح بودند و تماشا، یا از موزهای با می دیدند یا اثری تاریخی و یا در حال آزمودن اختصاصی های استانبول (غذاها، شیرینی ها و...) هموطنان ما اما بیشتر در کار خریدن بودند.سراغ ایرانی را در استانبول بیشتر باید در پاساژ ها و بازار ها می گرفتی .
10- نوجوانان ایرانی گروه ما بیشتر به پیرمردها شبیه بودند :آرام، متین، موقر. همچون مردی سالخورده . مثل زبان این متنی که من می نویسم :زبان و بیان پیرمردها، زبانی لبریز از ترس. ترس از آزمودن نیازموده ها، ترس از خطاهای مبادای احتمالی، ترس از خروج از هنجار های سنتی، ترس از ... . نوجوانان دیگر کشور اما نوجوان بودند و نوجوانی می کردند. مثلا اتاق های همسایه ما هرگز متوجه نشدند که پسر شانزده ساله ما چند روز در اتاق بغلی آنها مسکن گزیده است، اما همه طبقه ما لحظه ورود و خروج و ساعت حضور نوجوانان هلندی در هتل را درک می کردند .عین زندگی بودند این نوجوانان .
11-جالب این که تمام بیست نفر همراهان ما با این نوجوانان مخالف بودند :چه سنتی چه مدرن و چه مذهبی چه لاییک. دیدم در این مورد، همه با هم موافقند .هیچ یک به این نوجوانان اجازه نمی دادند خودشان باشند و همه از آنان می خواستند پنجاه سال بیشتر داشته باشند. ظاهرا در پارادایمی که ما در ذیل آن "انسان" را تبیین می کنیم، این کلمه یک معنا بیشتر ندارد: پیرمرد!
12-مسجد های استانبول همه عین هم بود، هم در شکل و هم در رنگ. انگار همه را به یک قالب ریخته بودند. رنگ و نمای مساجد هم جدی بود و عبوس .این مساجد، حتی مسجد سلطان احمد، بیش از آن که نماینده هنر و اندیشه باشد، نمودی از سخت کوشی و تلاش بود.
شرط اذن پدر در ازدواج موقت |
پرسش: |
آیا یک دختر 30 ساله که خوب و بد خود یعنی صلاح خود رامی داند ، برای ازدواج موقت احتیاج به رضایت پدر دارد؟و اگر بر اثر خجالت نخواهد که پدرش بفهمد و یا احتمال دهد که مخالفت می کند و دختر برای رفع نیازهای غریزی خود احتیاج به ازدواج دارد ، و می داند که به حرام می افتد ، آیا در این موقع هم اجازه پدر لازم است؟آیا خود زن و مرد می توانند صیغه محرمیت را بخوانند؟ این صیغه چیست؟ |
پاسخ: |
1- عده ای از مراجع اذن ولی را لازم نمی دانند اما آنهایی که لازم می دانند می گویند: ملاک اذن ولی و پدر در ازدواج سن نیست بلکه باکره بودن می باشد ممکن است یک زن 14 ساله اما بیوه بتواند بدون اذن پدر و با تشخیص خود ازدواج کند و اشکالی نداشته باشد. اما اگر همین دختر باکره باشد باید با حفظ شرایطی اذن ولی را داشته باشد. 2- چنان چه پدر مصلحت دختر را رعایت نکند یعنی اگر شوهر خوبی پیدا شد او مخالفت کرد دختر می تواند بدون اجازه پدر هم ازدواج کند و هم چنین اگر دختر نیازمند به شوهر کردن باشد و پدر در دسترس نباشد می تواند بدون اجازه پدر شوهر کند. 3- اموری از قبیل خجالت کشیدن و... عذر موجه محسوب نمی شود. 4- مرد و زن خود می توانند صیغه نکاح را جاری کنند به شرط آن که به نحو صحیح آن را اداء کنند و معانی آن را قصد کنند و یا مرد از طرف زن وکیل شده و صیغه را به وکالت برای هر دو بخواند یا شخص ثالثی وکیل شده برای آن دو صیغه را جاری کند متن صیغه نکاح موقت و دائم در رساله های عملیه آمده است می توانید مراجعه کنید. |
منبع: پایگاه حوزه51825182 |
قرآن و متعه |
پرسش: |
برادران سنی مسئله صیغه ی موقت را به تمسخر می گیرند. لطفاً در مورد متعه توضیح دهید و بفرمائید که آیا در قرآن در مورد این مسئله توضیحی هست؟ |
پاسخ: |
1)- قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه 24 می فرماید: "فَمَا استَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضةً" "و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت] میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید"[1] اکثر مفسرین این آیه را درباره ازدواج موقت می دانند و اصلاً جایی برای تردید در اصل تشریع این نکاح نیست اختلاف و تردید در این است که آیا این آیه نسخ شده است یا نه؟ 2)- روایات شیعه و سنی حاکی از آن است که این حکم نسخ نشده است و منع از آن در زمان خلیفه دوم صورت گرفته است و این نوع نکاح در عهد پیامبر اکرم (ص) رائج و در زمان ابوبکر هم به آن عمل می شد و تا مدتی در حکومت عمر هم به آن عمل می کردند و بعدها عمر از آن نهی کرد.[2] 3)- صحیح بخاری از عمران بن حصین نقل می کند که او گفت آیه متعه در کتاب خداوند بود و ما به آن عمل می کردیم و همراه رسول خدا بودیم و قرآن آن را تحریم نکرد و از آن نهی نفرمود تا پیامبر اکرم از دنیا رفت و مردی بنابر افکار و نظر خود هر چه را خواست گفت (مقصودش تحریم از ناحیه خلیفه دوم می باشد که نکاح متعه را از طرف خود منع کرد.[3][1]سوره نساء، آیه 24 [2] شرح تجرید قوشجی و مبحث امامت ص 464 و غیر آن [3] صحیح بخاری ج 6 ص 37 قسم تفسیر ذیل تفسیر آیه 196 از سورة بقره. |
منبع: پایگاه حوزه32413241 |
شرایط متعه (ازدواج موقت) چیست؟ |
پرسش: |
شرایط صیغه چیست؟ |
پاسخ: |
بواسطه عقد ازدواج، زن به مرد حلال می شود و آن بر دو قسم است: دائم و غیر دائم. و عقد دائم آن است که مدت زناشوئی در آن معین شود مثلاً زن را به مدت یک ساعت یا یک روز یا یک ماه یا یک سال یا بیشتر عقد نمایند و زنی را که به این قسم عقد کنند ”متعه و صیغه“ می نامند. در عقد غیر دائم نیز علاوه بر رضایت طرفین، بایستی صیغه عقد خوانده شود که این صیغه را خودزن و مرد می خوانند یا دیگری را وکیل می کنند که از طرف آنان بخواند. دستور خواندن عقد غیر دائم در رساله های عملیه موجود است . توجه داشته باشید که: بنا بر نظر اکثر علماء، اگر دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، بخواهد شوهر کند (چه به صورت عقد دائم و چه غیر دائم) چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد. برای اطلاع از سایر شرایط و احکام عقد غیر دائم می توانید به رساله های عملیه مراجعه نمائید. |
منبع: پایگاه حوزه1139-11139-1 |
خبرگزاری فارس: آیتالله العظمی سیستانی از مراجع تقلید شیعیان، ضمن اظهار شگفتی از نوشته شدن کتاب «علینامه» پنجاه سال پس از سرایش شاهنامه، گفت: کتاب علینامه مرا زنده کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از مرکز میراث مکتوب، حجتالاسلام رسول جعفریان رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی، در بیان خاطره خود از دیدار با آیت الله العظمی سیستانی به بیانات ایشان درباره کتاب علی نامه پرداخت و اظهار رضایت زیاد این مرجع بزرگ تقلید را از چاپ این نسخه نفیس که نخستین تجربه شعر حماسی شیعی است بیان کرد.
وی مینویسد: آیت الله سیستانی از چاپ «علی نامه» ستایش کردند و فرمودند من کتاب زیاد میخوانم اما این کتاب را کنار دستم گذاشتهام. این کتاب مرا زنده کرد. از مقدمه آن تعریف کردند و فرمودند که من با پدر آقای شفیعی کدکنی آشنایی داشتم.
وی ادامه میدهد: سپس برخی از نکات مقدمه را بیان کرده و از این که احتمال داده شده که اشعاری بعدا اضافه شده از محققان آشنا به این متون خواستند که روی متن کار کنند که کدام یک اصل و کدام یک الحاقی است. تأکید ایشان این بود که یک همچنین کتابی بعد از پنجاه سال از تألیف شاهنامه بسیار اعجاب دارد.
«علینامه» اثری است که به سبک شاهنامه فردوسی به نظم در آمده و مربوط به اواخر قرن پنجم هجری است.
این کتاب درباره دلاوریهای حضرت علی (ع) در جنگهای صدر اسلام است.
نسخه اصلی این اثر در موزه قونیه است و سال گذشته با مقدمه محمدرضاشفیعیکدکنی و مقالهای دیگر (به زبان انگلیسی) از محمود امیدسالار به صورت رنگی در تهران منتشر شد.
ربیع این منظومه را در بحر متقارب یعنی همان وزن حماسی و به زبان فارسی سروده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]