یک زن هندی در یک زایمان بسیار عجیب، 11نوزاد قد و نیم قد را در نخستین زایمان خود به دنیا آورد!
به دنیا آمدن این همه نوزاد نه تنها اعضای کادر بیمارستان محل زایمان زن هندی را شگفت زده کرد، بلکه سبب شگفتی بسیاری از مردم هند شد.
این زایمان شگفت انگیز بسیاری از کاربران اینترنت را وادار به نوشتن تحلیل و تفسیرهای جالبی کرد که به نوشته برخی از آنها، زن هندی در اولین زایمان خود اعضای یک تیم فوتبال را زائیده است.
یک زن هندی در یک زایمان بسیار عجیب، 11نوزاد قد و نیم قد را در نخستین زایمان خود به دنیا آورد!
به دنیا آمدن این همه نوزاد نه تنها اعضای کادر بیمارستان محل زایمان زن هندی را شگفت زده کرد، بلکه سبب شگفتی بسیاری از مردم هند شد.
این زایمان شگفت انگیز بسیاری از کاربران اینترنت را وادار به نوشتن تحلیل و تفسیرهای جالبی کرد که به نوشته برخی از آنها، زن هندی در اولین زایمان خود اعضای یک تیم فوتبال را زائیده است.
احمدرضا عابدزاده که در ابتدای تعطیلات نوروز قصد داشت به همراه خانواده برای دیدار پسرش به آمریکا سفر کند، در فرودگاه متوجه ممنوع الخروج بودن خود شد و پش از پیگیری های لازم متوجه شد به خاطر شکایت یک پزشک و رای دادگاه به تحمل 54 ضربه شلاق محکوم شده است.
عابدزاده که گذرنامه اش در فرودگاه توقیف شد پس از تعطیلات ابتدایی نوروز در دادسرای ارگ حاضر شد تا مشکلش را حل کند اما با وجود پیگیری های فراوان هنوز موفق به حل مشکل خود نشده و صبح روز دوشنبه با حضور در سازمان نظام پزشکی از پزشک معالج خود شکایت کرد تا این پرونده وارد فاز جدیدی شود.
دروازه بان پیشین تیم ملی فوتبال ایران ضمن اشاره به اتفاقاتی که طی روزهای گذشته برایش افتاده است گفت: من یک آدم ورزشی هستم و نمی خواهم حرف های غیر ورزشی بزنم اما از برخوردهایی که طی روزهای گذشته با من صورت گرفته بسیار ناراحت هستم و انتظار چنین نامهربانی هایی را ندارم. من برای شادی دل این مردم سختی های زیادی را کشیده ام اما متاسفانه برخوردهای ناخوشایند با من ادامه دارد.
عابدزاده ادامه داد: آقایانی که برای من حکم بریده اند و من را به تحمل 54 ضربه شلاق محکوم کرده اند رفته اند مسافرت و کسی نیست که به پرونده من رسیدگی کند. در روزهای گذشته بارها به دادسراهای مختلف مراجعه کردم اما کسی نیست که پاسخگوی من باشد و قاضی که این حکم را صادر کرده به مسافرت رفته است.
وی با انتقاد از حکمی که غیابی برای او صادر شده است گفت: از مسئولان محترم قضایی می خواهم که به این موضوع رسیدگی کنند که چطور می شود که آقایان احمدرضا عابدزاده را در این مملکت پیدا نکردند و برایش غیابی حکم صادر کردند. اگر این حکم حق من بود حرفی نبود اما اگر نتوانند مرا پیدا کنند و حکم غیابی صادر کنند بحث دیگری است. این یعنی بدرفتاری با کسی که دل این مردم را بارها شاد کرده است.
احمدرضا عابدزاده ادامه داد: حرف های ناگفته زیادی برای گفتن دارم اما فعلا خودم را کنترل می کنم تا این حرف ها را بر زبان نیاورم. با این حال کوتاه هم نمی آیم و این پرونده را تا انتها پیگیری خواهم کرد. صبح دوشنبه هم به نظام پزشکی رفتم و از پزشکی که سال 72 زانویم را عمل کرده شکایت کردم. با چند بازیکن دیگر هم که از کار دکتر مددی شاکی بودند صحبت کردم و مطمئن باشید تا انتها پیگیر این مسئله خواهم بود تا ثابت کنم حق با کیست.
عابدزاده خاطرنشان کرد: با برخوردی که با من داشتند به حال خودم افسوس خوردم که این همه برای این کشور زحمت کشیدم و حالا اینگونه با من برخورد می کنند. این بدرفتاری ها جواب زحمات من نبود. آقایان تعطیلات من را خراب کرده اند و خودشان رفته اند مسافرت. من بعد از یکسال می خواستم بروم پسرم را ببینم اما مجبور شدم همسرم را تنها بفرستم.
وی افزود: پزشکی که در سال 72 زانویم را عمل کرده مرتکب اشتباه شده و به تایید پزشکان آلمانی این عمل باعث کوتاه و بلند شدن پایم شده است. اگر این عمل درست صورت می گرفت من می توانستیم تا 40 سالگی به فوتبالم ادامه دهم. پزشکان آلمانی هم در حالی به شدت عصبانی بودند گفتند اگر این پزشک در آلمان چنین عملی را انجام می داد اعدامش می کردند.
عابدزاده در پایان گفت: با وجود اینکه بسیار عصبانی و ناراحت هستم اما خودم را کنترل کرده ام و سعی می کنم حرف های ناگفته بسیاری که دارم را نگویم. اما مطمئن باشید تا انتها این موضوع را رسیدگی خواهم کرد تا به همه ثابت شود حق با چه کسی است. متاسفانه کم لطفی آقایان به عابدزاده تمامی ندارد اما من کوتاه نمی آیم و حرفم را می زنم و این پرونده را هم با جدیت بیشتری پیگیری خواهم کرد.
فوری/آماده باش ارتش انگلیس برای سرکوب اعتراضها به قیمت سوخت
به گزارش فارس به نقل از روزنامه «گاردین»، ارتش انگلیس از بیم احتمال اعتصاب ماه آینده رانندگان تانکرهای سوخت در این کشور، به حالت آماده باش درآمد.
در سال 2000 در دوره نخست وزیری «تونی بلر»، اعتصابی مشابه از سوی رانندگان تانکرهای سوخت، موجب بروز ناآرامی و بحران در این کشور شد، و این بار دولت انگلیس قصد دارد با به کارگیری نیروهای پلیس و ارتش از تکرار این تنشها جلوگیری کند.
«فرانسیس ماد»، مسئول دفتر نخست وزیر انگلیس در این باره میگوید، ما از گذشته درس گرفتهایم و اگر اتحادیه رانندگان دست به اعتصاب بزند، آماده واکنش نشان دادن هستیم.
امروز رایگیری اتحادیه برای انجام اعتصاب سراسری 2000 راننده تانکرهای سوختی در این کشور انجام میشود و احتمالا روز سوم آوریل این اعتصاب عمومی به اجرا در میآید.
مسئول دفتر نخست وزیر انگلیس رانندگان و اعضای شرکتهای نفتی نظیر DHL و BP را به همکاری و توافق فراخوانده است، با اینحال در صورت اعتصاب عمومی، ارتش قصد دارد تا از سربازان خود به عنوان راننده تانکرهای سوخت استفاده کند و پلیس هم در جهت متفرق کردن اعتصابکنندگان نقش ایفا میکند.
«فرانسیس ماد» در این رابطه میگوید: «ما خواستار توافق با اعضای اتحادیه و رانندگان هستیم. این اعتصاب عمومی میتواند منجر به قطع شدن سوخترسانی در پمپبنزینها و فرودگاههای سرتاسر کشور شود.»
گفتنی است که این شرکتها و 2000 راننده تانکرهای سوخترسان، بیش از 90 درصد سیستم چرخه انتقال سوخت در انگلیس را تشکیل میدهند
رو دررو شدن با مردی که یکی از علتهای تمام چیزهای مهم سیاسی ،اقتصادی واجتماعی نیم قرن گذشته و « جعبه سیاه» نظام سی و اند ساله جمهوری اسلامی ایران است اضطراب شیرینی به همراه داشت.
برخلاف گذشته های نه چندان دوری که دورتر ازسه چهارسال پیش نیست عبور ازلایههای امنیتی برای مصاحبه با هاشمی چندان سخت نبود. در گیت اول موبایل ها و کلیدها را تحویل دادیم و وارد باغ نسبتا بزرگی شدیم. بوی سبزه های آب خورده و صدای پرندههایی که روی درختهای کاج و افرا مشغول بازی و شیطنت بودند، فاصله رسیدن تا بنای اصلی ساختمان مجمع را دلپذیر کرده بود. به نظر می رسید ساخت گنبد بنای تمام مرمری مجمع به پایان رسیده است تا سرانجام کاخ مرمرسابق مکانی در خورمقامات ارشد جمهوری اسلامی شده باشد. عبورازگیت دوم در طبقه هم کف ساختمان اصلی بدون بازرسی بدنی و تنها با چند سوال کوتاه و درخواست همراه بود از جمله اینکه اگر قرص همراهتان هست تحویل بدهید. تغییر درهیکل وقیافه ماموران نسبت به گیت اولی کاملا محسوس بود؛ قدها بلندترو تنومندتر و چهرهها حزب الهیتر و کمی عبوس تر.
چند دقیقه ای دراتاق انتظار که طبقه بالاتر بود منتظر جلوس هاشمی شدیم.آقای تقی پورمشغول صحبت با آقای سلیمانی،مدیرکل روابطعمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام شد و من با امیر لعلی که مثل همیشه اتو کشیده، صاف ومؤدب بود روی یکی از کاناپهها نشستیم. به غیر ازما چند نفر دیگرهم با تیپولوژی مدیران غیر معمم نظام، دراتاق انتظار بودند. تسبیح، ته ریش، خندههای مصنوعی، کت وشلوارهای رنگ تیره، پیراهنهای رنگ روشن و یقههای تا بیخ گردن دکمه شده؛ انگار آرایشگر و خیاط همه اشان یکی بود هرچند قطر متفاوت کمرشان نشان می داد آشپز و سفرهاشان احتمالا یکی نیست.
قبل از آغاز مصاحبه، فرصتی شد تا وارد اتاق کار هاشمی شویم. میزکارش در بخش جنوبی اتاق نزدیک در وروی قرارداشت. دورتا دوراتاق کتابخانه بود و صندلی ها و میزهای پایه کوتاه عسلی فضای میانی اتاق را پر کرده بودند. آقای تقی پور با وسواس زنانهای آرایش اتاق را به هم زد و برای اینکه از زیربارغرولندهای اعضای دفتر هاشمی خلاص شود از آنها هم نظرخواهی می کرد! پس ازامتحان کردن چند پز و ریخت برای چینش صندلیها آرایش نهایی شکل گرفت؛ صندلی هاشمی با یک میز کوچک عسلی درضلع شمالی اتاق قرارگرفت و برای نشستن ما هم سه صندلی و میزازهمان جنس به طور نیم دایره درمقابل قرارداده شد.
آقای سلیمانی اصرار داشت که مصاحبه بیشتر از یک ساعت طول نکشد و ما هم به ظاهر پذیرفتیم.
سرانجام هاشمی با سلام و علیکم وارد شد، با عمامهای سفید، عبایی به رنگ قهوه ای روشن و زیرپوشی سورمهای ؛ شبیه عکسهای جوانیش اما پیرتر و خسته تر.
قبل از شروع مصاحبه متوجه شدیم که چند تن از آقایان دفترهم خارج از کادرمصاحبه حضور خواهند داشت. من روبروی هاشمی نشستم،لعلی کنار من وآقای تقی پورآنطرف ترکلید آغاز مصاحبه را زد.
ازقدیم گفتهاند ” طرف « وقت خوردن» کسی رو نمی شناسه” و من میگویم آقای تقی پور
« وقت مصاحبه»! و متوجه شدیم مقدم بر آن نگرانی که هاشمی بعضی پرسشهای ما را بیپاسخ بگذارد، این نگرانی وجود داشت که حرص پرسیدن آقای مدیرمسئول فرصتی به طرح آنها ندهد. ازبس که این کهنه خبرنگارپرسش داشت!
گفت وگو با پرسشی درباره اهمیت مدیریت ارتباطات آغاز شد وهاشمی با الگوی حوزوی همیشگیاش برای پاسخهای استراتژیک، جواب داد. ابتدا به سراغ مبانی دینی رفت و با چند آیه وحدیث درباره ضرورت آگاه بودن انسان شالوده بحثش را محکم کرد وسپس با شیب آرامی به موضوعهای عینی و مسائل روزنزدیک شد.
جوابهایش را آرام وشمرده مطرح می کرد و روال ابتدا مقدمه وسپس نتیجه درگفتههایش رعایت می شد.
وقتی آقای تقی پور از هاشمی درباره خاطرات مربوط به منبررفتنها و مدیریت ارتباطات پرسید و او جواب داد که خاطرات زیادی دارد یکی از آقایان دفترازهاشمی خواست قضیه مک فارلین را تعریف کند که با نگاه معناداررییس مجمع تشخیص مصلحت روبرو شد.
درطول گفت وگو متوجه نکاتی درباره «زبان بدن» هاشمی شدم. برای عینیتبخشی و افزایش تاثیر کلام دست چپش را کمی بالا می آورد و از آرنج به پایین حرکت می داد و وقتی که قصد تاکید ونشان دادن اهمیت نکته ای را داشت از دست راستش هم کمک می گرفت. هنگام جواب به پرسشها سرش از راست به چپ حول یک زاویه 45 درجه می چرخاند. کمتر اتفاق افتاد که این زوایه تبدیل به 90 درجه شود و در واقع تنها فرد پرسش شونده و نفرکناری او را زیر نظر می گرفت. درتمام طول مصاحبه پاها و بدنش کمترین حرکت را داشت. تمیز دادن نگرانی ازخشم ازروی حالات صورت هاشمی سخت وتقریبا ناممکن بود؛ شاید موقع خشم چشمهایش را کمی ریزترمی کرد و صاف ترمینشست. تبسم هم داشت اما خنده نه.
موقع جواب دادن به پرسشها چندان به دنبال جستجوی تاثیر کلامش درمخاطب نبود و این شاید ناشی ازاطمینان خاطر، به درستی حرفهایش بود.
مصاحبه با هاشمی علی رغم میل باطنی او به وقت اضافه کشید و باعث توپ و تشراعضای دفترش به ما هم شد. هاشمی گفت که شانس آوردیم که این روزها سرش خلوت تر است و البته ملاقات قبلی او چندان طول نکشیده بود.
بالاخره تمام شد. خسته ترازآغاز گفت وگو اما با همان گرمی خداحافظی کرد و از ما جدا شد.
با نگاهم تا جایی که پشت پرده در کناری اتاق کارش ناپدید شد دنبالش کردم.
برخی معتقدند که هاشمی و اعوانش در سیاست پرتلاطم ایرانی به آخرین بندرگاه خود نزدیک می شوند و دیگرانی هم میگویند ناخدایی که نامش با عبورازبحرانها عجین است بازهم خواهد راند. غم پنهان و گاهی خشم کمرنگ چهره و کلام هاشمی تایید می کرد که آب وهوای کنونی جمهوری اسلامی بروفق مرادش نیست اما اینکه هنوزتوان انتقاد از خیلی چیزها را دارد درحالی که این روزها انتقاد کردن آسان و حتی کم خطرنیست، نشان می داد که ریسمانهای حیات سیاسی او اگرچه شلتر ازگذشته اما همچنان به مبداء متصلند.
او به ما گفت که مایل به کناره گیری ازقدرت و بازنشستگی است. این روزها شاید نوبت ناپدید شدن او درافق تاریخ باشد و شاید هم نه. تا ببینیم که از غیب چه آید به برون.
ورود ممنوع 91 ،به میوه های خارجی
طعم میوه در هفت سین نوروز 91 این بار کاملا ایرانی خواهد بود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران صادق خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی در جمع خبرنگاران گفت: براساس تصمیمات گرفته شده از سوی دولت در سال گذشته تامین نیاز میوه شب عید برای نوروز 91 از طریق تولیدات داخلی انجام خواهد شد.
وی افزود: خوشبختانه امسال وضعیت تولیدات میوه داخل از وضعیت خوبی برخوردار است و اقدامات لازم جهت تامین نیازهای مردم برای نوروز امسال صورت گرفته است و نیازی به واردات میوه نداریم.
وی افزود: تعرفه های انواع میوه نیز براساس نامه ای که در خرداد ماه صادر شده همچنان برقرار است.
وظیفه ی دعوت از مهمانان به مانور مشترک امریکا و گرجستان بر عهده ی وزارت دفاع گرجستان بوده است.
جان بس، سفیر امریکا در گرجستان از اظهار در مورد اینکه ایا حضور وابسته دفاعی ایران موجب نگرانی او شد، خودداری کرد.
وی گفت: حضور ایران در لیست مهمانان یک پروتکل استاندارد دیپلماتیک است.
وزارت دفاع گرجستان در بیانیه ای اعلام کرد که دعوت از سفارت ایران برای حضور در مانور نظامی بخشی از یک پروسه استاندارد است.
به نوشته ی اوراسیانت، وابسته دفاعی سفارت ایران در زمان پخش ویدیویی هشت دقیقه ای از وسائل نظامی، به سرعت یادداشت برداری می کرد.
< type="text/java">>
< type="text/java">>
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]