لغو قبولی مشایی در دانشگاه تربیت مدرس
رئیس دانشگاه تربیت مدرس گفت: مراحل ثبتنام رحیم مشایی در این دانشگاه طی نشد و بر همین اساس قبولی وی منتفی شد.
به گزارش نامه به نقل از فارس ، بیژن رنجبر، رئیس دانشگا تربیت مدرس با بیان اینکه مشایی در آزمون دوره مجازی این دانشگاه شرکت کرده و نمره قبولی را کسب کرده است، افزود: قبولی اسفندیار رحیممشایی دبیر جنبش عدم تعهد در دانشگاه تربیت مدرس به دلیل طی نکردن پروسه ثبتنام منتفی شده است.
وی خاطرنشان کرد: اسفندیار رحیممشایی در مقطعی در امتحانات دانشگاه تربیت مدرس شرکت کرده بود اما به دلیل طی نکردن مراحل ثبتنام تحصیل وی در این دانشگاه منتفی شد.
رئیس دانشگاه تربیت مدرس گفت: مشایی بعد از حضور در امتحانات این دانشگاه مراحل ثبتنام را طی نکرد براین اساس موضوع ادامه تحصیل وی در این دانشگاه در همان زمان تمام شد.
زهرا سادات میر باقری که در اشرف با گروهک یاد شده ارتباط داشته است، می گوید: رجوی از زنان داخل اردوگاه، سوء استفاده جنسی میکرد و لیستی وجود دارد که اسامی 100 دختر جوان و زن، در آن ذکر شده که تحت عمل جراحی قرار گرفتهاند تا از سوی رجوی مورد تجاوز قرار گیرند.
این عمل های جراحی در واقع بیرون آوردن رحمهای، دختران و زنان جوان بود. اقدام فوق بدون اطلاع قربانیان جنسی صورت میگرفت و به آنها گفته میشد که عمل جراحی مذکور به دلیل بیماری کمخونی آنها یا مشکلات کلیوی صورت میگیرد؛ اما واقعیت غیر از این بود و رحمهای این زنان بیرون آورده میشد تا پس از تجاوز، مشکلاتی مانند بارداری برای آنها پیش نیاید.
برخی از این دختران و حتی زنان شوهردار به بهانه جلسات ایدئولوژیکی، انقلابی و …از انظار مردان به دور هستند و در این جلسات هم حضور ندارند؛ و در واقع به منظور داشتن یک خلوت با رئیس سازمان غایب هستند. این زنان حتی هدایایی از سوی رئیس سازمان دریافت میکنند که به دست مریم رجوی به این زنان اهدا میشود و شامل عطر و لباسهای زیر است.
ما تصور میکردیم این امور، مربوط به ایدئولوژی سازمان میشد که آن را نمیفهمیدیم. همچنین زنان عالی رتبهای در سازمان میدیدیم که متاهل بودند؛ اما در عین حال با رئیس سازمان رابطه جنسی داشتند به همین دلیل نیز برخلاف میل قلبی خود، به این زنان اقتدا میکردیم. مسعود به این دختران میگفت؛ که رابطه جنسی زنان با او از نماز شب هم واجبتر است.
قولنامههایی که سرقول نمیمانند
گروه اقتصادی- فرزانه غلامی - در گذشته ای نه چندان دور رشد قارچ گونه سوپر مارکتها و اغذیه فروشیها، برای شهروندان سؤال برانگیز بود، اما اکنون این بنگاه های معاملات ملکی هستند که گوی سبقت را از دیگر واحدهای صنفی ربوده اند.
زمانی تعداد بنگاه های معاملات ملکی انگشت شمار بود و اغلب این واحدها در خیابانهای اصلی شهر فعالیت میکردند، اما در حال حاضر بسیاری از بنگاه های معاملات ملکی در خیابانهای اصلی همسایه دیوار به دیوارند و یا با حداقل فاصله در کنار هم فعالیت میکنند. این در حالی است که کوچه پس کوچهها هم بدون بنگاه نیستند! و گاه در قدیمی ترین و کم عرض ترین کوچه هم تابلوی املاکیها به چشم میخورد.
در کنار رشد یک شبه واحدهای این چنینی تمایل برخی بنگاه داران به «شعبه زدن» و واحدهای صنفی زنجیره ای هم افزایش قابل توجهی داشته است.
این پدیده بویژه در کلان شهرها به وفور خودنمایی میکند، به گونه ای که ممکن است در شعاع کمتر از یک کیلومتر چندین بنگاه معاملات ملکی با مجوز و یا بی مجوز و با مدیریت یک فرد و یا گروه خاص فعالیت کنند.
بنگاه های معاملات ملکی با دفتر و دستک شان و آن میزهای به هم چسبیده و کارمندانی که خودشان را «کارشناس ملک» میدانند، از حداقل فضا، حداکثر استفاده را میبرند. این واحدها زونکن هایی دارند به قطر برخی پرونده های قضایی که به واسطه آن موارد خرید و فروش و یا اجاره را به مردم معرفی میکنند.
البته بنگاه داران همیشه از کساد بودن بازار گله دارند و از بابت اینکه حق کمیسیون شان ده دوازده سالی است ثابت مانده است، انتقاد میکنند، به همین دلیل اغلب بیش از نرخ مصوب از طرفین معامله طلب میکنند! در رهن و اجاره هم اوضاع از این قرار است که حق کمیسیون بنگاهیها یک چهارم اجاره ماهانه واحد مسکونی است. این را هم لحاظ کنید که مردم در سالهای اخیر، بنگاهیها را مدافع حقوق صاحبخانهها و فروشندگان میدانند چون هر چه رقم قرارداد فروش یا اجاره به خواسته صاحب خانه و فروشنده نزدیک تر باشد حق کمیسیون املاکیها بیشتر میشود، پس چرا چانه زنی آن هم به نفع مستاجر یا خریدار؟
همچنین لزوم آموزش مشاوران املاک و به روز رسانی اطلاعات آنان و حضور مشاوران حقوقی در دفاتر املاک به منظور کاهش دعاوی ملکی از جمله مواردی است که هر از گاهی از سوی کارشناسان مطرح میشود؛ زیرا گفته میشود حدود 30 درصد دعاوی محاکم در زمینه اختلافات ملکی است.
با اینکه قرارداد بستن توسط بنگاه های معاملات ملکی اتفاق خاص و عجیبی نیست، اما مشکلات حقوقی ناشی از این اقدام گاه مردم را به دردسر میاندازد.
برخی از کارشناسان بروز این اختلافات و دعاوی را ناشی از محتوای قراردادها و کم اطلاعی مشاوران و مردم میدانند و برخی دیگر معتقدند، سوء استفاده مشاوران و عدم توجیه طرفین معامله از سوی آنان سبب بروز دعاوی ملکی میشود.
اینکه بنگاه داران اغلب بیش از قیمت مصوب، حق کمیسیون میگیرند، رئیس اتحادیه کشوری مشاوران املاک هم قبول دارد. او برای متخلفان خط و نشان میکشد و میگوید: بنگاههای متخلفی که حقالزحمه بیشتری دریافت میکنند تا میزان چهار برابر جریمه میشوند!
ناگفته نماند که رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تنظیم مبایعهنامه توسط مشاوراناملاک را نوعی موازیکاری با فعالیت دفترخانهها عنوان میکند و معتقد است، ثبت معاملات در بنگاهها باید ممنوع شود.
به گفته احمد تویسرکانی، مشاوراناملاک باید فقط مردم را به دفاتر اسناد رسمی راهنمایی کنند و این صنف باید از نظارت دولت (وزارت صنعت، معدن و تجارت) خارج و زیرمجموعه سازمان ثبت اسناد و املاک قرار گیرد.
وی اضافه میکند: این سازمان به دنبال زندهکردن مادهای از برنامه پنجم توسعه است که سال89 از متن لایحه حذف شد و برای این منظور رایزنی با کمیسیون حقوقی مجلس را شروع کرده است. ماده 188 لایحه برنامه پنجم صلاحیت مشاوراناملاک را صرفاً در حدود «دلالی» تعریف کرده و تأثیر تمامی عقود اموال غیرمنقول را به ثبت سند آنها در دفاتر اسناد رسمی موکول کرده بود.
رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تأکید میکند: در حال حاضر بنگاههای مشاور املاک، اقدامهایی موازی با سازمان ثبت انجام میدهند که گذشته از تشدید دعاوی قضایی ناشی از تخلفات قراردادهای غیررسمی ملکی، تحمیل هزینههای مضاعف به کشور است.
همچنین به گفته یک حقوقدان، جایگاه مشاوران املاک در چارچوب قانون نظام صنفی است و به نوعی مشاوران املاک، به عنوان واسطه معاملات فعالیت میکنند و قانوناً مسؤولیت حقوقی ندارند.
علی رسول زاده فرساد اضافه میکند: میزان دریافت حق کمیسیون در دفاتر املاک، ارتباطی به معاملاتی که در این دفاتر انجام میشود، ندارد؛ زیرا دریافت حق کمیسیون اجرتی است که دفاتر املاک به عنوان واسطه در انجام معاملات دریافت میکنند. طبق ماده 265 قانون مدنی، حق کمیسیونی که این دفاتر از طرفین معامله دریافت میکنند نباید بیشتر از بخشنامهای که این دفاتر دارند، باشد!
وی میگوید: بهتر است مشاور یا کارشناس حقوقی در دفاتر املاک حضور داشته باشد و به انعقاد قراردادهای این دفاتر نظارت کند.
تمام آنچه باید از رابطه دولت و روحانیت بدانید/ از ورود زنان تا خانهنشینی 11 روزه
رابطه دولت و روحانیت در زمان ریاست محموداحمدینژاد با فراز و نشیبها زیادی روبرو بوده است.
به گزارش نامه به نقل از همشهری ماه، محمود احمدینژاد، با شعار «عدالت» و «احیای دولت انقلاب اسلامی» در سال 84 با حمایت بسیاری از اقشار مذهبی و سنتی جامعه توانست رئیس جمهور منتخب دوره نهم ریاست جمهوری لقب بگیرد و حتی چهرهای سیاسی و مجرب چون هاشمی رفسنجانی را شکست دهد که همواره مورد اعتمادبخش وسیعی از روحانیت، بوده است. صدالبته احمدینژاد هم، قبل و بعد از آن انتخابات تاریخی، مورد حمایت بخشهایی از روحانیون بود.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری 84 نیز، شدت حمایت طلاب و روحانیون جوان از کاندیداتوری محمود احمدینژاد در حد و اندازهای بود که گفته شده، برخی از طلاب که از حمایت مرجع بزرگ آیتالله جوادیآملی از کاندیداتوری آیتاللههاشمی رفسنجانی ناراضی بودند، به اعلام موضع مفسر بزرگ قرآن و استاد مسلم فلسفه در حوزه قم، اعتراض کردند. اما پس از انتخابات، رابطه روحانیون با بدنه دولت با شکل و جنس دیگری رقم خورد. هرچند در دولت نهم بسیاری از این کدورتها با وساطت و دلجویی و همچنین حضور فعال حجتالاسلام سقای بیریا که در آن زمان، سمت مشاورت روحانیون رئیس جمهور را برعهده داشت در بیت مراجع عظام و روحانیون برجسته قم برطرف میشد، ولی حکایت رابطه دولت و روحانیت در دولت دهم به نحو دیگری رقم خورد و در مسیری افتاد که برخی در خرداد 84 و هنگام رای دادن به احمدینژاد باور نداشتند دولت اصولگرایان بدان راه افتاده باشد. اگرچه نقطه آغاز شدت گرفتن اختلافات احمدینژاد و آنچه که از سوی برخی منتقدان دولت «حلقه انحرافی» اطراف وی نامیده شد، با سایر اصولگرایان، بهویژه اصولگرایان سنتی و نزدیک به علما و روحانیت از نظر سیاسی به زمان یازده روز خانهنشینی وی، بر سر ماندن و نیامدن وزیر اطلاعات، در کابینه برمیگردد، ولی از نظر مذهبی و عقیدتی مدتها قبل از این تاریخ و حتی قبل از برگزاری انتخابات سال 88 بود که علما، روحانیون و مراجع تقلید انتقادات زیادی را به جریان خاص اطراف دولت و برخی رفتارهای شخص احمدینژاد وارد کردند. انتقاداتی که از محمود احمدینژاد انتظار میرفت نسبت به آنها واکنش نشان دهد و کلا چنین رفتارهایی در دولت او ریشهکن شود ولی گویا فرد یا جریانی با قدرت تاثیرگذاری فراتر از مراجع و روحانیت در حوزه علمیه قم، نزد محمود احمدینژاد در پاستور حاضر است که وی را از عمل به توصیههای سیاسی، اقتصادی و خصوصا فرهنگی علمای قم باز میداشت.
طرح ورود زنان به ورزشگاهها، اولین رویارویی دولت و علما
بهار سال 85 یعنی تقریبا یک سال پس از روی کار آمدن دولت نهم بود که یک تصمیم جنجالی دولت با حواشی گوناگونی همراه شد. احمدینژاد دستور برداشتن موانع پیش پای ورود زنان به استادیومهای ورزشی را صادر کرد که این دستور با واکنش علما و مراجع تقلید مواجه شد.
آیتالله مکارم شیرازی در آن زمان «اردیبهشت 85» در درس خارج خود ضمن اعتراض به این تصمیم رئیسجمهور، به وی توصیه کردند در هر زمینه از جمله مسائل دینی، به مشاوران آگاه مراجعه کند.
آیتالله فاضل لنکرانی نیز طی فتوایی اعلام کرد که شرکت بانوان در مکانهای عمومی ورزشی بههیچوجه جایز نیست.
پس از این فتوا، آیتالله صافیگلپایگانی و مکارم شیرازی نیز نسبت به این دستور واکنش نشان داده و نظر فقهی مشابهی ارائه دادند.
طلاب حوزه علمیه قم نیز با صدور اطلاعیهای، خبر از برگزاری تجمع اعتراضآمیز به ورود زنان به ورزشگاه دادند؛ البته تجمعی که هرگز برگزار نشد. طبق خبر منتشر شده در روزنامه جمهوری اسلامی آن تاریخ، این تجمع که قرار بود به دعوت جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه برگزار و پس از آن به سمت بیت آیتالله صافیگلپایگانی راهپیمایی شود، لغو شد.
در بین اعتراضهای علما، جواد شمقدری که در آن زمان مشاور فرهنگی احمدینژاد بود، اولین حمله دولت به علما را انجام داد. وی دستور بحثبرانگیز محمود احمدینژاد برای گشودن ورزشگاهها به روی زنان را اقدامی برای خنثیسازی تبلیغات خارجی و توطئههای دشمن علیه ایران توصیف کرد و با انتقاد از علما گفت: «چرا به خود اجازه میدهید در مورد دولت احمدینژاد که فرصت طلایی انقلاب است قضاوت زودهنگام کنید.»
این گفته شمقدری، خود اختلافات را به شدت دامن زد تا جایی که محمدتقى رهبر، نماینده اصفهان و از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، در مورد سخنان یکی از مشاوران احمدینژاد خطاب به مراجع گفت: «در دیدارى که با یکى از مراجع مشهور اصفهان داشتم بیان داشت فقط زمانى قانع مى شویم که آقاى احمدىنژاد عذرخواهى کند و مشاوران اینگونهاش را برکنار کند.»
البته این گفته مشاور فرهنگی احمدینژاد، توسط دیگر مشاور او در امور روحانیون پاسخ داده شد و شمقدری به فضولی در این مساله متهم شد. سقای بیریا (مشاور وقت امور روحانیون احمدینژاد) دلیل این دستور احمدینژاد را رفع فتنهای دیگر عنوان کرد و درخصوص مخالفتهای روحانیون و علما هم گفت: نخستین کسی که دراینباره اعلام موضع کرد، آیتالله مصباح یزدی بود که نامه شدیداللحنی نیز نوشت و توسط بنده و «آقا مرتضیتهرانی» به رئیسجمهور تحویل داده شد که همان جا، هم الهام و هم رئیسجمهور گفتند: «اگر این مساله مشکل شرعی داشته باشد، متوقف میکنیم.»
در پی دستور احمدینژاد در ارتباط با ورود زنان به ورزشگاهها الهام و رئیسجمهور گفتند: «اگر این مساله مشکل شرعی داشته باشد، متوقف میکنیم». که در نهایت احمدینژاد دستور را پس گرفت.
هاله نوری که علما را نگران کرد
محمود احمدینژاد در یکی از دیدارهای خود با علما در محضر آیتالله جوادیآملی، از احاطه شدن توسط هالهای از نور در زمان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل سخن گفت. نیرویی که به گفته او همه حضار را در جای خود نشانده بود که حتی حضار پلک هم نمیزدند و به سخنرانی ایشان گوش میدادند.
این دیدار که به شدت رسانهای شد، بعدها و در یکی از مناظرههای انتخاباتی احمدینژاد در انتخابات 88 از سوی وی تکذیب شد اما دفتر آیتالله العظمی جوادیآملی، این دیدار و اظهارات احمدینژاد را تایید کرد.
در همان زمان سایت خبری آفتاب نیوز از واکنش آیتالله بهجت به طرح مساله هاله نوری اشاره کرده و نوشته بود: «زمانی که احمدینژاد به بیان مسائلی چون ظهور هاله نور در دور سرش پرداخته، این مرجع تقلید با چهرهای در هم کشیده اتاق را ترک کرده است.»روحانیون دیگر نیز در سخنان خود از احمدینژاد خواستند با سخنانی از این دست، زمینه تضعیف دین را فراهم نکند.
اشتباه بزرگ
سال 85 بود که محمود احمدینژاد، نامههایی با مضمون ایدئولوژیک و ارشادی به برخی سران کشورهای دنیا در آن زمان از جمله جورج بوش، آنگلامرکل، سارکوزی، رومانو پرودی و پاپبندیکت شانزدهم رهبر کاتولیکهای جهان ارسال کرد. وی همچنین به مناسبت پیروزی اوباما در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز، پیام تبریک ارسال کرد.
در بین این نامهها، نامه وی به پاپ آن هم چند روز پس از سخنان پاپ علیه اسلام مورد انتقاد علما قرار گرفته و آیتالله صافی گلپایگانی، این اقدام را «اشتباهی بزرگ» دانست.
اوجگیری تنشها با آغاز سخنوری مشایی
اسفندیار رحیم مشایی را میتوان چشم اسفندیار دولتی که خود را دولت اسلامی لقب میدهد، نامید. سخنان و نظریات او یکی از اصلیترین دلایل اختلاف بین روحانیون و دولت است. اولین حرکت مربوط به وی که با اعتراض علما و روحانیون مواجه شد، اتفاق رخ داده در همایشی با موضوع دعوت از سرمایهگذاری برای پروژههای گردشگری بود. در این همایش که با حضور اسفندیار رحیم مشایی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، هنگام شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن،12 خانم با لباس محلی دفن زنان روی سن آمدند و درحالیکه قرآن را در سینی گذاشته بودند با حالات ریتمیک، قرآن را به قاری تحویل داده و سن را ترک کردند. در این زمان، انتقادات زیادی از سمت علما و مراجع تقلید به این برنامه وارد شد و حتی علما به صراحت اعلام کردند این فرد شرایط ادامه حضور در این دولت را ندارد. آیتالله صافی در درس خارج فقه ضمن محکومیت اهانت به ساحت مقدس قرآن کریم گفته بودند: در مقابل این اهانت چه باید گفت؟ اهانت به قرآن قابل تحمل نیست و کسی که مسوول این سازمان است صلاحیت ندارد در این جایگاه باشد. اما بحث برانگیزترین اظهارنظر مشایی در دولت نهم، به صحبتهای عجیب وی در خصوص دوستی مردم ایران با مردم رژیم صهیونیستی برمیگردد. وی در سخنرانی خوددر همایش نوآوری و شکوفایی در صنعت گردشگری که به شدت مورد انتقاد علما و روحانیون قرار گرفت، تلویحا از پایان دوره اسلامگرایی سخن گفته بود: «دوره آنکه کسی بخواهد دینی را بر دنیا حاکم کند گذشته است. دنیای امروز گوشهایش بیشتر از همیشه تاریخ باز است که زیباترین پیامها را بشنود.»
مشایی در ادامه همین مراسم، با ایراد سخنانی که با مشی استکبارستیزی و ضدصهیونیستی مردم ایران و احمدینژاد در تناقض بود، از دوستی با مردم رژیم صهیونیستی سخن گفت: «ما با هیچکس در دنیا جنگ نداریم. ما در هشت سال جنگ، فقط دفاع کردیم و حتی یک روز هم نجنگیدیم. ایران امروز با مردم آمریکا و رژیم صهیونیستی دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست؛ این افتخار است.» این سخنان در حالی مطرح میشود که مردم ایران همواره در به رسمیت نشناختن رژیم جعلی اشغالگر قدس تاکید کرده و از این لحاظ، این سخنان نهتنها با واکنش علما بلکه واکنش آحاد ملت را به همراه داشت.
در این بین فشارهایی گوناگون از سوی مراجع تقلید و روحانیون، مجلس شورای اسلامی، رسانهها، دانشجویان و... به احمدینژاد برای عزل مشایی یا استعفای وی آورده شد که البته این اتفاق رخ نداد. آیتالله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید در همین زمان با درخواست اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای ملاقات موافقت نکرد. این ماجرا که در نقطهای قفل شده بود و دولت در برابر این صحبت معاون رئیسجمهور تمایل به عقبنشینی و عذرخواهی نداشت، با سخنان مقام معظم رهبری در خطبههای نمازجمعه پایان یافت که به تعبیر رهبری «نشاندهنده موضع نظام، انقلاب و مردم» بود، به فصل الخطابی در این قضیه تبدیل شد.
رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز عبادی و سیاسی جمعه تهران در آن تاریخ فرمودند: «یک نفر پیدا میشود درباره مردمی که در رژیم صهیونیستی زندگی میکنند یک اظهارنظر میکند، البته این اظهارنظر، اظهارنظر غلطی است. اینکه گفته شود ما با مردم رژیم صهیونیستی هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم این حرف درستی نیست، حرف غیرمنطقی است. مردم این رژیم مگر چه کسانی هستند؟ همان کسانی هستند که غصب خانه، غصب سرزمین، غصب مزرعه و غصب تجارت به وسیله همینها دارد، انجام میگیرد. سیاهی لشکر عناصر صهیونیست، همینها هستند. نمیشود ملت مسلمان نسبت به افرادی که اینجوری عامل دست دشمنان اساسی دنیای اسلام هستند، بیتفاوت باشد، نه. ما با یهودیها هیچ مشکلی نداریم، هیچ مشکلی با مسیحیها نداریم، با اصحاب ادیان در دنیا هیچ مشکلی نداریم، اما با غاصبان سرزمین فلسطین چرا، مشکل داریم. غاصب هم فقط رژیم صهونیستی نیست. این موضع نظام است. این موضع انقلاب و موضع مردم است.»
سعی دولت بر ایجاد نکردن حواشی جدید تا پایان دولت نهم
هرچند بسیاری از این اختلافات بزرگ در دولت نهم هریک به شکلی خاتمه یافت ولی سابقه احمدینژاد را در بین علما و مراجع تقلید مخدوش کرد. هرچند در این مدت حجتالاسلام آقا تهرانی به عنوان معلم اخلاق دولت و حجتالاسلام سقای بیریا به عنوان مشاور روحانیون رئیسجمهور، همواره سعی در بهبود این شرایط داشتند که تا حدود زیادی نیز موفق بودند. خواسته اصلی علما و مراجع تقلید، عزل مشایی و جدا شدن تفکر او از دولت بود که احمدینژاد به چنین کاری تن نمیداد.
افزایش اختلافها با منصوب شدن مشایی بهعنوان معاون اول
پس از پایان انتخابات پر حاشیه 88، به نظر میرسید محمود احمدینژاد که در این مرحله، حمایت قشر مذهبی جامعه از خود را دیده بود در برخی سیاستهای دولت به خصوص معاون جنجالی خود که با وی نسبت فامیلی نیز داشت، تجدید نظر کند. برخلاف این انتظار، مدتی پس از انتخابات خبر انتصاب مشایی به معاون اولی احمدینژاد یعنی ترفیع وی منتشر شد. این حکم انتصاب که همه را متعجب کرده بود، با واکنش سرسخت قشرهای مختلف جامعه به خصوص روحانیون و مراجع تقلید مواجه شد. واکنشی که باز هم با بیتفاوتی احمدینژاد مواجه شد تا این که این مساله با فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی منتفی شد. در متن نامه ایشان خطاب به احمدینژاد آمده است: «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیسجمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقهمندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام شود.» با انتشار این نامه این مساله نیز خاتمه یافت. در حالی که توسط مقام معظم رهبری در تاریخ بیست و هفتم تیرماه خطاب به رئیسجمهور مرقوم شده بود، در تاریخ دوم مرداد در رسانههای کشور منتشر شد که نشاندهنده هفت روز تعلل احمدینژاد در اجرای این فرمان حکومتی است. در این مدت شایعاتی نیز از قول احمدینژاد مبنی بر این که «اگر مشایی نباشد من هم نیستم!» در فضای سیاسی کشور شنیده میشد.
در این شرایط افکار عمومی منتظر عزل مشایی بر اساس فرمان رهبری توسط احمدینژاد بودند که بهجای این اتفاق آنگونه که دستیار ارشد احمدینژاد اعلام کرد، مشایی کنارهگیری کرد و عزل نشد. این واکنش عجیب و جدید احمدینژاد به فرمان حکومتی رهبر انقلاب، بیش از پیش قشر مذهبی و روحانیون حامی احمدینژاد را نگران و فضای حاکم بر این قشر را ملتهب کرد زیرا ولایت مداری احمدینژاد زیر سوال رفته بود. پس از این استعفا، احمدینژاد مشایی را به عنوان رئیس دفتر رئیسجمهور منصوب کرد.
در این زمان سخن از انتقادی دیگر از چینش دولت دهم توسط علما و مراجع رسانهای شد. محمد تقی رهبر، نماینده اصفهان و رئیس فراکسیون روحانیون مجلس اعلام کرد: «براساس اطلاعاتی که دریافت کردم بسیاری از علما و مراجع تقلید از جمله آیتالله صافیگلپایگانی و آیتالله مکارم شیرازی نسبت به انتخاب وزیر زن شبهه فقهی دارند و خواستار تجدید نظر احمدینژاد در این خصوص هستند.» احمدینژاد در این خصوص نیز راه خود را رفت و سه وزیر زن برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کرد، هرچند مجلس تنها به یک نفر از این وزرا رای اعتماد داد.
انشعاب در جامعه وعاظ تهران زیر سایه حمایت دولت
در پی عزل حجتالاسلام عباس امیریفر، امام جماعت و مشاور فرهنگی نهاد ریاست جمهوری از جامعه اسلامی وعاظ تهران، وی تشکل جدیدی به نام جامعه وعاظ ولایی راهاندازی کرد. حجتالاسلام جعفر شجونی، دبیرکل جامعه وعاظ تهران دلیل عزل امیری فر را جذب کمکهای دولتی یا غیردولتی که منبع آن مشخص نبود به سیستم این تشکل اعلام کرده و گفته بود: «این رفتارها روحانیت را گدا معرفی میکرد. هر مهمانی را که به جلسه جامعه وعاظ دعوت میکردند به آنان میگفتند برای روحانیت هدیه بیاورید.» یکی دیگر از دلایل عزل امیری فر، دعوت از مشایی به یکی از جلسات جامعه وعاظ تهران و ارتباط نزدیک امیریفر با مشایی بوده است. نکته جالب اینکه، اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب که بررسی صدور مجوز به تشکل وعاظ ولایی را در دست بررسی داشتند، به اتفاق آرا بر نداشتن صلاحیت این تشکل برای فعالیت سیاسی تاکید کرده و با ارائه مجوز با آن مخالفت کردند.
هدف معرفی مکتب ایران است نه مکتب اسلام!
اظهارنظرهای جدید مشایی این بار صریحتر و شدیدتر از گذشته مطرح میشود. اظهاراتی که این بار شاید اساس شکل گیری جمهوری اسلامی بر مبنای اسلام را هدف میگیرد.
وی در مرداد ماه سال 89 در همایش ایرانیان مقیم خارج، با بیان اینکه برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی مکتب اسلام و میگویی مکتب ایران، متذکر شد:« از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.» وی در ادامه با بیان اینکه باور دارم واژه ایران ذکر است در بیان چرایی این گفته خود، تاکید کرد: «شما در ذکر دنبال چه چیزی هستید. ذکر واژه مرتبط با روح مومن است و به جهان درون باور کردن ارزشهای متعالی انسان مرتبط است.»
او در زمستان سال 88، اظهارنظرهای تند و تیزی در خصوص مدیریت و عدالت پیامبران الهی بیان کرده بود. این بار از حضرت نوح(ع) سخن گفت و با بیان اینکه «او با 950 سال عمر نتوانست مدیریت جامع کند»، افزود: «او عدالت را ایجاد نکرده است و اگر هر پیامبری مدیریت درست میکرد، عدالت برقرار میشد.» و در یک برنامه تلویزیونی هم با بیان اینکه پیامبران نمیتوانند عدالت را برقرار کنند، گفت: «عدالت را مردم باید اقامه کنند و اگر مردم این کار را نکنند معنایش این است یک چیز دیکته شده و تحمیلی در شئون زندگی است و مردم در یک نظام قاهره تحمیلی این کار را انجام میدهند و این اصلا ارزش ندارد. این سخنان، مانند دفعات قبل فضای ارتباطات روحانیون و دولت را ملتهب کرده و خشم علما و روحانیون را برانگیخت. تفاوت این بار با دفعات قبل، ناامیدی مراجع و روحانیون از مداخله احمدینژاد و عزل مشایی بود. مراجع میدانستند، احمدینژاد، مشایی را برکنار نمیکند و شاید از این نقطه بیشتر به توقف این جریان توسط اهرمهای دیگر میاندیشیدند.
انتشار مستندی مذهبی با افکار التقاطی و واکنش دوباره روحانیون
در روزهای تعطیلات آغاز سال 90 و در روزهایی که فضای سیاسی کلان کشور آرام بود، یک فیلم مستندسازی شده با مباحث التقاطی پیرامون ظهور منجی صاحب زمان حضرت مهدی(عج) دست به دست در شهر چرخید و محتوای آن نیز زبان به زبان گشت و التهاب و حساسیت را ایجاد کرد. فیلمی که هرچند به نظر میرسد به صورت مستقیم محتوای سیاسی نداشت، ولی زمینهساز شناسایی جریانی شد که بسیاری از مناسبات سیاسی در بین اصولگرایان را تغییر داد. این مستند به تدریج با اعلام موضع شدید علما و فضلای حوزه علمیه و مراجع تقلید روبهرو شده و مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با انتشار بیانیههای آن را مردود و فاقد اعتبار دانست. موج انتقادات به این فیلم، در نهایت به دستگیری تهیهکنندگان آن انجامید. هرچند پرونده این فیلم با برخوردی قاطع مختومه شد، ولی در فضای سیاسی کشور به عنوان نقطه آغاز حرکت «جریان نوظهور انحرافی» که در دل دولت و در دفتر ریاستجمهوری فعالیت میکند، ثبت شد. هرچند اسفندیار رحیم مشایی دخالت داشتن در انتشار این سی.دی را تکذیب کرد، ولی مدتی بعد در 12 اردیبهشت ماه سال90، حجتالاسلام عباس امیریفر، رئیس شورای فرهنگی و امام جماعت مسجد نهاد ریاستجمهوری به اتهام دست داشتن در انتشار این فیلم بازداشت شد. شاید جریان نوظهور انحرافی در این برهه از زمان کمتر مورد توجه قرار گرفت، ولی این مستند حاشیهساز پیش نیازی برای شناسایی این جریان بود.
11روزخانهنشینی، شلیک نهایی به رابطه دولت، روحانیون
11 روز خانهنشینی احمدینژاد و اتفاقات مرتبط با آن، شاید آخرین بارقههای امید برای بهبود روابط روحانیون و دولت را از بین برد. احمدینژاد که پیشتر از سوی بسیاری از علما و مراجع مورد انتقاد جدی قرار گرفته بود، در این جریان بزرگترین حامی روحانی خود یعنی آیتالله مصباح یزدی و «جبهه پایداری» را نیز از دست داد.
حجتالاسلام آقاتهرانی، معلم اخلاق کابینه نیز از شاگردان آیتالله مصباح بود و توصیههای ایشان را به احمدینژاد منتقل میکرد. توصیههایی که بعضا بر اساس خاطرههای نقل شده از آقا تهرانی، مانند توصیه در خصوص طرح ورود خانمها به ورزشگاهها از سوی احمدینژاد نادیده گرفته شد. با پیش رفتن دولت دهم و اتفاقات خاص رخ داده مانند تاخیر احمدینژاد در اجرای دستور مقام معظم رهبری برای عزل مشایی و سپس خانهنشینی یازده روزه و دورکاری احمدینژاد که مربوط به قضیه تغییرات در وزارت اطلاعات است، آیتالله مصباح نیز نتوانست این برخوردهای احمدینژاد را تحمل کند. وی در روزهای پس از خانهنشینی یازده روزه احمدینژاد، در جمع اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه به اشتباهات فراوان احمدینژاد اشاره کرده و گفته بود: «بیش از 90درصد معتقدم احمدینژاد سحر شده است.»
وی همچنین در گفتوگو با نشریه 9دی در خصوص اشتباهات احمدینژاد و تلاش در جهت حل این اشتباهات گفته بود: «بعضی از اشتباههاتش را که از همان اوایل متوجه شدیم، سعی کردیم تا از ظهورش جلوگیری بشود ولی تاثیری نداشت. عمده چیزی که مانع از اصلاح آن اشتباهات شد، دلبستگی ایشان به یک شخص خاص بود که هنوز هم برای بنده این یک معمایی است که این چنین آدمی با این فراست با این هوش و با این کارآمدی، چطور شیفته یک نفری میشود که از خودش ضعیفتر است و صدها نقطه ضعف در آن قابل رویت است. برای بنده هنوز این معما باقی است! اما بههرحال یک واقعیتی است.»
هرچند پس از این روزها، مشایی با پی بردن به حساسیت فراوان روی خود تا مدتی خود را از دوربین عکاسان و ذره بین خبرنگاران مخفی نگه داشته و سعی کرد کمتر سخنان جنجالبرانگیز بیان کند ولی با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاستجمهوری، رفته رفته این حضور بیشتر و بیشتر شد. این حضور و افکار وی که برخی اوقات از جلسات و نشستهای بعضا خصوصی به بیرون درز میکرد، همواره با شدت توسط روحانیون برجسته پاسخ گفته میشد.
آیتالله یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اظهارنظری تندوتیز در خصوص برخی افکار غلط و سادهلوحانه مطرح شده در زمینه مهدویت در اصفهان گفته بود: «از گوشه و کنار میشنویم افرادی مطرح میکنند ما اینقدر به امام زمان(عج) نزدیکیم که خودمان ارتباط میگیریم. گفتهاند علما افراد سادهای هستد. آقای عزیز! اگر افراد ساده هم هستند، امام زمان(عج) گفته باید اطاعت کنید و واجب شرعی است. ساده تویی که مکتب اسلام و اصلا حکومت جمهوری اسلامی را نشناختهای و نمیدانی چیست.»
اعتراض مراجع به مشکلات اقتصادی مردم
تشدید مشکلات اقتصادی مردم و نوسانات نرخ ارز که در کنار آن، قیمت کالاهای اساسی، دارو و غیره را متحول کرد، با اعتراض علما مواجه شد.
تقریبا تمامی آیات عظام تقلید در این زمینه اظهارنظر و نسبت به این رویه اعتراض کردند. در یکی از مشهورترین اظهارنظرها، آیتالله مکارم شیرازی مسوولان را به حل مشکلات اقتصادی مردم توصیه کرده و گفته بود: «بنده نمیخواهم کسی را متهم کنم اما سوءمدیریت اقتصادی در کشور احساس میشود که باید برطرف شود.»
تلاشهای ناکام برای بهبود روابط
پس از وقوع هر یک از این اتفاقات، تلاشهای ویژهای از سمت روحانیون حامی احمدینژاد برای بهبود مجدد روابط ایجاد میشد.
هرچند در ابتدا، علما نیز نرمتر برخورد کرده و سعی داشتند در دیدار با وی نکاتی را تذکر دهند ولی رفتهرفته فضا به سمتی رفت که انتقادهای علما از سایتهای احمدینژاد بیشتر شد.
از جمله در سفر پرحاشیه سال 89 وی به شهر قم، طبق گفته آیتالله غروی از نزدیکان آیتالله مصباح بسیاری از علما احمدینژاد را به حضور نپذیرفتند. سایت تابناک سخنان ایشان را بازتاب داد، وی در این خصوص گفته بود: «تا جایی که من خبر دارم در این خصوص واسطههای قوی نیز وجود داشت که برخی از آنها از علمای قوی و بلند مرتبه قم بودند. اینها با مراجع تماس گرفتند و برخی هم حضورا تشریف بردند ولی این مراجع گفتند خیر. چرا که نقطه نظراتی را مطرح کردند ولی از سوی دولت عمل نشد.»
در سفر سال 89 احمدینژاد، دیدار با آیات عظام صافی گلپایگانی، شبیری زنجانی و وحید خراسانی به همین دلیل انجام نشد.
سردی روابط دولت و روحانیون، بدون تردید حالت خوبی برای دولت در سالهای پایانی عمرش نیست. دولت به خوبی میداند، باید ارتباطات قطعشده سالهای گذشته را بهبود بخشیده و این مناسبات را بهبود بخشند. یکی از این تلاشهای دولت، تغییر استاندار قم بود.
حجتالاسلام موسی پور، استاندار سابق قم طبق نوشته رسانهها بهدلیل مقاومت در برابر اجرای خواستههای جریان انحرافی برکنار شد و جای خود را به پیررضایی داد.
استاندار جدید قم دو ماه پس از انتصاب خود، در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه به سردی روابط دولت و مراجع تقلید اشاره کرد و گفت: «مدتهاست که رابطه گرم سالهای ابتدایی دولت و مراجع قم سرد شده است. این سردی بیش از هر چیز به حواشی مربوط میشود که در دولت دهم، گریبان دولت و شخص رئیسجمهور را گرفت. گرانی هم از دیگر عواملی بود که صدای مراجع را در آورد و انتقادها از دولت را افزایش داد. رئیسجمهور برای تحول بیشتر، من را به قم فرستاد و تذکر داد احترام علما و مراجع تقلید نگه داشته شود که در راستای تکریم مردم و شتاب بیشتر در کارهای عمرانی تلاش کنیم.»
سقوط محبوبیت احمدینژاد نزد طبقه مذهبی جامعه
جدای از این تلاش، احمدینژاد حجتالاسلام محمدرضا میرتاجالدینی، معاون رئیسجمهور در اجرای قانون اساسی را با حفظ سمت، متولی امور روحانیت ریاستجمهوری کرد. او نیز برای بهبود این روابط تلاشهایی انجام داد و مدعی شد: «برخی از جریانهای سیاسی و حرکتهای مرموز نمیخواهند رابطه بین روحانیت و دولت تقویت شود.» از سوی دیگر در تابستان گذشته شنیده شد مشایی نیز به صورت مستقل میثم طاهری را که سرپرستی شورای عالی ایرانیان را به عهده دارد، با حفظ سمت برای ارتباطگیری با علما و روحانیون انتخاب کرد.
آنجلینا جولی 12 پرستاربچه استخدام کرد/عکس
به گزارش پارس، آنها قصد دارند به دیدن خانه طراح دانا کاران در کارائیب بروند و خدمه عظیمی را برای مراقبت از شش فرزندشان به کار گماشتند.
بر طبق گزارشات والدین برد پیت ،جین و ویلیام پیت و برادرش داگ و خواهرش جولی نیل پیت و همسران و فرزندانشان نیز با آنها خواهند بود.
این خانه چند میلیون دلاری در یک ساحل شنی سفید رنگ قرار گرفته و به گزارش نیک صالحی شامل یک استخر بزرگ با سنگ سیاه آتشفشانی ، قابلیت نمای دید360 درجه ، هنر آفریقایی آسیایی، اتاق تماشای فیلم و... است.
ولی به نظر می رسد این خانواده قرار نیست به تنهایی از مدوکس، شیلو، ناکس ، ویوین ، پکس و زهرا مراقبت کنند و در حقیقت برای هر یک از فرزندانشان دو پرستار استخدام کردند.
گویا یک منبع نزدیک به آنها گفته است آنها مطمئنا آن جزیره و خانه را دوست خواهند داشت چرا که بسیار دنج است.
فصل تازه ای در پرونده جنایت کهریزک
به گزارش پارس به نقل از نوشته نشریه پنجره پرونده کهریزک که به راستی جنجالی ترین پرونده مرتبط با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 است، ابتدا در دادسرای کارکنان دولت ارجاع شد. این پرونده پس از چند مرحله رسیدگی، صدور قرار و اعتراض به این قرارها در نهایت پس از گذشت 41 ماه اینک به قاضی مدیر خراسانی تحویل شده تا شاید این قاضی با سابقه و شجاع بتواند پاسخی هر چند دیر هنگام به خانواده های داغدار محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیر جوادی¬فر و اذهان آزرده عموم مردم بدهد. پس از برخی اظهار نظرهای امیدوارکننده، در اولین مرحله رسیدگی به پرونده، مذکور در دادسرا، قرار منع تعقیب برای متهمان صادر شد که با اعتراض شاکیان و ارسال پرونده، به دادگاه عمومی، قرار صادره لغو شد.
اما اکنون پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفر خواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفته است تا قاضی مدیر خراسانی آن را بررسی کند. در این باره دکتر روح الامینی یکی از شاکی اصلی پرونده به خبرنگار پنجره می¬گوید :« اواخر سال گذشته در شعبه 1060 دادگاه عمومی تهران، اعتراض خانواده محترم کامرانی به قرار مجرمیت در چند عنوان، پرونده را به دادسرای تهران برگرداند و از آن جا هم به شعبه 15 ارجاع شد. از طرف دیگر؛ اعتراض شاکیان دیگر مثل بنده و خانواده جوادی فر و چند تن دیگر از بازداشت شدگان کهریزک هم به همان شعبه ارجاع شده بود که مجموع پرونده های شکایت از قضات معلق دست اندر کار جنایت کهریزک در همین شعبه دادسرای عمومی تهران تجمیع و بررسی شد. در این جا یک مشکل حقوقی مطرح شد که کار را چند ماه معطل کرد. مسأله این بود که اگر دادسرا موارد ابلاغ شده جهت تفهیم اتهام در شعبه 1060 را قبول نداشته باشد، آیا باز هم میتواند آن ها را ابلاغ کند؟ نهایتاً بازپرس شعبه 15، تکلیف دادگاه 1060 مبنی بر صدور قرار مجرمیت را به کیفری استان ارجاع داد. ماه گذشته هم از آن جا به شعبه 76 به ریاست قاضی مدیر خراسانی واگذار شد و بیش از یک ماه است که ایشان مطالعه و برزسی پرونده را آغاز کرده اند. با توجه به حجم زیاد پرونده قاضی مهلت خواسته تا پرونده را مطالعه کند و لذا زمان دادگاه هنوز معلوم نیست.
البته ناگفته نماند که در این میان، یک مورد از سه مورد تفهیم اتهام، انجام نشده و دراین مورد پرونده همچنان مفتوح است.»
آن چنان که پیگیری خبرنگار ما نشان می دهد، این مورد همان اتهام «معاونت در قتل» است که مهم ترین اتهام مطرح در پرونده به شمار می آید. به نظر میرسد به جهت این که این مورد اتهام موجب معطل ماندن پرونده شده است، مسئولان دستگاه قضا ترجیح داده اند که پرونده بدون طرح این اتهام دوباره به جریان بیفتد؛ البته موضوع «معاونت در قتل» همچنان مفتوح مانده است. دکتر روح الامینی می افزاید:«از طرف دیگر متهمان با توسل به «ماده 18» - که به متهمان اجازه می دهد در حین دادرسی و با بعد از صدور رأی با استناد به مسائلی چون مغایرت روند دادرسی یا صدور حکم با شرع، درخواست از مدت ها پیش انجام شده ولیکن آیت الله آملی لاریجانی تاکنون پاسخی به درخواست ایشان نداده است.»
اگر به پرونده کهریزک رسیدگی کامل شده بود...
دکتر روح الامینی در پاسخ به سؤال ما که دراین مرحله و با گذشت سه سال و شش ماه از فاجعه کهریزک، چه نمره ای به دستگاه قضا می دهید، می گوید: « با این که دادرسی تا این زمان به طول انجامیده است، بی آن که افکار عمومی درباره اطاله آن توجیه شوند، اما همچنان که دلسوزان می گویند اگر به موقع و در چارچوب قانون – نه بیشتر و نه کتر – به این پرونده رسیدگی می شد. نظام مقدس ما در مقابل آسیب های مشابه بیمه می شد.»
اشاره دکتر به ماجرای در گذشت وبلاگ نویسی به نام ستار بهشتی ر بازداشتگاه «پلیس فتا» است که واکنش چهره های مختلف را درپی داشت. از جمله محمد دهقان – عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در خصوص مرگ وی گفت: «نیروی انتظامی در گذشته هم رفتارهایی داشته که منجر به مخدوش شدن آبروی نظام و سوء استفاده رسانه های بیگانه شده است» دهقان با بیان این که آبروی نظام جمهوری اسلامی ایران با اهدای خون صدها هزار شهید، جانبازی جانبازان، اسارت آزادگان و مقاومت مردم به دست آمده است، افزود: «اگر با برخی دیگر از قضات مختلف در ماجرای کهریزک و برخی دیگر از قضات مختلف در ماجرای کهریزک و برخی دیگر از موضوعات،برخورد قضایی محکمی صورت می گرفت و به متهمان توسط برخی دولتمردان جایزه داده نمی شد، امروز این اتفاق تلخ رخ نمی داد.»
همچنین دکتر کامران باقری لنکرانی، سخنگوی جبهه پایداری 23 آذر ماه گذشته در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه شیراز و در پاسخ به سؤال دانشجویی درباره سرنوشت «روح الامینی» و یکی از زندانیان سیاسی زن گفته بود: «با خانوداه روح الامینی از نزدیک آشنا هستم و اولین نفری بودم که در زمان شنیدن این اتفاق ناگوار در کنار پدر « محسن روح الامینی» حاضر شدم. محسن روح الامینی با صداقت و اعتقاد وارد صحنه شد و جان خود را از دست داد. بنابراین نباید این گونه افراد را با دیگران مقایسه کنید.»
وی تأکید کرده بود : «اگر زمانی که برای «محسن الامینی» این حادثه روی داد، با مسئولین این فاجعه برخورد شدید شده بود، دیگر شاهد این گونه رفتارها نبودیم. عدم برخورد قاطع با متخلفین در دوران گذشته، مرگ ستار بهشتی، وبلاگ نویس جوان را به همراه داشت.»
دکتر روح الامینی در این زمینه می گوید :«از نظر ما عملکرد قوه قضاییه خوب بوده ، هر چند که در ابتدای ماجرا پیشرفت خوبی نداشت، اما در کل از این 11 بازپرس و قاضی مسئول در مراحل مختلف پرونده رضایت داشته ایم. »
وی در پاسخ به این سؤال که چرا پرونده مرتباٌ در دست بازپرس ها و قاضی های مختلف دست به دست می شد و آیا بهتر نبود یک قاضی ویژه از ابتدا تا انتهای پرونده را پیگیری کند تا به سرعت عمل بیفزاید، می گوید: «ما هم از ابتدا درخواست یک قاضی ویژه را داشتیم که رئیس دستگاه قضا با بیان این که تعیین قاضی ویژه در سیستم قضایی عرف نیست، موافقت نکردند. بنابراین در هر مرحله از قبیل دادسرای نیروهای مسلح، دادسرای قضات، دادسرای کارمندان و ... بازپرس و قاضی ویژه روی آن کار کرده اند تا به این جا رسیده است، این موضوع البته محسناتی هم داشته است؛ از جمله این که توقف در یک مرحله، به سایر پیگیری ها د مراحل و بخش های دیگر لطمه وارد نکرده است. مثلاً با وجود قرار منع تعقیب در شکایت ما همچنان در جریان بود. همچنان که بازرسی کل کشور گزارش جداگانه ای در پرونده داشته است، کمیته ویژه شورای امنیت به دستور مقام معظم رهبری همچنین بازرسی ناجا و دادگاه نظامی تهران هم در بخش دیگری وارد شده اند و به همین ترتیب دادگاه انتظامی قضات، دادسرای کارکنان دولت، دادگاه عمومی تهران، دادگاه عمومی تهران و نهایتاً دادگاه کیفری تهران. همین مسئله، اطاله دادرسی را تا حدی توجیه می کند و نشان می دهد که از ابعاد مختلف به خوبی به آن پرداخته شده است.»
این پایگاه افزوده است: نظامیان آمریکایی مستقر در قطر، در پی شنیدن صدای انفجار در اطراف کاخ امیر این کشور، برای حفاظت از کاخ در مکان حادثه حاضر شدند. تیراندازی همچنان در اطراف کاخ ادامه دارد.
این خبر هنوز از سوی خبرگزاریهای معتبر و دیگر شبکههای تلویزیونی تائید نشده است.
امیر کنونی قطر در آغاز دهه 90 با کودتا علیه پدر خود قدرت را در این کشور به دست گرفت و پیش از این نیز بارها اخباری از کودتا در قطر منتشر شده بود.
ایندیپندنت در گزارش خود به نقل از روزنامه پرتیراژ «لاستامبا» چاپ ایتالیا نوشت: «بسیاری از زنان و مردان ایتالیایی که برای گذراندن تعطیلات تابستانی در منطقه زیبای «توسکانا» در مرکز شهر رم پایتخت ایتالیا دعوت نامه دریافت میکنند، ممکن است پیش از پذیرفتن و قبول این دعوت خوب به آن فکر کنند علت این مسأله آن است که شاید این زن و شوهرها مجبور شوند در مقابل پذیرفتن این دعوت، همسر خود را با همسر دیگری عوض کنند.»
در گزارش «لاستامبا» آمده است: «در هر دوره تعطیلات تابستانی حدود پانصد هزار زن و شوهر در دویست کلوپ شبانه که در سراسر ایتالیا وجود دارد همسران خود را با یکدیگر عوض میکنند!! هزار تعویض همسر نیز در اماکنی غیر از کلوپها مانند گاراژهای خودرو، سواحل دریایی ویژه و حتی برخی از قبرستانها صورت میگیرد.»
در ادامه گزارش این روزنامه ایتالیایی آمده است: «این آمار و ارقام توسط مؤسسه «فیدر» بدست آمده و آمار اعلام شده حدود پانصد هزار است در حالی که حقیقت بیشتر از این عدد است و گمان میشود حدود دو میلیون باشد.»
این مؤسسه میافزاید: آمارها نشان میدهد معدل سن بیشتر مردانی که تبادل همسر میکنند حدود 43 سال و زنان 35 سال است.
نکته تعجب برانگیز این است که این روزنامه ایتالیایی در گزارش خود اعلام کرده «سیلویو برلوسکونی» نخست وزیر ایتالیا نیز چندی پیش خواستار تعویض همسر خود «فرونیکا» با همتای دانمارکی خود «آندریاس فوج راسموسن» شده بود!!
گفتنی است نگاه جامعه امروز غرب به زن برگرفته از الگوی روم و یونان باستان است که زن به عنوان موجودی برای کامیابی و لذت جوئی مردان قلمداد میشد، این نگاه تمام مسائل و حقوق زنان را در غرب تحت الشعاع خود قرار داده و لذا تعویض همسر نیز که در بخشهای مختلف اروپا و آمریکا به ویژه در جشنها نمود بیشتری مییابد کاملا مغایر با شعار برابری زن و مرد بوده و آن را به چالش میکشد.
به گزارش تعامل، با توجه به وجود انواع سرمایهها در هر جامعهای اعم از سرمایه اقتصادی، اجتماعی و……، نوع دیگری از سرمایه را اخیرا برخی اندیشمندان جامعهشناسی مطرح و مطالبی را در مورد آن به بوته نقد و بررسی گذاشتهاند. سرمایه جنسی، در حال حاضر جدیدترین نوع سرمایه است که بیشتر شامل استفاده از زیباییهای ظاهری و توانمندیهای جنسی و رفتاری افراد در تعامل با دیگر افراد جامعه است.
لذا برای درک بیشتر این نوع از سرمایه و شکل استفاده زنان خصوصا زنان ایرانی از آن با یکی از اساتید دانشگاه، سرکار خانم دکتر عالیه شکربیگی ـ استادیار دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه زنجان ـ مصاحبهای را ترتیب دادهایم که در زیر میخوانید؛
***
ـ لطفا ضمن تعریفی از سرمایه جنسی، شاخصههای آن را نام ببرید.
تعریفی که از سرمایه جنسی هسات عبارت است از «ترکیب فریبندگیهای زیباییشناختی، بصری، بدنی، اجتماعی و جنسی برای دیگر اعضای جامعه به خصوص جنس مخالف در همه زمینههای اجتماعی».
همانطورکه انسان دارای سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، سرمایه جنسی هم یکی از سرمایههای انسان است، سرمایه جنسی همانقدر اهمیت دارد که سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای فهم فرایندهای اقتصادی و اجتماعی، تعامل اجتماعی و تحرک اجتماعی اهمیت دارد.
سرمایه جنسی میتواند موارد زیر را در برگیرد: «خوش مشرب بودن و به عبارتی اجتماعی بودن»، «مدیریت بدن (جراحی بینی، جراحی شکم، لاغر کردن و هر گونه عملی که انسان در جهت زیبایی خودش انجام دهد)»، «شیکپوش بودن»، «استفاده کاربردی از زیبائیهای تن در محیط کار»، «استفاده کلامی و غیرکلامی در ادا، ایما و اشارات و بیان»، « هدفمندبودن در مدیریت تن»، «مهیا بودن عرضه و تقاضا برای استفاده از سرمایه جنسی در زنان در محیطهای دولتی و خصوصی».
خانم کاترین حکیم هم، شش چهره و شاخص برای سرمایه جنسی که از نظر او علاوه بر سرمایههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شخص است؛ معرفی کرده است که عبارتند از:
زیبایی(Beauty)، جاذبهها، دلرباییها، فریبندگیهای جنسی(Sexual attractiveness)، مهارتهای اجتماعی(Social Skills)، سرزندگی(Liveliness)، جلوهگری اجتماعی(Social presentation)، تمایلات جنسی(Sexuality).
ـ وضعیت جامعه ما در رابطه با استفاده از سرمایه جنسی زنان چگونه میبینید؟
در هر حال، جامعه امروز ایران دارای تغییرات ارزشی در مناسبات جنسیتی گشته است و تقاضای آزادی زنان را دارد. اما آزادی که با آزادی تن همراه است، و اندیشهها و بینش ساختارهای جامعه نسبت به زن همان کالایی سکس است و بردگی تن و تقاضای برطرف کردن نیاز جنس مردانه را در جامعه و در خانوادهها در پی دارد
در ادامه بحث لازم به تذکر است که داشتن سرمایه جنسی فقط در زنان نیست و در این میان مردان هم تلاش دارند به گونهای از سرمایههای جنسی خود استفاده نمایند و هر انسانی دارای سرمایه جنسی است. جوانی که خود را میآراید و به بهانههای مختلف تلاش دارد نظر دختران را جلب نماید، به نوعی از سرمایه جنسی خود استفاده کرده است؛ البته نظریهپردازان غربی سرمایه جنسی را فقط در زنان خلاصه و برجسته کردهاند، اما واقعیت جامعه امروز ایران، استفاده سرمایه جنسی در میان مردان هم هست.
ـ بحث سرمایه جنسی را از دیدگاه اسلام چگونه تحلیل میکنید؟
در این ارتباط اگر بخواهیم نظر اسلام را هم داشته باشیم، باید بگویم اسلام هم داشتن سرمایه جنسی را در زنان پذیرفته است، اما استفاده از این سرمایه را در یک چارچوب مشخص شده (ازدواج موقت و دائم) پذیرفته است.
آنجائیکه اشاره میکند: ما شما را از زن و مرد آفریدیم و در گروهها و دستهها قرار دادیم تا در کنار هم به آرامش برسید.
ـ لطف کنید و راهکارهای رفع سوء استفاده از سرمایه جنسی زنان توسط خود و توسط مردان را بیان کنید.
ببینید نابرابری جنسیتی ازسپیده دم تاریخ تا اکنون در میان جوامع و در فرهنگهای مختلف به گونهای دیده شده است. بنا بر این بحث فرادستی و فرودستی جنسیتی هم به نیاز از سرمایه جنسیتی توسط زنان در جوامع و فرهنگهای مختلف دامن زده است و در این میان نظام سرمایهداری هم به این بحث دامن زده است. بنابراین برقراری عدالت جنسیتی در میان زنان و مردان، یکی از عوامل موثر بر حذف استفاده کاربردی از سرمایه جنسی توسط زنان در محیطهای کاری وعرصه عمومی است.
موردی بعدی اینکه نیاز زنان در رفع مسائل جنسی به دلیل تاخیر در ازداوج، طلاق، مضیقه در ازداوج، و … به نوعی زنان را به سوی استفاده کاربردی از سرمایه جنسی پیش برده است که در این میان بایستی زنان و دختران خود را باور دارند که ارزش انسانی آنان بالاتر از پاسخگویی صرف به نیاز جنسی است.حفظ سرمایه جنسی بر زنان واجب است و زنان باید در یک چارچوب مشخص شده سرمایه جنسی خود را به کار ببرند.
همچنین اصلاح ساختارهای شهوانی در جامعه و محیطهای کاری برای جلوگیری از سوء استفاده از سرمایه جنسی در جهت رفع نیاز اقتصادی و جنسی هم باید مدنظر قرار بگیرد.
برقراری عدالت اقتصادی در میان طبقات مختلف در جامعه ایران هم میتواند به این امر کمک کند. به صورت کلی، یکی از علل عمده استفاده زنان و مردان از سرمایه جنسی خود علاوه بر تمایلات جنسی، برطرف کردن نیاز اقتصادی ازطریق بر جسته کردن سرمایههای جنسی خود است.
ـ به نظر میرسد که استفاده از سرمایه جنسی در زنان نسبت به قبل بیشتر شده است. فکر می کنید چه عواملی منجر به این افزایش شده است؟
قابل ذکر است که، قالبهای ساختاری در هر عصری این استفاده کاربردی را از زنان طلب داشته است. به عنوان مثال در دوره? حکومت پهلوی، زنان رها از قید و بند حجاب و فیلترهای دست و پاگیر در اجتماع بودند و سرمایه جنسی خود را برای رسیدن به اهداف خود در محیطهای کاری و محافل خصوصی و مهمانیها استفاده میکردند.
به صورت کلی در دوران معاصر و در شرایطی که در تجربه به دست آوردن زندگی مدرن هستیم، استفاده از سرمایههای جنسی در میان زنان بسیار معمولتر گشته است و ابزاری مانند ماهوارهها که بعضا به ترویج چگونگی استفاده زنان از زیبائیها و سرمایه جنسی خود میپردازد در میان مخاطبان زن خیلی پربیننده است. به عنوان مثال دهها کانال ماهوارهای وجود دارند که به ترویج چگونه زیبا شدن در زندگی میپردازد.
مضاعف بر این، همواره بیان قدرت در ساختار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی، طلب استفاده از سرمایههای جنسی زنان را داشته است. به عبارت دیگر به کار بردن سرمایه جنسی زنان برای رسیدن به اهداف خود، امری همزاد با پیدایش جهان هستی بوده است.
اما در این میان و در شرایط کنونی و در جامعه مصرفی امروز، بعضی از نظریهپردازان فمینیست تلاش دارندکه زنان در مقابل بذل و بخشش سرمایه جنسی خود تقاضای پول داشته باشند، به عبارتی سرمایه جنسی خود را در همه ساختارها در برابر دریافت پول بذل کنند و به گفته یکی از نظریه پردازان فمینیست استفاده از این سرمایه را به دست آوردن پول شیرین نام نهاده است.
بودیار در کتاب جامعه مصرفی، اسطورهها و ساختارها به مقایسه بردگی تن و زن در اعصار استبدادی گذشته با رهایی و آزادی آنها در عصر دموکراتیک فعلی پرداخته و نوشته است: همان گونه که زن و بدن در بردگی شریک بودند، رهایی زن و رهایی بدن نیز به لحاظ منطقی و تاریخی به یکدیگر وابستهاند. این رهایی امروزه به اوج خود رسیده، زیرا زن که قبلا به لحاظ سکس به خدمت گرفته شده بود، امروزه به لحاظ سکس آزاد میشود. اما زن هرچه بیشتر آزاد شود بیشتر با بدن خود اشتباه گرفته میشود. یعنی زنی که به ظاهر آزاد شده با بدنی که به ظاهر آزاد شده است اشتباه گرفته میشود. میتوان از زن مانند بدن و مانند جوان و کلیه طبقاتی سخن گفت که رهاییشان مضمون تکراری جامعه دموکراتیک مدرن است.
ـ باتوجه به ویژگیهایی که در رابطه با سرمایه جنسی مطرح شد، استفاده از سرمایه جنسی زنان در محیطهای کاری را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بحثی پیرامون سرمایه جنسی زنان ایرانی در محیطهای اجتماعی وعرصه عمومی و چگونگی استفاده از این سرمایه جنسی باید ابتدا به طرح چند سوال پرداخت: سرمایه جنسی چیست؟ آیا استفاده کاربردی سرمایه جنسی فقط در زنان دیده میشود و یا در مردان هم قابل استفاده است؟ نظر اسلام در باره سرمایه جنسی در زنان و مردان چیست؟ و جایگاه کاربردیاش کجاست؟ عوامل موثربر استفاده? زنان از سرمایه? جنسیشان چیست؟ راهکارها وپیشنهادات برای کنترل سرمایه جنسی در زنان چیست؟
مواردی که خانم حکیم بیان کرده است میتواند از ویژگیهای سرمایه جنسی در مردان و زنان باشد. بیان مصداقهای عینی «زنان و مردانی» که به نوعی دارای سرمایه جنسی بوده و از این سرمایه جنسی خود استفاده کردهاند، مرابه این نتیجه رساند: بعضی اززنان و دختران شاغل در جامعه و محیطهای کاری دولتی و خصوصی آگاه و ناآگاه در پروسه? کاربردی سرمایه? جنسی خود اسیرند. به خصوص در محیط کاری خصوصی، اولین شرط استخدام و به کارگیری زنان استفاده از سرمایه جنسی آنها درجهت رشد و پیشرفت کاری شرکت است.
راه دانشجو: نماینده شهرضا در مجلس شورای اسلامی به انتشار بیانیهای علیه دولت موضع گرفت و گفت: با قدرت به مبارزاتم با این مجموعه ناکارآمد و فاسد به نام دولت ادامه خواهم داد و البته چون مدرس آماده شهادت هستم.
به گزارش ایسنا؛ عوض حیدرپور نماینده شهرضا در مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتشار متنی در روزنامه خورشید که در حاشیه نقد سیاستهای وزارت بهداشت، دیدگاهها و شرایط نمایندگی حیدرپور را نقد کرده است ، پاسخی را ارسال کرد.
متن کامل پاسخ نماینده شهرضا عینا انتشار مییابد:
بسمه تعالی
ما اطلاعاتی از رویههای رییس دولت نهم و دهم داشتیم ولی نمیدانستیم به این سرعت تاریخ معاصر تکرار شود و رضاخانی دوم از آستین زمان ما بیرون بیاید که از همه ابزارها برای خارج کردن منتقد و رقیب از صحنه استفاده نماید.
من خبری را از طریق SMS دریافت کردم که روزنامهای به نام خورشید به اصطلاح خودشان دست به افشاگری زده است، وقتی جویای خبر شدم، دیدم نیازی به جواب نیست چراکه هر حرف بیهوده و لغوی را نباید جواب داد، لیکن برای تنویر افکار عمومی ابتدا نظری دارم که خدمتتان عرض میکنم، سپس جواب سوال شما را میدهم اما نظر اینجانب این است که خیلی زود تاریخ معاصر رضاخانی تکرار شد، ایندفعه هم مدرس از دیار شهرضاست نماینده مردم فهیم و غیور شهرضا همانگونه که مدرس بود!
زودتر از اینها انتظاراین رفتارها را داشتیم، طبیعی است اگر کسی باهوش و فراست مدرس در بین مجلسیها باشد و گیرندههای او حوادثی را که مییابد در آینده توسط رضاخان امروز رقم بخورد کشف کند و افشا کند حتما باید برای از میان برداشتن او اقدام شود، آبرو که چیزی نیست، در برابر شهادت و آن فوز عظیم، اگرچه که حفظ حرمت آبروی مومن نیز ضروری است و از کعبه بالاتر است.
دولت کریمه
آرزو داشتیم که دولتی کریمه سرکار بیاید و سالها در مناجاتها آن را از خدا میخواستیم و میخواهیم، وقتی دولت نهم سرکار آمد به ما وعده دادند که این همان دولت کریمه است! ولی افسوس، کریمه که نشد هیچ، کارآمدی دولتهای قبلی نیز برباد رفت. رفتارهای رذیله جای خوبیها را گرفت و امروز عمق فاجعه هویدا شده است. سوءمدیریت، فساد مالی، ترویج ویژهخواری، علاقه مفرط به قدرت، تخریب دیگران، قانونگریزی و... دهها عنوان دیگر میتوان نشانههایی از ناکارآمدی و فساد دولت باشد که علیالقاعده برای تک تک عناوین یاد شده همه کسانی که دستاندرکار هستند را میتوان به دادگاه آورد.
اخبار و اطلاعاتی در دست است که برای اثبات صددرصدی ناکارآمدی، در تلاشند که کشور را به بحران بکشانند ولی بدانند ملت و مجلس بیدار و آگاه هستند و حتما به آنچه وظیفه دارند عمل میکنند و روبهروی هر اقدام نابخردانه خواهند ایستاد.
ما از قوه قضاییه میخواهیم که اقدامات لازم برای جلوگیری از ورود کشور به پرتگاه خطرناکی که طراحی کردهاند انجام دهند. به فسادهای مالی، رانتهایی که داده شده است و میشود به طور جدی رسیدگی کنند و جلوی هر اقدام خرابکارانه را بگیرند.
نمایندگان مجلس وظیفه دارند به آنچه در اداره کلان کشور میگذرد، نیک بنگرند، در آن تدبیر کنند و عندالزوم دخالت نمایند و ناراستیها را به راه ثواب برگردانند و البته در این راه از هیچ قدرت و امکان غیرخدایی هراس نداشته باشند و مدرسوار عمل کنند.
امروز وضعیت کشور خطیر و حساس است و قطعا ما وظیفه داریم جلوی هرگونه اقدام غیراصولی را بگیریم و اینجانب به عنوان یکی از نمایندگان ملت در مجلس به وظیفه قانونیام عمل خواهم کرد و لذا هراسی از بیان آنچه که قانونی و شرعی است ندارم. کسانی که به زعم خود افشاگری کردهاند بنویسند چه اقدام غیرقانونی و غیرشرعی از من سر زده است! خاک برسر مسوولان این دولت که تحمل ندارند به آنها گفته شود به راه راست برگردید و به ثواب عمل کنید. اف بر بیادبیها!
ولی همکاران یقین بدانید به قول امام امت، هروقت در برابر مواضعی که میگیرید اگر دشمن برآشفت که شما را مجبور به سکوت کند بدانید که توی خال زدهاید! و برهمان مواضع بکوبید و توپخانه را خاموش نکنید.
دولت دهم و نهم با شعار عدالت طلبی، کار و تلاش روی کار آمدند اما حالا در پایان این دو دوره به عیان ملاحظه میشود که چه برسر فرصتها و امکانات و سرمایههای کشور آوردند. با تسلط بر درآمدی بالای 750 میلیارد دلار، حداقل در سال جاری 70 هزار میلیارد تومان بدهی و کسر بودجه دارند.
سرنوشت دهها هزار میلیارد تومان تسهیلات که در بخشهای مختلف داده شده است مشخص نیست، اینها دو قلم از دهها قلم مواردی است که دولت باید جواب آنها را بدهد که چه کردهاند و قصعلیهذا.
ما در انتخاباتها همیشه به مردم گفتهایم که من به عنوان استاد تمام مرکز قلب و عروق شهید رجایی برای کار موظف و اداری پس از انتخاب به نمایندگی به مجلس شورای اسلامی مامور هستم و حقوق و مزایای خود را از مرکز شهیدرجایی میگیرم که کاری کاملا قانونی و مشابه سایر اساتید دانشگاه است و تاکید کردهام که هفتهای یک روز به علاوه بعضی از روزهای تعطیل و شبهایی که همه در خواب ناز هستند کشیک موظف هستم و در بیمارستان کار میکنم و کارانه آن را بر مبنای تعرفه دولتی دریافت میکنم و این کار هم قانونی و هم شرعی است و مردم حوزه انتخابیه با علم به این مساله به من رای دادهاند.
و لذا هیچ اقدام خارج از قانون انجام نشده است و مجلس هم یک هزینهای به عنوان هزینههای دفتر نمایندگی، ایاب و ذهاب، تلفن، به نمایندگان میدهد که حقوق نیست و بیش از آنچه که میدهند باید خرج کنیم تا دفاتر را اداره کنیم و لذا به هیچ وجه از دو جا حقوق نمیگیرم، البته اضافه کنم که در جلسات کمیسیون و جلسات صحن علنی هیچگاه غیبتی نداشتهام و پروپیمان به وظیفه نمایندگیام عمل کرده و میکنم و به علاوه به سایر وظایف نمایندگی نیز میپردازم و اگر وقتی را برای کار اضافه در بیمارستان میگذارم از استراحت و اوقات فراغت خودم هست و از خانوادهام کم میگذارم و لذا اگر دولتیها سفارشی به روزنامه خورشید بدهند بیاهمیت است و نیازی به جواب ندارد، همین قدر که من فهمیدم مواضعم صحیح و درست است خدا را شکر و با قدرت به مبارزاتم با این مجموعه ناکارآمد و فاسد به نام دولت ادامه خواهم داد و البته چون مدرس آماده شهادت هستم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]