آسیب شناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه 10درصد از زنان خیابانی در کودکی مورد تجاوز قرار گرفتهاند، گفت: این زنان معلولانی هستند که جامعه آنها را بیمار کرده است. امان الله قراییمقدم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی برنا با بیان اینکه حدود 10درصد از زنان خیابانی در دوران کودکی مورد تجاوز قرار گرفته اند، گفت: این زنان صرفاً از طبقات پایینتر جامعه بوده و اعتقادات مذهبی در آنها بسیار ضعیف است. قرایی مقدم با مقصر دانستن جامعه در این امر تصریح کرد: مقصر اصلی در این زمینه جامعه است. بیشتر این افراد تمایلی به ادامه زندگی در شرایط کنونی خود را نداشته و خواستار بازگشت به شرایط سالم هستند. وی در این باره ادامه داد: جامعه با محدودیت های مالی که برای آنها ایجاد کرده، باعث شده که آنها درس نخوانده، شغلی نداشته باشند، درست تربیت نشوند و کمبوهایی داشته باشند. هیچ پدیده ای در جامعه نیست که به جامعه مربوط نباشد، حتی درختان هم تحت تأثیر جامعه هستند. این آسیب شناس با تأکید بر اینکه کار زنان خیابانی اصلاً ذاتی نیست، تصریح کرد: برخی زنان از نظر فیزیولوژی بدن، زمینه این کار را دارند، اما هیچ انسانی از ابتدا این گونه نبوده و این امر اصلا ذاتی نیست. قراییمقدم با بیان اینکه یک عده از سیری به این سمت می روند و عده ای از گرسنگی، بیان کرد: در واقع زنان خیابانی معلولانی هستند که جامعه آنها را بیمار کرده است |
این که دو انسان با سوابق متفاوت، جنسیت متفاوت و جهان بینی متفاوت با هم اختلاف پیدا کنند، عادی است. ادغام دو شخصیت در یک رابطه، سختی ها و مشکلاتی دارد. اگر بخواهیم این سختی ها و مشکلات را تحمل نکنیم باید قید صمیمیت را که جوهر زناشویی اثر بخش است، بزنیم. پس بهتر است بپذیریم که اختلاف، اجتناب ناپذیر است و خودمان را آماده کنار آمدن با آن کنیم. عصبانیت برای بقای انسان ضروری است و مانند قژقژ موتور ماشین نشان می دهد که جایی خراب است. اگر به عصبانیت خود توجه کنید و راه کنار امدن با آن را بیاموزید، رابطه زناشویی بهتری خواهید داشت و بر عکس اگر عصبانیت تان را نادیده بگیرید یا به نحو سازنده ای با آن کنار نیایید، رابطه زناشویی شما آسیب می بیند. قدم اول شناخت دلیل عصبانیت است در واقع باید ببینید عصبانیت تان به شما چه می گوید. عصبانیت معمولاً محصول ترس، ناکامی، پایین آمدن عزت نفس، شکستن حد و مرزها و جریحه دار شدن احساسات است. شما در زندگی زناشویی خیلی در معرض عصبانیت قرار می گیرید. در زندگی زناشویی یکسره در کنار هم هستید. به همین دلیل امکان این که احساسات یکدیگر را جریحه دار کنید زیاد است. اگر می خواهید عصبانیت تان را به نیرویی سازنده تبدیل کنید باید آن را جزء لاینفک زندگی مشترک خود بدانید و راه کنار آمدن با آن را بیاموزید. شرمنده شدن یا احساس گناه کردن بابت عصبانیت، پاسخ سازنده و مفیدی نیست. خالی کردن عصبانیت کسانی که عصبانیت خود را خالی می کنند معتقدند باید عصبانیت را بروز بدهند و از سیستم خارج کنند. اما تخلیه عصبانیت، همسر را وادار به تلافی می کند. این از سویی است که تحقیقات نشان داده است، تخلیه عصبانیت بیش از آنکه ما را در بلند مدت آرام کند، نوعی آموزش پرخاشگری است. یعنی افراد یاد می گیرند در موقعیت های ناکامی و تنش زا پرخاشگری کنند، هرچند می توانند رفتار دیگری را از خود بروز دهند. در واقع چیزی که باعث می شود، افراد به بروز پرخاشگری روی بیاورند، کاهش تنش عضلانی است. برای مثال وقتی عصبانی هستید، جریان خون در دست های شما، افزایش پیدا می کند در نتیجه، وقتی به بالش مشت می زنید، احساس کاهش تنش می کند، چون بازخورد مناسبی به تنش عضلانی داده اید اما مشکل شما در موضوع مورد نظر، حل نشده است. سرکوب کردن بسیاری از زوج ها عصبانیت را فرو می خورند و سرکوب می کنند. فرو خوردن عصبانیت هم اثراتی مخرب بر جسم و رابطه شما باقی می کذارد. در واقع این افراد نمی توانند به طور کامل پرخاشگری خود را سرکوب کنند، درنتیجه این پرخاشگری پنهان به طرق مختلف وارد روابط آنها می شود و اگر بشدت سرکوب گری اتفاق افتاده باشد امکان نشانه هایی از افسردگی و روان رنجوری وجود دارد. برای کنار آمدن با عصبانیت مراحل زیر را با همسرتان طی کنید 1- از چه چیزی عصبانی شد؟ 2- وقتی از تو عصبانی می شوم چه احساسی پیدا می کنم؟ 3- وقتی از تو عصبانی می شوم چه کار می کنم؟ 4- وقتی از یکدیگر عصبانی می شویم دوست دارم چه کار کنیم؟ یا واقعاً چه می خواهم؟ وقتی زن یا شوهر عصبانی است باید به عصبانیت رسیدگی شود. هر دو طرف باید عصبانیت را تصدیق کنند و بگویند چرا؟ باید ببینید دلیل عصبانیت، ترس، ناکامی، تضعیف عزت نفس یا جریحه دار شدن احساسات بوده است یا دلیل دیگری داشته است. در مرحله بعد بایستی راه هایی که باعث حل مشکل می شود را بررسی و امتحان کنید. در واقع در تمام مراحل احتیاج به جوی صادقانه برای بیان احساسات و نظرات دارید. تبادل احساسات، زن و شوهر را با هم صمیمی می کند و این صمیمیت به آنها جرات می دهد تا دلگیری ها و ترس های خود را که سرمنشاء عصبانیت شان هستند، بیان کنند |
به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، دریادار دوم "سید محمود موسوی" گفت: هشت فروند قایق تندروی دزدان دریایی به طور همزمان قصد نزدیک شدن به یک کشتی ایرانی در حوالی جزیره ابوعلی در تنگه باب المندب (در موقعیت 8/147شمالی، 2/04249شرقی) را داشتند که با دلاورمردی دریادلان نیروی دریایی از هدف شوم خود بازماندند.
دریاداردوم موسوی افزود: تیم عملیات ویژه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با هوشیاری، آمادگی و با اجرای به موقع و سریع آتش توانست قایق های دزدان دریایی را متواری کند و کشتی ایرانی را به سلامت از منطقه خطر عبور دهد.
این بیست و یکمین درگیری دریادلان ارتش با پدیده شوم تروریسم دریایی است که در تمامی این موارد دزدان دریایی با ناکامی مواجه شدند.
به گزارش «تابناک»، روزنامه «ایندیپندنت»، در خبری بر پایه مستندات «ویکی لیکس»، واقعهای را افشا نموده که بنابر آن، خاخام «هرشن گلاک» در لندن، دیدارهای دورهای منظمی را با حجةالاسلام دکتر سید سلمان صفوی، برگزار میکرده است.
بنابر این گزارش، هدف «گلاک» از این دیدارها، تلاش برای میانجیگری ایران در آزادی گیلعاد شیلات، سرباز اسرائیلی بوده که گویا در اختیار نیروهای جنبش حماس است.
هماکنون حجةالاسلام صفوی در لندن، به کارهای علمی و پژوهشی اشتغال داشته و سردبیری نشریه بینالمللی «ترانسدنت فیلوسوفی» را نیز بر عهده دارد.
این در حالی است که این خاخام یهودی به افشاگری ویکی لیکس واکنش نشان داده و با تأیید این واقعه، از افشای این خبر احساس نگرانی کرده و گفته است که امکان دارد، این افشاگری جان وی را به خطر انداخته باشد؛ افزون بر این، به نظر این خاخام یهودی، چنین مسئله ای، راه را برای گفتوگوهای مسالمت آمیز برای حل مشکلات پیچیده در آینده خواهد بست.
وی همچنین افزوده است: ویکی لیکس باید مسئولیتپذیری بیشتری در افشای این گونه موارد داشته باشد.
بنابر این گزارش، قرائن و شواهد حکایت از این دارد که خبر این دیدار، در اسناد سفارت آمریکا در لندن بوده که توسط ویکی لیکس افشا شده است.
گفتنی است، نگرانی این خاخام یهودی از به خطر افتادن جانش به دلیل دیدار با یک ایرانی در حالی است که وی همچنین مدعی شده که افشای این خبر، احتمالا مشکل خاصی برای طرف ایرانی پدید نخواهد آورد، چون ایرانیان از وجود کانالهای گوناگون برای گفتوگو استقبال میکنند.
همچنین این خاخام یهودی، مدعی شده که مقامات ایران از این دیدارها آگاه بودهاند؛ ادعایی که تاکنون تأیید نشده است.
ذکر این مهم لازم است که یکی از موارد پیش برنده در دیپلماسی عمومی، ایجاد ارتباط و فراهم کردن امکان گفتوگو با سازمانهای غیردولتی در کشورهایی است که دارای اهداف مشترک در پیشبرد صلح جهانی هستند.
در واقع، فارغ از موضوع گفتوگوی افشا شده، ارتباط سازمانهای غیر دولتی برای گفتوگو به ویژه در حوزه گفتوگوهای بین مذهبی، عموما مفید بوده است.
گفته می شود اخیرا مسئولان کشور عراق دیگر استانداردهای ایران در کنترل کیفیت کالاهای صادراتی ایران به این کشور را قبول ندارند و شرکتهای ایرانی باید با ارائه محصولات خود به شرکتهای SGS سوئیس و Bureau Veritas فرانسه، امکان حضور در بازار این منطقه را به دست بیاورند.
پلیس آخرین روزهای سال 88 در جریان وجود چنین باندی قرار گرفت. در آن روز زنی زخمی و نیمهعریان توسط یک راننده آژانس به یکی از کلانتریهای منطقه پاکدشت برده شد.
این زن که به شدت بدحال بود در همان وضعیت به ماموران گفت: راننده آژانس مرد خوبی است و به او کمک کرده و کسانی که او را زخمی کرده و مورد آزار قرار دادهاند افراد دیگری هستند.
زن جوان مشخصات چهارمردی را که با یک پراید او را ربوده و مورد آزار قرار دادهبود به پلیس داد و گفت: «متهمان من را به عنوان مسافر سوار یک پراید کردند و قصد تجاوز داشتند که من مقاومت کردم. یکی از آنها با چاقو ضربهای به گردنم زد و بعد که بیحال شدم هر چهار نفر مرا مورد آزار قرار دادند. در راه، سه نفر پیاده شدند و راننده پراید که قرار بود من را به بیمارستان برساند در بیابان روی چادر ماشین من را مورد آزار قرار داد و بعد همانجا رهایم کرد. کشانکشان خودم را کنار جاده رساندم و راننده آژانسی که داشت از آنجا رد میشد به من کمک کرد و من را به کلانتری رساند.»
این زن پس از انتقال به بیمارستان به علت شدت خونریزی و جراحات وارده جانش را از دست داد. پلیس با توجه به مشخصاتی که از طریق مقتول به دست آورده بود، تحقیقات خود را آغاز کرد و موفق شد متهمان را یکی پس از دیگری شناسایی کند.
متهمان که اکبر، سیاوش، محمود و علی نام دارند بعد از بازداشت، اعتراف کردند پنج زن را مورد آزار جنسی قرار دادهاند. اکبر، متهم ردیف اول این پرونده در جریان بازجوییها گفت: من و دوستانم مدتی بود که زنان را به عنوان مسافر سوار ماشین میکردیم و در راه اموال آنها را میدزدیدیم و آنان را مورد آزار قرار میدادیم. در آخرین مورد، زنی را سوار ماشین کردیم و وقتی خواستیم او را مورد آزار قرار دهیم مقاومت کرد. او فریاد میزد و سعی داشت توجه رانندگان عبوری را جلب کند. سیاوش راننده بود. او به من گفت این زن را ساکت کن وگرنه کار دستمان میدهد.
من هم از جیبم چاقو درآوردم و یک ضربه به گردنش زدم. مقصودم این نبود که بکشمش. متهم ادامه داد: ما زن جوان را مورد آزار قرار دادیم. او مقاومت نکرد چون زخمی شدهبود. من به سیاوش گفتم بهتر است به سمت یک بیمارستان برویم چون ممکن است این زن بمیرد و یک قتل هم گردنمان بیفتد. سیاوش گفت: شما پیاده شوید من خودم او را میبرم. ما پیاده شدیم و بعد از آن از سرنوشت زن جوان خبری نداشتیم.
وقتی سیاوش مورد بازجویی قرار گرفت، اعتراف کرد، بعد از پیاده کردن دوستانش زن جوان را یکبار مورد آزار قرار دادهاست. او گفت: چادر ماشین را در بیابان پهن کردم و زن جوان را مورد آزار قرار دادم. او زخمی بود و نمیتوانست مقاومت کند. بعد هم همانجا رهایش کردم، فکر نمیکردم بتواند زنده بماند و از پلیس کمک بگیرد. ماموران پلیس حین بازجویی از متهمان، چهار زن دیگری را که از سوی این باند مورد آزار قرار گرفته بودند، شناسایی کردند و با تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهمان سال گذشته در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست نورالله عزیزمحمدی تحت محاکمه قرار گرفتند و هر چهار نفر به رابطه با پنج زن اعتراف کردند البته مدعی شدند این زنان در برابر آنها مقاومت نکردند. اکبر همچنین قتل آخرین طعمهاش را نیز گردن گرفت. این ادعاها در حالی مطرح شد که شاکیان مدعی بودند تا جایی که توانستند، مقاومت کردند. در نهایت هیات قضات وارد شور شدند و هر یک از متهمان را به جرم تجاوز به عنف و آدمربایی به 10سال حبس و یکبار اعدام محکوم کردند و اکبر نیز به دلیل قتل زن جوان علاوه بر اعدام به یکبار قصاص محکوم شد.
رای صادره از سوی متهمان مورد اعتراض قرار گرفت در این میان خانواده متهمان تلاش زیادی برای جلب رضایت شاکیان انجام دادند و موفق شدند رضایت همه آنها را بگیرند. با توجه به این رضایتها هیات قضات شعبه 32 دیوان عالی کشور پرونده را مورد بررسی قرار دادند و رای صادره را به خاطر دو ایراد نقض کردند.
در نظریه دیوانعالی آمده است اولا نوع آزار جنسی پنج زن باید یکبار دیگر مورد بررسی قرار گیرد و دوم اینکه درباره دسترس بودن همسران این متهمان در زمان وقوع جرایم نیز باید تحقیق شود. به این ترتیب پرونده دیروز برای برطرف شدن نواقص به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگشت و هیات قضات موظف شدند نظر دیوانعالی کشور را مورد بررسی قرار دهند.

سلول ها به سختی برای یک نفر هم جا داشتند.در برخی سلول ها نه از آب آشامیدنی خبری بود و نه از سرویس بهداشتی. نور هم تنها از سوراخی که بر سقف بود به داخل می تابید. این ها مشخصات زندانی است در لیبی با اسم و رسم: ابوسلیم.
هیچ کس نمی داند چه کسی زنده است؟

مخالفان قذافی که به ابوسلیم رسیدند با جنازه های سوخته زندانیان روبه رو شدند. اجسادی که تشخیص هویت انها هم غیرممکن بود.
زندانی که وجود خارجی نداشت!

ساکنان طرابلس از زندان مخفی و زیرزمینی بازدید می کنند که نزیک محل اقامت قذافی قرار داشت و البته از نظرها پنهان بود.
خون هایی که برای دموکراسی ریخته شد

بیمارستان ابوسلیم و کارمندانی که تلاش می کنند خون های ریخته شده از قتل عام قذافی را پاک کنند. خون ها پاک شد اما قساوت قذاقی قلب تاریخ لیبی را هدف قرار دارد.
مدرکی جز اجساد باقی نماند

بیمارستان ابوسلیم و کارمندانی که تلاش می کنند خون های ریخته شده از قتل عام قذافی را پاک کنند. خون ها پاک شد اما قساوت قذاقی قلب تاریخ لیبی را هدف قرار دارد.
زندان های سرهنگ از طرابلس تا بنغازی

اجساد مردانی که به جرم مخالفت شکنجه شده و مسئولان بیمارستان ابوسلیم هم نتوانستند کاری برای آنها انجام دهند. گویا دفن آنها هم غیرممکن بود.
همه چیز با رفتن سرهنگ سوخت

مبارزی که تلاش دارد در آواره های دفتر پلیس طرابلس سرنخی بیابد
آیندگانی که به تاریخ سرک می کشند

نوجوانی که از لابه لای پنجره های زندان مخفی قذافی سعی در تماشای جنایات دیکتاتور دارد. کودکانی که قذافی دیگر رهبر آنها نیست.
بیمارستان های مملو از قربانی

ورودی زندان ابوسلیم و اجساد منتظر تدفین
قذافی در یادها ماندگار شد؟

فیلمساز امریکایی سلولی را که مدتی در زمان قذافی در آن نگاهداری می شد به روزنامه نگاران نشان می دهد.
< id="single" classid="clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000" width="400" height="300"> >
< src="/js/swf.js" type="text/java">> < type="text/java">>دلیل این تذکرات ایشان این بود که جریان انحرافی شکل گرفته در بدنه دولت با پرداختن به باستان گرایی و ملی گرایی و برخی از تفکرات اومانیستی، به دنبال این است تا مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در جهت تکامل تمدن اسلامی را تغییر دهد.
در این راستا گفتگویی را با حجةالاسلام والمسلمین ناصر سقای بی ریا، مشاور سابق رئیس جمهور در امور روحانیت و از شاگردان آیةا...مصباح یزدی و از فضلای حوزه علمیه قم انجام داده ایم.
* جریان انحرافی از چه اصطلاحاتی برای وامدار کردن اسلام به ایران استفاده می کند؟
** هنگامی که مکتب ایرانی مطرح می شود، ایرانیت بر اسلامیت مقدم است و حتی مشایی این تعبیر را داشت که «اگر ایرانی ها نبودند، اسلام در ناسیونالیسم عربی دفن شده بود» این مثل آن است که گفته شود ایرانیان نجات بخش اسلام شده اند و چهره جدیدی را به اسلام پوشانده اند؛ این نوع تعبیرها اسلام را وامدار ایران معرفی می کند و جریان انحرافی و مشایی از این تعابیر استفاده می کنند.
بنده از زبان آقای احمدی نژاد شنیده ام که ایرانیان هیچ گاه بت نپرستیده اند و همیشه موحد بوده اند و دیگر اینکه ایرانیت از اسلامیت برتر و ریشه دارتر است. یکی از القائاتی که جریان انحرافی بعد از بیداری اسلامی داشت و احمدی نژاد آن را به نقل از مشایی بیان کرد این بود که گفت ما تمدن اسلامی و امت اسلامی نداریم. بنابراین می توان نتیجه گرفت اگر ما ریشه امت اسلامی را تخریب کنیم، حرکتهای بیداری، ربطی به امت اسلامی پیدا نمی کند و این بر خلاف سخنان رهبری و حضرت امام است و هدف این تحلیل تخریب ریشه ها بود.
* تفکر «مکتب ایرانی» چه جایگاهی در جریان انحرافی دارد؟
** مکتب ایرانی توجیهات خاص خود را دارد. آنها بیان می کنند منظور از مکتب ایرانی آن نوع مکتبی است که از ایران صادر می شود و ایرانی ها آن را به مردم جهان معرفی می کنند. بنده با این آقایان بحثهایی داشتم و گفتم شما که مکتب ایرانی را مطرح می کنید، این مکتب در مصر کارگشا نیست، چون اسم ایران بر روی این مکتب گذاشته شده است.
مکتب ایرانی دافعه ایجاد می کند و بنده نیز به آنها، نحوه، نوع برخورد و ادبیات حضرت امام خمینی و امام خامنه ای را یادآور شدم که آنها همیشه اسم اسلام را آورده اند و بدین واسطه ایران عزیز شده است و این افراد در برابر این سخن و منطق امام و رهبری پاسخی ندارند؛ البته برخی از افراد دیگر هم در هیأت دولت بودند ولی این افراد منطق نداشته و همه از القائات مشایی است.
* احمدی نژاد چگونه از جریان انحرافی فرمانبری می کند؟
** ما با فکر کار داریم و این فکر، فکر غلطی است و قبول داریم که احمدی نژاد به این شکل امروز نبود؛ برخی ها بیان می کنند که ما به هر نوعی که بررسی می کنیم، از فرد باهوشی مثل احمدی نژاد این خروجی نباید بیرون بیاید، یعنی حتی رفاقت دیرینه هم چنین تأثیری نباید داشته باشد و این احتمالاً مسایلی خاص باشد و این تفکر، تفکر باطلی است.
* تأثیر عناصر افکار مشایی و جریان انحرافی در بدنه دولت را ذکر نمایید.
** افکار جریان انحرافی عناصری دارد که هنگامی که کنار یکدیگر گذاشته می شود، در حقیقت انقلاب اسلامی را تضعیف می کند و متأسفانه آقای احمدی نژاد بدون توجه به لوازم اینها، آنها را تکرار نموده و نقل می کند و ما نیز مشاهده می کنیم که در همین مرحله بیداری اسلامی تحلیلی عنوان شد و این افراد بیان کردند که تحلیل ما این است که این حرکتها کار خود آمریکایی هاست و آنها هستند که این فتنه را به پا کرده اند.
* یکی از ریشه های خطرناک جریان انحرافی را بیان کنید.
** اومانیسم یکی از پایه های فراماسونری است که از ریشه های تفکر جریان انحرافی است و ما از روی این عناصر، افکار را تشخیص می دهیم، توجه به اومانیسم، باستان گرایی و نگهداشتن قالبها یکی از ترفندهایی است که هم اصلاحات و هم جریان انحرافی دارند؛ البته باید توجه داشت که اصلاحات تصریح کرد این اصول و ایدئولوگ های خود را بدون ترس بیان کرده و گام برداشته است و همچنین بیان نموده که ما در حال گذار از سنت به مدرنیته هستیم و تا هنگامی که در حال گذار هستیم، به گفتمان دینی نیازمندیم و این بدین معناست که ما این گفتمان را حفظ می کنیم و به طرف مدرنیته حرکت می کنیم، بدین شکل که هرچه جلوتر می رویم، سنت رها و تخلیه می شود و مدرنیته را جایگزین آن می کنیم، منتهی قالب گفتمان دینی را نگه می داریم و این قالب به طور آهسته تهی می شود و هر چه جلوتر می رود، از دین خالی و از مدرنیته پر می شود و هنگامی که به مدرنیته رسیدیم، دیگر این قالب دینی را کنار می زنیم؛ دقیقاً این کار به گونه ای دیگر توسط مشایی انجام می شود (یعنی استفاده از همان تاکتیک).
* تفکرات خطرناک و تهدیدهای جریان انحرافی را تشریح کنید.
** افکار جریان انحرافی اومانیستی، ملی گرایی و ضد روحانیت است و اینها عناصری است که بین اصلاح طلبان و مشایی مشترک است، منتهی با شیوه های مختلف. اصلاحات گذار از سنت به مدرنیته را بیان می کنند و جریان انحرافی به دنبال این است که فکر و قالب را نگهداشته و آن را از درون تهی کنند و در عمل به صورت آهسته پوسته کنار گذاشته شود و در نهایت که می گویند مکتب ایرانی، ایرانیت آن تقویت می شود تا ایرانیت باقی مانده و اسلام از بین برود. لذا مشاهده می کنیم که مکتب ایرانی گفته می شود به دنبال آن منشور کوروش عنوان می شود و صحبت از جوهره ایرانیت می شود و اینها همه انحراف است.
شکستن یک ساختار عظیم از یک جای کوچک آغاز می شود و هنگامی که انسان یک حکم الهی کوچک را زیر پای خود بگذارد و آن را عوض کند، در صورتی که جامعه قبول کند، به مطلوبش رسیده است؛ اینکه مسأله حجاب رها شده و در آن تساهل و تسامح را مطرح کنند از همین قبیل است. مشایی عملاً به موضوع حجاب بی اعتنایی می کند و القای بی اعتنایی دارد و عنوان می کند که این مسایل مهم نیست و مسأله ربا در جامعه از اهمیت بیشتری نسبت به این موضوع برخوردار است.
* آیا می شود گفت برخی از تفکرات جریان انحرافی با انجمن حجتیه همخوانی دارد؟
** اینکه شیوه ها شبیه حجتیه است، امکان پذیر است ولی آن چیزی که در حرکتهای جریان انحرافی مشاهده می شود، هدفش این است که روحانیت و ولایت فقیه کنار گذاشته شود. آنها در ظاهر بیان می کنند که ما ولایت فقیه را قبول داریم، منتهی ولایت فقیهی را قبول دارند که برای زمان غیبت است و مدعی هستند الان چون ما در قرب ظهور(ظهور صغری) هستیم، به ولایت فقیه نیازی نداریم.
جریان انحرافی ادعا می کند که متوجه می شود که «مرضی امام زمان» چیست و گاهی نسبت به این اصول ادعای کلی دارد که بیان می کند خداوند متعال در قرآن می فرماید «کسانی که در راه ما مجاهده می کنند، ما راه را به آنها نشان می دهیم» و این ادعای کلی را دارند و وقتی به آنها گفته می شود این برداشت اشتباهی است، بیان می کنند که امام زمان در حال تدبیر امور است و این تعابیر کلی را برای عوام ذکر می کند.
مشایی به عنوان عنصر اصلی جریان فتنه در قضایای جزئی به سران مدیران اجرایی القا نموده و می گوید که امام زمان اکنون فلان خواسته را دارد، گاهی اوقات هم مواردی پیش آمده که خواسته های او با سخنان مقام معظم رهبری در تضاد بوده است.
به عنوان مثال مقام معظم رهبری راجع به اینکه آقای احمدی نژاد در مناظره اسم شخصی را نیاورد تأکید داشته اند، اما احمدی نژاد اسم آورد. بعدها هم گفت تنها کسی که به من گفت اسم افراد را بیاورم مشایی بود؛ حالا مشایی چه طوری بیان می کند که احمدی نژاد باید این کار را بکند، دیگر برای ما روشن نیست. خلاصه اینکه مشایی نقل می کند که من در حالت معنوی که قرار گرفتم یقین کردم که امام زمان می خواهد که احمدی نژاد اسم افراد را بیاورد. این در حقیقت همان مفهوم و اصطلاح بابیت است که در برابر ولایت فقیه مطرح می شود.

بنابر این گزارش، این زن سعودی که یک مؤسسه خیریه دارد، مراسم ازدواج جوانان را تقبل می کند و در مقابل آنان باید این هزینه را به صورت قسطی و در دراز مدت به مؤسسه بازگردانند.
وی که تاکنون 51 جشن ازدواج قسطی برگزار کرده است؛ شرطش برای برگزاری این مراسم این است که در این جشن بیش از 300 مهمان شرکت نکنند.
این فعال زن عربستانی خاطرنشان کرد: برای ما کارمند و غیر کارمند فرقی ندارد. مهم این است که زوجین ضامن داشته باشند تا در صورت ناتوانی در پرداخت اقساط ، قسط آنان عقب نیفتد.
وی گفت:اکنون ما با هدف گسترش فعالیت خود، در حال مذاکره با چندین بانک سعودی هستیم تا بتوانیم از آنان بودجه بگیریم و بر این نوع ازدواج ها بیافزاییم.
خانم عبیر حسین افزود: ما همچنین با شرکت های مختلف فروش ادوات و اثاث منزل مذاکره کرده ایم تا بتوانیم اثاث و لوازم اصلی منزل را به قیمت های بسیار ارزان در اختیار زوج های جوان قرار دهیم.
بنابر این گزارش هزینه جشن ازدواج در عربستان سعودی حدود 70 هزار دلار است اما عبیر حسن می گوید: ما تلاش می کنیم این مراسم را با یک سوم یا حد اقل نصف قیمت برگزار کنیم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]