اى پسر آدم اندوه روز نیامده‏ات را بر روز آمده‏ات میفزا که اگر فردا از عمر تو ماند ، خدا روزى تو را در آن رساند . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 90 مرداد 30 , ساعت 7:50 عصر
سنگاپوری ها ماهی را یک جور دیگر می پزند  
 
  صحبت از آشپزی سنگاپور که می شود، خوردن غذاهای دریایی اولین نکته ای است که به خاطر می رسد.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
سنگاپوری ها ماهی را یک جور دیگر می پزند  
 
 
 
 
     
 
   
 

صحبت از آشپزی سنگاپور که می شود، خوردن غذاهای دریایی اولین نکته ای است که به خاطر می رسد. مردم این کشور علاقه فراوانی به خوردن انواع غذاهای دریایی دارند. البته این موضوع به دلیل فراوانی این منابع پروتئینی در این کشور است. ما نیز ماهی طعم دار شده با زنجیبل تازه را از میان غذاهای رایج این کشور انتخاب کرده ایم و می خواهیم از خواص آن برایتان بگوییم...

 

 

? عادت های غذایی سنگاپوری ها

غذای کشور سنگاپور متاثر از کشورهای چین، اندونزی، مالزی و البته هند است. یکی از عادت های بسیار جالب مردم این کشور مصرف بیش از حد میوه هاست. آنها حتی برای پذیرایی از میهمان هایشان هم فقط از میوه استفاده می کنند میوه هایی مانند انبه، آناناس، نارگیل و موز.

بخش اصلی غذاهای سنگاپور ی، غذاهای دریایی است. در واقع این کشور را به نام بهشت غذاهای دریایی می شناسند. جالب است بدانید غذاهای دریایی پرطرفدار سنگاپوری ها شامل خرچنگ تند، خرچنگ فلفل سیاه، ماهی های خاردار بخار پز شده یا سرخ شده، انواع میگوها و سفره ماهی کباب شده است. البته عده ای از مردم سنگاپور به علت اینکه علاقه زیادی به سلامتشان دارند، ماهی را هم به صورت آبپز و همراه سبزی های پخته شده می خورند.

از سایر غذاهای پرطرفدار مردم این کشور، غذاهای تند هندی است که در سراسر این منطقه می توانید پیدا کنید. پرطرفدارترین غذای هندی بین سنگاپوری ها که در اغلب اغذیه فروشی های محله های هندی یافت می شود، یک نان سبک و پفکی است که از آرد درست می شود و تا حد ترد شدن آن را سرخ می کنند. سنگاپوری ها غذاهای چند ملیتی هم می پزند که مخلوطی از موادی مانند خیار، شلغم، ماهی، لوبیا، آناناس، انبه و سیب سبز است و همراه تمبرهندی، لیموی تازه و پودر فلفل قرمز سرو می شود. به غیر از ماهی، سنگاپوری ها البته به صورت عصرانه و در وعده های کوچک از گوشت قرمز هم استفاده می کنند. «استاتی» یکی از همین غذاهای محبوب است که به صورت لقمه ای سرو می شود، این غذا در واقع گوشت چرخ کرده ای است که به سیخ چوبی کشیده شده است و با حرارت منقل سرخ می شود، چیزی شبیه کباب کوبیده خودمان! البته تند، درواقع می توان گفت یکی از عادت های رایج سنگاپوری ها استفاده بسیار زیاد از فلفل است.

یکی از دسرهای محبوب مردم سنگاپور کیک هویج نام دارد و البته یکی از خوراکی هایی است که والدین آن را برای تغذیه در مدرسه به فرزندان می دهند. به غیر از کیک هویج، انواع پودینگ با انواع میوه ها و ژله های مختلف هم از دسرهای رایج سنگاپوری هاست. نوشیدنی مردم این منطقه نیز شیر، قهوه، چای (یا مخلوطی از این سه) یا آبمیوه به خصوص برای صبحانه است.

 

 

? مـواد لازم (برای4 نفر)

ماهی قزل آلا/12 تکه (10 در 10)/600کیلوکالری

پیاز قرمز بزرگ/1عدد/25کیلوکالری

زنجبیل تازه/2قاشق غذاخوری/5کیلوکالری

آبلیموی تازه/4قاشق غذاخوری/5کیلوکالری

روغن زیتون/2قاشق غذاخوری/180کیلوکالری

میخک خشک شده/1قاشق غذاخوری/0کیلوکالری

پودر سیر/1قاشق غذاخوری/0کیلوکالری

فلفل قرمز، سیاه و نمک/به مقدار لازم/0کیلوکالری

 

 

? طـرز تـهـیـه

ابتدا تابه را با روغن زیتون چرب کنید و تکه های ماهی را در کف آن بچینید و رویشان زنجبیل، پودر سیر، فلفل قرمز و میخک بریزید و به مدت 10 دقیقه روی حرارت قرار دهید تا بخارپز شوند. بعد از گذشت این زمان، پیازهای خرد شده و آبلیمو را اضافه کنید و بگذارید تا 10 دقیقه دیگر نیز تکه های ماهی روی حرارت باقی بمانند. به این ترتیب ماهی شما با ادویه های

یاد شده آماده خوردن خواهد شد. البته برای سرو ماهی ها، آبلیموی اضافه و باز هم فلفل قرمز توصیه می شود.

 

 

? مـقـدار کـالـری

این غذا تقریبا دارای 800 کیلوکالری انرژی است. در صورت تقسیم این عدد به 12، میزان کالری حاصل از خوردن هر تکه ماهی برابر با 70 کیلوکالری خواهد بود که البته سرو این غذا با نان آن هم در صورتی که دو تکه ماهی میل کنید، میزان کالری دریافتی را به 350 کیلوکالری نیز می رساند.

 

 

? مـاهـی؛ مـنبع کـلـسـیـم

ماهی های روغنی نظیر ماهی قزل آلا به دلیل داشتن کلسیم، ویتامین D و فسفر، برای جبران کمبود کلسیم توصیه می شوند. این دسته ماهی ها در برنامه غذایی نوجوانان، خانم های باردار، شیرده، سالمند و کسانی که کمتر در معرض نور خورشید هستند، بسیار مهم است. زیرا مواد مغذی یاد شده برای ساخت و حفظ بافت استخوانی اهمیت فراوانی دارند. در ضمن مصرف مرتب ماهی های روغنی برای کسانی که کم خونی و فقر آهن دارند نیز یک عادت غذایی مناسب تلقی می شود زیرا آهن موجود در گوشت و ماهی در مقایسه با آهن موجود در منابع گیاهی

30 برابر جذب بالاتری دارد. در ضمن، هر واحد ماهی یک قطعه ماهی با قطر 2 سانتی متر با ابعاد 10 در 10 و 30 گرم وزن است و 50 کیلوکالری انرژی دارد و یک واحد گوشت محسوب می شود.

 

 

? فـلـفـل قـرمـز؛ مـنـبـع کـپـسـسـیـن

اگر فلفل قرمز تازه مصرف شود و حرارت نبیند، می تواند تا حدودی منبع ویتامین C باشد اما در صورت حرارت دیدن، این ویتامین از میان خواهد رفت. فلفل قرمز مقدار قابل قبولی بتاکاروتن دارد به این ترتیب که خوردن 100 گرم از آن 175 میکروگرم از این ماده مغذی را تامین می کند. البته تندی این فلفل مانع از آن می شود که آن را در حجم زیاد بخوریم بنابراین نمی توان این سبزی را به عنوان منبع مناسب مواد مغذی یادشده در نظر گرفت. البته فلفل قرمز ترکیبی به نام کپسسین دارد که طعم تند آن به دلیل وجود این ترکیب است و بررسی ها نشان داده اند که دریافت این ترکیب با خوردن فلفل قرمز از بروز سرطان پیشگیری می کند و جلوی گسترش آن را خواهدگرفت. به این ترتیب که مانع فعالیت ترکیب های شیمیایی ای می شود که زمینه ساز سرطان در بدن هستند.

 

 

? لـیـمـو؛ مـنـبـع ویـتـامـیـن C

این روزها دو نوع لیمو در دسترس است؛ یکی لیموترش هایی که کوچک هستند و عطر بیشتری دارند و لیمو هایی که تقریبا در تمام فصل های سال در دسترس و بزرگ تر هستند و پوست کاملا زردی دارند. جالب است بدانید که این لیموها از نظر ویتامین C با هم متفاوت هستند به طوری که خوردن 100 گرم لیموی کوچک فقط 46 میلی گرم ویتامین C به بدن می رساند. در حالی که لیموی های بزرگ 53 میلی گرم ویتامین C دارند، بنابراین عادت به خوردن آنها نه تنها از تشدید کم خونی ناشی از فقر آهن جلوگیری می کند بلکه زمینه بروز آب مروارید را در سالمندان از میان می برد. نتایج تحقیقات نشان داده اند افرادی که روزانه کمتر از 125 میلی گرم ویتامین C دریافت می کنند در مقایسه با کسانی که بیش از 500 میلی گرم ویتامین C می گیرند بیشتر در معرض این بیماری قراردارند زیرا این ماده مغذی به تقویت عدسی چشم کمک می کند و احتمال ابتلا به این بیماری چشمی را پایین می آورد.

 

 

? اگر چاق هستید

این غذا را با حداقل روغن تهیه و آن را با نان سبوس دار میل کنید و در کنارش یک بشقاب سبزی های بخارپز مانند هویج، لوبیا سبز، کدو سبز و گوجه فرنگی بگذارید تا هم مواد مغذی بیشتری دریافت و هم احساس سیری کنید.

 

 

? اگر زخم معده دارید

از افزودن زنجبیل و فلفل قرمز صرف نظر کنید زیرا این ادویه ها تحریک کننده هستند و می توانند زمینه ترشح اسید معده را فراهم کنند و همین موضوع باعث تشدید زخم معده می شود، بنابراین ماهی را با سبزی های معطر و آبلیموی اضافه طعم دار کنید.

 

 

? اگر فشارخون دارید

برای طعم دادن به ماهی ها، از سیر تازه استفاده کنید. در کنار آن ساقه های بخارپز شده کرفس را قرار دهید و یک لیوان آب پرتقال تازه با آن میل کنید زیرا این نوشیدنی منبع پتاسیم است و می تواند به کنترل فشار خون شما کمک کند.

   
   
 
 
 
         
 
      روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )

یکشنبه 90 مرداد 30 , ساعت 7:48 عصر
سنگاپوری ها ماهی را یک جور دیگر می پزند  
 
  صحبت از آشپزی سنگاپور که می شود، خوردن غذاهای دریایی اولین نکته ای است که به خاطر می رسد.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
سنگاپوری ها ماهی را یک جور دیگر می پزند  
 
 
 
 
     
 
   
 

صحبت از آشپزی سنگاپور که می شود، خوردن غذاهای دریایی اولین نکته ای است که به خاطر می رسد. مردم این کشور علاقه فراوانی به خوردن انواع غذاهای دریایی دارند. البته این موضوع به دلیل فراوانی این منابع پروتئینی در این کشور است. ما نیز ماهی طعم دار شده با زنجیبل تازه را از میان غذاهای رایج این کشور انتخاب کرده ایم و می خواهیم از خواص آن برایتان بگوییم...

 

 

? عادت های غذایی سنگاپوری ها

غذای کشور سنگاپور متاثر از کشورهای چین، اندونزی، مالزی و البته هند است. یکی از عادت های بسیار جالب مردم این کشور مصرف بیش از حد میوه هاست. آنها حتی برای پذیرایی از میهمان هایشان هم فقط از میوه استفاده می کنند میوه هایی مانند انبه، آناناس، نارگیل و موز.

بخش اصلی غذاهای سنگاپور ی، غذاهای دریایی است. در واقع این کشور را به نام بهشت غذاهای دریایی می شناسند. جالب است بدانید غذاهای دریایی پرطرفدار سنگاپوری ها شامل خرچنگ تند، خرچنگ فلفل سیاه، ماهی های خاردار بخار پز شده یا سرخ شده، انواع میگوها و سفره ماهی کباب شده است. البته عده ای از مردم سنگاپور به علت اینکه علاقه زیادی به سلامتشان دارند، ماهی را هم به صورت آبپز و همراه سبزی های پخته شده می خورند.

از سایر غذاهای پرطرفدار مردم این کشور، غذاهای تند هندی است که در سراسر این منطقه می توانید پیدا کنید. پرطرفدارترین غذای هندی بین سنگاپوری ها که در اغلب اغذیه فروشی های محله های هندی یافت می شود، یک نان سبک و پفکی است که از آرد درست می شود و تا حد ترد شدن آن را سرخ می کنند. سنگاپوری ها غذاهای چند ملیتی هم می پزند که مخلوطی از موادی مانند خیار، شلغم، ماهی، لوبیا، آناناس، انبه و سیب سبز است و همراه تمبرهندی، لیموی تازه و پودر فلفل قرمز سرو می شود. به غیر از ماهی، سنگاپوری ها البته به صورت عصرانه و در وعده های کوچک از گوشت قرمز هم استفاده می کنند. «استاتی» یکی از همین غذاهای محبوب است که به صورت لقمه ای سرو می شود، این غذا در واقع گوشت چرخ کرده ای است که به سیخ چوبی کشیده شده است و با حرارت منقل سرخ می شود، چیزی شبیه کباب کوبیده خودمان! البته تند، درواقع می توان گفت یکی از عادت های رایج سنگاپوری ها استفاده بسیار زیاد از فلفل است.

یکی از دسرهای محبوب مردم سنگاپور کیک هویج نام دارد و البته یکی از خوراکی هایی است که والدین آن را برای تغذیه در مدرسه به فرزندان می دهند. به غیر از کیک هویج، انواع پودینگ با انواع میوه ها و ژله های مختلف هم از دسرهای رایج سنگاپوری هاست. نوشیدنی مردم این منطقه نیز شیر، قهوه، چای (یا مخلوطی از این سه) یا آبمیوه به خصوص برای صبحانه است.

 

 

? مـواد لازم (برای4 نفر)

ماهی قزل آلا/12 تکه (10 در 10)/600کیلوکالری

پیاز قرمز بزرگ/1عدد/25کیلوکالری

زنجبیل تازه/2قاشق غذاخوری/5کیلوکالری

آبلیموی تازه/4قاشق غذاخوری/5کیلوکالری

روغن زیتون/2قاشق غذاخوری/180کیلوکالری

میخک خشک شده/1قاشق غذاخوری/0کیلوکالری

پودر سیر/1قاشق غذاخوری/0کیلوکالری

فلفل قرمز، سیاه و نمک/به مقدار لازم/0کیلوکالری

 

 

? طـرز تـهـیـه

ابتدا تابه را با روغن زیتون چرب کنید و تکه های ماهی را در کف آن بچینید و رویشان زنجبیل، پودر سیر، فلفل قرمز و میخک بریزید و به مدت 10 دقیقه روی حرارت قرار دهید تا بخارپز شوند. بعد از گذشت این زمان، پیازهای خرد شده و آبلیمو را اضافه کنید و بگذارید تا 10 دقیقه دیگر نیز تکه های ماهی روی حرارت باقی بمانند. به این ترتیب ماهی شما با ادویه های

یاد شده آماده خوردن خواهد شد. البته برای سرو ماهی ها، آبلیموی اضافه و باز هم فلفل قرمز توصیه می شود.

 

 

? مـقـدار کـالـری

این غذا تقریبا دارای 800 کیلوکالری انرژی است. در صورت تقسیم این عدد به 12، میزان کالری حاصل از خوردن هر تکه ماهی برابر با 70 کیلوکالری خواهد بود که البته سرو این غذا با نان آن هم در صورتی که دو تکه ماهی میل کنید، میزان کالری دریافتی را به 350 کیلوکالری نیز می رساند.

 

 

? مـاهـی؛ مـنبع کـلـسـیـم

ماهی های روغنی نظیر ماهی قزل آلا به دلیل داشتن کلسیم، ویتامین D و فسفر، برای جبران کمبود کلسیم توصیه می شوند. این دسته ماهی ها در برنامه غذایی نوجوانان، خانم های باردار، شیرده، سالمند و کسانی که کمتر در معرض نور خورشید هستند، بسیار مهم است. زیرا مواد مغذی یاد شده برای ساخت و حفظ بافت استخوانی اهمیت فراوانی دارند. در ضمن مصرف مرتب ماهی های روغنی برای کسانی که کم خونی و فقر آهن دارند نیز یک عادت غذایی مناسب تلقی می شود زیرا آهن موجود در گوشت و ماهی در مقایسه با آهن موجود در منابع گیاهی

30 برابر جذب بالاتری دارد. در ضمن، هر واحد ماهی یک قطعه ماهی با قطر 2 سانتی متر با ابعاد 10 در 10 و 30 گرم وزن است و 50 کیلوکالری انرژی دارد و یک واحد گوشت محسوب می شود.

 

 

? فـلـفـل قـرمـز؛ مـنـبـع کـپـسـسـیـن

اگر فلفل قرمز تازه مصرف شود و حرارت نبیند، می تواند تا حدودی منبع ویتامین C باشد اما در صورت حرارت دیدن، این ویتامین از میان خواهد رفت. فلفل قرمز مقدار قابل قبولی بتاکاروتن دارد به این ترتیب که خوردن 100 گرم از آن 175 میکروگرم از این ماده مغذی را تامین می کند. البته تندی این فلفل مانع از آن می شود که آن را در حجم زیاد بخوریم بنابراین نمی توان این سبزی را به عنوان منبع مناسب مواد مغذی یادشده در نظر گرفت. البته فلفل قرمز ترکیبی به نام کپسسین دارد که طعم تند آن به دلیل وجود این ترکیب است و بررسی ها نشان داده اند که دریافت این ترکیب با خوردن فلفل قرمز از بروز سرطان پیشگیری می کند و جلوی گسترش آن را خواهدگرفت. به این ترتیب که مانع فعالیت ترکیب های شیمیایی ای می شود که زمینه ساز سرطان در بدن هستند.

 

 

? لـیـمـو؛ مـنـبـع ویـتـامـیـن C

این روزها دو نوع لیمو در دسترس است؛ یکی لیموترش هایی که کوچک هستند و عطر بیشتری دارند و لیمو هایی که تقریبا در تمام فصل های سال در دسترس و بزرگ تر هستند و پوست کاملا زردی دارند. جالب است بدانید که این لیموها از نظر ویتامین C با هم متفاوت هستند به طوری که خوردن 100 گرم لیموی کوچک فقط 46 میلی گرم ویتامین C به بدن می رساند. در حالی که لیموی های بزرگ 53 میلی گرم ویتامین C دارند، بنابراین عادت به خوردن آنها نه تنها از تشدید کم خونی ناشی از فقر آهن جلوگیری می کند بلکه زمینه بروز آب مروارید را در سالمندان از میان می برد. نتایج تحقیقات نشان داده اند افرادی که روزانه کمتر از 125 میلی گرم ویتامین C دریافت می کنند در مقایسه با کسانی که بیش از 500 میلی گرم ویتامین C می گیرند بیشتر در معرض این بیماری قراردارند زیرا این ماده مغذی به تقویت عدسی چشم کمک می کند و احتمال ابتلا به این بیماری چشمی را پایین می آورد.

 

 

? اگر چاق هستید

این غذا را با حداقل روغن تهیه و آن را با نان سبوس دار میل کنید و در کنارش یک بشقاب سبزی های بخارپز مانند هویج، لوبیا سبز، کدو سبز و گوجه فرنگی بگذارید تا هم مواد مغذی بیشتری دریافت و هم احساس سیری کنید.

 

 

? اگر زخم معده دارید

از افزودن زنجبیل و فلفل قرمز صرف نظر کنید زیرا این ادویه ها تحریک کننده هستند و می توانند زمینه ترشح اسید معده را فراهم کنند و همین موضوع باعث تشدید زخم معده می شود، بنابراین ماهی را با سبزی های معطر و آبلیموی اضافه طعم دار کنید.

 

 

? اگر فشارخون دارید

برای طعم دادن به ماهی ها، از سیر تازه استفاده کنید. در کنار آن ساقه های بخارپز شده کرفس را قرار دهید و یک لیوان آب پرتقال تازه با آن میل کنید زیرا این نوشیدنی منبع پتاسیم است و می تواند به کنترل فشار خون شما کمک کند.

   
   
 
 
 
         
 
      روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )

دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:9 عصر

رس از بلاتکلیفی خودروهای وارداتی پلاک منطقه آزاد گزارش می‌دهد؛

اعمال ممنوعیت خروج خودروهای خارجی با پلاک مناطق آزاد

خبرگزاری فارس: طبق مصوبه جدید پلیس راهنمایی و رانندگی کشور از این به بعد خودروهای خارجی با پلاک مناطق آزاد حق خروج از محدوده با پلاک آن مناطق را ندارند که این موضوع در فصل سیر و سفر باعث بلاتکلیفی هزاران مالک خودروی خارجی با پلاک ویژه در شهرهای آبادان و خرمشهر شده است.

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، منطقه آزاد اروند در شمال غربی خلیج فارس به وسعت 172 کیلومتر مربع در محل تلاقی دو رودخانه اروند رود و کارون واقع است و دارای مرز مشترک میان کشورهای عراق و کویت است.
با تصویب و اجرایی شدن فعالیت منطقه آزاد اروند بارقه امیدی در دل شهروندان آبادانی و خرمشهری در راستای رفع محرومیت از این مناطق درخشید.
یکی از مهم‌ترین مصوبات دولت در راستای رفاه حال شهروندان اجرای مصوبه واردات خودرو با پلاک منطقه آزاد اروند بود که در سال 88 به‌صورت نهایی اجرایی شد.
بسیاری از شهروندان آبادانی و خرمشهری با استقبال از این مصوبه اقدام به واردات و خرید خودروهای با پلاک منطقه آزاد اروند کردند این در حالی بود که محدوده تردد این خودروها تا شعاع 45 کیلومتری به تصویب رسیده بود.
شهروندان آبادانی و خرمشهری با امید افزایش محدوده تردد خودروهای با پلاک منطقه آزاد اروند تا مرز 120 کیلومتر همچنان اقدام به خرید و واردات خودرو کردند، افزایش واردات خودرو در حالی اتفاق می‌افتاد که مسئولان وعده افزایش محدوده تردد این خودروها را تا مرز 120 کیلومتر می‌دادند.
اخیراً خبرهایی مبنی بر عدم اعطای مرخصی برای خروج از محدوده تردد منطقه آزاد اروند به این خودروها شنیده می شود که گله‌مندی شهروندان را به‌دنبال داشته است.
در روزهای اخیر شاهد انعکاس خبر امکان واردات خودرو با عوارض 5 درصد برای جانبازان خرمشهری و آبادانی بودیم که تاحدودی با ارائه این خدمات بتوان گوشه‌ای از ایستادگی این عزیزان را جبران کرد.
اما به‌راستی ارائه این تسهیلات به جانبازان و سایر شهروندان در صورتی که حق خروج از منطقه را نداشته باشند چه ارزش و اهمیتی دارد.
عدم اعطای مرخصی به این خودروها امروزه به یکی از دغدغه‌های اصلی شهروندان تبدیل شده که امیدواریم مسئولان امر توجه ویژه‌ای به رفع این مشکل داشته باشند.

*نارضایتی شهروندان از سردرگمی برای اخذ مرخصی
یکی از شهروندان آبادانی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: پس از سال‌ها تحمل رنج و محرومیت در سال‌های اخیر شاهد اجرای مصوبه واردات خودرو با پلاک منطقه آزاد اروند بودیم.
عباس عزیزی خاطرنشان کرد: استفاده از این مصوبه و مزیت باتوجه به تبلیغات گسترده مسئولان امر، مردم را ترغیب به واردات و خرید خودروهای با پلاک منطقه آزاد اروند کرد.
وی افزود: باتوجه به فرا رسیدن تابستان و اوقات فراغت، دو ماه پیاپی پیگیر اخذ مرخصی برای سفر تابستانی هستم که متاسفانه مسئولان هر روز با بهانه‌ای دست رد به سینه بنده می‌زنند.
این شهروند آبادانی با اشاره به گرمای بیش از حد هوا، ادامه داد: هر روز از آبادان به بندر و گمرک خرمشهر برای اخذ مجوز مرخصی مراجعه می‌کنم که تاکنون هیچ نتیجه‌ای به همراه نداشته است.
وی از مسئولان خواست دلیل قانع‌کننده برای دارندگان این خودروها ارائه دهند و از سردرگم کردن مردم جلوگیری کنند.
یک شهروند خرمشهری نیز اظهار داشت: اگر تابستان نتوانیم به مسافرت برویم از این خودروها استفاده کنیم، وجود و واردات این خودروها در منطقه چه دردی را از مردم دوا می‌کند.
محمد دریس خاطرنشان کرد: روزانه تعداد کثیری از شهروندان برای اخذ مجوز مرخصی خودرو و خروج از محدوده تردد به واحدهای مربوطه مراجعه و سردرگم هستند.
وی با اشاره به تبلیغات گسترده طرح واردات خودرو به منطقه آزاد اروند، افزود: مردم با وعده و وعیدهای مسئولان اقدام به خرید این خودروها کردند، و امروز شایعات عدم اعطای مرخصی به این خودروها به گوش می‌رسد.
باتوجه به تماس‌های مکرر شهروندان با دفتر خبرگزاری فارس جنوب خوزستان در راستای پیگیری این مسئله مراتب را سوی معاونت سرمایه‌گذاری منطقه آزاد اروند جویا شدیم.

*مسئولان در فصل سفر برای رفع سردگمی چاره‌اندیشی کنند
معاون اقتصادی و سرمایه‌گذاری منطقه آزاد اروند در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در آبادان اظهار داشت: رئیس راهنمایی و رانندگی کشور بخشنامه‌ای را در راستای لغو مرخصی خودروهای مناطق آزاد ارس، کیش، قشم، چابهار، انزلی و اروند ابلاغ کرده است.
سیدعلیرضا موسوی خاطرنشان کرد: پیگیری‌های لازم از سوی استانداری و دبیرخانه مناطق آزاد در تهران در حال پیگیری است.
وی با اشاره به اینکه ما نیز از شرایط به‌وجود آمده ناراضی هستیم، افزود: رایزنی‌های مختلفی با رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کشور در راستای اصلاح یا تغییر این بخش‌نامه انجام شده اما متاسفانه هنور نتیجه‌ای در این زمینه حاصل نشده است.
معاون اقتصادی و سرمایه‌گذاری منطقه آزاد اروند ادامه داد: امیدواریم مسئولان تا پایان ماه رمضان که سفرهای تابستانی افزایش می‌یابد این مشکل را مرتفع کنند.
وی خبر مبنی بر اینکه خودروهای منطقه آزاد اروند براساس سهمیه و با پلاک گذرموقت قادر به خروج از محدوده تردد هستند را تکذیب کرد و گفت: خودروهای وارداتی با پلاک گذرموقت نیز براساس این بخش‌نامه اجازه خروج از محدوده تردد را ندارند.
موسوی با اشاره به اینکه در حال حاضر یک هزار و 500 خودرو با پلاک منطقه آزاد اروند در شهر تردد دارند، اضافه کرد: امیدواریم رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کشور در راستای اصلاح و تغییر این مصوبه اقدامات لازم را به‌عمل بیاورند


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:7 عصر
بازیگر مسلمان انگلیسی: جاذبه قرآن مرا مجذوب اسلام کرد

خبرگزاری فارس: "مریم فرانسوا " بازیگری انگلیسی که در دهه 90 شهرت زیادی به‌عنوان بازیگر به‌دست آورد، علت گرایش خود به اسلام را مطالعه قرآن و شخصیت پیامبر اسلام اعلام کرد.

به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی و جنگ نرم خبرگزاری فارس، مریم فرانسوا کره بازیگر انگلیسی در دهه 90 شهرت زیادی به عنوان بازیگر به‌دست آورد. وی در مصاحبه با شبکه خبری "پرس تی‌وی " علت گرایش خود به اسلام را مطالعه قرآن و شخصیت پیامبر اسلام اعلام کرد.

* پیش از اینکه مسلمان شوم، یک کاتولیک شکاک بودم

بعد از اینکه از دانشگاه کمبریج فارغ التحصیل شدم اسلام را به عنوان دین خود پذیرفتم. پیش از اینکه مسلمان شوم، یک کاتولیک شکاک بودم، فردی که به خدا اعتقاد داشت ولی نسبت به آیین و مذهبی که از آن پیروی می‌کرد بدگمان بود. داستان آشنایی من با اسلام این‌گونه بود که با این روحیه به سمت مطالعه قرآن رفتم که بتوانم به دوستان مسلمانم بفهمانم که آنها در اشتباه هستند. بعد از مدتی با رویکردی متفاوت و با ذهنی بازتر به مطالعه‌ام به قرآن ادامه دادم. قرآن برای من نقش محوری داشت.

* خواندن قرآن و اشاره آن به تمام بشریت مرا سر جای خود میخکوب کرد

خواندن قرآن و اشاره آن به تمام بشریت، مرا سر جای خود میخکوب کرد. قرآن درباره کتاب‌های آسمانی گذشته به گونه‌ای صحبت می‌کرد که هم متوجه می‌شدم و هم مرا از شک‌هایی که درباره مسیحیت داشتم پاک می‌کرد. بیانات قرآن طوری بود که این حس به من القا می‌شد که خودم مسئول عاقبت و رفتارم هستم. در دنیایی که نسبی گرایی بر آن حاکم است مطالعه قرآن که اهداف معنوی و بنیادهای اخلاقی را مطرح می‌کند برایم بسیار جذاب بود. به عنوان فردی که همیشه علاقه زیادی به فلسفه داشته است قرآن به عنوان قله تفکرات فلسفی برای من نمایان شده بود. قرآن توانسته است سوال‌های فلسفی عمیقی را که طی قرن‌ها برای انسان به وجود آمده بود جواب دهد و به عمیق‌ترین این سوالات که ما برای چه خلق شده‌ایم پاسخ دهد.

* اسلام به‌معنی برقراری همیشگی تعادل است و به‌نظر من پیام حضرت محمد برقراری همیشگی تعادل در رفتار انسان است

فکر می‌کنم بسیاری از دوستان نزدیک من تصور می‌کردند که پرداختن من به اسلام تنها دوره‌ای است و من بدون تغییری پس از مدتی به روال عادی بر خواهم گشت در حالی که تصور نمی‌کردند که این تغییر بسیار شگرف و عمیق باشد. بسیاری از دوستانم سعی کردند من را با شرایط جدیدم درک کنند و تلاش خود را برای حمایت از من انجام بدهند.
در جامعه مسلمانان انگلستان مشکل اعتماد به نفس وجود دارد که می‌تواند با مشارکت در بحث‌ها و جلسات اسلامی این مشکل حل شود. اسلام یک دین فضایی نیست و ما نباید کاملا خود و فرهنگ خود را فراموش کنیم. اسلام برجسته سازی خوبی‌های درون ما و تصحیح بدی‌هاست. اسلام به معنی برقراری همیشگی تعادل است و به نظر من پیام حضرت محمد برقراری همیشگی تعادل در رفتار انسان است.
مریم فرانسوا کره، در فیلمی در دهه 90 به شهرت زیادی دست یافت. وی در حال حاضر به عنوان یک خانم تحصیل‌کرده انگلیسی که به اسلام روی آورده، به شهرت زیادی رسیده است.


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:6 عصر

جهان تشنه عرض تاریخ بود تا طول آن؛ تشنه خون حسین بود تا شمشیر یزد

ویژگی پنجم که اصولگرایان باید به آن توجه داشته باشند، صبغه نرم افزارانه و جهان گستر انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی در شرایطی پیروز شد که جهان تشنه معنویت و اخلاق بود و انقلاب اسلامی ایران پاسخی به این عطش بشری بود. فقط نباید اهداف داخلی انقلاب را در نظر داشت. انقلاب در شرایطی پیروز شد که جهان تشنه معنویت بود و قابلیت عمده ما نیز اخلاقی است اگر به آن توجه داشته باشیم. جهان تشنه عرض تاریخ بود تا طول آن. تشنه حصیر پیامبر بود تا کاخ سبز معاویه. تشنه خون حسین بود تا شمشیر یزد. تشنه فرهنگ بود تا تمدن.
ما با این عالم یک مصاف نرم داریم. ما مصاف اخلاقی و معنوی داریم و احیای خدا در ساحت خردورزی و تقویت معنویت در ساحت روابط اجتماعی از ظرفیت های ماست. ما مبدع جنگ نرم هستیم اما جنگ نرم ما از جنس صداقت، محبت، اخلاق، شجاعت، معنویت و عرض تاریخ است.
مشکل ما این است که نمی‌دانیم در وادی جنگ نرم چه ‌کنیم؟ آیا با قواعد بازی آنها وارد این مصاف نشده‌ایم؟ جنگ نرم آنها مبتنی بر دروغ و نیرنگ و اغوا است. آیا می‌توانیم با دروغ و نیرنگ وارد این مصاف شویم؟

جنس ما جنس دیگری است، لذا اگر جنس خود را درک کرده بودیم این‌گونه نگاه نمی‌کردیم و قابلیت‌های خود را بهتر به نمایش گذاشته و با فیلسوفان عالم به گفت‌وگو می‌پرداختیم. صدور انقلاب یعنی این. صدور انقلاب یعنی گفت‌وگوی فرهنگی و دینی. باید نشست و بحث کرد و این باید در فعالیت‌های فرهنگی خارج از کشور آثار خود را نشان دهد.

این انقلاب، جهانی و جهان گستر است. ما باید جهان را تسخیر کنیم، اما چگونه؟ جهان‌گیری به چه شکل؟ آیا منظور جهان گیری سخت افزارانه است، یا نرم‌افزارانه؟ آیا منظور جهان‌گیری نبوی است؟ یا جهان گیری اموی؟

نکته دیگر بازگشت به اندیشه‌های امام خمینی(ره) است. از ویژگی‌های اصولگرایی بازگشت به اندیشه‌های امام(ره) است. به میزانی که به آن اندیشه برگردیم و به آن متصل شویم اصولگرا هستیم و به میزانی که آن اندیشه را فهم نکرده و از آن دور ‌شویم از اصولگرایی دور شده‌ایم.
رهبر معظم انقلاب هم فرمودند که محوریت در برنامه‌ها، اندیشه‌های امام(ره) باشد. این اندیشه و نگرش، هم بعد هستی‌ شناختی و هم بعد مدیریتی دارد. روش مدیریتی آن وحدت در عین کثرت است.

امام به راحتی اجازه نمی‌دادند گروهی، گروه دیگر را حذف کند و البته این مادامی است که آنها التزام به انقلاب و اسلام داشته باشند و از خطوط قرمزی که امام ترسیم کرده‌اند عدول نکنند.

اینکه ما بگوییم یک عده خاص و قلیل بیایند و کارها را به دست گیرند، چون بهتر از بقیه فکر می‌کنند و می توانند کشور را به صلاح و فلاح برسانند، پنداری بیش نیست. امام علی علیه ‌السّلام می‌فرمایند به زور نمی‌شود کسی را اصلاح کرد و به راه راست آورد. لااری اصلاحکم بافساد نفسی.

* به دوم خردادی‌ها گفتم خودکشی دسته‌جمعی نکنید

من یک بار به دوم خردادی‌ها گفتم خودکشی دسته‌جمعی نکنید و حسابتان را از بعضی گروه‌ها جدا کنید. بالاخره عده‌ای لیبرال و عده‌ای سکولارند. به آنها گفتم خودکشی دسته‌جمعی نکنید، اما حتی خودکشی سیاسی اختیاری هم جوازی برای اعدام دسته‌جمعی سیاسی از سوی جریان غالب و رقیب نیست. پرهیز از خودکشی سیاسی یک توصیه است، اما اعدام سیاسی یک امر حرام، قبیح و خلاف است. مادامی که پایبندی به انقلاب و اهداف نظام هست، امام می‌فرمایند گروهی گروه دیگر را حذف نکند. چون راه‌ها متفاوت است و اختلاف سلیقه امری طبیعی است. ضمن آنکه انقلاب اسلامی یک انقلاب جامع است.

* انقلاب اسلامی جمع آزادی، عدالت و معنویت است

ما به جامعیت انقلاب اسلامی باور داریم، یعنی حقوق شهروندی به تمام معنا در انقلاب لحاظ شده است، انقلاب اسلامی جمع آزادی، عدالت و معنویت است. حالا کسی می‌خواهد بیشتر به آزادی انقلاب توجه کند و دیگری به عدالت اقتصادی آن، چه اشکالی دارد؟ اینکه با هم رقابت می‌کنند و یکی از آنها پیروز می شود، که اشکالی ندارد، اما نباید به طرف دیگر بگوییم تو ضدانقلابی و بیرون برو. ممکن است امروز ببازم اما فردا برنده شوم. مهم این است که یک رقابت درون پارادایمی وجود داشته باشد.

او می‌گوید من به انقلاب التزام دارم، اما من می‌خواهم از حق آزادی‌ام ذیل انقلاب اسلامی استفاده کنم، می‌خواهم پرسش آزاد داشته باشم، می‌خواهم حرف‌هایم را بزنم، بنابراین نباید به او ضدانقلاب گفت. زیرا ملتزم به مبانی است و باید صلاحیتش تایید شود.

اما کسی که انقلاب، مبانی و ارکان انقلاب اسلامی را قبول ندارد، مسئله اش فرق می کند. او برای عهده‌دار شدن یک سمت کلیدی رسمی به دلیل آنکه مبانی را قبول ندارد، صلاحیت ندارد. اما حق شهروندی دارد و می‌تواند در عرصه عمومی فعالیت کند. اما برای زمامداری رسمی باید ویژگی‌هایی داشته باشد و این معنای مردم‌سالاری دینی است.

اینکه بگوییم چون با سلیقه من سازگار نیست، پس انقلابی نیست حرف درستی نیست. وقتی من شما را به بازی بگیرم شما نیز مرا به بازی می‌گیرید. اگر من شما را به بازی نگیرم کجا زمینه همکاری را فراهم کرده‌ام؟ من اگر به شما و تعلقات شما بی‌اعتنا باشم، شما نیز به هنجارهای من بی‌اعتنا خواهید شد.

عده‌ای متوجه نیستند و تصور می‌کنند منجی و وکیل وصی مردم هستند، فکر می‌کنند قیم‌اند. قیمومیت سیاسی تحت هیچ شرایطی جایز نیست. بلکه حقوق، مسئولیت و تکلیف داریم. هرکسی باید تکالیف خود را انجام دهد.

نکته دیگری که باید عرض کنم، اهمیت نقد درون گفتمانی است. خود مکتب امام گفتمان انقلاب اسلامی است که می‌توانیم بر اساس آن سیاست ها و رفتارها را نقد کنیم. بنابراین هر رفتاری با آن مطابقت داشت مورد تایید است و هرکدام مطابقت نداشت باید نقد شود. این شلاق نقد باید همواره تن جمهوری اسلامی را نوازش کند. چرا که نظام ما دینی است و آقایان ممکن است دچار توهم بشوند و اگر نظارت و نقادی نباشد خیال می‌کنند خبری است. قبل از اینکه آقایان به قدرت برسند هیچ جزوه دینی از آنها ندیدم، اما با رسیدن به قدرت تفسیر دین می‌کنند.

نکته بعد نگاه جامع به حقوق شهروندی است. این یک نکته اساسی است که باید به آن توجه شود لذا زمانی می‌توانیم درک درستی از عدالت داشته باشیم که شامل آزادی هم باشد. اگر ما عدالت را با حق پیوند دهیم و حق را در معنای جامعش لحاظ کنیم و به عنوان حقوق شهروندی که ابعاد فردی، گروهی و اجتماعی دارد، به آن بنگریم، هم آزادی، هم حقوق گروهی و مشارکت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و هم ثبات سیاسی، امنیت ملی، عدالت اجتماعی و حقوق فرهنگی را در بر می‌گیرد. در این صورت عدالت و آزادی قابل جمع خواهند بود و تعارضی که در نظام‌های غربی بین آزادی و عدالت هست، در نظام جمهوری اسلامی می‌تواند رنگ ببازد. توقع من این است که اصولگرایی واقعی، این ویژگی‌ها را داشته باشد.

به هر حال بعد از جنگ ما به یک پارادایمی پناه آوردیم که با نقد‌ها و اشکالاتی جدی همراه بود و یک پراگماتیسم و عمل‌گرایی باب شد.
سؤال اینجا نکته مهمی است، چون سرآغاز برخی انحرافات در همین دوران است که 16 سال درگیر مباحثی بودیم که موجب پس‌رفت و در جا زدن ما شد؟

من از دوران سازندگی به دوران ابزارگرایی یاد می‌کنم و در مصاحبه‌ای 17 نقد به این دوران وارد کرده ام که به معدودی از آنها فهرست‌وار اشاره می‌کنم.

یکی فقدان نقد درون گفتمانی و سکوت همراه با توجیه بود. در آن دوران عده‌ای مقام ریاست جمهوری وقت را تا مقام پیامبر بالا بردند و کنار این سیاست‌ها شاهد سکوت و تقدیس برخی از روحانیون نیز بودیم.

عبارت مانور تجملات در نماز جمعه تهران به هیچ وجه موجه نبود. ما در دوران دفاع مقدس با نگرش عرضی به موفقیت رسیدیم، نه با نگرش طولی. بسیجی‌ها با چه انگیزه‌ای به دفاع برخاستند؟ این انگیزه، انگیزه عرضی بود نه طولی. معنوی و اخلاقی بود. مانور تجملات حتی از لحاظ اقتصادی نیز شعار خوبی نیست. زیرا هیچ کشوری با تجمل نتوانسته‌ است به پیشرفت اقتصادی برسد، بلکه با قناعت و صرفه‌جویی به جایی رسیده اند.
یادم هست آن دوران در فرودگاه تهران نوشته شده بود مصرف تولید را بالا می‌برد این مصرف گرایی به نوعی عبور از اصول بود.

* در برخی دوران مردم را مانع توسعه معرفی می‌کردند، در حالی که مردم عامل توسعه هستند

در همان دوران برخی مردم را مانع توسعه معرفی می‌کردند، در حالی که مردم عامل توسعه هستند. اینها بر حسب همان الگوی توسعه‌ای که به کار گرفته بودند به جای توسعه فرهنگی، فرهنگ توسعه را مطرح می‌کردند.

یعنی بینش و فرهنگ مردم مانع توسعه است و بایستی تحولی ایجاد شود درست به‌خلاف توسعه فرهنگی، که توسعه باید خود را با فرهنگ وفق دهد، آقایان به دنبال الگوی توسعه غربی بودند. بدین معنا که فرهنگ باید خود را با توسعه و فرهنگ خاص غربی وفق دهد. همان موقع یادداشتی با عنوان: "آیا ما عقب مانده‌ایم؟ " در نقد این نگرش چاپ کردم.

در ادامه به تدریج نوعی فردگرایی اقتصادی جوانه زد و ما به حقوق اجتماعی و حقوق فرهنگی و عدالت اجتماعی بی‌توجه شدیم. در کتاب هویت ایرانی و حقوق فرهنگی به تفصیل به آسیب شناسی فرهنگی دوره‌های بعد از جنگ پرداخته‌ام که برای کوتاه‌تر شدن مصاحبه به آن ارجاع می دهم. به هر حال ما در انتظار یک اصولگرایی خلاق و انتقادی بودیم، اما سر از اصولگرایی توده‌‌وار درآوردیم.

* ظهور فزاینده نقد درون گفتمانی در سطح کلان، یکی از واقعیت‌های قابل قبول این دوره در مقایسه با دوران گذشته است

در این دوره با چالش‌های توده‌وار مثل خرافه‌گرایی، عاطفه‌گرایی، قشری‌گری، عوام‌زدگی، انتظارگرایی‌های نامعقول و غیرمستند، تمثال‌گرایی و در کل ابزارگرایی توده‌وار مواجه شدیم.

بحث دوم بازگشت ابزارگرایی و عمل‌گرایی اقتصادی در قالب جدید و با پشتوانه دینی بود. همان عمل‌گرایی و ابزارگرایی بعد از جنگ دوباره تکرار شد. منتها در قلب جدید و با پشتوانه باورهای دینی و در نتیجه غلبه اقتصادزدگی و سیاست‌زدگی با توجیهات دینی بر اخلاق.
سکوت و بی‌رمق شدن روشنفکری نسل چهارم ویژگی دیگری است که به آن اشاره شد.
ظهور فزاینده نقد درون گفتمانی در سطح کلان خود یکی از واقعیت های قابل قبول این دوره در مقایسه با دوران گذشته است.

* اینکه اصولگرایان در انتخابات دوره دهم با یک کاندیدا وارد مبارزات انتخاباتی نشدند، اتفاق مبارکی بود

اینکه اصولگرایان خودکشی دسته‌‌جمعی نکردند و در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با یک کاندیدا وارد مبارزات انتخاباتی نشدند یک اتفاق مبارکی بود که بعدها اهمیتش بیشتر معلوم خواهد شد. تمام تلاش من این بود که برای حضور حداکثری مردم کاندیداهای متعدد بیایند و واقعیت‌ طیفی جامعه نمود پیدا کند. احساس می‌کردم اگر آقای خاتمی بیاید هم باعث اجماع در اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان می‌شود و این مغایر با واقعیت طیفی جامعه و حضور حداکثری است. لذا در نمایشگاه مطبوعات از آقای میرحسین موسوی دعوت کردم، چون می‌دانستم در این صورت با تکثر کاندیداها در دو جناح روبه‌رو خواهیم شد و همین اتفاق هم افتاد. راجع به بقیه موارد و ویژگی‌های مثبت و منفی شما را به همان منبع قبلی ارجاع می دهم.

* فارس: از مباحث‌ اصلی انقلاب شرکت در انتخابات است؛ اصلاح طلبانی که با فتنه مرزبندی نداشتند چگونه باید باشند؟ ارتباط فتنه و اصلاح طلبان را چگونه می‌بینید؟
- افروغ: اولا برای بنده بحث التزام به انقلاب اسلامی مطرح است، بحث حیات و تداوم مکتب امام مطرح است، حال هرکسی که التزام خود را به این مکتب جامع نشان داده باشد، مورد اعتماد و احترام است، حال هر اسمی می‌خواهد داشته باشد. چه اصولگرا، چه اصلاح طلب. برای من اسم مهم نیست.

* تکلیف پرونده‌های باز باید مشخص شود

نکته دوم اینکه در خصوص جریانات بعد از انتخابات 88 یک پرونده‌هایی باز شده است، اینها باید تکلیفشان یا حقوقی یا اخلاقی معلوم شود. قابل توجیه نیست که بعد از 32 سال از پیروزی انقلاب، شاهد یک قوه قضائیه مقتدر و مستقل نباشیم تا تکلیف را مشخص کند، محاکمه چیز بدی نیست.
کیفرخواست‌هایی تنظیم شده است و این کیفرخواست عمدتا حکایت از مخملی بودن اعتراضات می‌کند و عده‌ای در مظان اتهام هستند. خوب، باید دادگاه تشکیل شود و به آن رسیدگی شود. اسناد محکمه‌پسند رو شود و افراد نیز فرصت دفاع داشته باشند و احکام لازم صادر و اجرا شود و اگر سند محکمه‌پسندی در مورد طرفین دعوا وجود ندارد، اعلام کنیم و قضیه را فیصله دهیم.

* فتنه یک سر ندارد، فتنه دو سر یا چند سر دارد

البته منظور من یک سر فتنه نیست، فتنه یک سر ندارد، فتنه دو سر یا چند سر دارد و ریشه‌های فتنه را هم باید مشخص کرد. فتنه آمیزش حق و باطل است، لذا فضای فتنه پیچیده است و با توجه به چندسویگی فتنه هرجا پرونده‌ای باز شده است و تهمتی به افرادی زده شده باید رسیدگی شود هرچند آن افراد نیز می‌توانند علیه فرد اتهام زننده شکایت کنند. با این کار مشخص می‌شود که بالاخره یک دستگاهی در رسیدگی به این مسائل وجود دارد.

بنابراین تا موقعی که این پرونده‌ها نیمه‌باز هستند، چه موضعی می‌توان گرفت؟ این مسائل اخیر، متهمان مختلفی دارد، لذا همه کسانی که متهم هستند باید تکلیفشان مشخص شود و نباید فله‌ای با آنها برخورد کرد. قانون و نظام قضایی مشخص کند که چه‌کسانی مجرم هستند و اگر کسانی مجرم نیستند، چرا نباید از حق قانونی خود استفاده کنند و کاندیدا نشوند؟

* فارس: کسانی که آبروی نظام را بردند آیا صلاحیت حضور در نظام را دارند؟
- افروغ: کسانی که مقابل نظام ایستادند و آبروی نظام را بردند، صلاحیت ندارند. آنها اپوزیسیون نظام هستند، اما باید از تفسیرهای سلیقه‌ای در تعریف ایستادگی مقابل نظام پرهیز کرد. برای مثال چون بنده گفته‌ام که در شبهه تقلب، فرآیند اقناعی طی نشده است، پس اپوزیسیون هستم؟ اما کسی که می‌گوید تقلب شده، در حالی که شورای نگهبان سلامت انتخابات را تأیید کرده و سند و مدرکی هم دال بر تقلب نمی‌تواند ارائه کند، وضعش فرق می‌کند. یعنی به نظر شما هرکس که معتقد باشد در شمارش آرا خطاها و حتی تقلب‌هایی صورت گرفته و البته هیچ اقدام جمعی نیز از خود نشان نمی‌دهد، مصداق اپوزیسیون است؟ در این صورت دایره اپوزیسیون که خیلی تنگ می‌شود. من در مقام صدور حکم نیستم، اما قبلا گفته‌ام هرکس و هر کانونی که اعلام زودهنگام نتیجه انتخابات کرد، کار غلط و ناصوابی کرد. هرکس می‌خواهد باشد. چرا که به راحتی قابل پیش‌‌بینی بود که اعلام زودهنگام، تبعات سویی در پی خواهد داشت و ما همان موقع و قبل از اتفاقات ناگوار نگرانی خود را منتقل کردیم.

* کسی که اصل شورای نگهبان را قبول ندارد، نمی‌تواند در انتخابات شرکت کند

* فارس: کسی که سازوکار شورای نگهبان، هیئت اجرایی و . . . را قبول نداشته باشد آیا می‌تواند در انتخابات شرکت کند؟
- افروغ: کسی که اصل شورای نگهبان را قبول ندارد، نمی‌تواند در انتخابات شرکت کند. (البته می‌تواند ثبت‌نام کند اما نباید توقع داشته باشد که صلاحیتش تایید شود). شورای نگهبان یک ساختار رسمی و قانونی دارد و کسی که ساختار را نپذیرد نباید تایید شود. البته ممکن است نقدهای شکلی و غیرشکلی به شورای نگهبان داشته باشیم، اما این فرق می‌کند.

* کسی که ساختار شورای نگهبان را زیر سؤال می‌برد، مسلماً صلاحیت کاندیدا شدن برای انتخابات را ندارد

من به اصل نظارت شورای نگهبان باور دارم. چون هم قانونی است و هم لازمه مردم‌سالاری دینی است. ولی ممکن است در شکل و مکانیزم‌های آن نقدهایی داشته باشم. اگر کسی ساختار شورای نگهبان را زیر سؤال می‌برد و این نهاد مهم را تخریب می‌کند مسلماً صلاحیت کاندیدا شدن برای انتخابات را ندارد. من شکی در این ندارم. به‌هرحال هرکس که به لحاظ قانونی برانداز تفسیر شود، مسلم است که حق کاندیدا شدن ندارد.

برگردیم به سوال شما، ممکن است کسی مستقیم آبرو و حیثیت نظام را ببرد و کسی دیگر زمینه این آبروریزی‌ها را فراهم کرده باشد. کسی که آبروی افراد را هم می‌برد، آبروی نظام را برده است.

آن کسی هم که فساد اقتصادی می‌کند و از روابط قدرت - ثروت بهره‌مند می‌شود و مال‌اندوزی می‌کند او نیز آبروی نظام را برده است. آبروی نظام بردن مراتب دارد وقتی مراتب آن را دیدید، من هم تأیید می‌کنم. بله یک مصداق آن کسانی هستند که مشروعیت و مقبولیت نظام را زیر سوال بردند.

در انتخابات هشتاد و هشت هیچ‌کس برد نکرد، همه بازنده بودند. بازی برد - باخت نبود بازی باخت - باخت بود. تنها مردم بودند که با حضور چشمگیر خود در انتخابات برنده اصلی به شمار می‌روند. چرا که در کل هیمنه و وقار نظام فرو ریخت. آن عقبه تاریخی و نقطه ارجاع همه ذیل گفتمان انقلاب اسلامی فرو ریخت و همه چیز زیر سؤال رفت. باید تمام تلاش خود را معطوف احیای این نقطه ارجاع کنیم.

اصل، بازگشت آن عظمت و فضیلت نظام جمهوری اسلامی است که روش‌ها و سازوکارهای خاص خود را می‌طلبد و یکی از سازوکارها همین است که پرونده‌های بازشده، چه به لحاظ قضایی و چه به لحاظ اخلاقی بسته شود.

نباید تر و خشک را با هم سوزاند. لذا مسئله پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. حرف‌های شعاری زدن کار دشواری نیست، اما باید مدبرانه به این پیچیدگی‌ها توجه کرد. مقام معظم رهبری به این پیچیدگی‌‌ها توجه دارند و زمانی که ظلم سکه رایج شده بود ایشان گفتند، ظلم روا نیست.
و یا آن زمانی که هتاکی به اوج خود رسید، فرمودند این کار غلط اندر غلط است. مسئله کهریزک را خود پیگیری کردند، بنابراین همه مسائل را باید با هم دید. رهنمودهای رهبری در این خصوص می‌تواند راهگشا باشد.

همیشه کاندیداها بحث تقلب را مطرح می‌کردند، اما هیچ‌گاه این حوادث رخ نداد چرا توجه نمی‌کنیم که در چهار سال گذشته قبل از انتخابات چه رخ داده است؟ نباید بدون توجه به این ریشه‌‌ها تنها به نمودهای ناموجه و موجه آن توجه کرد. در این 4 سال هرکه در این بزم متملق‌تر بود مقرب‌تر بود. اینها را باید دید.

بنابراین باید فتنه را ریشه‌یابی کرد و به درآمیختن حق و باطل دقت کرد. ما باید دو طرف معادله را ببینیم. در شرایط فعلی با توجه به شرایط باید اقداماتی انجام داد که شاهد حضور حداکثری مردم باشیم و کاندیداها بتوانند خود را عرضه کنند، کاندیداها باید مستقل، پاک و در شأن مجلس باشند و به وکیل الدوله بودن خود افتخار نکنند. شخصاً معتقدم باید اعتمادسازی را بالا برد، هتاکی‌ها و تخریب‌های شخصیتی را تقلیل داد.

مدعی العموم اخلاقی‌ ما که قوه قضائیه است باید وارد عمل شود و با این بی‌اخلاقی‌‌ها برخورد کند. شورای نگهبان باید وسعت نظر داشته باشد و از روش‌ها و مکانیزم‌های صحیحی برای تایید صلاحیت استفاده کند و اگر کسی رد صلاحیت می‌شود مستند باشد و کاندیدای رد صلاحیت شده نیز از دلایل مطلع باشد.

نکته دیگر اینکه به پرونده‌های باز رسیدگی شود. در محاکمه تسریع شود و تکلیف آنها مشخص شود. در این صورت قطعاً در انتخابات شرایط خوبی خواهیم داشت و استقبال هم خوب خواهد بود


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:6 عصر

 ساعت گفت‌وگوی تفصیلی فارس با عماد افروغ؛

به اصلاح‌طلبان گفتم خودکشی‌جمعی‌نکنید

خبرگزاری فارس: افروغ با بیان اینکه: «به اصلاح‌طلبان گفتم خودکشی جمعی نکنید»، گفت: اگر کسی با زیر سؤال بردن ساختار شورای نگهبان این نهاد مهم را تخریب کند مسلماً صلاحیت کاندیدا شدن برای انتخابات را ندارد و من شکی در این ندارم.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، عماد افروغ نماینده اصولگرای مجلس هفتم است که این روزها بیش از آنکه به کارهای اجرایی و حضور در مسئولیت‌های این‌چنینی بپردازد، به مطالعه و کارهای پژوهشی می‌پردازد.

وی از جمله منتقدین اصلی هر سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد است. افروغ که پس از انتخابات 84 گفته بود اگر هزار بار دیگر رأی‌گیری شود، به احمدی‌نژاد رأی خواهد داد، به دلیل برخی انتقاداتش به دولت نهم ترجیح داد در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری به گفته خودش به محسن رضایی رأی بدهد.

عماد افروغ استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران است، اما این روزها برای همان کارهای پژوهشی یادشده، فعلاً عطای تدریس در دانشگاه را به لقایش بخشیده است.

مصاحبه با وی را از شاخصه‌های اصولگرایی و مبانی ناگفته انقلاب اسلامی آغاز کردیم و در نهایت به فتنه 88 و شرایط امروز اصولگرایان و اصلاح‌طلبان رسیدیم.

آنچه در ذیل می‌آید مشروح گفت‌وگوی بیش از 3 ساعته ما با عماد افروغ است که از نظرتان می‌گذرد:

* فارس: تعریف گفتمان اصولگرایی چیست؟ آن را تبیین کنید؟ آیا مؤلفه‌های گفتمان اصولگرایی‌ همان مؤلفه‌های گفتمان انقلاب اسلامی است؟
-افروغ: چند سال قبل مقاله‌ای تحت عنوان اصولگرایی خلاق و انتقادی چاپ کردم و به مبانی، اصول و سیاست‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن اشاره کردم.
یکی از ضرورت‌های اصولگرایی این است که باید نگاه فلسفی به انقلاب اسلامی داشته باشد و به انقلاب اسلامی صرفاً به عنوان یک حادثه سیاسی نگاه نکند. باید به عقبه فلسفی، تاریخی، فرهنگی و حتی به ابعاد و مؤلفه‌های جهانی آن نیز توجه داشته باشد.
هیچ انقلابی نیست که صبغه فلسفی نداشته باشد. یکی از دغدغه‌هایم تبیین این صبغه به‌مثابه لایه علّی و تعیین‌کننده است. به لحاظ شناخت شناسی معتقدم هر حادثه‌ای معلول دو دسته از عوامل است، یکی عوامل علّی که به سازوکارها و قابلیت‌های درونی و دیگری عوامل اعدادی که به عوامل بیرونی برمی‌گردد. ترکیب این عوامل علّی و اعدادی یک حادثه را شکل می‌دهد.
22 بهمن یک حادثه سیاسی است باید ببینیم ساز و کارهای علّی آن چه بوده است و با چه عوامل اعدادی، تاریخی و انضمامی‌ پیوند خورده است تا این واقعه شکل بگیرد. در نهایت به نگرش کل‌گرایی توحیدی امام خمینی(ره) به تأسی از ملاصدرا رسیدم. کتاب سه جلدی تغییرات فلسفی مربوط آرای فلسفی امام(ره) را نگاه کنید؛ ایشان میان حکمت عملی و نظری، دنیا و آخرت، فرد و جامعه و دین و سیاست شکاف نمی‌بیند و عالم را یک منظومه می‌بیند، خود این نگاه منظومه‌ای مهمترین مشدد و محرک تلفیق و ترکیب دین و سیاست است. وقتی که نگاه منظومه‌ای شد و جدایی نبود، دیگر ثنویت دین و سیاست هم معنا نمی‌دهد. لذا بر این اساس، وجه تئوریک منشور روحانیت امام عیان می شود. در آن منشور، امام انزجار خود از متحجران و جمود گرایان و ولایتی‌های دیروز و مدعیان امروز، انجمن حجتیه و غیره را که هیچ اعتقادی به تلفیق دین و سیاست نداشتند، نشان می‌دهند.

* ثنویتی در اندیشه‌ فلسفی ملاصدرا نمی‌بینم

در اندیشه‌ فلسفی ملاصدرا که امام هم آن را بسط دادند عملا ثنویتی نمی‌بینیم، مهمترین ثنویتی که در تاریخ اسلام سابقه داشته، ثنویت خدا و عقل از یک طرف و عقل و ایمان از طرف دیگر بوده است. ملاصدرا اینها را جمع می‌کند و تعارض میان آنها را به آشتی تبدیل می کند. ساحت خاصی که او برای عقل قائل می‌شود به گونه‌ای هم مبنای الهی و هم دلالت الهی، ایمانی و عرفانی دارد.

* برای اصولگرا بودن لازم است انقلاب اسلامی را فهم کنیم

* فارس: این نگاه فلسفی امام به انقلاب فکر می‌کنید انجام نشده است؟ یا نیاز به تبیین دارد؟
-افروغ: ما باید آن را تبیین کنیم. در واقع باید انقلاب اسلامی را فهم کنیم. برای اینکه اصولگرا باشیم باید انقلاب اسلامی را فهم کنیم و برای این کار باید آن عامل علّی و لایه فلسفی را درک کنیم.
آن لایه و سازوکار درونی منتج به انقلاب اسلامی را در نگرش فلسفی امام خمینی(ره) که یک کل‌گرایی توحیدی است می بینم. اگر می‌خواهیم مدافع خوبی برای انقلاب اسلامی باشیم و با فیلسوفان عالم گفت‌وگو کنیم، باید این بعد اندیشه‌ای و فلسفی انقلاب را فهم و از این طریق فیلسوفان خود را معرفی کنیم.
حالا ممکن است کسی بگوید این درک شما هست، آیا امام(ره) هم جایی مستقیم و غیرمستقیم به این نکته اشاره‌ای دارند؟ غیرمستقیم آن زمانی است که نماینده‌ای به نام آیت‌الله جوادی آملی به شوروی سابق می فرستند که فخر فلسفه صدرایی است و در آن نامه به آثار ملاصدرا و ابن‌عربی دعوت شده است و مستقیم جایی است که انقلاب را مرهون اسفار ملاصدرا و فقه صاحب جواهر می دانند.
در اندیشه کل‌گرایی توحیدی ملاصدرا شما تعارض میان خدا، عقل و عرفان نمی‌بینید. یعنی اگر ما واقعا می‌خواهیم لایه فلسفی انقلاب را خوب فهم کنیم باید ملاصدرا را خوب فهم کنیم. هم تفکرات فلسفی ملاصدرا، هم فلسفه سیاسی و نوع نگاهی که به جامعه دارد و هم نوع نگاهی که به انسان و شریعت دارد.

* ملاصدرا معتقد است حکومت را باید به شریعت سپرد و شریعت روح سیاست است

ملاصدرا را به‌رغم اینکه یک فیلسوف و عارف است، معتقد است که حکومت را باید به شریعت سپرد و شریعت روح سیاست است. او در فلسفه اجتما‌عی‌اش جایگاه ویژه‌ای برای اختیار و جامعه قائل است که به گونه‌ای در اداره کشور موثر است. ملاصدرا برای اختیار انسان اعتبار زیادی قائل است و معتقد است اختیار جزو ضرورت‌های انسانی است و از کسی نمی‌توان سلب اختیار کرد. اختیار جزو طبع انسان و ضرورت‌های اوست، بنابراین باید تجلی مختار بودن انسان را در مدیریت امام(ره) دید.
ملاصدرا برای جامعه نیز اصالت قائل است و آیا این در اندیشه امام(ره) جایی داشته است، می‌گویم بله. هم اثر مختار بودن انسان را در اندیشه امام(ره) می‌بینیم و هم اثر اعتبار و اصالت قائل شدن برای جامعه را، برای مثال امام عطف به یک بینش فلسفی و حسب یک نگاهی که به جامعه داشتند، پای مصالح را به میان کشیدند.
به هر حال بررسی سیاست‌ها و رفتارهای یک رهبر نیاز به عینک دارد و من پیشنهاد می‌کنم عینک صدرایی را به چشم بزنیم و به ارزیابی اندیشه های امام بپردازیم. معتقدم افراد باید عینک‌های نگاه خود را به انقلاب اسلامی مشخص کنند. عینک‌هایی که تاکنون در دانشگاه‌ها و حتی تا حدودی در حوزه‌ها به کار رفته همین عینک‌های رایج در غرب بوده است، عینک‌هایی که توان تحلیل لایه‌های علّی و عمیق انقلاب را ندارد و تنها به تحلیل عوامل بیرونی می پردازد. البته برخی از این تحلیل‌گران از جمله اسکاچپل با پیروزی انقلاب اسلامی تا حدودی متوجه شدند که انقلاب اسلامی ایران با تئوری های قبلی قابل تحلیل نیست، اما جایگزینشان کماکان محصور در عوامل بیرونی است.

* چهار لایه انقلاب اسلامی

معتقدم که انقلاب اسلامی چهار لایه دارد و از نظر بینشی هر چه پایین‌تر ‌رویم اهمیت لایه‌‌های زیرین بیشتر می‌شود. لایه اول همان لایه فلسفه صدرایی است که نگرش ناثنویت‌گرایی توحیدی یا نگرش منظومه‌ای به عالم است، به‌تعبیر مولانا: جمله اجزاء در تحرک در سکون، ناطقان کانّا الیه راجعون. ذکر و تسبیحات اجزا در نهان، غلغلی افکند‌ اندر آسمان.
این تفکر ملاصدرایی است. یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض، همه چیز در حال تسبیح است. این بحث بسیار زیبایی است و باید در مطالعات علمی و حتی سیاست‌های اقتصادی، توسعه‌ای، فرهنگی و اجتماعی ما نمود پیدا کند.
لایه دوم گرایش به اسلام، آموزه‌های دینی و عدالت‌خواهی است. اگر شریعت روح سیاست است و اگر قرار است ما تلفیق دین و سیاست را ذیل ناثنویت‌گرایی ملاصدرایی ببینیم ناگزیر به لایه دوم یعنی شریعت می رسیم. ناثنویت گرایی به نفی سلطه و ولایت انسان بر انسان می انجامد و پای حاکمیت خدا از طریق شریعت را به میان می کشد. و این در جای خود زیباست که چرا فقه؟ این بحث پراهمیتی است. بحث من این است که ابزار حکومت شریعت است به‌رغم اینکه فلسفه و عرفان زیرساخت‌های فلسفی انقلاب هستند، اما هیچ‌کدام ابزار حکومت نیستند.
یک فقیه فیلسوف خیلی بهتر از یک فقیه غیرفیلسوف است، اما ابزار حکومت باید مشخص و تعریف شده باشد و شخصی نباشد. به هرحال فلسفه و عرفان بیناذهنی نیستند. یعنی اگر قرار است که قانون حکمفرما باشد و فقه هم از جنس قانون است، باید در دسترس باشد. یعنی اگر فقیه دیگری سؤالی از ولی فقیه داشت که ادلّه فقهی شما چیست؟ امکان پاسخ و رجوع وجود داشته باشد.

* به‌اذن خداوند است که ولایت فقیه ولایت دارد

چون حکومت اسلامی باید قاعده‌مند و منضبط باشد اصولا بحث ولایت امری جعلی و اعتباری است و هیچ کس بر دیگری ولایت ندارد جز خدا و به‌اذن خداوند است که پیامبر و ائمه معصومین ولایت دارند و به اذن خداوند است که ولایت فقیه، ولایت دارد. اما ولایت هیچ‌کدام حقیقی نیست بلکه فقط ولایت خداوند حقیقی است. هیچ انسانی بر دیگری ولایت ندارد، این یعنی اینکه ما فقط لااله‌ نداریم الاالله هم داریم.
مشکل لیبرال دموکراسی هم همین است که لااله را می‌گوید یعنی اینکه هیچ انسانی بر دیگری ولایت ندارد. اما در نهایت مجبور می‌شود ولایت گروهی انسان‌ها را بپذیرد و در قالب دموکراسی به آن تن بدهد، اما ما می‌گویم که ما الاالله داریم و آن جنبه‌ای که شما در فقدانش به سر می‌برید ما از طریق کتاب و سنت به عنوان بخشی عمده از اجتهاد در اختیار داریم. البته این بدان معنا نیست که ما چشم خود را به منابع دیگر و ظرایف و مصلحت‌ها و روش‌های استنباطی پیچیده ببندیم زیرا خود حضرت امام می‌گویند باید زمان و مکان را در موضوع دخالت داد و در عین حال به فقه سنتی پایبند بود.
لایه سوم شعارهای انقلاب اسلامی "استقلال‌، آزادی، جمهوری اسلامی " است. جمهوری اسلامی همان فلسفه سیاسی مردم‌سالاری دینی به عنوان پاسخی نو به سوال کهن مشروعیت است.

اینکه افرادی گفتند مردم ما می‌دانستند چه نمی‌خواهند، ولی نمی‌دانستند چه می‌خواهند ناصواب است. معتقدم مردم هم می‌دانستند چه نمی‌خواهند و هم می‌دانستند چه می‌خواهند. مردم ایران نمی‌خواستند وابسته و مستعمره باشند و از طرف دیگر جمهوری اسلامی یا فلسفه سیاسی مردم سالاری دینی با مدیریت فقهی را خواهان بودند و البته مدیریت فقهی کار آسانی نیست و من در جای خود نقد دارم ما کشورمان را آن طور که باید و شاید فقهی اداره نمی‌کنیم.
اگر قرار بود فقهی اداره کنیم باید به پیچیدگی‌ها و ملزومات اداره فقهی توجه می‌کردیم و امروز شاهد پژوهشکده‌های فقهی و موضوع شناسی های مرتبط با مسائل حکومت می‌بودیم. امام(ره) خطاب به حوزه می‌فرمودند خود را برای اداره جهان آماده کنید، تا چه اندازه خود را آماده کرده‌ایم؟

* قانون اساسی را باید ذیل شعارهای انقلاب و شعارهای انقلاب را ذیل اسلام دید

و بالاخره لایه چهارم، نمودی است به نام قانون اساسی. به نظر من قانون اساسی را باید ذیل شعارهای انقلاب و شعارهای انقلاب را ذیل اسلام دید. اما به آن عینک معرفتی نیز توجه کرد. ما به نگرش صدرایی به عنوان یک عینک و به عنوان یک روش نگاه کردیم. روشی که بتواند اسلام را به عنوان دین تمام‌عیاری ببینید که می‌تواند حکومت را اداره کند.
یک اصولگرا باید بتواند این مسائل را خوب فهم کند. ما نمی‌گوییم همه کسانی که خود را اصولگرا می‌دانند باید همه اینها را بدانند اما کسانی که طلایه‌دار این جریانات هستند باید اینها را بفهمند. ما نمی‌گوییم حرف ما را بپذیرند بلکه می‌گوییم به سؤالات فلسفی و تئوریک مسلط باشند و برای آنها جواب داشته باشند و نگویند ما را با تئوری چه‌کار.

به طور کلی هرهری‌مسلک نباشیم. چرا که این رویکرد دیگر جواب نمی‌دهد و اگر مسلح به مبانی تئوریک نباشیم اسیر حوادث روزمره می‌شویم. اسیر روزمرّگی می‌شویم و این روزمرّگی مبنایی برای توجیهات و مصلحت اندیشی‌های کاذب و پی‌درپی می‌شود. ما اگر از روز اول متوجه این معنا می‌شدیم که انقلاب اسلامی یک قابلیت و یک مقوله معرفتی، فکری، ارزشی و اخلاقی و . . . است آن‌وقت بین انقلاب و سیاست‌ها و رفتارهایی که در جمهوری اسلامی اتفاق می افتد، خلط نمی‌کردیم و یک جدایی میان آن قائل می‌شدیم و با ملاک‌ها و معیارهای به دست آمده از انقلاب اسلامی به نقد جمهوری اسلامی می‌پرداختیم. هر چیزی که در وجه انضمامی جمهوری اسلامی متناسب با ملاک‌ها بود می‌پذیرفتیم و تأیید می‌کردیم و هرچه نبود رد می‌کردیم و امروز حال و روزمان بهتر بود.


ما دچار رفتارهای متناقض هستیم. یک چیزی را در یک دولت می‌بینیم نقد می‌کنیم، همان چیز را در دولت دیگر به شکل مضاعف می‌بینیم، تأیید و تعریف می‌کنیم. این اسمش چیست؟ یک‌دفعه می‌بینیم در جمهوری اسلامی نقض غرض شده است.

یک‌دفعه می‌بینیم در جمهوری اسلامی ماکیاولیسم مشاهده می‌شود. اینها هیچ ربطی به مبانی جمهوری اسلامی ندارد. ولی به دلیل اینکه تئوری آن را مدون نکرده‌ و به درستی به کار نمی‌گیریم با این رفتارهای متناقض روبه‌رو می شویم. و اگر کسی هم دو کلمه حرف حساب دارد، گوش نمی‌دهیم و بلافاصله با شعارهای انقلابی به مصاف آن تفکر انقلابی می‌رویم و در حقیقت شعارهای انقلاب را خرج نابودی خودش می‌کنیم. عده‌ای حرف حساب دارند باید حرف‌های آنها را شنید.

می‌خواهم بگویم اگر اسلام یک قابلیت است و این قابلیت با سؤال رخ عیان می‌کند باید اجازه بدهیم سؤال مطرح شود. اسلام یک ظرفیت است که در شرایط خود را نشان می‌دهد، با پرسش‌های خوب، خود را نشان می‌دهد، با رشد ما خودش را نشان می‌دهد. هرچه بیشتر رشد کنیم اسلام ناب عیان‌تر می‌شود.

این انقلاب را نباید مثل سایر انقلاب‌ها مانند انقلاب فرانسه و روسیه دید که عده‌ای حاکم ‌شوند و انتقام ‌گیرند و ‌بکشند و غارت ‌کنند. انقلاب اسلامی انقلاب بزرگی است که هم شرایط مستعد فرهنگی، معرفتی و فلسفی داشته و هم ابعاد جهانی در انتظار آن بوده است. این اولین بحث من در اصولگرایی است.

نکته دوم اینکه به هر حال این انقلاب در یک بستر تاریخی خاص صورت گرفته است. این بستر هم فرصت است و هم ممکن است محدودیت‌هایی برای انقلاب ایجاد کند. اما قدر مسلم، هویتی در تاریخ و جوهره‌ای در فرهنگ ما بوده که پیش‌برنده تفکر انقلابی بوده است. یعنی اگر ناثنویت گرایی را به لحاظ فلسفی در این انقلاب موثر می‌دانیم این ناثنویت گرایی ریشه داشته است، اگر یکتاپرستی در انقلاب جلوه می‌کند این یکتاپرستی در تاریخ ما جلوه‌گر بوده است. اگر هویت سمایی و آسمانی و دینی ما در این انقلاب موثر است این هویت آسمانی سابقه داشته است. بنابراین ما باید جوهره و هویت فرهنگی ایرانی را خوب درک کنیم.

* دینداری عنصر مقوم هویت ایرانی است؛ دینداری را از ایرانیان بگیرید هویت را از آنها گرفته‌اید

عنصر مقوم هویت ایرانی ما دینداری است. یعنی اگر شما دینداری را به معنای خاص آن از ما ایرانیان بگیرید هویت ما را گرفته‌اید. این بحث مفصلی می‌طلبد و من ندیدم فردی که ایران‌شناس باشد و خلاف این گفته باشد و این فقط مربوط به بعد از اسلام نیست، قبل از اسلام هم ایرانیان یکتاپرست بوده و به تلفیق دین و سیاست و به آشتی ناپذیر بودن حق و باطل باور داشتند.

همه ایران شناسان غرب و شرق به این نکته اذعان دارند که حتی جنبش‌های مقاومت ایرانی از قرن دهم میلادی به این طرف که در تاریخ ایران اتفاق افتاد، هیچ‌کدام ایرانی نبودند، بلکه جنبش‌های اسلامی بودند. تلاش من این است که بگویم باید مراقب بود این انقلاب یک‌شبه خلق نشده است و سابقه آن را به صورت الگویی می‌توان در دوره ساسانیان، صفویه و . . . مشاهده کرد.

* نباید به‌جای آنکه دیانت به سیاست خط دهد، سیاست به دیانت خط دهد

اما اگر در آنها میان رهبر سیاسی و دینی یک دوتایی به چشم می خورد، در انقلاب اسلامی این دوتایی دیده نمی‌شود. رهبر دینی همان رهبر سیاسی است. البته آفت این نوع حکومت این است که ممکن است جهت عوض شود، یعنی به جای آنکه دیانت به سیاست خط دهد، سیاست به دیانت خط دهد و این آفتی است که جمهوری اسلامی را هم تهدید می‌کند. این همان ماکیاولیسم است. یعنی جای هدف و وسیله عوض می‌شود.

اگر ناقدان و ناظران حضور نداشته نباشند، اگر چشم‌های بیدار نباشد، هر آن ممکن است این اتفاق بیفتد و این اتفاق هم یک‌شبه رخ نمی‌دهد، بلکه به مرور اتفاق می‌افتد در تاریخ هم همین گونه بوده است. از دل حکومت صفوی یک نظام منحط زاده می شود، از نظام علوی حکومت اموی بیرون می‌آید، به علی علیه السّلام امیر المؤمنین می‌گویند به معاویه هم امیر المؤمنین می‌گویند. ما باید حواسمان را جمع کنیم.

* نمی‌شود حکومت دینی را به امان خدا رها کرد و گفت اسمش که هست ان‌شاءالله رسمش هم است!

سیاست هیچ‌گاه فعل مطلق نیست، در هر شرایطی حتی در دست پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم هم فعل مشروط و ابزاری است. فعل هدف نیست. امام علی علیه السّلام می‌فرماید دنیا و حکومت از آب بینی بز ناتوان نزد من کم‌ارزش‌تر است.

این نوع حکومت بهترین حکومت است به شرط آنکه مشمول نقادی و نظارت باشد، بدترین حکومت است اگر نظارت در آن نباشد. همین مردم سالاری دینی که هم خوبی‌های مردم سالاری، هم خوبی‌های تئوکراسی را می تواند داشته باشد اگر مشمول نظارت و نقادی قرار نگیرد، هم عیب‌های دموکراسی را خواهد داشت و هم عیب‌های تئوکراسی را. نمی‌شود حکومت دینی را به امان خدا رها کرد و گفت اسمش که هست ان‌شاءالله رسمش هم خواهد بود.

در تاریخ ما همه چیز مطلوب نبوده است. در تاریخ ما شاه هم بوده است. شاه از دید مردم دارای فره ایزدی و مطلق العنان و اقتدارگرا بوده و خود را سایه خدا که هیچ، خود خدا می‌دانسته است. اگر مراقب نباشیم مظروف متناسب با این ظرف تاریخی ما در جمهوری اسلامی باز تولید می‌شود. یک دفعه می‌بینیم که مفهوم شاه و مفهوم خودکامگی احیا شد، این خیلی ظریف است.
من اخیرا چیزی گفتم، بعضی‌ها بدشان آمد، گفتم؛ به تدریج عده‌ای از ما داریم ولایت فقیه را شاه می‌کنیم. نه اینکه ایشان چنین تصوری دارند ویا این‌که جایگاه قاعده‌مند و منضبط ولایت فقیه، مؤید نظام شاهی باشد. خیر، ما داریم این کار را می‌کنیم چون قابلیتش را داریم و در گذشته ما ایرانی‌ها سابقه داشته است.

*ولایت فقیه منضبط و قاعده‌مند است، شخصی نیست

ولایت باطنی و عرفانی از آنِ ولایت فقیه نیست، امام از آن به عنوان ولایت کبری یاد می‌کنند و می‌گویند این مربوط به معصومین علیهم السّلام است. این بحث ظریفی است خیلی حساس است. باید خیلی مراقب بود که تصور تاریخی خود را از شاه به ولایت فقیه نسبت ندهیم.

فرق اساسی که میان شاه و ولایت فقیه است، این است که ولایت فقیه منضبط است، قاعده‌مند است، شخصی نیست، چون ولایت فقه است و چون فقه است مشمول بنیاد ذهنیت و نظارت است. یعنی یک فقیه می‌تواند سؤال کند بر اساس کدام ادله شما تصمیم گرفته‌اید؟ و ولی فقیه می‌گوید بر اساس فلان ادلّه و سند.

برخی از ماها در واقع آن‌قدر دایره عدم موافقت یا دایره مخالفت را تنگ می‌کنیم که هیچ نوع اختلاف سلیقه‌ای را با رهبری برنمی‌تابیم. اما همین‌هایی که این حلقه را این‌قدر تنگ کرده‌اند، خط قرمزهای محدود رهبری را برنتابیدند. رهبری دو خط قرمز محدود دارد، یکی ضدیت با ولایت فقیه و دیگری مخالفت با احکام حکومتی. اینها که هیچ‌گونه مخالفتی را برنتابیدند همین خط قرمزهای محدود را زیر پا گذاشتند.

نکته سوم صورت‌گرایی متکثر در عین معناگرایی واحد است که می‌تواند در سیاست‌های فرهنگی ما خود را نشان دهد. ما به این نکته در بحث فرهنگ خیلی نیاز داریم. منظورم از "صورت‌گرایی متکثر در عین معناگرایی واحد " این است که معنا واحد باشد، اما صورت می‌تواند متکثر باشد. یک زمانی معنا و فرم واحد بود، مثلا در اوایل انقلاب عده‌ای می‌گفتند حجاب فقط چادر است و فقط چادر می‌تواند معنای عفت و پوشش را منتقل کند، متقابلا و متعاقبا به جایی رفتند که معنا فراموش شد و فرم اصالت پیدا کرد.

ما منتظر دورانی هستیم که معنا واحد اما صورت متکثر باشد. من پوشش را به عمد مثال زدم. در پوشش‌های سنتی ما در مناطق کشور نگاه کنید معنا واحد است اما صورت‌های پوشش در قومیت‌ها متفاوت است. همه پوشش‌ اسلامی دارند اما اشکال متفاوت است. این چه اشکالی دارد؟ شاید خود من ترجیح دهم که خانواده‌ام چادری باشند که خوشبختانه هستند اما این نباید باعث ‌شود که بگوییم تنها پوشش حجاب، چادر است.

نکته‌ای نیز دارم که معرفتی و قابل توجه است، ‌این اصولگرایی که ما شاهد آن در دوران جدید هستیم پیوندی با روشنفکری نسل چهارم دارد. ما چند نسل روشنفکری را در ایران از زمان مشروطه تجربه کرده‌ایم. نسل اول یا همان منور الفکرها که بیشتر لیبرال بوده و تحت تاثیر جریان روشنگری اروپا بودند و چندان اسلام‌گرا و سنت‌گرا نبودند، تفکر بومی نداشته و گرایش به تفکرات سکولاریستی داشتند. روشنفکران نسل دوم کسانی بودند که بومی‌گرا بودند، به قابلیت‌های اسلام باور داشتند. سنت‌گرای انتقادی بودند و بازگشت به خویشتن را شعار خود قرار داده بودند.

نسل سوم نوعی بازگشت به نسل اول بود، که در نهایت به جریاناتی منجر شد. تفکرات لیبرالیستی، سکولاریستی، اصالت فرد، . . . در این نسل مطرح شد. در واکنش به این نسل سوم شاهد فعالیت‌های نسل چهارم بودیم. کسانی که با اینها به گفت‌وگو برخاستند و دست به مقابله ایدئولوژیک زدند؛ اصولگرایان متوجه باشند که در چه بستری از فعالیت‌های ایدئولوژیک روی کار آمده‌اند، روشنفکران هم متوجه باشند که نباید کار روشنفکری خود را زمین بگذارند. یعنی فکر نکنند چون قدرت مسلط جامعه متاثر از اندیشه‌های آنها بوده است، باید کار را تعطیل شده بدانند.

روشنفکران نسل چهارم فعالیت‌های روشنگرانه خود را ادامه نمی‌دهد. حتی به لحاظ گفتمانی شاهد جریانات دیگری هستیم، مثلا در سال‌های اخیر روشنفکرانی میدان‌دار می‌شوند که هرچند ممکن است لیبرال نباشد اما به شدت تاریخی‌گرا و نسبی‌گرا هستند و حقیقت را برنمی‌تابند، چه به‌لحاظ هستی شناسی و چه به‌لحاظ دستیابی به این حقایق، و این تاریخی‌گرایی نمی‌تواند متناسب با انقلاب اسلامی باشد.

تاریخی‌گرایی اصطلاحی است برای بی‌توجهی به اعتبار اندیشه. مفهوم زمان و تاریخ و هر چیزی که اجتماعی و غالب باشد برای آنها اهمیت دارد. یعنی به جای اینکه اندیشه خط‌دهنده زمان باشد، زمان خط‌دهنده اندیشه است که بیانگر هیچ‌انگاری، نام‌گرایی، ذات‌زدایی از عالم و نفی عاملیت است.

فارس: آیا این بخشی که شما می‌فرمایید با بخشی از اصولگراها پیوند خورده است؟
-افروغ: بله. آن‌دسته از روشنفکری نسل چهارم که اعتقاد داشتیم باید کارش را ادامه دهد و دچار توقف نشود، متاسفانه آن حضور و نمود لازم را ندارد، داشتند. من هیچ‌وقت نسبت انقلاب اسلامی را با پست‌مدرن نفهمیدم و تأیید هم نکردم.
بله اگر به لحاظ تاریخی می‌گویند پست‌مدرن، حرفی ندارم. اما به لحاظ گفتمانی، پست‌مدرن نیست، زیرا پست‌مدرن هیچ اصل و قطعیتی را برنمی‌تابد.

* تحلیل سنت‌گرایانه از انقلاب را به تحلیل پست‌مدرن ترجیح می‌دهم

بر اساس تحلیل پست‌مدرنیستی، انقلاب اسلامی یک پدیده خرد بوده و به اصطلاح در دورانی اتفاق افتاده که ما شاهد غلبه قدرت خرد یا اقتصاد خرد بر قدرت کلان هستیم. شاید در تحلیل‌های اجتماعی بتوان حسابی روی آن باز کرد، اما اگر قائل شویم که این انقلاب الهی بوده است، نمی‌توانیم بپذیریم که یک پدیده خرد سیاسی یا اقتصادی است. من تحلیل سنت‌گرایانه از انقلاب را به تحلیل پست‌مدرن ترجیح می‌دهم.

ما در مقابل نفی خدای اومانیسم، نفی انسان را پیشنهاد نمی‌کنیم. ما رابطه خدا و انسان را متقارن می‌دانیم. اگر درد خدا دارید باید درد انسان داشته باشید. اگر درد انسان دارید باید درد خدا نیز داشته باشید. یعنی ما برای نجات از مدرنیسم به قرون وسطی برنمی‌گردیم.

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: به‌مانند کسانی نباشید که خداوند را فراموش کردند و خدا هم آنها را دچار خودفراموشی کرد. در دوران اومانیسم عده‌ای برای مقابله با سلطه کلیسا خداوند را فراموش کردند و انسان‌محوری را مطرح کردند و در نهایت سر از هیچ‌انگاری درآوردند و خودشان هم فراموش شدند. نتیجه آن خداکشی این انسان‌کشی بود.

از طرف دیگر کسی که خدا را بشناسد خود را شناخته است. یعنی اگر به انسان برگردیم به نوعی به خدا برگشته‌ایم اما کدام انسان؟ در واقع راه بازگشت خرد خدا بنیاد است و این چیزی است که جزو آموزه‌های دینی ما است. نگاه تاریخی گرایانه و تکلیف گرایانه صرف به انسان باعث فرار انسان می‌شود، همان گونه که انسان غربی فرار کرد و حواسمان باشد ما نمی‌خواهیم به قرون وسطی برگردیم. اگر تفسیری از انقلاب بدهیم که انسان را برنتابد، اختیار و عقل او را برنتابد، جامعه را به سمت یک قرون وسطای اسلامی سوق داده‌ایم، باید منتظر روزی باشیم که عده‌ای برای همیشه دین را کنار بگذارند. این رابطه متقابل نیاز به نظریه پردازی دارد و معتقدم نسل چهارم روشنفکری این قابلیت را دارد که به دلایلی آن طور که باید و شاید نتوانسته است این کار را انجام دهد.

*


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:4 عصر
حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس:
کارکنان فعلی وزارتخانه‌های ادغامی‌ حفظ ‌‌می‌شوند‌

خبرگزاری فارس: معاون پارلمانی رئیس‌جمهور درباره تکلیف نیروهای وزارتخانه‌های ادغامی گفت که نیروهای این وزارتخانه‌ها حفظ شده و برخی به وزارتخانه‌های دیگر منتقل می‌شوند.

حجت‌الاسلام سید محمدرضا میرتاج‌الدینی، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگاران حوزه دولت خبرگزاری فارس، ادغام وزارتخانه‌ها را یکی از اقدامات بزرگ دولت دانست و اظهار داشت: ادغام وزارتخانه‌ها یک تکلیف قانونی است که در برنامه پنجم آمده بود و دولت این تکلیف را انجام داد.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور با بیان اینکه درخصوص کوچک‌سازی دولت، در برنامه سوم و چهارم احکامی آورده شده بود، اما اقدام اصلی و اساسی همچنان روی زمین مانده بود، تصریح کرد: ادغام وزارتخانه‌ها در برنامه پنجم و در قالب ماده 53 منعکس شد؛ از این رو دولت مکلف شد تعداد وزارتخانه‌ها را از 21 به 17 وزارتخانه برساند.

وی یادآور شد: حکم قانونی ماده 53 این بود که دولت به گونه‌ای وزارتخانه‌ها را ادغام کند که مجموع وزارتخانه‌ها تا پایان سال اول برنامه پنجم به 17 وزارتخانه تقلیل یابد؛ البته بعدها مجلس وزارتخانه "ورزش و جوانان " را نیز به این تعداد اضافه کرد.

*فعلاً ادغام جدیدی در دولت صورت نمی‌گیرد

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی با تأکید بر اینکه دولت بر اساس حکم قانونی برنامه پنجم عمل کرد، افزود: با ادغام 7 وزارتخانه، سه وزارتخانه جدید شکل گرفت از این رو تعداد وزارتخانه‌ها به 17 ‌رسید و با توجه به وزارتخانه ورزش و امور جوانان که از طرف مجلس حساب شده بود در حال حاضر 18 وزارتخانه وجود دارد.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور گفت: با توجه به حکم برنامه پنجم که باید دولت دارای 17 وزارتخانه باشد در حال حاضر یک وزارتخانه برای رسیدن به این حکم قانونی در برنامه وجود دارد و به این دلیل که 2 سال از اجرای این حکم باقی مانده از این رو فعلا اقدام دیگری در خصوص ادغام‌ها نخواهیم داشت چرا که عمده کار آنها صورت گرفته است؛ دولت با ثبات کار خود را انجام می‌دهد تا شرایط در آینده برای این کار فراهم شود.

* چرا ادغام؟

وی با تأکید بر اینکه: "ماده 53 سقف وزارتخانه‌ها را 17 قرار داده است و ما باید به این سقف برسیم اما چون زمان آن تا پایان دو سال اول برنامه توسعه پنجم است، هنوز فرصت باقی است "، گفت:‌ برای داشتن ثبات در کارهای دولتی تلاش کردیم تا این تکلیف را در یک مقطع انجام دهیم از این رو سریع‌تر هم کارها را شروع کردیم و اگر مجلس اجازه می‌داد تعداد وزارتخانه‌ها را به 17 می‌رساندیم اما در کارگروه مشترک مجلس و دولت نسبت به اقدام وزارت نفت و نیرو تفاهم حاصل نشد.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی با بیان اینکه اکثر کارها انجام شده و در فرصت دیگری که شرایط مهیا شد می‌توان یک وزارتخانه دیگر را نیز کم کرد، یادآور شد: ادغام وزارت نفت و نیرو و اینکه کلیه موضوعات مربوط به انرژی در یک وزارتخانه جمع شوند در برنامه سوم و چهارم نیز وجود داشته است، اما با تفاهم دولت و مجلس و اینکه توقفی در وظایف این دو وزارتخانه به وجود نیاید دولت اقدامی در این زمینه ندارد.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در ادامه به ارائه شرح وظایف وزرا به مجلس اشاره کرد که قانون آنها را مشخص کرده و گفت: کارگروهی در دولت متشکل از 4 معاون رئیس‌جمهور با وزیر مربوطه در این زمینه شکل گرفته و دبیرخانه این کارگروه نیز در معاونت سرمایه انسانی است؛‌ ارائه شرح وظایف وزرا به مجلس برای وزارتخانه اول (راه و شهرسازی) سه ماه و برای وزارتخانه‌های اخیر 6 ماه در نظر گرفته شده است.


وی با تأکید بر اینکه هدف از ادغام‌ وزارتخانه‌ها کوچک‌سازی، چابک‌سازی و هم‌افزایی دولت است، یادآور شد: طبعا نسبت به این مجموعه‌ها طبق قانون مدیریت خدمات کشوری عمل می‌شود و قبل از آنکه نسبت به نیروها اقدامی انجام گیرد نسبت به اموال وزارتخانه‌ها و خود حوزه مدیریت و حوزه کاری این وزارتخانه‌ها تغییرات حاصل می‌شود.

* تکلیف نیروهای وزارتخانه‌های ادغامی

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی با بیان اینکه نیروهای این وزارتخانه‌ها حفظ شده و برخی از آنها به وزارتخانه‌های دیگر منتقل می‌شوند،‌ تصریح کرد: طبعا وقتی از نیروهای موجود استفاده می‌شود، نیروی جدید جذب نمی‌شود؛ همچنین در این راستا بر اساس چارچوب قانون مدیریت خدمات کشوری عمل شده و تکلیف نیروها مشخص است.

وی در ادامه به رابطه دولت و مجلس اشاره کرد و اظهار داشت:‌ رابطه مجلس و دولت همواره دستخوش مسائل سیاسی قرار می‌گیرد و این موضوع تعامل بین مجلس و دولت را همیشه تحت تأثیر قرار می‌دهد.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی نکته دیگر درخصوص رابطه دولت و مجلس را اقدامات مهم و اساسی در کشور دانست و تصریح کرد: دولت کارهای بزرگی را در دستور کار خود دارد؛ کارهای اساسی و تأثیرگذار از دوره‌های گذشته روی زمین مانده و همواره مد نظر کارشناسان و دلسوزان نظام بوده است و دولت در زمینه این نوع کارها اقدام می‌کند.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور یکی از این اقدامات را طرح تحول اقتصادی و هدفمندسازی یارانه‌ها دانست که از 20 سال گذشته روی زمین مانده بود.

وی بر همین اساس به ادغام وزارتخانه‌ها و کوچک سازی دولت، اجرای سیاست‌های اصل 44 و واگذاری کارخانجات دولتی، کاهش تصدی‌گری دولت و تدوین برنامه پنجم نیز اشاره کرد که در این دوره انجام گرفت و یادآور شد: این موارد اقدامات بسیار مهم، اساسی و تأثیرگذار در کشور است.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی تأکید کرد: وقتی دولت و مجلس به این نوع کارها ورود دارند طبیعی است که اختلاف نظرهایی نسبت به کیفیت اجرا و عملیاتی کردن آنها به وجود آید؛ از این رو بخش عظیمی از مسائل یا چالش‌هایی که بین مجلس و دولت صورت می‌گیرد به دلیل ورود به کارهای بزرگ است.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور یادآور شد: اگر دولت و مجلس به کارهای روزمره مشغول می‌شدند هیچ تنش و چالشی بین آنها به وجود نمی‌آمد؛ اما وقتی دولت به اجرای کارهای بزرگی مثل هدفمندسازی یارانه‌ها ورود پیدا کرده و آن را به مجلس ارائه می‌کند طبیعی است که اختلاف نظرها و دیدگاه‌های مختلف در این راستا به وجود آید چراکه همه مسائل کشور را دگرگون و اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی ادامه داد: بنابراین با وجود این همه اقدامات مهم، گسترده و بزرگ که فی‌مابین مجلس و دولت وجود دارد، اختلاف نظر در کیفیت اجرا امری طبیعی است و تنوع دیدگاه‌ها و نظرات از یک مجلس پویا و فعال دور از انتظار نیست لکن خوشبختانه اغلب اختلاف‌نظرها پس از هم‌اندیشی و هم‌فکری به توافق خوبی می‌رسد.

* نشست‌های مشترک مجلس و دولت سرانجام خوبی برای اقدامات بزرگ است

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی با تأکید بر اینکه دولت عزم جدی برای انجام کارهای بزرگ را دارد،‌ اضافه کرد:‌ با وجود دیدگاه‌ها و اختلاف‌نظرها همواره نشست‌های کارشناسی، کمیته‌های مشترک و بحث‌های علمی و کارشناسی بین مجلس و دولت راهگشا بوده است.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور افزود: همه این کارهای بزرگ با وجود تنش، چالش و احیانا تأخیر در برخی از دوره‌های زمانی بالاخره نهایی و عملی شده و هیچ موردی نبوده مگر اینکه با نشست‌های کارشناسی و تفاهم بین دولت و مجلس به سرانجام خوبی رسیده است.

وی بر همین اساس گفت: برنامه پنجم با اینکه یک سال طول کشید اما در نهایت هم مجلس و هم دولت از آن راضی هستند و احکام زیادی برای کارهای کشور در آن وجود داشته و ظرفیت بالایی را برای اجرا فراهم کرده است؛ همچنین هدفمندسازی یارانه‌ها بیش از یک سال مورد بحث بین دولت و مجلس قرار گرفت اما در نهایت عملیاتی شد و آثار گسترده آن را همه شاهد هستیم.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی با تأکید بر اینکه طبق قانون اساسی نمایندگان حق سؤال از وزرا را دارند و در ‌آیین‌نامه داخلی مجلس نیز این امر منعکس شده است، اظهار داشت: نمایندگان با توجه به اصل 88 قانون اساسی می‌توانند درخصوص وظایف قانونی وزرا سؤال کنند و وزرا نیز باید در مجلس حاضر شده به آنها پاسخ دهند.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور تصریح کرد: با توجه به آیین‌نامه داخلی مجلس، وزرایی که در کمیسیون‌های تخصصی حاضر و به سؤالات نمایندگان پاسخ می‌دهند اگر نمایندگان از پاسخ آنها قانع شوند در همان جا مختومه می‌شود و اگر قانع نشدند در نهایت به صحن مجلس می‌آید.

وی با بیان اینکه در آیین‌نامه مجلس هشتم نیز موردی را به آیین‌نامه قبلی اضافه کرده‌اند که نسبت به قانع شدن مجلس یا قانع نشدن نمایندگان نیز رأی‌گیری در مجلس به عمل می‌آید، افزود: اگر در سه مورد مجلس قانع نشد روند استیضاح می‌تواند به جریان بیفتد نه اینکه حتما صورت گیرد.

* سؤال نمایندگان از وزرا باید مربوط به وظایف آنها باشد

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی با تأکید بر اینکه سؤال باید ناظر به وظایف وزرا باشد نه ناظر به اختیارات وزرا، اظهار داشت: وزرا دارای یک‌سری اختیارات و یک‌سری وظایف هستند اگر وظیفه‌ای از آنها روی زمین مانده باشد نمایندگان می‌توانند سؤال از وزیر را مطرح کنند اما انتصابات جزء اختیارات وزرا است که آنها معاونان و مدیران را خود منصوب می‌کنند و جای سؤال ندارد.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور تصریح کرد: در قانون اساسی نسبت به تذکرات کتبی و شفاهی نیز موضوعی نیامده است؛ در آیین‌نامه داخلی مجلس تذکر کتبی را اضافه کردند که این با مخالفت شورای نگهبان رو‌به‌رو شد مبنی بر اینکه در قانون اساسی فقط سؤال آمده است که در نهایت به مجمع تشخیص مصلحت رفت و با این ملاحظه به تصویب رسید که تذکر کتبی در خصوص وظایف وزرا باشد اما الزام وزرا به پاسخ آنها خلاف قانون اساسی است و وزرا الزامی به پاسخ تذکرهای کتبی نمایندگان ندارند.

وی ادامه داد: در آیین‌نامه داخلی مجلس تذکر شفاهی نیز برای وزرا نیامده و این هم خلاف قانون اساسی و آیین‌نامه داخلی مجلس است.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی بر همین اساس به سه مرحله سؤال، تذکر کتبی و تذکر شفاهی اشاره و تصریح کرد:‌ مجلس یک ظرفیت قانون نظارتی است و وزرا هم از این ظرفیت قانونی مجلس استقبال می‌کنند اما این موضوع باید در حد نیاز انجام و در چارچوب قانون باشد.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور یادآور شد: گاهی در تذکر کتبی، این تذکرها از محدوده و چارچوب قانون که وظایف وزرا است خارج شده و افراط و تفریط در آنها صورت می‌گیرد البته افراط و تفریط در مورد سؤالات نیز وجود دارد که باید در آنها نیز دقت صورت گیرد.

وی اضافه کرد: در مجلس به وفور دیده شده که نمایندگان نسبت به موضوعاتی که به عنوان نیازهای حوزه انتخابیه‌شان است تذکرات کتبی خود را ارائه می‌دهند؛ مثلاً برای یک بخش یا روستا باید جاده‌ای احداث شود که در قالب تذکر کتبی به وزیر راه و شهرسازی ارائه می‌شود و یا خطاب به آقای رئیس‌جمهور می‌نویسند که فلان بخش یا شهرستان به درمانگاه یا یا سالن ورزشی نیاز دارد که این نیازهای حوزه‌های انتخابیه را نمایندگان می‌توانند به جای تذکر کتبی، طی یک نامه به وزرا و رئیس‌جمهور نوشته و آنها نیز پیگیری می‌کنند.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی افزود:‌ تذکر کتبی به این معنی است که وظیفه‌ای روی زمین مانده و انجام نگرفته است؛ بنابراین در صورتی می‌توان تذکر کتبی را که موضوعی قبلا تصویب شده باشد و در قانون آمده و همچنین بودجه آن نیز تأمین شده باشد؛ یعنی هم قانون هم بودجه و هم مصوبه آن پروژه معین شده اما با گذشت مدت لازم هنوز آن را اجرا نکرده‌اند؛ اما اگر یکی از این موارد وجود نداشته باشد تذکر وارد نیست.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور بر همین اساس تأکید کرد: نامه‌ای به آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس نوشتیم که نمایندگان نسبت به تذکراتی که به رئیس‌جمهور و سایر وزرا می‌دهند باید این ملاحظات را انجام دهند؛ وقتی تذکرات آقای رئیس‌جمهور را بررسی کردیم حدود 60 درصد آنها ماهیت تقاضای منطقه‌ای یا ملی داشت که در قالب تذکر نباید صورت گیرد بلکه باید در قالب نامه باشد و قابل پیگیری نیز است.

وی با بیان اینکه اگر در جایی تخلفی صورت نگرفته که نمایندگان بخواهند تذکر دهند، افزود: تذکر بار منفی داشته و به معنی این است که تخلفی صورت گرفته است.

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی همچنین در خصوص تذکرات شفاهی در مجلس نیز اظهار داشت: تذکر شفاهی در مجلس برای دولت خلاف آیین‌نامه داخلی مجلس است؛ اما در حال حاضر هرروز 5 نفر از نمایندگان به دولت تذکر می‌دهند؛ در مجلس هفتم هیئت رئیسه خیلی مانع این نوع تذکرات می‌شدند.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور با تأکید بر اینکه: "اگر تذکر و سؤال در چارچوب آیین‌نامه داخلی مجلس باشد مورد استقبال ما قرار می‌گیرد "، اظهار داشت: به مجلس پیشنهاد دادیم برای اینکه این مفاد و چارچوب رعایت شود کمیته‌ای در هیئت رئیسه شکل گیرد اما هنوز چنین کمیته‌ای تشکیل نشده است.

وی بر همین اساس به اداره قوانین اشاره و تصریح کرد: همان‌طوری که طرح‌های نمایندگان ابتدا در اداره قوانین بررسی و سپس در مجلس مطرح می‌شود سؤالات و تذکرات نمایندگان را نیز در کمیته مشابه باید بررسی کند تا تذکراتی که در چارچوب آیین‌نامه داخلی باشند قرائت شوند.

* محاکمه غیابی دولت‌مردان

حجت‌الاسلام میرتاج الدینی با تأکید بر اینکه تذکر شفاهی در حکم یک سؤال است که از رئیس‌جمهور و وزرا غیابی مطرح می‌شود و آنها برای پاسخ‌دهی حضور ندارند، افزود: این نوع تذکر در واقع حکم محاکمه غیابی را دارد.

* شفاف‌سازی اقدامات دولت را آغاز کردیم

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور با بیان اینکه: "ما درخصوص «شفاف سازی» اقدامات دولت کارمان را شروع کرده‌ایم "، اظهار داشت: نظریات کارشناسی دولت در زمینه لوایح، طرح‌ها را منتشر می‌کنیم که مثل جزوات مرکز پژوهش‌ها در اختیار نمایندگان محترم قرار می‌دهیم و این موضوع هرچه جلوتر می‌رویم تأثیرگذارتر خواهد بود.

* استقبال از تعطیلی پنج‌شنبه‌ها

وی در ادامه گفت‌وگوی خود با فارس به تعطیلی پنج‌شنبه‌ها اشاره و تصریح کرد: تعطیلی پنج‌شنبه‌ها در آموزش و پروش موضوعی است که با استقبال بسیاری نیز رو‌به‌رو شد.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور خاطر‌نشان کرد:‌ کار کارشناسی در وزارت آموزش و پرورش نیز نشانگر موافق بودن با اجرای تعطیلی پنج‌شنبه‌ها در سایر مقاطع تحصیلی است و در نظر‌سنجی که بر خروجی برخی سایت‌ها قرار گرفته بود این موضوع موافقان زیادی داشته است


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:3 عصر
هرکس در برابر ولایت دم از منیت بزند، عاقبت به خیر نخواهد شد

خبرگزاری فارس: دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل گفت: هرکس که در راه اسلام و انقلاب ازخودگذشتگی نکرد و در برابر ولایت عرض‌اندام کرد، عاقبت به خیر نخواهد شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، داود احمدی نژاد که در نشست شورای مرکزی گروه 72 ایران اسلامی (تشکل روحانی - دانشگاهی حامیان دولت اسلامی) سخن می گفت، اظهار داشت: راز اینکه خداوند متعال از انسان به عنوان "اشرف مخلوقات " یاد کرده، برخورداری از قدرت تعقل و تفکر است.

وی افزود: اگر آناتومی بدن انسان و حیوانات را مطالعه کنیم، می بینیم قابلیت های جسمانی خیلی از حیوانات، به مراتب بالاتر از بسیاری از قابلیت های جسمانی انسان است اما با این وجود خداوند مقام خلافت خود را به انسان عطا کرد.

احمدی نژاد به ذکر نمونه ای در این خصوص پرداخت و ادامه داد: مثلا خفاش بدون برخورداری از چشم در غار زندگی می کند و فقط هم شب‌ها از لانه خود خارج می شود و با استفاده از رادار قدرتمندی که دارد، دهها کیلومتر دورتر از خانه‌اش دنبال طعمه می‌رود.

دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل، رسیدن انسان به مقام خلیفة اللهی بین همه مخلوقات خدا و اینکه انسان بالاتر از فرشتگان می نشیند را به خاطر داشتن امتیازاتی دانست که باید آنها را به عنوان عوامل رشد انسانی به دقت بررسی کنیم.

داود احمدی نژاد افزود: مثلا پسر نوح در زندگی مادی خود، پسر نوح است ولی در زندگی معنوی‌اش پسر نوح نیست یا به‌عکس مانند ملکه روم که در زندگی مادی‌اش دختر قیصر [پادشاه] روم و در زندگی مادی خود، منجی بشریت است.

وی با تاکید بر اینکه در جمهوری اسلامی هم چنین نمونه هایی وجود دارد، اضافه کرد: حضرت امام با وجود عشق و علاقه‌ای که به فرزند عزیزش آقا مصطفی داشت، به خاطر انقلاب فرزند او [حسین خمینی] را طرد کرد و یا آیت‌الله گیلانی که از نظر معنوی به مرحله ای از رشد رسیده بود که در مقام قاضی القضات نظام اسلامی از پسر خود به خاطر انقلاب گذشت و او را [به‌دلیل ارتباط با منافقین و فعالیت علیه نظام اسلامی] اعدام کرد.

دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: همه انبیای الهی و اولیاء الله دنبال ایجاد امت واحده بودند و در این راه متحمل سختی ها و مشقت های فراوانی شدند تا این امت واحده تشکیل و امت الگو و شاهد شود.

احمدی نژاد افزود: انقلاب اسلامی تجلی زحمات انبیا و اولیا و در واقع حاصل مجاهدت آن بزرگواران بود و عظمت ملت ایران هم ناشی از قرار گرفتن این ملت در مقام امت واحده اسلامی الگوست.

وی ادامه داد: اکنون هم هرجای دنیا مثل مصر، لیبی و بحرین انقلاب اسلامی رخ دهد، می گویند این انقلاب برگرفته از انقلاب ایران است و در واقع انقلاب 57 ملت مسلمان ایران در حال خروج از فاز منطقه ای و جهانی شدن است.

بازرس ویژه سابق رئیس جمهور گفت: قبل از انقلاب اسلامی به این مرز و بوم تاخت و تاز زیادی شد ولی عکس العمل حاکمان ما دست‌بوسی و امتیازدهی بیشتر بود که عقد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمن‌چای نمونه‌هایی از این امتیازات بود.

احمدی نژاد افزود: انقلاب اسلامی این معادله را بر هم زد و حالا سردمداران غرب فهمیده اند که این انقلاب همان‌طور که حضرت امام فرمودند باید صادر شود، توسعه یافته و آنها از همین می ترسند.

وی تصریح کرد: رژیم صهیونیستی را یک تئوریسین یهودی روسی به نام "تئودور هرتزل " تاسیس کرد و سازمان ملل این رژیم را به رسمیت شناخت و آمریکا، انگلیس و روسیه هم آن را پذیرفتند و حتی در لوای شعار "از نیل تا فرات " برای آن تا پشت مرزهای ما مرز تعیین کردند. "دیکتاتورهای شرق و غرب اول دنبال آن بودند که مردم خودشان این غده سرطانی را بپذیرند و بعد به سایر ملت‌ها تحمیل کنند اما به برکت انقلاب اسلامی امروز حتی مردم خودشان هم چنین رژیمی را به رسمیت نمی شناسند ".

احمدی نژاد اضافه کرد: آمریکایی ها برای مقابله با انقلاب اسلامی ترفندهای مختلفی به کار گرفتند که نمونه آن واقعه 11 سپتامبر بود که حتی به شهروندان خودشان رحم نکردند تا به خیالشان برای حضور نظامی‌شان در منطقه و پشت مرزهای ایران دلیل تراشی کنند.

دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل در بخش دیگری از سخنان خود بیان داشت: راز عزتمندی و پیروزی ملت ایران با وجود تنوع عقاید و سلایق و اختلافات قومیتی و مذهبی که در کشورمان وجود دارد "نعمت ولایت " بود که از ما یک پیکر واحد ساخت.

وی افزود: ولایت نقش اساسی در رسیدن ما به آرمان‌ها دارد و تدبیر زیبای ولی بود که انقلاب اسلامی به ثمر نشست و در طول 32 سال حیات طیبه نظام اسلامی توانستیم در برابر نظام سلطه که مجبور شده بود شعاع وجودی ما را کنترل کند، بایستیم.

احمدی نژاد ادامه داد: در جریان 8 سال دفاع مقدس همه دشمنان انقلاب وارد عمل شدند تا به انقلاب تک بزنند و صدام در واقع ویترین ابرقدرت ها بود اما ولایت بود که با اتکا به خداوند و با پاتک سیاسی و نظامی دشمن را در هم شکست. "در بحث جنگ نرم هم سلمان رشدی مرتد [با انتشار آیات شیطانی] مثلا می خواست به اسلام تک بزند اما از حضرت امام(ره) پاتک خورد و چنان گرفتار خشم انقلابی مسلمانان شده که از هستی و نیستی ساقط شده است ".

برادر رئیس جمهور گفت: در زمان رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هم ما با هجمه‌های زیادی از سوی دشمنان در داخل و خارج مواجه شدیم و در فتنه 88 دیدیم عناصر واداده و مهره های اجانب به دنبال تک زدن به نظام بودند اما ملتی که پروانه‌وار دور شمع وجودی ولایت بود، به آنها پاتک سیاسی زد.

داود احمدی نژاد افزود: اگر امروز به عزت و بزرگی رسیده ایم به خاطر نعمت ولایت بوده و احدی نباید در برابر ولایت منیت داشته باشد؛ نقش ولایت در دشمن شکنی آن‌قدر بارز است که شعار اصلی جریان فتنه، اظهار دشمنی با اصل ولایت بود.

وی با بیان اینکه دشمن در فتنه پس از انتخابات دهم سه هدف را پیگیری می کرد، متذکر شد: جریان فتنه می خواست به مردم دنیا بگوید شما که متاثر از انقلاب اسلامی و مردم ایران هستید، اینها خودشان چالش دارند. "دوم اینکه سردمداران فتنه می‌خواستند نهالی که در منطقه کاشته شده، نابود کنند و هدف سوم آنها نیز، مشغول سازی توده ها به خودشان بود تا آنها فتنه ای بزرگ‌تر به وجود آورند و نیروهایشان را برای این کار سازماندهی کنند ".

دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل گفت: ایستادگی در برابر طاغوت، حکم خداست و وقتی انسان مطیع فرمان خدا شد، خداوند هم دست او را می گیرد و ابزار پیروزی را در اختیارش قرار می دهد. احمدی نژاد افزود: در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی شاهد بودیم که مردم ما و نیروهای بسیجی که از متن مردم برخاستند، بدون اینکه آموزش خاصی دیده باشند در برابر نیروهای آموزش‌دیده و تا بن دندان مسلح فرعون و صدام ایستادگی کردند.

وی اضافه کرد: وقتی دشمن در جنگ شکست خورد با چهره فریبنده نفاق وارد عمل شد و نفاق هم علاوه بر ظاهر فریبنده، دارای گستره زیادی است که باید هم عوامل نفاق و هم شگردهای جریان نفاق را شناخت و به درستی تبیین کرد. "در جریان فتنه 88 دیدیم میان کسانی که علیه نظام صف‌آرایی کردند، زنان چادری و مردانی با ظاهر مذهبی بودند و حتی بین آنها روحانی هم بود که این نشان از ظاهر فریبنده و ترفندهای جریان نفاق دارد ".

مسئول سابق بازرسی ویژه نهاد ریاست جمهوری در بخش پایانی سخنانش در جمع شورای مرکزی تشکل روحانی - دانشگاهی حامیان دولت اسلامی اظهار داشت: محور حیاتی امت اسلام "ولایت " است و ما به آنچه پیامبران و اولیاء الله دنبال آن بودند، یعنی ایجاد امت اسلامی واحده حول محور ولایت رسیده ایم که باید پاسدار آن باشیم.

داود احمدی نژاد افزود: شیطان نمی تواند دو گروه، یکی انسان های متواضع و یکی اهل قناعت را فریب بدهد و لذا در انقلاب اسلامی هم غیر از کسانی که منیت داشتند و اهل تواضع نبودند و آنها که سهم خواهی می کردند، کسی از عرصه حذف نشد.

وی خاطرنشان کرد: چند چیز عقل انسان را زایل می کند که یکی از خطرناک ترین آنها، حب دنیا و کبر و عجب (خودپسندی) است که اتفاقا مستقیما انسان را در معرض آسیب قرار می دهد. "هرکس که در راه اسلام و انقلاب ازخودگذشتگی نکرد و در برابر ولایت عرض اندام کرد، مرد ره و از ما نیست و عاقبت به خیر نخواهد شد؛ مثل کسی که علم حجاب او شد و در برابر ولایت دم از منیت زد و جهنمی شد ".

دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل گفت: باید جایگاه و نقش ولایت در سکانداری انقلاب و نظام را به خوبی برای جوانان تبیین کنیم و خودمان هم عامل به فرمان ولایت باشیم و از منیت پرهیز کنیم و الّا از زیان‌کاران خواهیم بود.

داود احمدی نژاد در پایان خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی بسیار ریشه‌دارتر از آن است که با حرف های پوچ و تحرکات کور و ایذایی دشمن بلرزد اما اگر اندکی غفلت کنیم، دشمن از کوچک‌ترین غفلت ما برای آسیب رساندن به نظام سوءاستفاده می کند.

پیش از سخنرانی برادر رئیس جمهور، اکبر ایرانپور دبیرکل گروه 72 ایران اسلامی با ارائه گزارشی به تشریح مواضع و فعالیت‌های این تشکل روحانی - دانشگاهی حامی دولت اسلامی پرداخت


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:3 عصر
غفلت‌ها و کوتاهی‌ها ناشی از عمل نکردن به وظیفه بوده است

خبرگزاری فارس: حضرت‌ آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با انتقاد از برخی غفلت‌های کارگزاران نظام در برابر دشمن، برخی رفاه‌طلبی‌ها و رفتار قبیله‌ای کارگزاران در عرصه سیاست افزودند: در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ضعف ها، غفلت ها و کوتاهی هایی وجود داشته که در بیشتر موارد ناشی از عمل نکردن به وظیفه بوده است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر یکشنبه در دیدار رؤسای قوای مجریه، مقننه و قضاییه، رئیس مجلس خبرگان‌، اعضای هیأت وزیران، نمایندگان مجلس، مسئولان دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف، ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه در استان‌ها و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح در سخنان بسیار مهمی با اشاره به شرایط بی‌سابقه منطقه و جهان، تحلیل جامعی از شرایط کشور ارائه و تأکید کردند: ارزیابی واقع بینانه از جایگاه نظام اسلامی بعد از گذشت 32 سال نشان می‌‌دهد، کشور اکنون به دستاوردها و پیشرفت‌های بزرگ و غیرقابل تصوری رسیده که امیدبخش و زمینه‌ساز برای ادامه حرکت شتابان به سمت قله‌ها هستند و در کنار آنها نیز اولویت‌ها و فهرستی از کارهای انجام نگرفته وجود دارند که باید با همدلی، وحدت، کار و تلاش شبانه‌روزی، ایستادگی بر اصول و ارزش‌ها و با استفاده از اعتماد کم‌‌نظیر مردم به نظام و اعتماد به نفس ملی بالا در میان جوانان، از فرصت‌های موجود حداکثر استفاده را کرد و ایران اسلامی را به جایگاه شایسته خود در منطقه و جهان رساند.

رهبر انقلاب اسلامی، نگاه واقع‌بینانه در هرگونه ارزیابی شرایط کشور را مهم دانستند و افزودند: برای رسیدن به یک نگاه صحیح و واقعی از وضعیت کشور باید شرایط فعلی منطقه و جهان را نیز در نظر گرفت زیرا بیداری اسلامی کنونی در منطقه و بحران اقتصادی عجیبی که گریبانگیر غرب شده و همچنین رشد جریان‌های افراطی در غرب، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بی‌سابقه است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: وجود چنین شرایط بی‌سابقه‌ای در منطقه و دنیا، فرصت‌های بزرگی را پیش روی نظام اسلامی قرار داده است که اگر ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از شرایط کشور وجود نداشته باشد، ممکن است این فرصت‌ها از دست بروند و یا حتی تبدیل به تهدید شوند.

ایشان ارزیابی صحیح از شرایط کشور را مستلزم نگاه واقع‌بینانه و پرهیز از یک‌سونگری دانستند و افزودند: در بررسی شرایط کشور، باید هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف را دید و از نگاه منفی و یا نگاه مثبت مطلق پرهیز کرد.

رهبر انقلاب اسلامی با اظهار گله‌مندی از نگاه منفی مطلق در میان برخی مسئولان و نخبگان سیاسی، نتیجه اجتماعی چنین نگرشی را ناامیدی دانستند و خاطرنشان کردند: متأسفانه برخی مطبوعات نیز به دلیل بعضی اغراض فقط تیتر منفی می‌زنند که این روش، کار غلطی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: نگاه مثبت صرف نیز نادرست و موجب رضایت کاذب است.

ایشان نخبگان دانشگاهی و حوزوی و مسئولان را به مطالعه دقیق و بررسی کارشناسی فهرست نقاط قوت و ضعف فراخواندند و افزودند: نقاط مثبت، ظرفیت‌های کشور است و نقاط منفی، نشان دهنده اولویت‌ها است که با در نظر گرفتن هر دو فهرست، می‌توان مسیر صحیح حرکت به سوی پیشرفت و تعالی را شناخت.

رهبر انقلاب اسلامی سپس به برخی نقاط قوت کشور در شرایط کنونی اشاره و تأکید کردند: این نقاط روشن و مثبت محصول یک حرکت مستمر و به‌هم پیوسته نظام جمهوری اسلامی ایران در طول 32 سال گذشته است که البته فراز و نشیب‌هایی هم داشته است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، توانایی غلبه بر تهدیدها را نقطه قوت درجه اول نظام خواندند و افزودند: نظام اسلامی، از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون با تهدیدهای مختلف و پیچیده سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی قدرت‌های جهانی مواجه بوده اما توانسته است با تکیه بر مردم و توانایی‌های خود بر همه آنها غلبه کند.

اعتماد میان مردم و نظام، دومین نقطه قوت کشور بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره و تأکید کردند: اعتمادی که اکنون مردم ایران به نظام اسلامی دارند، در کمتر نظامی در دنیا وجود دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حضور بیش از هشتاد درصدی مردم در انتخابات دو سال قبل، و حضور گسترده و پرشور مردم در دو راهپیمایی سالانه روز قدس و 22 بهمن را نمونه‌های عینی اعتماد مردم به نظام دانستند و خاطرنشان کردند: امسال نیز با وجود هوای گرم، دنیا عظمت مردم ایران را در ماه رمضان و در روز قدس خواهد دید.

ایشان افزودند: برخی موارد خاص نیز همچون حرکت عجیب مردم در نهم دی سال 88، نمونه دیگری از احساس دلبستگی عمیق مردم به نظام اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی با اظهار تأسف از برخی سخنان و مطالب به ظاهر مصلحت‌جویانه که مدعی از دست رفتن اعتماد مردم به نظام هستند، خاطرنشان کردند: مردم نظام اسلامی را دوست دارند و از آن دفاع می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیشرفت در شرایط تحریم را یکی دیگر از نقاط قوت کشور دانستند و افزودند: در سخت‌ترین تحریم‌ها و در شرایطی که دشمن از تحریم‌های فلج‌کننده سخن می‌گوید، کشور در عرصه‌های مختلف از جمله علم و فناوری پیشرفت‌های شگرفی کرده است که دستاوردهای هسته‌ای، فناوری زیستی، فناوری نانو، فناوری انرژی‌های نو، صنایع هوا - فضا، ساخت ابررایانه‌ها، سلول‌های بنیادی، شبیه‌‌سازی‌ها، رادیو داروها، و نانو‌ داروهای ضدسرطان، نمونه‌هایی از پیشرفت در فناوری‌هایی است که در بعضی از موارد آن فقط چند کشور معدود صاحب آنها هستند.

ایشان به پیشرفت در ایجاد زیرساخت‌ها و کارهای عمرانی نیز اشاره کردند و افزودند: پیشرفت در اعتماد به نفس ملی یکی دیگر از دستاوردهای بزرگ کشور است، به‌گونه‌ای که اعتماد به نفس کنونی جوانان از اعتماد به نفس جوانان نسل اول و دوم انقلاب به مراتب بیشتر است.

ارتقای جایگاه و اعتبار بین‌المللی ایران، یکی دیگر از نقاط مثبتی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و افزودند: نظام جمهوری اسلامی ایران امروز کشوری محترم، اثرگذار، و متنفذ و دارای عزت بین‌المللی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این عزت بین‌المللی را ناشی از پافشاری مردم و مسئولان براصول و ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب دانستند و تأکید کردند: عزت و اعتبار جمهوری اسلامی ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری است.

ایشان افزودند: در مقابل، نفرت از امریکا در منطقه و جهان، در حال افزایش است و امریکا اکنون بی اعتبارترین و منفورترین کشور در منطقه و دنیای اسلام است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته مردم اروپا هم اگر از علت واقعی مشکلات خود که تسلط امریکا و رژیم صهیونیستی بر سیاستهای دولتهای آنها است، آگاه شوند، قطعاً روند کاهش محبوبیت امریکا در اروپا هم بیشتر خواهد شد و این اتفاق، در آینده نه چندان دور، خواهد افتاد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش برخی افراد برای خدشه دار نشان دادن اعتبار بین المللی نظام جمهوری اسلامی افزودند: برخی می خواهند بگویند چون نظام اسلامی بر مبانی خود ایستادگی کرده، اعتبار بین المللی ایران تنزل یافته است، در حالیکه در برخی دورانها که متأسفانه مسئولان در مقابل غرب کوتاه می آمدند، برخوردهای آنها تندتر و توهین آمیزتر بود.

ایشان خاطرنشان کردند: در دوره ای مسئولان کشور حتی مناقب مسئولان امریکایی را ذکر کردند اما رئیس جمهور سبک سر امریکا بلافاصله جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت نامید.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در دوره ای دیگر، رابطه با یک دولت اروپایی به ظاهر خوب بود و آن دولت از ایران تجلیل می کرد اما همان دولت اروپایی، در جریان داستان رستوران میکونوس، تشکیل دادگاه داد و کشورهای اروپایی سفرای خود را از تهران فراخواندند و به خیال خود خواستند سیلی سختی بزنند اما از همین حسینیه پاسخ خود را با سیلی سخت تری دریافت کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: هرگاه نظام اسلامی در مقابل امریکا و اروپا کوتاه آمده است، آنها گستاخ تر شده اند و هر زمان که نظام بر شعارها و مبانی انقلاب پافشاری کرده، عزت جمهوری اسلامی بیشتر شده است.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، ناامیدی دشمنان از منفعل کردن انقلاب اسلامی، ثبات کشور، الهام بخشی، الگوسازی، ضعیف شدن دشمنان، و تجربه متراکم قانونگذاری و اجرایی در کشور را از دیگر نقاط قوت نظام اسلامی برشمردند.

حضرت آیت الله خامنه ای بعد از تبیین نقاط قوت، به بیان نقاط ضعف کشور پرداختند و تأکید کردند: اگر نقاط منفی دیده نشوند یقیناً ضربه خواهیم خورد.

ایشان افزودند: در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ضعف ها، غفلت ها و کوتاهی هایی وجود داشته که در بیشتر موارد ناشی از عمل نکردن به وظیفه بوده است.

رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری شکست مسلمانان در جنگ احد و علل و عوامل آن، افزودند: سرگرم شدن به منازعات و مشاجرات سیاسی، روی آوردن به رفاه طلبی و زندگی اشرافی، غفلت از روحیه جهادی و ایثار، غفلت از تهاجم فرهنگی دشمن، غفلت از در کمین بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضای رسانه ای کشور، و کم توجهی نسبت به حفظ بیت المال از جمله نقاط ضعف هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای رفتار قبیله ای در میدان سیاست و اقتصاد را یکی دیگر از نقاط ضعف برشمردند و خاطرنشان کردند: در رفتار قبیله‌ای، تأیید یا تخطئه اقدامات افراد، براساس ماهیت عمل آنها انجام نمی شود بلکه انتقاد و یا تعریف از افراد به نحوه وابستگی آنها به قبیله مورد نظر مرتبط است.

ایشان افزودند: اگرچه در عرصه اقتصادی اقدامات زیادی انجام شده اما هنوز مسئله اشتغال، تورم و فرهنگ کار حل نشده است.

رهبر انقلاب اسلامی فرهنگ عمومی مردم را یکی دیگر از زمینه هایی دانستند که باید به آن توجه جدی تر شود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: باید فضائلی همچون صبر، شکر، ذکر، احسان، مروت نسبت به دیگران، میل به خدمت و پرهیز از آزار و اذیت همنوعان، روزبروز در جامعه گسترش یابد.

ایشان مطرح نشدن صحیح مبانی اعتقادی اسلام و انقلاب را یکی دیگر از نقاط ضعف برشمردند و در جمع بندی این بحث تأکید کردند: نقاط قوت، امیدها را افزایش می دهند و نقاط ضعف، نشان دهنده اولویتها هستند بنابراین، در هر ارزیابی از شرایط کشور باید نقاط مثبت و منفی با یکدیگر دیده شوند.

حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به وضعیت منطقه نیز اشاره و تأکید کردند: شرایطی که اکنون در منطقه حاکم است، کاملاً برخلاف تصور و محاسبات امریکا و صهیونیزم بین الملل پیش می رود.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: قدرتهای بین المللی قصد داشتند با تحریم اقتصادی، ایران را فلج کنند اما اکنون خداوند به گونه ای مقدر کرده است که بحران اقتصادی گریبان خودشان را به شدت گرفته است.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: آنها فتنه سال 88 را برای زمین زدن نظام جمهوری اسلامی، تقویت و یا تدارک کردند اما شرایط به گونه ای رقم خورد که اکنون نظامها و دولتهای وابسته به امریکا در منطقه، یک به یک در حال زمین خوردن و یا متزلزل شدن هستند.

ایشان افزودند: امریکا و برخی قدرتهای غربی برای محاصره ایران، به افغانستان و عراق حمله نظامی کردند اما اکنون در باتلاق این دو کشور گرفتار شده و خود در محاصره قرار گرفته اند.

حضرت آیت الله خامنه ای، بیداری اسلامی در منطقه را نیز حادثه ای فوق العاده مهم دانستند و تأکید کردند: ابعاد آنچه که اکنون در مصر، تونس و یمن، در جریان است، قابل محاسبه نیست و ابعاد عظیم آن در آینده مشخص خواهد شد.

ایشان افزودند: قرار دادن نامبارکِ مصر در قفس و دادگاهی کردن او، یک حادثه پر معنا، عجیب و عمیق است که باید تنگ شدن عرصه بر رژیم صهیونیستی را نیز به آن اضافه کرد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش آمریکا و برخی قدرتها برای کنترل اوضاع کشورهای منطقه، خاطر نشان کردند: این تلاشها تاکنون به نتیجه نرسیده و به لطف خداوند به نتیجه هم نخواهد رسید.

حضرت آیت الله خامنه ای با اظهار نگرانی از اوضاع لیبی تأکید کردند: سیاست غرب در لیبی بسیار رذیلانه و موذیانه است زیرا آنها تلاش دارند با سوء استفاده از قیام مردم، علاوه بر تسلط بر منابع نفت این کشور، حضور خود را در لیبی تثبیت کنند و بر منطقه شمال آفریقا بویژه مصر و تونس اِشراف داشته باشند.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود ماه مبارک رمضان و روزه داری را هدیه ای الهی و زمینه ای برای رسیدن به تقوا دانستند و با اشاره به فرازهایی از دعای مکارم الاخلاق حضرت امام سجاد علیه السلام افزودند: گسترش عدالت در ابعاد مختلف، فروخوردن خشم و حرکت در مسیر منطق و استدلال، پرهیز از دامن زدن به اختلافات، تلاش برای جذب افراد بجای دفع آنها، و بیان نقاط مثبت عملکرد افراد و اجتناب از اعلام عمومی نقاط منفی افراد، از جمله لوازم تقوا است.

در ابتدای این دیدار آقای احمدی نژاد رئیس جمهور گزارش مبسوطی از فعالیتهای شش ساله دولت در بخشهای عدالت گستری، ترویج مهرورزی و خدمتگزاری، و پیشرفت و آبادانی کشور بیان کرد.

رئیس جمهور با تشکر از اقدامات دولتهای گذشته، به همراهی نمایندگان مجلس و قوه قضاییه با دولت اشاره کرد و گفت: دولت در سخت ترین شرایط با حمایت مردم و رهبر معظم انقلاب به دستاوردهای مهمی در بخشهای مختلف رسید به گونه ای که در شش سال اخیر جهش چند برابری در فعالیتهای عمرانی کشور بوجود آمده است.

آقای احمدی نژاد با اشاره به 91 سفر استانی هیأت دولت و اتخاذ بیش از بیست هزار تصمیم استانی گفت: 98 درصد از مصوبات اولین دور از سفر استانی، 77 درصد از تصمیمات سفر استانی دور دوم و 49 درصد از مصوبات سفر استانی مرحله سوم اجرایی شده است.

رئیس جمهور توجه ویژه به مناطق محروم را از جمله سیاستهای دولت برشمرد و با اشاره به اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی گفت: مجموع واگذاریها از سال 70 تا 83 مجموعاً 2800 میلیارد تومان بود که از سال 84 تاکنون به 82 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.

رئیس جمهور گفت: در بخش سرمایه گذاری خارجی هم با وجود رشد منفی سرمایه گذاری در جهان، ایران در دو سال اخیر رشد 124 درصدی داشته و در زمینه رشد سرمایه گذاری نیز در رتبه ششم جهان قرار گرفته است.

آقای احمدی نژاد به اعطای سهام عدالت به 39 میلیون نفر، اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و نیز افزایش حقوق کارکنان، بازنشستگان و مستمری بگیران، اشاره کرد و گفت: به استناد آمار، فاصله طبقاتی براساس شاخص ضریب جینی کاهش یافته است.

رئیس جمهور، ترویج مهرورزی و همبستگی ملی و توسعه فرهنگ خدمتگزاری را از دیگر اهداف دولت برشمرد و با اشاره به سرعت حرکت علمی در کشور افزود : در سالهای اخیر آمار دانشجویان دو برابر شده، تحصیلات تکمیلی توسعه یافته و مقالات علمی نیز از 12 هزار مقاله به بیش از 32 هزار مقاله افزایش یافته است.

آقای احمدی نژاد به خدمات دولت در بخش بهداشت و درمان، صنعت، معدن و تجارت، و مخابرات نیز اشاره کرد و درخصوص بخش نفت و گاز گفت: خودکفایی در تولید بنزین، گازرسانی به شهرها و نقاط محروم، توسعه فازهای پارس جنوبی با اتکا به سرمایه و دانش بومی و کاهش مصرف بنزین از جمله دستاوردهای این بخش است.

وی تأسیس صندوق توسعه ملی را یکی از اقدامات مناسب برشمرد و گفت: این صندوق اکنون 20 میلیارد دلار سرمایه دارد که تا پایان سال به 30 میلیارد دلار خواهد رسید.

رئیس جمهور به افزایش اعتبارات حوزه فرهنگی هم اشاره کرد و گفت: برنامه های فرهنگی دولت مسجد محور است و بودجه حوزه دین از 96 میلیارد تومان در سال 83 به بیش از دو هزار میلیارد تومان در سال 90 افزایش یافته است.

رئیس جمهور در پایان تأکید کرد: مسیر آینده کشور، رسیدن به سند چشم انداز 1404 و تبدیل شدن به قدرت اول منطقه ای و جایگاه شایسته بین المللی است که روند شتابان کنونی زمینه ساز رسیدن به این جایگاه والا است.

در پایان این دیدار نماز مغرب و عشاء به امامت حضرت آیت الله خامنه ای اقامه شد و سپس حاضران روزه خود را به همراه ایشان افطار کردند.
انتهای پیام/ع


دوشنبه 90 مرداد 17 , ساعت 7:2 عصر
کمک 25 میلیون دلارى دولت ایران به مردم قحطی‌زده سومالى

خبرگزاری فارس: دولت مبلغ بیست و پنج میلیون دلار کمک انسان‌دوستانه و مواد غذایی و دارویی را به مردم سومالی اختصاص داد.

به گزارش حوزه دولت خبرگزاری فارس، در ظل رهنمودهای مقام معظم رهبری درخصوص کمک رسانی به مردم مسلمان قحطی‌زده و روزه‌دار سومالی و با توجه به عنایت ویژه رئیس جمهور در ارسال و اعطای کمک های دولت و ملت مسلمان و انقلابی ایران طی ماه مبارک رمضان، دولت با اختصاص مبلغ بیست و پنج میلیون دلار کمک انسان‌دوستانه و مواد غذایی و دارویی به مردم سومالی موافقت کرد.

بر این اساس، اعضای دولت نیز با توجه به شدت خشکسالی و گرسنگی مردم مسلمان سومالی تصمیم گرفتند یک‌سوم از حقوق ماهانه خود در ماه مبارک رمضان را برای کمک به مردم این کشور اختصاص دهند.

در این راستا، دولت از مردم شریف و روزه‌دار کشورمان دعوت به عمل می آورد، همگام با دولت، هدایای نقدی خود را به برادران و خواهران قطحی زده سومالیایی را به حساب 99999 هلال احمر نزد بانک ملی ایران واریز کنند.


<   <<   96   97   98   99   100   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ