|
||||
|
بازتابهای حکم بیسابقهی امام خمینی
این فتوای امام باعث ایجاد موج جدیدی از بیداری اسلامی در جهان شد. مجلس اعلای اسلامی الجزایر نیز با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن کتاب خواستار مجازات نویسندهی آن شد. شیخ احمد سخنون بزرگترین روحانی الجزایر در پیامی خطاب به امام خمینی و علمای ایران، سلمان رشدی را مرتد و واجب القتل خواند. در این کشور کتابی نیز با عنوان «شیطان غرب» علیه آیات شیطانی منتشر شد. سعید ایوب در قسمتی از این کتاب با درج کامل فتوای امام خمینی، به تجلیل از آن پرداخته و نوشت: «آیتالله روح الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران با شجاعت و قبول مشکلات ناشی از این فتوا که غرب را علیه ایران بر میانگیزاند این فتوا را صادر کردند». نمایندگان 47 کشور اسلامی در سازمان کنفرانس اسلامی نیز در هجدهمین اجلاس وزیران امور خارجه در اسفند 67 کتاب آیات شیطانی را کفرآمیز خوانده و انتشار آن را به عنوان توهین به مقدسات امت مسلمان محکوم ساخته و همچنین نویسندهی آن را مرتد اعلام نمودند. (6)
مسلمانان شهر بُن آلمان، تظاهرات گستردهای در تایید فتوای امام به راه انداختند. مسلمانان انگلستان نیز در تظاهراتی بزرگ، این کتاب و نویسندهاش را محکوم کرده و کتاب آیات شیطانی را به آتش کشیدند. در ایتالیا تعدادی از کتابفروشیها اعلام کردند که هنگام بازکردن در کتابفروشی، با نامههای تهدیدآمیز مواجه شدهاند. فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه، با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد از تمامی راهها و امکانات قانونی برای جلوگیری از انتشار کتاب آیات شیطانی استفاده خواهد کرد. فریادهای «مرگ بر رشدی» و «رشدی باید اعدام گردد» در هلند و تعداد دیگری از کشورهای غربی بلند شد و نشان از اعتراض آنها به این کتاب و حمایت از فتوای امام داشت.(7)

نکتهی مهم این است که اگر هدف امام خمینی تنها به درک واصل کردن سلمان رشدی بود میتوانست این فتوا را علنی نکرده و در عین حال دستور این کار را بهصورت غیر علنی صادر کند. اما امام ترجیح داد تا این فتوا علنا منتشر شود. اینکه چرا امام مبادرت به انجام چنین تصمیمی گرفت دقیقا به همان موضوع بیداری جهان اسلام بر میگردد. امام بهخوبی میدانستند که مسلّما این آخرین اقدام جهان غرب در مقابل قدرت روز افزون جهان اسلام نیست و یقینا در آینده با موارد دیگری نیز روبرو خواهند شد. بنابراین باید اقدامی صورت میگرفت تا غرب از مواضع خود عقبنشینی کرده و مجددا به فکر اجرای طرح و برنامهای شبیه آن نیفتد و از طرف دیگر، روح اسلام انقلابی و مبارزاتی نیز در کالبد مسلمانان دنیا زنده شود. این اقدام امام خمینی در حقیقت، حمله به عمق طرحریزی استراتژیک غرب بود که در چند برههی دیگر نیز از سوی امام اتخاذ شد. این فتوا چنان لرزهای بر پیکرهی دستگاه سیاستگذاری غرب انداخت که چارهای نداشتند جز اینکه مانند همیشه دست به تحریم روابط دیپلماتیک با ایران بزنند. کما اینکه واکنش اتحادیهی اروپا نسبت به فتوای صادره تصمیم و اقدام مشترکی در سه زمینه بود:
1- احضار سفرای دولتهای عضو از تهران و کاهش سطح روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران
2- لغو ملاقات و بازدید مقامات دو طرف در سطح وزیران و معاونان آنها
3- تقلیل همکاری های اقتصادی و کاهش واردات کالا از ایران
پس از قطع روابط سیاسی ایران و انگلستان در 15 اسفند 1367 (5 مارس 1989 ) دولت آلمان نیز در حمایت از انگلستان، اجرای موافقتنامهی فرهنگی با ایران را که در آبان 1367 (نوامبر1988 ) امضا شده بود، به حالت تعلیق در آورد. انگلستان میکوشید تا با توسعهی مسوولیت حمایت از سلمان رشدی به بقیه کشورهای اروپایی بهویژه دو عضو مؤثر آن یعنی آلمان و فرانسه، هم به اعمال محدودیت و فشار علیه ایران از سوی اتحادیه تاکید نماید و هم خود را یکجانبه در این مسأله درگیر نسازد. گر چه این حربه نیز مانند همیشه باعث سرافکندگی و خواری طرف غربی شد و هنگامیکه استقامت امام، مردم و حتی جهان اسلام بر این فتوا را دیدند سفرایشان که با هزار دبدبه و کبکبه از ایران رفته بودند، با هزاران هزار خواری و ذلت بازگشتند. (8)
اما بعد از انتشار این فتوای امام، عدهای در داخل و خارج که همیشه دایهی مهربانتر از مادر هستند و کاتولیکتر از پاپ و البته حلقه به گوش اوامر سیاسیون غرب، عنوان کردند که اگر سلمان رشدی توبه کرده و به اشتباهی که مرتکب شده است اقرار کند، این حکم از او ساقط خواهد شد. اما چند روز بعد دفتر امام در جواب به این بحث انحرافی نیز اطلاعیهای با این مضمون صادر کرد:
«رسانه هاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسئولین نظام جمهورى اسلامى نسبت مىدهند که اگر نویسندهی کتاب آیات شیطانى توبه کند حکم اعدام دربارهی او لغو مىگردد. امام خمینى- مدّ ظلّه- فرمودند: این موضوع صد در صد تکذیب مىگردد. سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند.
حضرت امام اضافه کردند: اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل مىخواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.» (9)

استقامت و پافشاری بر حکم امام خمینی بعد از فوت ایشان توسط رهبر انقلاب نیز همچنان پیگیری شد. فیالمثل در 5 دی ماه 1369 که عدهای باز هم میخواستند فتوای امام را ملغی کنند دفتر رهبر انقلاب پیامی به شرح ذیل صادر نمود:
«با توجه به اخبار مربوط به تبری جستن سلمان رشدی مرتد از اهانتهایی که به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و دیگر مقدسات اسلامی، در کتاب موهن آیات شیطانی شده است، دفتر مقام معظم رهبری در پاسخ به سؤالاتی که ازسوی مسلمانان در این زمینه بهعمل آمده است، اعلام داشت که: حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: حکم تاریخی و تغییرناپذیر حضرت امام رضوانالله تعالی علیه در مورد نویسندهی کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنهی رویارویی اسلام با کفر جهانی نشان میدهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمهای برای تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزههای خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود، بهصورت مفتضحانه و گام به گام مجبور به عقبنشینی شده و انشاءالله با ادامهی مقاومت مسلمانان جهان از این پس کسی جرأت اهانت به پیامبر معظم (ص) و مقدسات اسلامی را نخواهدیافت.
حکم اسلام درمورد نویسندهی کتاب آیات شیطانی همانگونه که حضرت امام رضوانالله تعالی فرمودند: «اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد» ثابت است و چنین تشبثاتی که با همیاری بعضی افراد به ظاهر مسلمان صورت میگیرد، تغییری در این حکم الهی نخواهد داد.» (10)
چه کسانی مانع از تحقق حکم امام شدند؟
اما متأسفانه بر خلاف پافشاری امام و رهبری بر ثابت بودن این حکم، عدهای از افراد چنانچه گفته شد در صدد خنثی کردن این حکم بر آمدند. اینکه به تعبیر رهبر انقلاب، این «افراد به ظاهر مسلمان» چه کسانی بودند حداقل برای نگارنده مشخص نیست اما به یقین سیاستهای دولتهای سازندگی و به تبع آن دولت اصلاحات موجب امیدواری غرب به عدم اجرای حکم امام شد. این دولتها چنان غرق در آداب و رسوم دنیای دیپلماسی و عرف دیپلماتیک شدند که برای کسب مثلا وجهه و آبرو در میان دولتمردان غربی، حاضر شدند یا حکم امام را نادیده بگیرند و یا از آن عدول کنند. اوج این موضوع را میتوانیم در اظهارات رئیسجمهور وقت دولت اصلاحات ایران، سید محمد خاتمی ملاحظه کنیم. خاتمی دقیقا ده سال بعد از حکم امام در سفری که به ایالات متحده داشت، تاریخ مصرف حکم امام را تمام شده بیان کرد!
تیم دولت اصلاحات اعم از خاتمی و وزیر امور خارجهی وقت ایران، سید کمال خرازی که در مهرماه سال 77 برای شرکت در اجلاس سالانهی سازمان ملل به ایالات متحده سفر کرده بود دربارهی سلمان رشدی موضعی اتخاذ کرد که باعث خوشحالی سیاستمداران غربی شده و در آن ایام با استقبال وسیع مطبوعات و نشریات آمریکایی و اروپایی مواجه شد. برای مثال رادیو «سی بی سی» کانادا گزارش داد: خاتمی روز سهشنبه اعلام کرد که مسألهی رشدی بایستی خاتمه یافته تلقی شود.

روزنامهی «گلوب اند میل» نیز عنوان مطلب خود در این زمینه را چنین قرار داد که تهدید قتل سلمان رشدی ممکن است برداشته شود. گلوب ادامه داد: با وجود لحن آشتیجویانهی خاتمی، روشن نیست که آیا این اظهارات نمایانگر تغییری واقعی در موضعگیری ایران در قبال فتوای قتل رشدی است یا خیر؟
گلوب به نقل از خاتمی افزود: ایران اکنون میخواهد از تصادم فرهنگی خود دربارهی رشدی که روابط جمهوری اسلامی و اروپا را مسموم ساخته است به سوی گفتوگوی میان تمدنها حرکت کند.
این در حالی بود که انجمن قلم کانادا یکی از بزرگترین طرفداران سلمان رشدی بود و در سال 1992 اقدامات زیادی را در حمایت از رشدی انجام داد. در آن زمان حتی قرار بود رشدی نیز به کانادا سفر کند که هواپیمایی «بریتیش ایرویز» به دلایل امنیتی از پرواز دادن سلمان رشدی خودداری کرد. (11)
روزنامهی «فیگارو» نیز همان ایام با انتشار عکس خاتمی در صفحهی اول خود نوشت: خاتمی امید را به سلمان رشدی باز گرداند. به گزارش رادیو فرانسه در صفحهی سوم این روزنامه، «کلود لوریو» تحت عنوان «خاتمی ماجرای رشدی را بایگانی کرد» نوشت: دولت خاتمی کسی را برای قتل سلمان رشدی اعزام نمیکند و سلمان رشدی با خوشبینی محتاطانهای دیروز وزارت خارجهی انگلستان را در لندن ترک کرد. ولی خاتمی نمیتواند مانع شود که یک متعصب مؤمن، ندای امام خمینی را به گوش جان نگیرد. (12)
بخش فارسی رادیو آمریکا نیز آن روزها گزارش داد: با اعلام آقای کمال خرازی مبنی بر اینکه دولت ایران از این پس خود را با فتوایی که سلمان رشدی را تهدید به قتل میکرد ارتباطی نخواهد داشت، مطبوعات آمریکا به شرح و تفسیر این اعلام نظر پرداختند.
این اعلام نظر آقای خرازی نه فقط شرح و تفسیرهای فراوان مطبوعات آمریکا را باعث شد بلکه رضایت خاطر و تحسین سیاستمداران بزرگ جهان را جلب کرد. بهخصوص که رئیسجمهوری ایران آقای سید محمد خاتمی نیز در ملاقات و گفت و شنودی که با گروهی از ایرانیان مقیم آمریکا در یکی از تالارهای سازمان ملل متحد در نیویورک داشت سخنان خرازی، وزیر امور خارجهی ایران را تأیید کرد.
این رادیو افزود: دولت انگلیس رسما به رشدی خبر داد و او را مطمئن ساخت که اظهارات مقامات ایرانی در مورد وی مستحکم و قابل اطمینان است بهطوری که «رابین کوک» وزیر امور خارجهی این کشور اعلام رفع تهدید نسبت به جان رشدی را یک رویداد تاریخی نامید و متعاقب آن مناسبات سیاسی قطع شدهی خود را با ایران از سر گرفت. (13)
این در حالی بود که رادیو آمریکا با این وجود نیز نتوانست عظمت و گستردگی تأثیر حکم امام را منکر شود و افزود: تهدیدی که بر اثر این فتوا نسبت به سلمان رشدی ایجاد شد همیشه تهدید واقعی محسوب میشود زیرا که در اثر آن چندین نفر در رابطهی با کتاب افسانهای آیات شیطانی کشته یا مجروح شدند. گرچه دولت ایران در هیچ یک از این قتلها دست نداشته است.
روزنامهی «دالاس مورنینگ نیوز» چاپ ایالات تگزاس نیز در اینباره نوشت: زندان انفرادی، مرگ همیشه با سلمان رشدی همراه بود. هر جا که میرفت تهدید مرگ نیز با او بود. این نویسندهی انگلیسی که به مدت ده سال مورد خطر مرگ قرار داشت ممکن است که از این پس بتواند بار دیگر آزاد زندگی کند. (14)
پیشبینی امام درست از آب درآمد
باری، ده سال بعد از انتشار فتوای امام، انگار پیشبینی آن بزرگمرد تاریخ درست از آب درآمد. انگار خاتمی و تجدیدنظر طلبان همانگونه که امام پیشبینی کرده بود بهدلیل پایبندی به اصول دیپلماتیک و لبخند رضایت سیاستمداران غرب از موضع امام عدول کردند. روحخدا در یکی از آخرین نامههای خویش اینچنین نوشته بود:
«راستى به چه علت است که در پى اعلام حکم شرعى و اسلامى مورد اتفاق همهی علماء در مورد یک مزدور بیگانه اینقدر جهانخواران بر افروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه افتادهاند؟ غیر از این نیست که سران استکبار از قدرت برخورد عملى مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههاى شوم آنان به هراس افتادهاند و اسلام امروز مسلمانان را یک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه میدانند و از اینکه فضاى شرارت آنان محدود شده است و مزد بگیران آنان چون گذشته با اطمینان نمىتوانند علیه مقدسات قلمفرسائى کنند مضطرب شدهاند... خیلى جالب و شگفتانگیز است که این به ظاهر متمدنین و متفکرین وقتى یک نویسندهی مزدور با نیش قلم زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان مسلمان را جریحهدار مىکند، عدهاى در رابطه با آن شهید مىشوند، براى ایشان مهم نیست و این فاجعه عین دموکراسى و تمدن است، اما وقتى بحث اجراى حکم و عدالت به میان مىآید، نوحه رأفت و انساندوستى سر مىدهند. ما کینهی دنیاى غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همین نکتهها به دست مىآوریم. قضیهی آنان قضیهی دفاع از یک فرد نیست، قضیهی حمایت از جریان ضداسلامى و ضدارزشى است که بنگاههاى صهیونیستى و انگلیس و آمریکا به راه انداختهاند و با حماقت و عجله خود را روبهروى همهی جهان اسلام قرار دادهاند... اگر غفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهاى خطرناک و قلم بهدستان اجیر شده در آستین فراوان دارد... ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسى قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتواى اسلامى و حکم اعدام سلمان رشدى مطابق اصول و قوانین دیپلماسى بوده است یا خیر...» (15)
گناه بزرگ خاتمی و تجدید نظر طلبان
آری، گناه بزرگ خاتمی و اصلاحطلبان (بخوانید افسادطلبان) به تعبیر رهبر انقلاب این است که باعث «امیدواری» دشمنان انقلاب و اسلام شدند. خاتمی با این سخنان خود موجب شد تا دشمنان نظام، به وجود صداهای موافق و همسو با خود در داخل ایران امیدوار شوند. شاید اگر این سخنان و مواضع خاتمی و تجدیدنظرطلبان نبود و دشمنان ناامید از پیادهنظام خود در داخل کشور میشدند هرگز ماجراهایی چون کوی دانشگاه 78 و فتنهی 88 رخ نمیداد. شاید اگر دولتمردان جمهوری اسلامی نیز مانند امام و سیدنا القائد بر حکم اعدام سلمان رشدی پافشاری کرده و در برابر زیادهخواهیهای غرب عقبنشینی نمیکردند هرگز کسی جرأت نمیکرد که روزی مستند فتنه، یا کاریکاتور پیامبر اکرم (ص) و یا انواع و اقسام توهینهای دیگری که در سالهای اخیر روانهی بازار شد را منتشر کند. یقینا اگر اصلاحطلبان تجدیدنظر طلب، مانند مردم و رهبری نظام بر سر فتوای امام استوار میماندند، اتفاقاتی که امروزه در جهان تحت عنوان «بیداری اسلامی» در حال جریان است، خیلی قبلتر از این اتفاق میافتاد. اگر آن روز خاتمی و اصلاحطلبان از حکم امام عدول نمیکردند، بدون شک امروز دیگر شاهد توهینهای دوباره به پیامبر اعظم (ص) نبودیم.
پینوشتها:
1- انصاری، حمید. حدیث بیداری. صص 148-149
2- رضاییان، زهرا. حکم تاریخی حضرت امام رحمهالله درباره سلمان رشدی. نشریهی گلبرگ، شماره 47
3- ابعاد توطئه و تبیین حکم (گزیده مقالات پیرامون توطئه آیات شیطانی و حکم حضرت امام ). ستاد برگزاری سمینار تبیین حکم تاریخی امام خمینی
4- همان
5- صحیفهی امام، ج21، ص263
6- غفاری جاهد، مریم. قضیهی آیات شیطانی و فتوای تاریخی امام. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی (www.irdc.ir)
7- رضاییان، زهرا. همان
8- فوزی، یحیی. تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران. ج1، صص 204- 205
9- صحیفهی امام، ج21، ص268
10- ر.ک به پایگاه رسمی اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری (www.khamenei.ir)
11- تلکس ایرنا ویژه
12- همان
13- همان
14- همان
15- امام خمینی، منشور روحانیت
بولتن نیوز- محمد پورغلامی: اینکه انقلاب اسلامی را به عنوان مبداء مهم تاریخ حداقل در یکصد سال گذشته بدانیم، ادعای غلوآمیزی نیست. این ادعا را میتوان از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داد. پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد تا بنیان و بنیاد همهی تئوریها و نظریات غرب در زمینهی حکومت، سیاست و علمالاجتماع از هم فرو پاشد و سیاسیون و اندیشمندان غربی به تجدید نظر در آراء و نظریات خود مشغول شوند. به همین علت انقلاب اسلامی از همان بدو ابتدا با انواع و اقسام تهدیدات و بحرانهای خارجی روبرو شد. تفکر اومانیتهی غرب که برای خود غایتی جز این جهان نمیدید و نمیبیند، برای از میان برداشتن نظام سیاسی که اگر چه غایتش را در «عقبی» تعریف کرده اما غافل از معیشت و این دنیا هم نشده و از این جهت سرآمد همهی نظامهای سیاسی موجود در جهان است، از تمامی طرحها و برنامههای موجود در حوزهی منازعات نرم و سخت استفاده کردند. موج ترورهای اول انقلاب و شهادت متفکران و ایدئولوگهای انقلاب، جنگ هشت سالهی تحمیلی، ایجاد شورشهای داخلی و بالاخره تحریمهای سی ساله، نمونههایی از طرحهای پیچیدهی دشمن برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بوده و هست که هرکدام از آنها به تنهایی برای فروپاشی یک نظام و ملت کافی بود.

از طرفی دیگر انقلاب اسلامی درست در شرایطی رخ داد که جهان در اوج تنشها و نزاعهای فلسفی، ایدئولوژیکی، سیاسی و اقتصادی بود. در آن زمان، الگوی نظام دو قطبی مبتنی بر نظریات غرب در حوزهی روابط بینالملل سایه انداخته و کشورهای جهان به دو اردوگاه شرق و غرب، و یا کمونیسم و کاپیتالیسم تقسیمبندی شده بودند. انقلاب اسلامی درست در این شرائط و با درونمایهای که گفته شد به وقوع پیوست. بنابراین اگر چه در بسیاری موارد، غرب و شرق با هم اختلافات عمیق داشتند اما حداقل بر سر یک مسأله، یعنی مبارزهی با انقلاب اسلامی و به شکست کشاندن آن اشتراک داشتند. اوج این موضوع را میتوانیم در جریان جنگ هشت سالهی ایران نه با عراق که با همهی دنیا ملاحظه کنیم. در جنگ تحمیلی، از آمریکا تا شوروی، از انگلیس تا هلند، و از کویت تا عربستان و... به کمک عراق آمده و به دنبال فروپاشی انقلاب اسلامی بودند. هر چند در این موضوع نیز به مدد الهی و استقامت مردم غیور ایران شکست خورند.
این استقامت و پایداری ملت و نظام ایران بر روی اصول و مبانی دینی و الهی، موجب شد تا از یک سو دشمنان انقلاب اسلامی به این نتیجه برسند که این انقلاب و نظام را نمیتوان به شیوههای رایجی چون درگیریهای فیزیکی و منازعات سخت از پای در آورد، و از دیگر سو آنکه بهوضوح مشاهده میکردند که انقلاب اسلامی باعث بیداری ملتها و علیالخصوص جهان اسلام شده است. «بیداری مسلمانان» مسألهای بود که همواره تمدن غرب از آن وحشت داشت و پر بیراه نیست اگر بگوییم که وجه اصلی دشمنی تمدن غرب با انقلاب اسلامی به همین دلیل بوده است. آنها به خوبی دربافته بودند که انقلاب اسلامی به شرط دوام و تداوم خود، در مدت زمان کوتاهی میتواند مقدمات بیداری عالم اسلام و در مرتبهی بعد بیداری مردم آزادهی دنیا را فراهم کند.

بنابراین جنگ عراق و ایران که پایان یافت، رهبران سیاسی غرب تهاجم تازهای علیه اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی آغاز کردند. آنان در سالهای قبل در جریان دفاع ایران و در جریان رویارویی با حزبالله لبنان و جنبش اسلامی فلسطین و جهاد اسلامی افغانستان و ماجرای مرگ انورسادات به وسیلهی انقلابیون مسلمان مصری (14/7/1360) دریافتند که حرکت اسلامی رو به رشد را نمیتوان با سلاح و از طریق نظامی متلاشی ساخت. بنابراین باید جبههی جدیدی میگشودند. این جبههی جدید، جبههی جنگ روانی، فرهنگی و ایدئولوژیک بود. (1) در حقیقت زمانی که غرب در مقابله با رشد فزایندهی اسلام که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جهان به وجود آمده بود فهمید که نمیتواند در جنگ سخت و نبرد فیزیکی به اهداف خود دست یابد، چاره را در آن دید که وارد منازعات نرم و استفاده از الگو و مدلهای عملیات روانی علیه اسلام و ایران شود.
پایان جنگ فیزیکی و شروع جنگ نرم
شاید بتوان گفت اولین اقدام گستردهای که پس از جنگ ایران و عراق در جبههی جنگ نرم علیه اسلام توسط غرب طرحریزی شد انتشار کتاب «آیات شیطانی» نوشتهی سلمان رشدی و توزیع آن در سراسر جهان بود. «سلمان انیس رشدی» در یکی از خانوادههای مرفه و مسلمانِ شهر بمبئی، در سال 1326 شمسی متولد شد. پدرش فردی مسلمان و آگاه به ادبیات ایران و عرب بود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسهی مبلغان انگلیسی زبان مسیحی در هندوستان گذارنید و در سیزده سالگی، برای ادامهی تحصیلات به انگلستان رفت و دوران متوسطه را در مدرسه «راگبی» انگلستان طی کرد. رشدی سپس وارد رشتهی تاریخ دانشگاه «کمبریج» شد و در سال 1347 شمسی پس از فارغالتحصیل شدن به پاکستان، نزد خانوادهاش بازگشت و به مدت یک سال با تلویزیون پاکستان همکاری داشت، ولی دوباره عازم انگلستان شده و تبعیّت آن جا را پذیرفت. (2)

محورهای عملیات روانی غرب با انتشار آیات شیطانی
جنجالیترین کتابی که توسط سلمان رشدی منتشر شد کتاب «آیات شیطانی» است. این کتاب با پشتوانهی مالی یک یهودی صهیونیست که مبلغ نیم میلیون پوند به عنوان کمک به سلمان رشدی پرداخت کرد برای آنکه از گسترش موج اسلامخواهی که به نحو فزایندهای در جهان در حال انتشار بود جلوگیری کند، منتشر شد. بلافاصله پس از انتشار کتاب سلمان رشدی، «ساندی تایمز» معروفترین روزنامهی هفتگی چاپ لندن با تیراژی بیش از یک و نیم میلیون نسخه، ضمن معرفی این کتاب و نویسنده آن اعلام داشت «آیههای شیطانی یک شاهکار ادبی است و همچون یک تابلوی هنری زیبا که هیچ رمانی در عصر ما به اوج آن نخواهد رسید»! (3) بنابراین انتشار کتاب همان و شروع جنگ روانی سیاسیون غربی علیه اسلام هم همان. ابتدا در سال 1988، کتاب رشدی به عنوان کتاب سال انگلستان شناخته شد. سپس مؤسسات و ناشران مطرح و بزرگ کشورهای اروپایی، آمریکایی و حتی بعضی کشورهای آسیایی، با قراردادهای کلان برای ترجمه و توزیع آن مبادرت ورزیدند. بعد از آن در نشریات اروپایی از سلمان رشدی به عنوان یک شخصیت انقلابی یاد شد و در نهایت سیاستمداران ایالات متحده نیز با دعوت از رشدی و همسرش به آمریکا، برای وی برنامههای سخنرانی متعددی در ایالتهای مختلف آمریکا ترتیب دادند.
البته انتشار این کتاب با واکنشهای شدید و گستردهی جهان اسلام نیز مواجه شد. چنان که در پاکستان، مردم در مقابل مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد تجمع کردند که به شهادت پنج تن و مجروح شدن یک صد تن انجامید. تظاهرات مسلمانان هند نیز بیست مجروح بر جای گذاشت. نمایندگان جناحهای مختلف مجلس شورای ملی پاکستان، به نشانهی اعتراض به روش و موضعگیری دولت و درگیری پلیس با مردم، جلسه را ترک کردند و دولت پاکستان، تحت فشار شدید مسلمانان غیور آن کشور قرار گرفت. (4)

فتوای امام خمینی، باطل السّحر طرحریزی غرب
اگر چه همانگونه که اشاره شد اقدامات و حرکات کوچک و محدودی در واکنش به این اقدام غرب در برخی کشورهای اسلامی شکل گرفت اما فقدان وجود یک برنامه و راهبرد مشخص، فراگیر و کارآمد برای برانگیختگی و بیداری جهان اسلام و مسلمانان بهخوبی حس میشد. در این میان امام خمینی به عنوان یک عالم هوشیار و با درایت، و در قامت یک استراتژیست بزرگ جهان سیاست، دست به یک اقدام بیسابقهای زد. اقدامی که میتوان گفت «باطل السّحر» تمامی برنامههای طرحریزی شدهی غرب و استکبار در اینباره بود و موجب شد که این «تهدید» تبدیل به یک «فرصت» استثنائی برای جهان اسلام شود. فرصتی که از آن میتوان بهعنوان سرفصل جدیدی در موضوع «بیداری اسلامی» یاد کرد.
اقدامی که حضرت روحخدا در مواجهه با انتشار کتاب آیات شیطانی انجام دادند صدور فتوایی بود که به یقین دایرهی تأثیرگذاری و بسامد آن دهها برابر بیشتر از فتوای میرزای شیرازی در جنبش تنباکو بود. که اگر فتوای میرزا تنها محدود به ایران بود فتوای امام خمینی موجب بر هم ریختن کل جهان شد. امام در اقدامی بیسابقه، فتوای اعدام سلمان رشدی را صادر کرده و فرمودند:
« بسمه تعالى
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مىرسانم مؤلف کتاب آیات شیطانى که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مىباشند. از مسلمانان غیور مىخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاءاللَّه. ضمنا اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
25 بهمن 1367/ 7 رجب 1409
روح اللَّه الموسوی الخمینى» (5)
مدل معروف آمریکایی: هرگز تصور نمی کردم مسلمان شوم
آن روزها من در هالیوود به جایی رسیده بودم که خیلی ها آرزوی آن را داشتند اما این آن چیزی نبود که من واقعا به دنبالش بودم و افراد زیادی متعجب بودند از اینکه هالیوود را با آن همه هیاهو و زرق وبرق رها کردم تا مسلمان شوم و چقدر خوشحال بودم که با گفتن شهادتین از آن منجلاب و هیاهوی پوشالی و مصیبت بار برای همیشه رها می شدم.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، جیمی زنی آمریکایی است که به مدت پنج سال در سالن های مد هالیوود مشغول به کار بود و یک هفته پیش هالیوود را رها کرد تا مسلمان شود.
بر اساس گزارش خبرگزاری اهل البیت شرح مسلمان شدن این مدل آمریکایی در ادامه آمده است: اسم من «جیمی» است و یک هفته ی پیش مسلمان شدم. قبل از اینکه مسلمان شوم آدم محافظه کار و مصلحت اندیشی نبودم و از هیچ کاری ابایی نداشتم و آدم چندان خوبی نبودم.
حدود 5سال در مجلات و سالن های مد مدل بودم و در آن زمان مواد مصرف می کردم و فکر می کردم این کار مشکلی برایم ایجاد نمی کند و به آن معتاد نمی شوم چون تفننی و فقط برای وزن کم کردن مواد مصرف می کنم.
من فکر می کردم اینقدر سرسخت و مقاوم هستم که به مصرف مواد معتاد نمی شوم. بنابراین شروع کردم به مصرف مواد و این قضیه هفته ها ادامه پیدا کرد طوری که واقعا به آن عادت کرده بودم و دیگر تمام روز و شبم صرف این کار می شد. همسرم نیز با من مصرف می کرد و کم کم رفتارش با من خشن شده بود و من واقعا نگران زندگی ام بودم وبه همین دلیل تصمیم گرفتم ترک کنم.
تازه چشمانم باز شده بود، این آن چیزی نبود که در زندگی می خواستم و وقتی به همسرم گفتم که می خواهم ترک کنم، به من خندید و من را مسخره کرد. اما من واقعا تصمیم گرفته بودم مصرف مواد را کنار بگذارم و از همان روز این کار را کردم و هرگز دوباره به سراغ مواد برنگشتم. نه تنها هیچ کس به من برای ترک کردن کمک نکرد بلکه همسرم مرا مورد تمسخر قرار داد و سعی می کرد دوباره من را به مصرف مواد ترغیب کند.
در این زمان بود که باردار شدم و فرزندم متولد شد و کلا حواس و انرژی ام به سمت و سوی دیگری متمرکز شد. می دانستم که دیگر صاحب پسری هستم که به یک مادر خوب نیاز دارد. من عاشق پسرم بودم و می خواستم همه چیز را به خاطر او تغییر دهم.
وجود پسرم به من نیرویی می داد که می توانستم هر کاری را بخواهم انجام دهم. آن روزها من در هالیوود به جایی رسیده بودم که خیلی ها آرزوی آن را داشتند اما این آن چیزی نبود که من واقعا به دنبالش بودم و افراد زیادی متعجب بودند از اینکه هالیوود را با آن همه هیاهو و زرق وبرق رها کردم تا مسلمان شوم و چقدر خوشحال بودم که با گفتن شهادتین از آن منجلاب و هیاهوی پوشالی و مصیبت بار برای همیشه رها می شدم.
پیش از آنکه مسلمان شوم، همیشه مست و نشئه ی استفاده از مواد مخدر بودم. در حالی که پس از مسلمان شدن دیگر از این کارها بیزار شده بودم و در درون جان و قلبم احساس آرامش و شادی می کردم.
من 31 سال به عنوان یک مسیحی مرده بودم و جوابی برای سوالاتم پیدا نکرده و هرگز واقعا وجود خدا را حس نکرده بودم.
آن چیزی که حقیقتا من را به سوی اسلام کشاند و باعث شد مسلمان شوم ازدواجم با یک ایرانی مسیحی بود که از لحاظ روانی و احساسی به من بی احترامی می کرد و آزارم می داد، مجبورم می کرد تمام مدت شبانه روز را در خانه سپری کنم تا او هر لحظه بتواند من را چک کند و بداند کجا هستم. پس از مدتی او را ترک کردم و جرقه ای در من برای کنکاش جهان پبرامون و اینکه واقعا در دنیای اطرافم چه می گذرد واداشت.
فکر می کنم مهم ترین چیزی که من را به سوی اسلام جذب کرد، جایگاه و احترام به شخصیت انسانی زن است. مدتی درباره ی اسلام بررسی و مطالعه کردم و می خواستم بدانم چرا بعضی ها این اندازه از مسلمانان متنفرند. بارها با این اسلام ستیزی و خشونت و بی احترامی با مسلمانان در جامعه روبرو شده بودم و در اخبار نیز چیزهایی می دیدم و می شنیدم و می خواستم بدانم آیا واقعا اسلام همین تصویری است که در غرب و آمریکا برای مردم ترسیم می شود.
هرچه بیشتر درباره ی اسلام مطالعه می کردم، بیشتر به عمق مفاهیم آن فرو می رفتم و حقانیت آن برایم آشکارتر می شد. جایگا زن در اسلام و شخصیت و موقعیت زن در اسلام و نقش و مسوولیت زن در اسلام، شدیدا من را متاثر کرده بود. زندگی یک زن مساله ی ساده و پیش پا افتاده ای نیست، یک زن باید به مسایل زیادی فکر کند، به همسر، به تربیت فرزندان، به امور خانواده و... همانطور که همه می دانند زنان باید در خانه آشپزی کنند، از بچه ها نگهداری کنند، امور زندگی و همسرداری را اداره کنند و... در اسلام از زن به خاطر تمام این کارها تکریم و تجلیل شده است و زنان برای انجام این کارها دارای حق و حقوق هستند. در مساجد زنان برای خودشان یک بخش جداگانه برای عبادت دارند و اسلام به خوبی از قدرتی که در نهاد زنان نهفته است آگاهی دارد و با تفکیک زنان از مردان می خواهد مسلمانان در هنگام عبادت تمام توجه شان به امور عبادتی و پروردگار معطوف باشد. نگاه یک زن تاثیر شگفت انگیزی در مرد دارد. اسلام به این قدرت نفوذ و تاثیر احترام میگذارد.
درست در همین زمان بود که دریافتم بله من می خواهم مسلمان شوم و می خواهم اسلام مهار مرا در دست بگیرد و زندگی ام را مدیریت کند.
گرویدن به دین اسلام احساس متفاوتی در من ایجاد کرد. حسی که هرگز پیش از آن در زندگی نداشتم، حس آرامش درونی. در حالی که در زندگی پیش از مسلمان شدنم، همواره دچار سردرگمی و عدم ثبات بودم. احساس می کردم همه چیز در درونم دچار غلیان و ناآرامی است. هیچ هدفی در زندگی نداشتم و دلیلی برای بودنم و برای به وجود آمدنم نمی دیدم. نمی دانستم چرا خلق شده ام و مسلمان شدن به من آرامش و امنیت و تعادلی را که برای زندگی به آن احتیاج داشتم، بخشید. گویی همه چیز برایم معنی تازه معنی یافته بود.
چیزی که مایلم بگویم این است که ما همیشه شانس آشنایی با افرادی که درکشان کنیم را نداریم. بنابراین من شروع کردم به مسجد رفتن تا با افراد در ارتباط باشم و هرچه بیشتر در فعالیت های مسجد شرکت می کردم با افراد بیشتری آشنا می شدم و زنان مسلمان دیگر نیز مرا بیشتر در میان خودشان می پذیرفتند. در میان همین افراد بود که معنی واقعی مهربانی و محبت را درک کردم.
یکی از مسایل دیگری که مرا جذب کرد مساله ی حجاب اسلامی است. من از داشتن حجاب و داشتن پوشش اسلامی بسیار احساس افتخار می کنم و دوست دارم همه بدانند که یک زن مسلمان هستم. هیچگاه حتی تصور این را نمی کردم که مسلمان شوم، هرگز! همیشه برداشت و ذهنیتم از مسلمانان بسیار اشتباه بود و از آنها خوشم نمی آمد. چون همیشه تحت تاثیر رسانه ها فکر می کردم آنها افراد بدی هستند و من حتی احتمال این را هم نمی دادم که یک روز بخواهم یکی از آنها باشم.
اما امروز به خود می بالم از اینکه یک مسلمانم و از این بابت بسیار خوشحالم. با همه ی وجودم دوست دارم حجاب داشته باشم و ترجیح می دهم دیگران از من بدشان بیاید تا اینکه پوشش اسلامی نداشته باشم. من یک مسلمانم و می خواهم همه این را بدانند، می خواهم همه بدانند که خداوند در وجود همه ی انسان ها هست.
پیش از مسلمان شدن جاز می زدم و مسلمان شدنم به این معنی نیست که دست از علایق و تفریحاتم کشیده باشم. من تقریبا هرنوع فعالیت ورزشی را که دوست دارم انجام می دهم، اسنوبورد، اسکی روی آب و... و در عین حال هم یک مسلمان خوب هستم و حجابم را حفظ می کنم.
پدرم از موضوع مسلمان شدنم چندان خوشحال نشد و حتی میتوان گفت از این قضیه ناراضی هم هست. وقتی به یک مسجد رفتم و مسلمان شدم و در راه رفتن به خانه بودم، می ترسیدم از اینکه درباره ی مسلمان شدنم به پدرم چیزی بگویم جون می دانستم به شدت عصبانی می شود. به همین خاطر به او با تلفن همراهم پیام دادم: پدر می تونم ازت بخواهم کمی درباره مسلمانان روشنفکرانه تر فکر کنی و به چیزهایی که در اخبارفقط میشنویم اکتفا نکنی؟ پدرم پاسخ داد: چرا؟ و من گقتم: خب راستش من الان یک مسلمان هستم!
به هرحال ما در حال حاضر باهم زندگی می کنیم و همکار هستیم و متاسفانه تنش های زیادی در محیط زندگی داریم.
انتهای پیام
|
![]() |
به گزارش ایرنا، شبکه های لرزه نگاری وابسته به مرکز لرزه نگاری کشوری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران یکشنبه شب اعلام کرد: این زلزله در ساعت 22 و 47 دقیقه و 12 ثانیه به بزرگی 6/3 درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) به عرض شمالی : 84/27 و طول شرقی: 58/56 فارغان - هرمزگان را لرزاند.
از تلفات و خسارات احتمالی این زمین لرزه اخبار دقیقی مخابره نشده است.
بر اساس این گزارش، پلیس پس از هشدارهای یک مددکار اجتماعی در این مورد، با بررسی آپارتمانی در وین جسدی را پیدا کرد که لای پتو پیچیده شده بود و مردی نیز به مدت 2 هفته با این جسد زندگی کرده بود.
مردی که در این خانه زندگی میکرد نخست ادعا کرد که مقتول خودکشی کرده است اما پس از آن اعتراف کرد که آنها با یک اسلحه بازی میکردند که گلوله در رفت و به قتل این مرد منجر شد.
مرد مظنون هم اکنون بازداشت شده است و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
زمین های ایرانی در خدمت سفره های عربی
گروه اقتصادی- امیر روحپرور - با کشف زوایای جدیدی از ماجرای واگذاری زمینهای کشاورزی به سرمایهگذاران قطری، پرونده این ماجرا قطورتر شده است.
27تیرماه گذشته خبری با عنوان «درخواست قطر برای اجاره زمینهای کشاورزی ایران» و اعلام آمادگی بازرگانان و سرمایهگذاران این کشور برای سرمایهگذاری از طریق اجاره بلندمدت زمینهای زراعی در بخش کشاورزی، بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار گرفت؛ موضوعی که در ابتدا خیلیها نسبت به صحت آن تردید داشتند.
از وزارت جهاد تا وزارت اقتصاد
بتازگی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران در نامهای به مدیریت جهاد کشاورزی شهرستانهای تابعه، از آمادگی تجار قطری برای سرمایهگذاری در ایران از طریق اجاره بلندمدت زمینهای زراعی در بخش کشاورزی خبر داده و تأکید کرده است: متقاضیان تا 15مردادماه جاری برای اعلام درخواست مشارکت خود با قطریها فرصت دارند.
همچنین از متقاضیان خواسته است مشخصات مربوط به زمینهای کشاورزی (زمین، ساختمان، تأسیسات زیربنایی، نحوه تولید، وضعیت آبی و...) را به مدیریت صدور پروانههای سازمان جهاد کشاورزی استان تهران اعلام کنند.
با این حال اخبار جدید واصله در خصوص این سرمایهگذاری حاکی از این است، ابتدا رایزنیهای اولیه از سوی سفیر جمهوری اسلامی ایران در قطر صورت گرفته و وزارت امور اقتصاد و دارایی از طریق سازمانهای استانی خود به سازمانهای جهاد کشاورزی استانها ابلاغ کرده تا مشخصات زمینهای کشاورزی مناسب را برای معرفی به طرفهای قطری اعلام کنند.
در این راستا شنیدهها حاکی است، وزارت اقتصاد و دارایی درگیر موضوع واگذاری زمینهای کشاورزی به صورت اجاره بلندمدت است و سازمان جهاد کشاورزی استان تهران نقش و دخالتی در این زمینه ندارد.این در حالی است که یک مقام مسؤول در سفارت قطر اعلام کرده است در حدود 8ماه پیش این زمینها از ایران اجاره شده است!
این مقام مسؤول همچنین درخصوص محل جغرافیایی زمینهای اجاره شده، ضمن ابراز بیاطلاعی گفت: از محل دقیق این زمینها خبر ندارم ولی فقط میدانم که از تهران با هواپیما به آنجا میروند.
اظهارات این مقام در سفارت قطر درحالی است که هماکنون مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی از این موضوع ابراز بیاطلاعی میکنند و واگذاری بلندمدت زمین به کشورهای دیگر را مغایر قانون میدانند، البته آنها تصمیمگیری دراین رابطه را به بررسی چارچوب قوانین در وزارت اقتصاد محول میکنند.
افشای مکاتبات وزارت اقتصاد
اما دیروز همین خبرگزاری در پیگیریهای خود اسناد جدیدی از موضوع واگذاری زمینهای کشاورزی ایران به قطریها در قالب اجاره بلندمدت منتشر کرد که به نظر میرسد مسؤولان امر در این باره چارهاندیشی کنند.
بر این اساس 12تیر امسال نامهای به شماره21-5-7847 از سوی مدیرکل سرمایهگذاری خارجی وزارت امور اقتصادی و دارایی خطاب به رؤسای سازمان امور اقتصاد و دارایی سراسر کشور نوشته شده است.
در این نامه با موضوع معرفی زمین کشاورزی به سرمایهگذاران قطری آمده است:
با عنایت به گزارش واصله از نمایندگی ایران در دوحه قطر در خصوص اجرای طرح امنیت غذایی از سوی کشورهای حاشیه خلیجفارس، از جمله قطر و سرمایهگذاری سرمایهگذاران و تجار قطری در حوزه کشاورزی سایر کشورها از طریق اجاره بلندمدت زمینهای کشاورزی، به استحضار میرساند با توجه به رایزنیهای به عمل آمده از سوی سفیر ایران در قطر مسؤولان قطری آمادگی خود را جهت اجاره زمینهای کشاورزی کشورمان اعلام نمودهاند.
لذا خواهشمند است دستور فرمایند ضمن انعکاس مراتب به سازمان جهاد کشاورزی در استان و نمایندگان بخش خصوصی استان در این حوزه مشخصات زمینهای کشاورزی مناسب جهت معرفی به طرفهای قطری را به نحو مقتضی اخذ و جهت بررسی به این دفتر ارسال نمایند.
در 17تیر91 هم محمدرضا تجلیپور، نایب رئیس مرکز خدمات سرمایهگذاری استان تهران طی نامه شماره7277/124 خطاب به رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران نوشته است:
«به پیوست تصویر نامه شماره 21-5-7847 سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، مبنی بر اجرای طرح امنیت غذایی از سوی کشورهای حاشیه خلیجفارس و اعلام آمادگی بازرگانان و سرمایهگذاران کشور قطر برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی از طریق اجاره بلندمدت زمینهای کشاورزی، ارسال میگردد.
خواهشمند است دستور فرمایند در اسرع وقت نسبت به بررسی موضوع و اعلام مشخصات زمین کشاورزی مناسب به این سازمان، جهت ارایه به طرفهای قطری اقدام لازم صورت پذیرد.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران هم طی نامهای به مدیریت جهاد کشاورزی شهرستانهای تابعه این موضوع را اعلام میکند.
نیاز کشور و امنیت غذایی بعضیها
اما در حالی که واکنش رسانهای به این موضوع همچنان ادامه دارد، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی در مجلس درباره واگذاری زمینهای زراعی به قطریها تأکید کرد: با اصل اجاره زمین به قطریها مخالف نیستیم، اما این واگذاریها باید برای مدت زمان کوتاهی باشد. محمدرضا امیری کهنوج افزود: اجاره زمینهای زراعی به قطریها باید با قیمت مناسب انجام شود و قطریها باید از نیروی انسانی داخلی استفاده کنند.
وی در عین حال تصریح کرده است: حتماً در هفته جاری موضوع واگذاری زمینهای زراعی در کمیسیون کشاورزی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اجاره زمین به قطریها و تأمین امنیت غذایی کشورهای حاشیه خلیجفارس در حالی مطرح میشود که در حال حاضر کشورمان در زمینه تأمین برخی از محصولات کشاورزی به واردات نیاز دارد
به گزارش "دی نیوز" به نقل از شیعه آنلاین، انتشار گسترده عکس یکی از شاهزادگان آل سعود که یادآور عصر برده داری در جهان است، خشم شدید افکار عمومی عربستان سعودی را برانگیخت.
در این عکس، شاهزاده «عبدالله بن عبدالرحمن» که اخیرا به عنوان استاندار منطقه ریاض تعیین شد، دیده می شود که یک شهروند سیاه پوست سعودی را به استخدام خود در آورده که فقط چتر وی را بالای سرش نگهدارد.
این عکس به طور گسترده در سایت های خبری و صفحات سایت های اجتماعی منتشر شده و انتقادات بسیار زیادی را در پی داشته است. یکی از بیشترین نظراتی که توسط افکار عمومی عربستان در ذیل این عکس نوشته شده این است: این استاندار ریاض است یا شاه سلطان عثمانی؟!

وی بیان کرد: پلیس فتا از طریق مطبوعات و رسانه ها بارها هشدارهای بانکی از طریق اطلاع رسانی و آگاه سازی به مردم عزیز در خصوص سرقت حساب ها داده ولی متأسفانه هنوز شاهد چنین جرایمی در حوزه فضای مجازی هستیم.
کس های تکاندهنده از یک جانباز?
به گزارش هم اندیشی؛شاید تنها واژه «ایثار» بتواند تفسیرگر رشادت دلاورمردانی باشد که سالهای سال میان امروز و دیروز هروله عشق می کنند . چشمان نافذ و ابری و لبهای خشکیده و متبسم آنها گویای رنجی نهفته از سالهای جنگ است که به خاطر آن روح بلندشان در آن فضای ملکوتی گاه متوقف می شود و گاه فریادشان در میان خانه ها و آسایشگاهها و خیابانها برای بیداری ما از غفلتها به گوش می رسد آیا خبری از آنهایی که به خاطر آرامش ما آسایش خویش را فدا کردند، داریم...













منبع: جهان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]