البته پرسش های پلیتیکا از رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که توسط بوشکو یاکشیچ مطرح شده، بیش از آنکه به مسائل فرهنگی مرتبط باشد، حول محور تحولات سیاسی و به ویژه مسئله هسته ای ایران بوده است.
آنچه در پی می آید متن کامل این گفتگو است:
مقام بلندپایه ایرانی ضمن تایید آمادگی تهران برای گفتگو با تمام طرف های مرتبط با مسئله هسته ای کشورش تصریح کرد که جمهوری اسلامی ایران از حقوق خود در این چارچوب کوتاه نمی آید و تشدید تحریم های خارجی نیز در این زمینه تاثیری بر هدف ایران نخواهد داشت.
مشاور ارشد محمود احمدی نژاد با اشاره به گفتگوهای اخیر نمایندگان ایران با همتایان خود از کشورهای موسوم به گروه 5+1 در ژنو گفت: "ما باور داریم که ادامه مذاکرات مسئله بسیار مثبتی است و ما به ادامه این مسیر یعنی مسیر گفتگو تمایل داریم."
مصطفوی با رد ادعاهای کشورهای غربی درباره بلندپروازی های هسته ای کشورش با هدف دستیابی به تسلیحات اتمی، یادآور شد که هر کشوری حق دستیابی به فن آوری صلح آمیز هسته ای را دارد و تهران نیز این حق را برای خود محترم می شمارد.
"با توجه به سوابق و اهداف ما از سویی و عزم ملت ما در این خصوص از دیگر سو و همچنین تکیه ایران بر قوانین بین المللی، قطعا ما راه خود را در این چارچوب با تمام قدرت ادامه خواهیم داد و هیچ قدرتی در این مسیر قانونی، جلودار ایران نخواهد بود."
مصطفوی همچنین با بیان اینکه ابتکار عمل مذاکرات اخیر ایران با غرب به دلیل انتخابات ایالات متحده و بحران جهانی اقتصادی از سوی ایران ارائه شده بود، اعلام کرد: این روندی بود که از جانب ایران آغاز شد و باید آن را به عنوان نشانه ای دیگر از حسن نیت ایران در مسیر فعالیت های هسته ای اش برشماریم.
"ما با هدف نمایش حسن نیت مان و به منظور نشان دادن همکاری مان با نهادهای بین المللی، شش ماه پیش از موعد مقرر درباره کارخانه جدید غنی سازی اورانیوم که هنوز فعالیت آن نیز آغاز نشده به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع رسانی کرده ایم." این سخن را قائم مقام سابق رئیس دستگاه دیپلماسی ایران و مدیر کنونی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی می گوید.
ایران از سویی برای گفتگو با آمریکا اعلام آمادگی می کند، از سوی دیگر به ناگاه خبر آغاز به کار مرکز جدید غنی سازی اورانیوم در اطراف شهر قم منتشر می شود و از سوی دیگر نیز با فاصله اندک زمانی، آزمایش موشک های جدید ایران به وقوع می پیوندد؛ به واقع کدامیک از این سیگنال ها برای تعامل یا گفتگو قابل اعتماد هستند؟
- ما به تازگی برای چندمین بار متوالی، حسن نیت مان برای گفتگو با گروه کشورهای 5+1 را نشان داده ایم !
محمد البرادعی، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی پیش از سفرش به تهران به قانونی بودن فعالیت های هسته ای ایران اشاره کرد اما گویا موضع کشورهای غربی درباره فعالیت های ایران به گونه ای دیگر است، البته گویا همین مسئله موجب شد که مدتی بعد موضع البرادعی نیز تغییر کند؛ تصور شما از فضای حاکم کنونی بر کشورهای غربی مقابل ایران در حال حاضر چیست؟
- واقعیت این است که کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، فرانسه یا انگلیس نمی خواهند ایران به منظور توسعه و پیشرفت با اتکا بر خوکفایی گام بردارد؛ آن ها مدام به تشریح سخنان خودشان می پردازند بدون آنکه توجهی به مواضع فنی مدیرکل آژانس داشته باشند. آن ها به جای پذیرش مواضع مثبت برادعی، با آغاز و تشدید فشارها بر او در پی تغییر موضع او بر می آیند. به هر حال در این میان آنچه که مهم است اینکه حرکت ایران مشروع است و مابقی مسائل صرفا نظرات افراد و شخصیت های سیاسی هستند.
آیا فکر نمی کنید بر خلاف آنچه که اغلب در ایران اعلام می شود، هنوز برای اعلام پیروزی در این خصوص کمی زود باشد؟
- به هر صورت بدیهی است که امروز قدرت هسته ای جهان تنها در انحصار تعداد معدودی از این کشورهاست. آیا به نظر شما این مسئله به آن معناست که کشوری چون ایران باید تا زمان پایان ذخایر انرژی خود صبر کرده و آن موقع در برابر این کشورها دست دراز کند؟ ما معتقدیم اگر امروز برای این مسئله راخ حلی پیدا نکنیم، فردا خیلی دیر خواهد شد و روزگاری مردم ما مقامات شان را بازخواست خواهند کرد.
با توجه به نزدیکی کلی مواضع روسیه و آمریکا و روابط استراتژیک این دو کشور دیدگاه شما درباره احتمال تشدید تحریم های بین المللی علیه ایران چیست؟
- به هر صورت ما رفتار قدرت های بزرگ را رصد می کنیم. ضمن آنکه معتقدیم اقداماتی چون تشدید تحریم ها بر خلاف منافع این کشورها بوده و نهایتا نتیجه ای بر خلاف آنچه مدنظر آن هاست را موجب می شود.
در این میان شکی نیست که تعدادی از کشورها بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران حق دارد توسعه برنامه های هسته ای برای مقاصد صلح آمیز پیگیری کند؛ اما در همین حال مشاهده می شود که به ناگاه محمود احمدی نژاد هولوکاست را انکار می کند و مکرر بر لزوم نابودی اسرائیل تاکید می نماید که به نظر می رسد چنین موضع تندی، تصویری که ایران از هدف خود برای دستیابی به انرژی هسته ای ارائه می کند را مخدوش می سازد؛ به واقع مواضع احمدی نژاد در این خصوص با توصیه چه کسانی ابراز می شود؟
- در اینجا سخن از رد و انکار چیزی نیست بلکه مسئله، آسیبی است که مردم کشوری دیگر از یک مسئله متحمل می شوند؛ حقیقت این است که احمدی نژاد هم در پی انکار جوهر واقعه ای به نام هولوکاست نیست و آن را رد نمی کند بلکه تنها سئوالی را در این باره مطرح کرده که به سوء استفاده اسرائیل و غرب از این مسئله باز می گردد. به اعتقاد ما این سوء استفاده به اندازه همان تلخی هایی که برای یهودیان رخ داده، تلخ است.*
البته من بعید می دانم که مواضع احمدی نژاد درباره هولوکاست ارتباطی با روابط ایران با حماس، حزب الله، سوریه یا هوگو چاوز داشته باشد.
- به هر صورت درباره هولوکاست سئوالات زیادی مطرح است؛ به عنوان نمونه اگر تعدادی از اروپایی ها در حق یهودیان ظلم کرده و آن ها را به قتل رسانده اند، چرا دیگران باید به جای آن ها مجازات شوند؟ در این ماجرا تعدادی از اروپایی ها مرتکب جرم شده و به قتل شماری از یهودیان دست زده اند و طبعا همان ها باید پاسخگوی جنایات شان باشند؛ پس چرا امروز فلسطینی ها باید هزینه آن جنایات را پرداخت کنند؟
به نظر می رسد ایران در اعلام مواضع سیاست خارجی خود به نحوه و آینده جذب دوستان و یا دشمنان خود هم می اندیشند؛ نهایتا آیا شما واقعا می خواهید انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنید؟
- امروز دل مشغولی اصلی ما ساخت ایران است اما ساختار مدیریتی ما محوریت وظایف اخلاقی است که طبعا در این میان حمایت از مردم فلسطین نیز یکی از رسالت های ما خواهد بود.
امروز تعدادی از ایرانیان معتقدند که دولت این کشور به جای برآورده کردن خواسته های آن ها بخش اعظم توجه خود را به مسائلی چون فلسطین اختصاص داده؛ ما از آنچه که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داده آگاه هستیم؛ به نظر شما آیا مطالبات این بخش از مردم ایران مشروع است یا خیر؟ آیا به نظر شما اگر بخشی از جامعه خواستار تغییر و دگرگونی باشد، این خواسته معتبر و ساخته شده در ایران نیست؟ آیا اصولا احمدی نژاد پاسخگویی به مطالبات اپوزیسیون را در دستور سیاست های دولتش قرار داده است؟
- قطعا اینگونه است؛ نظر مردم برای ما محترم است اما نکته اینجاست که غرب به سوء استفاده از احساسات مردم در جریان انتخابات اخیر در ایران محکوم شده و عملا در برخی مشکلات ایجاد شده پس از انتخابات نقش داشته است اما البته مردم ما به سرعت متوجه این مسئله شدند که این بازی نوعی الگوبرداری از مدل انقلاب های مخملی در جمهوری های شوروی سابق بوده است.
تاریخچه این موضوع بدین قرار است که بنیاد پانزده خرداد در اسفند سال 1367 ، کمتر از یک ماه بعد از فتوای معروف امام خمینی، در اولین واکنش، یک میلیون دلار را به عنوان جایزه قتل این نویسنده هندی تبار معین کرد، شیخ حسن صانعی در گفتگویی با روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ بیستم مهر 1377 به تایید شفاهی تعیین جایزه از سوی بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی اشاره کرد، وی گفت: « جایزه قتل سلمان رشدی را من مستقیما به حضرت امام پیشنهاد دادم و امام دعا کردند».
در سال 1376 و در اوج رقابت های انتخاباتی خاتمی-ناطق نوری، علی اکبر ناطق نوری در مصاحبه ای گفت: دولت ایران هرگز کماندویی برای کشتن رشدی نخواهد فرستاد، این موضع ناطق نوری با عکس العمل منفی میرحسین موسوی، نخست وزیر سابق مواجه شد.
با وجود این مجادلات پراکنده، جایزه قتل رشدی تقریبا هرسال از سوی بنیاد 15 خرداد افزایش پیدا می کرد و شیخ حسن صانعی نیز هر ازچندگاهی با انجام مصاحبه هایی بر موضع خویش تاکید می کرد، اما نکته جالب این بود که این روند تا سال 1377 کاملا متوقف شد.
در همین سال، حجت الاسلام سید محمد خاتمی در اولین سفرش به مقر سازمان ملل در نیویورک در گفتگو با خبرنگاران خارجی گفت: "باید مساله سلمان رشدی را تمام شده تلقی کنیم."
به نظر می رسید شیخ حسن صانعی که از حامیان سید محمد خاتمی، رئیس جمهور جدید شده بود، دیگر برای افزایش رقم جایزه قتل رشدی علاقه ای نشان نداد و موضوع به نوعی از سوی وی مسکوت گذاشته شد.
آخرین خبری که در مطبوعات و رسانه ها درباره جایزه بنیاد پانزده خرداد برای قتل سلمان رشدی وجود دارد به مهر ماه 1377(اکبتر 1998 میلادی) باز می گردد،که در آن اعلام شده بود از سوی بنیاد پانزده خرداد 300 هزار دلار دیگر بر مقدار جایزه اولیه حکم اعدام سلمان رشدی مرتد اضافه شده است(روزنامه قدس بیست مهر 1377)
اما در مقابل سپاه پاسداران، بنیاد شهید انقلاب اسلامی و ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام و روزنامه کیهان در سالهای اخیر سعی کردند با تاکید بر دائمی بودن فتوای قتل رشدی و اعلام جایزه برای کشتن رشدی، خلاء حضور بنیاد پانزده خرداد در این موضوع را کاهش دهند.
موضوع سلمان رشدی همواره از چالش های اصلی ایران و غرب بوده است و بسیار بعید به نظر می رسد جز با مرگ طبیعی با غیرطبیعی! سلمان رشدی این چالش دیرینه پایانی داشته باشد.
گفتنی است شیخ حسن صانعی علاوه بر ریاست بنیاد پانزده خرداد، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست و از آخرین روحانیون چپ گرای انقلابی محسوب می شود که هنوز در ساختار قدرت نظام جمهوری اسلامی حضور دارد.
بر اساس گزارش این کمیسیون، سازمان بازرسی کل کشور به نهادهای مسئول چون سازمان خصوصی سازی، وزارت اقتصاد و امور دارایی، بورس و دیگر نهادهای مسئول اعلام کرده است که ابهامات و مشکلاتی در این واگذاری وجود دارد و این واگذاری که بازتاب های خبری و رسانه ای بسیاری زیادی را برانگیخت، باید لغو شود.
قرار است گزارش کمیسیون ویژه اصل 44 مجلس پیرامون واگذاری سهام مخابرات بعد از جلسات مجلس درباره هدفمند کردن یارانه ها ارائه شود.
مصطفی پورمحمدی چندی پیش در نشستی با خبرنگاران از اتمام کار کارشناسی این نهاد در خصوص واگذاری فوق خبر داده بود.
گفتنی است بورس تهران با ثبت رکورد بزرگ ترین معامله تاریخ بورس در نیم ساعت ، بیش از 8 هزار میلیارد تومان سهام شرکت مخابرات را که پنجاه درصد به علاوه یک سهم کل سهام این شرکت بود ، به سه شرکت شبه دولتی واگذار کرده بود.
فراز مورد اشاره سخنان امروز رهبری بدین شرح است:
همچنانى که شما دیدید. تو همین قضایاى انتخابات، خوب، تبلیغات انتخاباتى مثلاً باید یک ماه یا بیست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد؛ اما از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتى شروع شد! همین تلویزیونى هم که مورد انتقاد بعضى از دوستان است، متأسفانه منعکس میکرد. بنده موافق هم نبودم. این را هم شما خیال نکنید که حالا بنده چون رئیس صدا و سیما را انتخاب میکنم، همهى برنامههاى صدا و سیما را مىآورند، دانه دانه بنده نگاه کنم، امضاء کنم. نخیر، از خیلى از برنامههاى صدا و سیما بنده راضى هم نیستم؛ از جمله، از همین من راضى نبودم که از سه ماه قبل از انتخابات - انتخابات بیست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبلیغاتى و حرفهائى که زده شد و تظاهراتى که میشد و مجادلاتى که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسفانه تو تلویزیون پخش شد؛ به خاطر همین، که یعنى ما آزاداندیشیم! اینها توهم است؛ این جنجالآفرینى در داخل کشور است.
به گزارش پارسینه، با توجه به اینکه برنامه های سیاسی و انتخاباتی صداوسیما و آنطور که در کلام رهبری آمده است "تظاهرات و مجادلات و ..." غالبا در بخش خبری مشهور به "بیست و سی" تعریف و ارائه شده می شود، این سخنان صریح رهبری را می توان نارضایتی ایشان از رویکرد این برنامه نیز تفسیر کرد.
بخش خبری بیست و سی از جمله ابتکارات مدیریتی عزت الله ضرغامی در آستانه انتخابات نهم ریاست جمهوری (1384) بود که در ابتدای پخش مورد استقبال مردم و نخبگان قرار گرفت.
اما به مرور به دلیل آنچه که منتقدان "جهت گیری های مخصوص و جناحی" می نامیدند، از سوی بسیاری از فعالان سیاسی و رسانه ایی و همچنین افکار عمومی مورد غضب قرار گرفت.
هرچه سعی می کنید، راهی را برای فرار پیدا نمی کنید و به اتفاق تصمیم می گیرید صبر کنید تا کسی به سراغ شما بیاید.البته چاره ای غیر از این هم ندارید.
از کسی خبری نمی شود و تلاش شما نیز برای شکستن در یا پنجره بی فایده است، هیچ وسیله ارتباطی غیر از تلویزیون در دسترس نیست و امشب هم قرار است نامزدتان به اتفاق خانواده به منزل پدری شما بیایند؛ نمی دانید چه باید بکنید.
شما به اصرار دوستان والبته به جهت علاقه فراوان به هیجان، نا خواسته وارد بازی خطر ناکی شده اید و این تجربه می تواند به قیمت زندگی شما تمام شود و از آن مهم تر به قیمت به هم خوردن نامزدی.
دوستان شما که خبرنگار و عکاس هستند تصمیم داشتند از مراحل انتقال یک محموله قاچاق گزارش و عکس تهیه کنند و حالا شما هم همراه آنها گرفتار شده اید.
نا گهان صدای حرکت کسی را می شنوید و در کنار در ایستاده اید و منتظر باز شدن در هستید در حالی که یکی از دوستان شما روی کاناپه دراز کشیده است و دیگری مشغول بالا و پایین کردن کانال های تلویزیون است.
با اشاره و بدون سر و صدا به دوستانتان اطلاع می دهید و هر سه پشت در منتظر می مانید تا در باز شد طرف را مورد ضرب و شتم قرار داده و فرار کنید.
شما موفق شده اید نگهبان را زندانی کنید و از اتاق خارج شوید.اما کمی عجیب به نظر می رسد چون در فضای به این بزرگی هیچ کس دیگر نیست تا شما با آن مبارزه کنید.
در حال فرار هستید که ناگهان دوست عکاس شما می ایستد و وارد یک اتاق می شود، با تعجب دنبال او می روید و متوجه می شوید که او برای دیدن سریال مسافران دست از فرار برداشته است.
هر چه تلاش می کنید نمی توانید او را قانع کنید که تکرارش را فردا ببیند و اینگونه است که تصمیم می گیرید به تنهایی فرار کنید.
نا گهان چندین خودرو و موتور سوار وارد حیاط می شوند و با عجله فراوان به طرف ساختمان می دوند، مطمئن هستید که آنها دارند از دست پلیس فرار می کنند و خیالتان راحت می شود چون هم یک هیجان پلیسی را تجربه کرده اید و هم با آمدن نیرو های زحمت کش انتظامی قطعا جان سالم به در خواهید برد.
چند لحظه بعد سکوت همه جا را فرا می گیرد.نمی دانید اینجا چه خبر است و چه اتفاقی دارد می افتد دیگر کلافه شده اید و تصمیم می گیرید که هر طور شده فرار کنید.
دوست خبرنگار شما که آدم زیرکی است می گوید یک نقشه فرار کشیده است ولی باید 15 دقیقه دیگر صبر کنید ولی شما بدون توجه به آنها به سوی حیاط می دوید و سوار بر یکی از موتور سیکلت ها آنجا را ترک می کنید.
وقتی در مهمانی خانوادگی ماجرا را تعریف می کنید همه شما را تحسین می کنند ولی پدر نامزدتان می پرسد:
- دوستت چه نقشه ای داشت؟
- می گفت 15 دقیقه دیگه صبر کنیم سریال دلنوازان که شروع شد همه رفتن پای سریال ، ما راحت سوار یکی از ماشین ها می شیم و فرار می کنیم.
- پس تو چرا زودتر فرار کردی؟
- چون اونطوری سریال رو نمی دیدم.
----------------
پی نوشت:
1- نامزدتان قهر کرد که چرا در جواب سوال آخر نگفتی برای اینکه پیش شما باشم
2- شما که انقدر تو فیلم ها دیدین هنوز نمی دونید برای انتشار یه متن حتما باید آدم بد ها ضعیف و نا هماهنگ باشن؟ به من چه خیلی راحت از دست آدم بد ها فرار کردین!
به گزارش پارسینه، احمد توکلی نماینده مردم تهران و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس که در پایان جلسه علنی امروز با خبرنگاران گفتگو می کرد، متذکر شد اختلاف دولت و مجلس بر سر تصویب ماده 13 لایحه هدفمندکردن یارانهها از نظر قانونی راه حلی ندارد.
وی در عین حال تصریح کرد: بهترین راه حل که کمک میکند همت مشترک دولت و مجلس به سرانجام برسد این است که دولت در این مرحله از مصوبه مجلس تمکین کند و در هنگام تصویب بودجه سال آینده تقاضای تنخواهگردان ارائه دهد.
نماینده تهران در مجلس گفت که دولت در این فاصله 4 ماهه میتواند آئیننامهها را نوشته، حسابها را باز کرده و کارتهای اعتباری را صادر نماید و حساب مردم را برای فروردین 89 پر کند و چنانچه در آینده با مشکلی مواجه شد، به صورت دوفوریتی از مجلس تقاضای اصلاح قانون کند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس گفت: اینکه دولت در اجرای لایحه هدفمند کردن یارانهها چقدر میتواند موفق باشد، بستگی به خودش دارد ضمن آنکه این امر به عوامل مختلفی بستگی دارد.
وی اضافه کرد که نظرات کارشناسان و نیز اقدامات مجلس شرایط قانونی را برای تحقق این امر فراهم کرد.
توکلی در پاسخ به سوال دیگری درخصوص خبر استرداد نامه دولت در خصوص لایحه هدفمند کردن یارانهها گفت:نامه استرداد را نمی پسندم چرا که معتقدم این مسئله مفید به حال دولت نیست. همچنان که تحقق این کار مهم بستگی به تفاهم تمام قوا دارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا امکانی وجود دارد تا از طریق آئیننامه اجرایی مجلس نظر رئیسجمهور در خصوص موارد اختلافی لایحه هدفمندکردن یارانهها تامین شود یا خیر، با رد این مطلب اظهار داشت: از نظر آئیننامه چون مجلس شورای اسلامی ماده 13 لایحه هدفمند کردن یارانهها را تصویب کرده، و به بازگشت آن برای دولت رای نداده است، امکان آنکه نظر دولت در این زمینه در راستای آئیننامه اجرایی مجلس تامین شود نیست.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس تاکید کرد: راه حل درست این مسئله اتمام لایحه هدفمند کردن یارانهها است.
وی خاطرنشان کرد: به همان میزان که لایحه هدفمند کردن یارانهها به پیش رفته دولت 3-4 ماه وقت دارد تا آئیننامههای خود را بنویسد و اگر خواستار آن است تا کارت انرژی صادر کند و برای یارانههای نقدی حساب باز کند میتواند کار خود را در این زمینه انجام دهد.
وی ادامه داد: در طول لایحه بودجه 89 که در بهمن ماه در مجلس بررسی میشود نظر این است که این لایحه در اختیار دولت قرار گیرد و اگر این پیشنهاد شود من از آن دفاع میکنم.
وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص اینکه آیا راه حلی غیرآئیننامهای برای تامین نظر دولت وجود دارد یا خیر گفت: راه حل غیر آئیننامهای راه حلی فراقانونی است که در اختیار ولی فقیه است.
در این سرفصل جدید سایت هاشمی رفسنجانی، تصاویر آقایان "عبدالله جوادی آملی، جعفر سبحانی و ناصر مکارم شیرازی" به همراه آخرین دیدگاههای ایشان در حوزه مسائل و مشکلات اقتصادی کشور از جمله بحث هدفمند کردن یارانه ها درج شده است.
خبرگزاری فارس: سرپرست وزارت نیرو گفت: مشاوران وزارت نیرو و آبفاهای کشور در حال نهایی کردن گزارش های خود برای آغاز مجزاسازی کنتورهای آب در ساختمانها هستند که بزودی اعلام می شود.
مجید نامجو در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس اظهار داشت: در دستورالعملی که در اوایل امسال به شرکتهای آبفا ارائه شد قرار شد تا این شرکتها مشاور بگیرند که جمعبندی بر روی موضوع مجزاسازی کنتورهای آب صورت گیرد.
وی ادامه داد: این مشاوران نیز جذب و کارهای خود را آغاز کردهاند و بزودی گزارش نهایی و جمعبندی خود را راجع به اینکه جداسازی کنتور آب از کجا شروع و کجا تمام شود را ارائه می کنند.
*جداسازی کنتور آب تمام ساختمانها فراهم نیست
سرپرست وزارت نیرو تاکید کرد:قطعا امکان این که بتوان جداسازی کنتور آب را بر روی تمام آپارتمانها و ساختمانها انجام داد فراهم نیست اما به هر صورت تلاش وزارت نیرو بر این است که تا آنجا که می توان این کار انجام شود.
وی افزود: بخصوص بر روی ساخت و سازهایی تا آپارتمانهای 4 تا5 طبقه که میتوان جداسازی کنتور را بر روی آنها انجام داد این کار را کردهایم و الان آبفاهای استانها موظف هستند که این کار را انجام دهند.
نامجو گفت:وزارت نیرو منتظر جمعبندی گزارش مشاوران خود است تا با توجه به کارهایی که در گذشته شده و پایلوتهایی که انجام شده اینها را ارائه کنند تا بر اساس آن وزارت نیرو یک برنامهریزی مدونی را برای این موضوع انجام دهد.
*پیمانکاران خصوصی درخواست کنتور مجزا دهند
وی خاطر نشان کرد: پیمانکاران خصوصی که قصد دارند کار ساخت و ساز انجام دهند باید درخواست نصب کنتورهای مجزای آب را به شرکتهای آبفا ارائه کنند و آبفاها نیز تا حد امکان این کار را انجام خواهند داد.
نامجو با بیان اینکه جداسازی کنتور آب نیازمند همکاری دستگاههای ذیربط دیگر و حتی شهرداری ها است گفت: موضوعی که در حال حاضر مطرح است این است که ساختمانهای ساخته شده چه کار باید کنند چرا که ساختمانها باید طبقهبندی و اولویتبندی شوند تا بتوان جداسازی کنتور آب را انجام داد.
خبرگزاری فارس: یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: جریان فتنه با راهکار براندازی نرم به مقابله با نظام اسلامی پرداخت.
حجتالاسلام مهدی طائب در گفتوگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، گفت: جنبش اصلاحات یک طیف گستردهای است که در آن عدهای به دنبال اصلاحات واقعی بودند.
وی اضافه کرد: عدهای دیگر از جنبش اصلاحات به دنبال بهرهبرداری از نظام برای اهداف جناحی بودند و برای شعار اصلاح جامعه قصد خالصی نداشتند.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: اصلاح طلبانی که منافع خودشان در چارچوب بقا نظام میدیدند با آن طیفی که از بدنه جامعه جدا شده است و منافع جناح خود را در تعارض با نظام جمهوری اسلامی می بینند متفاوت است.
طائب تصریح کرد: افراد افراطی حرکت اصلاحات با قرار گرفتن در جنبش سبز درصدد ایجاد کودتای مخملین و انقلاب رنگین در ایران بودند.
وی افزود: هر زمان که از ایجاد فتنه سبز در جامعه می گذرد زوایه واقعی و استبداد طلب این گروه روشن شد و اصلاحطلبان واقعی که درصدد اصلاحات در زیر چتر قانون اساسی بودند از آنها جدا شدند.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: جنبش سبز با راهکار براندازی نرم جمهوری اسلامی به مقابله با نظام اسلامی پرداخت و با شعارهای ضد دینی درصدد جذب طرفدارانی بود که هدف آنها مقابله با نظام و اسلام است.
طائب با تأکید بر این که شعارهای ضددینی موجب میشود که مردم از جریان سبز خارج شوند، خاطرنشان کرد: کسانی که با شعارهای ضددینی با هدف براندازی نظام وارد میدان شدند نمیتوانند از سرمایه انسانی مردم برای اهداف خود بهرهبرداری کنند و جامعه با واکاوی از نظرات آنها از این گروه جدا میشود.
وی ابراز داشت: منابع مالی جبهه اصلاحات هیچگاه از طریق مردم مسلمان تأمین نمیشود چرا که این جریان با شعارهای ضددینی و سکوت سران آن در درصدد جذب سرمایه خارجی برای مدیریت جنبش سبز است.
این کارشناس مسائل سیاسی در پایان با اشاره به سرنوشت اصلاحات، گفت: اصلاحاتی واقعی که طیفهای سیاسی اصلاحطلب پیگیری می کنند تحقق یافته اما آن اصلاحاتی که با مکر درصدد براندازی نظام بود دیگر در میان مردم دیگر جایگاهی ندار
خبرگزاری فارس: تمام پهنای خیابان پر از گلهای پرپری میشود که در گرگ و میش هوا، قرمزی آن، اضطراب بدی به دل هر رهگذری میاندازد. تظاهرات بچهها است انگار؛ همهمه، جیغ، ناله. دخترک با فرش قرمزی از گل به استقبال مرگ میرود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، درست 10 دقیقه به غروب آفتاب مانده است که صدای زوزه ترمز یک ماشین توجه همه را به خودش جلب میکند. تمام پهنای خیابان پر از گلهای پرپری میشود که در گرگ و میش هوا، قرمزی آن، اضطراب بدی به دل هر رهگذری میاندازد.
تظاهرات بچهها است انگار؛ همهمه، جیغ، ناله.
خیلی از ماشینها با سرعت هر چه بیشتر از صحنه این تصادف میگذرند بیتوجه به اینکه بیشتر آدمهایی که در سینه قبرستان آرام گرفتهاند ارابه مرگشان همین ماشینها بودهاند.
کفشهای دخترانه کوچکی زیر لاستیک ماشینها له میشود و نفسهای دخترک برای همیشه میایستد. راننده فرار میکند.
جنازه دخترک به یک چشم بر هم زدنی روی آسفالت خیابان، زیر کوهی از گلها دفن میشود. بچهها دورش حلقه میزنند. سیاهی شب، زمین را هم میگیرد. آمبولانس میآید.
بچهها دوباره برمیگردند سر جایشان، کنار خیابان منتهی به خانه ابدی تهرانیها. به سمت ماشینها میدوند و ملتمسانه میگویند: « آخرین شاخههای گل است همهاش را ببر 2 هزار تومان! »
*فروش گل به قیمت ماراتن مرگ
حاشیه سمت راست جاده منتهی به بهشت زهرا روزهای پنجشنبه و جمعه که مردم به زیارت اهل قبور میروند پر میشود از دخترها و پسرهایی که میانگین سنی آنها از 7 تا 15 سال است. شغلشان گل فروشی است، روابط عمومی و دوی بسیار قوی دارند. به محض اینکه ماشین کمی به سمت راست خیابان میآید شروع به دویدن میکنند همزمان با ماشین میدوند و خود را نزدیک آن میکنند اگر ماشین ایستاد که حتما به طریقی به ماشین آویزان میشوند و شاخههایی از گلهایشان را میفروشند اما اگر ماشین نایستاد فقط جانشان را به خطر انداختهاند بدون اینکه پولی به دست آورند.
دوباره تلاش میکنند. ساعت کارشان بستگی به فصل دارد معمولا ساعت کارشان پنجشنبهها و جمعهها از 10 صبح تا 6 بعد از ظهر است که تابستانها تا 8 شب هم طول میکشد.
ستاره یکی از همین گلفروشهای کنار جاده بهشتزهرا است. ستاره در حالیکه موهایش را زیر روسری کهنه چهارخانهاش مخفی میکند خودش را این طور معرفی میکند: «اسمم ستاره است، 10 سالمه، کلاس چهارمم، با دختر خالهام پنجشنبهها و جمعهها میآییم لب جاده گل میفروشیم.»
او درباره اینکه چطور پنجشنبهها که مدرسه تعطیل نیست، گل فروشی میکند و به مدرسه نمیرود، میگوید: «معمولا صبح پنجشنبهها مدرسه هستم و به محض اینکه مدرسه تعطیل میشود با دختر خالهام به بازار گل که در همین جاده بهشت زهرا و نزدیک خانهمان است میرویم و دستههای گل را میخریم و کنار جاده میرویم.»
یکی از دکهداران بازار گل، ستاره را میشناسد و میگوید: تعداد بچههایی که اینجا کنار جاده گل فروشی میکنند خیلی زیاد است اما تقریبا کسانی که به طور ثابت هر هفته میآیند را ما میشناسیم. ستاره هم یکی از فروشندههای ثابت است.
*درآمدهای 300 هزار تومانی و نان آوران کوچک
ستاره در حالی که برای بار دوم در یک روز به بازار گل مراجعه کرده و میخواهد دستههای گل رز قرمز و داوودی زرد را بخرد، میگوید: من خودم گل نرگس خیلی دوست دارم ولی چون عمر نرگس کوتاه است و قیمتش هم گرانتر است اصلا نمیصرفد که برای فروش، گل نرگس بخرم.
ستاره دستههای گل سرخ 50 تایی را از بازار گل 2 هزار تومان میخرد و 5 تا 5 تا آنها را با نخ میبندد و هر دسته 5 تایی را هزار تومان میفروشد. به گفته او اگر گلهای بازار، کهنه باشند میشود با قیمت کمتری گلها را از بازار خرید.
یکی از مغازهداران بازار گل درباره درآمدهای این فروشندگان کوچک میگوید: گل فروشهای کنار جاده درآمدهای خیلی خوبی دارند چون ما گلهایمان را با قیمت کمتری به آنها میفروشیم و آنها هم سود خوبی را روی قیمتها میکشند و به مشتری میفروشند به طور میانگین بین 250 تا 300 هزار تومان در روز درآمد دارند اما خوب باید توجه کرد که فروش گل در اینجا فقط 2 روز در هفته است.
کارگر یکی از مغازههای محل عرضه مستقیم گل با تاکید بر اینکه اگر روزی 100 میلیون تومان هم به او بدهند کنار جاده گل فروشی نمیکند میگوید: درآمدهای گل فروشهای کنار جاده خیلی خوب است تقریبا روزی 200 هزار تومان فقط سود میکنند اما واقعا این کار بازی کردن با جان آدم است اینها برای 200 هزار تومان، هزار بار تا پای مرگ میروند.
ستاره که هنوز در گوشه بازار گل مشغول دسته کردن گلهاست درباره درآمدش میگوید: ما روزی 10 هزار تومان درآمد داریم. وقتی ستاره این جمله را میگوید همه مردهای مغازه دار اطرافش میخندند. یکی از پسرهای گل فروش هم که آنجا بود و تقریبا 15 سال داشت برای اینکه تفاوت رقم درآمدی که ستاره و مغازهداران گفتند خیلی زیاد نباشد بعد از خنده مغازهداران گفت: من هم کنار جاده گل میفروشم اگر شانس یارمان باشد روزی 200 هزار تومان هم درآمد داریم ولی معمولا روزی 100 هزار تومان است. به محض تمام شدن حرفهای این پسر بقیه بچههای گل فروش که دیگر دورمان حلقه زده بودند تمام حرفهای او را تایید کردند.
درآمد روزانه بین 200 تا 300 هزار تومان برای یک نوجوان بین 10 تا 15 ساله رقم بسیار بالایی است نوجوانی که در این سن به راحتی نمیتواند شغلی داشته باشد وسوسههای این شغل برایش رنگ و لعاب دیگری دارد. تمام خطرات این شغل را با پوست و گوشت لمس میکند و از نزدیک میبیند اما رویای دست یافتنی درآمدش دلش را میبرد، مثل ستاره که میگوید: «این شغل خیلی ترسناکه اما مجبورم، پول نداریم.»
*دروغ بیپدری برای سوزناک شدن تراژدی
ستاره از آرزوهایش که میگوید بزرگترین آرزویش پولدار شدن و عروسی با یک مرد پولدار است که دیگر مجبور به گل فروشی نشود. از ستاره درباره پدرش میپرسم میگوید: «پدرم مرده است.» همه دوستانش هم تایید میکنند که پدر ستاره، مرده است. از هر کدام از بچههای گل فروش درباره پدر خودشان هم که میپرسم همه آنها میگویند پدرشان مرده است و آنها به دلیل نداشتن پدر مجبور به تهیه مخارج زندگی از طریق گل فروشی شدهاند.
این موضوع خیلی تعجب آور بود که از حدود 10 نوجوان گل فروش یک نفر هم پدر ندارد.
موضوع را از یکی از مغازه داران بازار گل پرس و جو کردم او که پیرمردی مسن بود و میگفت که سالها در این بازار گل، کار میکند تاکید میکند: اگر از 100 نفر از این بچهها بپرسی پدر دارند یا نه، عین 100 نفر آنها میگویند که پدر ندارند تا دلتان بیشتر به حالشان بسوزد و از آنها خرید کنید.
این پیرمرد ادامه میدهد که بخش عمده این بچهها افغانی هستند و پدر کارگر دارند بچههای ایرانی هم که گل فروشی میکنند عمدتا پدرشان در همین زمینهای اطراف بهشت زهرا کشاورزی میکنند.
*از هندوانههای رنگ شده تا گلهای اسپری شده برای مردهها
مدتی است که هندوانهفروشهای کنار جادهها و خیابانها هندوانهای را که به دو نیم قاچ کردهاند با رنگ قرمز رنگ میکنند، تا بیشتر نظر مردم را برای خرید جنس اعلایشان جذب کنند اما این رنگ قلابی به همین جا ختم نمیشود گلهایی که کنار خیابان فروخته میشوند با اسپری، رنگ مصنوعی میشوند.
رحمان کنار جاده بهشت زهرا مشغول رنگ کردن گلهای داوودی زرد است، وسط هر گل زرد را قرمز میکند. ستاره، رحمان را معرفی میکند، او درباره علت این کار میگوید: رنگ زرد به چشم مردم نمیآید اما وقتی وسط گل زرد را قرمز میکنیم هم قشنگتر میشود هم مردم که با ماشین عبور میکنند چشمشان زودتر گل قرمز را میبیند.
گلهایی مثل گلایول از قدیم رنگ میشدند به طوری که گل را که پس از چیدن در آبی که آغشته به رنگ بود میگذاشتند و رنگ از طریق بافتهای ساقه و گلبرگها به گل میرسید اما امروز حتی گل گلایول هم با اسپریهایی که کاملا شیمیایی هستند رنگ میشوند و رنگهای آنها به راحتی با یک تماس کوچک به دستها و لباسها منتقل میشود.
درباره عمر گلهایی که با اسپری رنگ میشوند یکی از مغازهداران میگوید: این روش فقط برای گلهایی که برای اموات میبرند استفاده میشود چون تمام منافذ گل با این روش بسته میشود و عمر گل خیلی کوتاه میشود. البته بعضی از مردم هم با خرید این گلهای رنگ شده از ما گله دارند که سنگ قبرهای امواتشان، رنگ گرفته است و مجبور شدهاند با تینر، رنگ آن را ببرند.
*شبحهای اسکلت جمع کن!
معمولا هوا که گرگ و میش میشود شبحهایی در بهشت زهرا دیده میشود که روی سرشان پر از اسکلت تاجهای گلی است که معمولا مردم برای مراسم مختلف اعم از روز خاکسپاری، هفتم، چهلم و سالگرد اموات خریداری میکنند. این هم بخشی از کار بچههای گلفروش کنار جاده است.
با رفتن نزدیکان و آشنایان اموات کار تازه عدهای از گلفروشهای کنار جاده شروع میشود آنها گلهای روی تاج گل را جدا میکنند و روی قبر میگذارند و اسکلت چوبی تاج گل را که عموما چند تکه چوب است که به شکل مثلث به همدیگر میخ شده است را با خود می برند.
عدهای این اسکلتهای تاج گل را به مغازهداران بازار گل برای استفاده مجدد میفروشند و عدهای هم خودشان این اسکلتها را تزئین میکنند و دوباره در کنار جاده به مردم عرضه میکنند.
*مرگ 1 تا 2 کودک گلفروش در ماه
کمتر خبر رسمی از آمار مرگ و میر بچههای گلفروش در جاده بهشت زهرا منتشر شده است اما مغازهداران بازار گل میگویند: تقریباً ماهی 1 تا 2 کودک گلفروش در جاده بهشت زهرا بر اثر برخورد خودروها جان خودشان را از دست میدهند.
ستاره با چشمان خودش مرگ دوستانش را در کنار جاده دیده است، او میداند که چنین سرنوشتی دیر یا زود در انتظار خودش است اما با لجبازی کودکانهای میگوید که برایش مهم نیست که چگونه بمیرد مهم این است که فعلاً پول دربیاورد.
*حضور پلیس؛ کسادی بازار یا فرار از مرگ حتمی؟!
بر اساس تبصره یک ماده 55 قانون شهرداریها مصوب سال 1344 "سد معبر عمومی و اشغال پیادهروها و معابر عمومی و حریم راهها برای هر کاری ممنوع بوده " و طبق تأکید صریح این قانون، شهرداریها موظف هستند نسبت به رفع سد معبرها اقدام کنند از سوی دیگر در ماده 159 آییننامه راهنمایی و رانندگی آمده است که "هر گونه توقف کوتاه یا طولانی وسایل نقلیه یا عابران پیاده در خطهای عبور و توقف در حاشیه راهها برای عرضه، خرید و فروش کالا که موجب تجمع اشخاص یا خودروها در آن محل، انحراف دید، کاهش توجه رانندگان و احتمال وقوع تصادفات میشود، ممنوع است. " اما وضعیت فعلی جاده بهشت زهرا و حضور چشمگیر بچههای گلفروش در حاشیه خیابان، حاکی از چگونگی انجام وظیفه مسئولان و عمل به قوانین را در آنها نشان میدهد.
راهنمایی و رانندگی که تنها به حضور در مناسبتهای خاص در حاشیه این جاده اکتفا کرده و شهرداری نیز فقط چند کانکس گلفروشی در داخل بهشت زهرا راهانداخته است، کانکسهایی که معمولاً گلها را 2 برابر قیمت بچههای گلفروش میفروشند.
شاید بارها جلسات متعددی در دستگاههای مربوطه برای ساماندهی این وضعیت، تشکیل شده و تصمیمات متعددی بر روی کاغذ نوشته شده باشد اما آنچه امروز، مهم است این است که این بچههای گلفروش هنوز در حاشیه جاده بهشت زهرا هستند، نفس میکشند و به دنبال به دست آوردن اسکناسی همپای ماشینها میدوند تا بمیرند.
ستاره از پلیس میترسد، تصوراتش از واژه "پلیس " تغییر کرده است، "پلیس " دیگر همان آقای مهربانی نیست که "اگر روزی ستاره دستش از دست مادر رها شد او را به مادرش میرساند. " ستاره میداند که اگر کنار خیابان با دستههای گل ایستاده باشد و چشمش به پلیسی بیفتد باید با تمام توان از دست پلیس فرار کند، فرار کند تا روز دیگری که پلیس را در کنار جاده نبیند.
ستاره نمیداند اگر یک روز پلیس در کنار جاده باشد شاید او یک روز بیشتر زنده بماند، شاید یک روز به آرزویش که ازدواج با یک مرد پولدار است نزدیک شود و هزاران شاید دیگر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چراگ?اه عفونی نگران زندگیتان ?باشید نوش جان آی ایران
کود گاوی ?ه بازار?اب جارو برق?اومد در خونمون رو زد؛ تا در رو با
یک دیدگاه بگذارید حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله clip
نکته شغلی که کسی بهم نگفت یادداشتهای سروش روحبخش دهه اول کار کر
زندگی یعنی چه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه
]چه میشود اگر یک مگس بیفتد توی یک فنجا ن قهوه > What happens i
>> آشتی با خود، آغاز زندگی ست >> >> >> همان
چاقترین زن دنیا + عکس سارا ماسی دارای دو فرزند با 33 سال سن با د
تصاویر/ پرواز زیبای طاووس
اقدام خلاف شرع درسطح شهربامجوزشهرداری پایتخت
فساددرشوراهای شهرباسرعت اغازشد
اعلام کاندیداتوری شورای شهر
[همه عناوین(3811)][عناوین آرشیوشده]